شرکت TMC از شناختهشدهترین و با سابقهترین شرکتهای واردکننده دستگاههای پس از چاپ و لیبل به شمار میرود که در نمایشگاه بیستوسوم حضوری پررنگ داشت و برخلاف سنت موجود دستگاههای زیادی را نصب و راهاندازی کرده و با توجه به وارداتی بودن آنها هزینههای ارزی زیادی را متحمل شده بود.
چاپ ونشر در پی مطالعه و دستیابی به پاسخ این سؤال بود که واردات دستگاههای چاپ تا چه میزان به تولیدکنندگان داخلی لطمه میزند؟ بخشی از پاسخهای دریافتی تاکنون این بود که اصلاً باید دید که دانش تولید دستگاههای پیچیده و دقیق چاپ در داخل وجود دارد و آیا قطعهسازی آن مقدور است یا نه؟ سازندگان داخلی در این خصوص مدعیاند که در صورت توجه به این بخش و تسهیلات دهی در کنار مهار واردات بیشازاندازه میتوانند به این مهم دست یابند.
بهترین پاسخ را می شد از یک واردکننده با سابقه و قدر دریافت کرد. سؤال از چرایی و توجیه حضور قوی شرکت TMC ما را به مصاحبه با آن سوق داد و هماهنگیهای لازم جهت آن انجام شد. دیدیم که میشود با همین تیر دو نشان زد و چه کسی بهتر از شرکت TMC برای پاسخ به سؤال اصلیمان؟ ازاینرو این بحث را هم پیش کشیدیم و در کنار سایر موضوعاتی که مطرح شد و پاسخهای بکری که دریافت کردیم پاسخ علمی و مستدلی هم برای پرسشمان یافتیم که جالب بود، ازاینرو شما را به خواندن مشروح این گفتوگو در ادامه دعوت میکنم.
در آغاز لطفاً خود و شرکتتان را معرفی کنید.
عمادالدین دیلمی هستم مدیرعامل شرکت تهران ماشین ابزار (TMC). شرکت ما از سال ۱۳۶۸ به واردات ماشین از چین مبادرت کرد. در آن سالها کلاً اشخاص یا شرکتهای کمی وجود داشتند که به واردات از خارج میپرداختند و تنها پس از گذشت سالها و با پیشرفت تکنولوژی و تسهیل ارتباطات بود که شرکتهای بیشتری وارد این عرصه شدند.
طی سال های فعالیت شرکت TMC به جرات میتوان گفت شهری در ایران وجود ندارد که دارای چاپخانه باشد و دستگاهی از شرکت ما در آن وجود نداشته باشد. در این سالها تجربیات زیادی به دست آوردیم، در میان صنعتگران به تخصص، تعهد و اعتبار شهره گشتیم و در بازار موفق ظاهر شدیم که همه اینها را مدیون مشتریان و مردم هستیم.
در دههی ۷۰ و اوایل دهه ۸۰، شرکت TMC به اطلاعرسانی در حوزه صنعت چاپ و ماشینهای وابسته به آن مشغول بود و تکنولوژی و بازار جهانی را به دستاندرکاران چاپ در داخل کشور معرفی می کرد. شرکت TMC یک بانک اطلاعاتی بود که در کنار مشاوره رایگان به عرضهی وسیع ماشینهای چاپ هم مبادرت میکرد. پسازاین سالها و در اواسط دههی ۸۰ بود که شرکت ما تخصصی شد و شرکت TMC بهطور اخص به واردات دستگاه های پس از چاپ پرداخت.
فرمودید که شرکت TMC قبل از تخصصی شدن به صورت بانک اطلاعاتی عمل می کرد، این مهم را با چه روشی به انجام میرساندید؟
ما دو رسانه قوی برای این کار در اختیار داشتیم. نشریه ای با نام صنعت فراگیر که با بالاترین تیراژ مجله تخصصی بهصورت ماهنامه منتشر و در سراسر کشور بهرایگان پخش میشد. اولین شماره مجله در سال ۱۳۸۱ عرضه شد که ما آن را تا اوایل دههی نود هم ادامه دادیم و بعدازآن با توجه به پیشرفت وسایل ارتباطاتی و از طرفی تخصصی شدن کارمان این نشریه از شکل فیزیکی به الکترونیکی و از ماهنامه به فصلنامه تغییر پیدا کرده است.
اولین مجوز تأسیس شبکهی تلویزیون خصوصی در داخل کشور توسط TMC از وزارت ارشاد اخذ شد و دومین رسانهی ترویج دانش و اطلاعات ما به این صورت شکل پذیرفت. ما کانال Silk road tv (جاده ابریشم) را راهاندازی کردیم که یادآور جاده ابریشم بود و در پی احیای این روند تجارت بودیم که از چین و ایران میگذشت و تا خاور دور ادامه مییافت.
این کانال به مدت ۴ سال روی ماهواره هاتبرد و عربست امکان دریافت داشت و ما از طریق آن توانستیم اطلاعات حوزه چاپ و همچنین معرفی دستگاهها و عرضه آنها را برای خاورمیانه مقدور سازیم. بعدها با توجه به تغییر نیازهای جامعه و سیاستهای کشور این کانال به کار خود پایان داد و امروز دیگر فعالیت ندارد.
گفتید که کار شرکت از یک جایی به بعد تخصصی شد، علت اصلی تغییر در خط مشی واردات شرکت TMC چه بود؟
به علت پیشرفت تکنولوژیک و تنوع دستگاههای چاپ کار ما هم تخصصی و متمرکز بر ماشین های موسوم به پس از چاپ شد؛ دستگاههایی مثل چاپ لیبل و سلفونکش از این نوع هستند.
باید توجه داشته باشید وقتی شما یک دستگاه را میفروشید کار تمام نشده و حالا صنعتگر و مشتری از شما انتظار حمایت و خدماترسانی دارد؛ باید انباری برای نگهداری لوازمیدکی داشته باشید و پرسنلی مجرب و آموزش دیده برای نصب و تعمیر احتمالی و خدمات پس از فروش دستگاههایتان آماده کنید. این عوامل ازجمله مسائلی بودند که باعث شدند TMC به سمت تخصصی شدن وارداتش پیش برود.
یکی از واردات اصلی شرکت TMC دستگاه های چاپ لیبل است، تعصبتان بر این حوزه به خاطر چیست؟
همانطور که گفتم شرکت TMC بانک اطلاعاتی بود و عموم دستگاههای چاپ را وارد میکرد و این باعث شناخت عمیق ما از حوزهی چاپ داخلی بود. ایران در حوزه چاپ لیبل از اکثر کشورهای جهان و منطقه عقبتر بود و ما میخواستیم جلوی خروج سفارشات چاپ لیبل از کشور که سبب کم شدن اشتغال و خروج ارز میشد را بگیریم و این کمبودها را جبران کنیم. رسیدن به این اهداف در نهایت باعث رشد اقتصادی خواهد شد و بازخورد خوبی برای شرکت خود ما نیز خواهد داشت و بازار ما را نیز پررونق خواهد کرد.
امسال رئیس اتحادیه صادرکنندگان آقای عابدین اعلام کردند که سفارشات خارجی در بخش لیبل نسبت به آمار گذشته به کمتر از نصف رسیده که این نشان تلاش بیوقفه دستاندرکاران این صنعت است. امروز صنعتگران مشغول در حوزه لیبل به آن تعدد و توانمندی رسیدهاند که هر سفارشی را به هر اندازه و مطابق با تکنولوژی روز جهانی، با همان کیفیت در داخل به انجام برسانند و اگر سفارشی به بیرون مرزها داده میشود به خاطر روابط یا ملاحظات شخصی دیگری است که سفارشدهنده دارد و مطمئناً با شناخت تواناییهای صنعتگران دستاندرکار این حوزه این روند (سفارشات خارجی) روز به روز کاهش خواهد یافت.
در نمایشگاه بیستوسوم حضور پررنگی داشتید، از چندوچون آن و هدفتان از این حضور تمام و کمال بگویید.
بله، همانطور که خودتان هم مشاهده کردید ما دستگاههای زیادی را به نمایش گذاشتیم و بزرگترین غرفهی ارزی نمایشگاه بودیم. دستگاه چاپ هشترنگ افست که در غرفهی ما موجود بود برای دومینبار در تاریخ نمایشگاه چاپ و بستهبندی به نمایش درمیآمد که بعد از بیش از یک دهه در بیستوسومین دوره نمایشگاه نصب و راهاندازی شده بود.
به نظر من نمایشگاه زمان مناسبی برای صنعتگران و دستاندرکاران است تا به مقایسه دست بزنند و ببینند افرادی که در بازار عرضه محصولات مرتبط با آنها هستند هرکدام از چه قدرتی بهرهمندند. مدیریت یک هنر است و چهار روز نفسگیر نمایشگاه بهترین فرصت برای محک زدن آن است و این نکته بهراحتی میتواند مورد مقایسه مخاطبین حاضر در نمایشگاه قرار بگیرد.
در سالهای اخیر ما با وجود تمام مشکلات حقوقی، مالیاتی و گمرکی که برای سایر شرکتهای واردکننده وجود دارد توانستیم با مدیریت قوی همه کارهایمان را در موعد مقررش به انجام برسانیم و این نمایشگاه هم ازجمله آن کارهایی بود که با آمادگی کامل و بدون هیچ مشکلی آن را به انجام رساندیم.
هدف تبلیغ برند شرکت TMC است
در نمایشگاه این دوره برخی از شرکت های مطرح داخلی حضور نداشتند و این ظن را در مخاطبان ایجاد کردند که شاید آنقدر شناخته شده هستند که دیگر نیازی به تبلیغ ندارند. نظر شما در مورد این طرز فکر چیست؟ در صورت قبول، شما با این پیشینه واردات چه احتیاجی در تبلیغات میدیدید؟
با این تفکر مخالفم. البته که هدف و اولویت ما مثل سایر غرفهداران، تبلیغ برای برندمان بود. به نظرم همه به تبلیغات احتیاج دارند. چگونه میشود خدمات و محصولات جدید را بدون تبلیغ به مخاطب معرفی کرد؟ شما برندی مثل کوکاکولا را در نظر بگیرید، کوکاکولا بزرگترین و شناخته شدهترین برند در جهان است اما با این حال هنوز هر ساله هزینههای هنگفتی برای تبلیغات صرف میکند، چه نتیجهای از این موضوع میتوان گرفت؟
نتیجهای که من میگیرم لزوم تبلیغات و در اینجا الزامی بودن شرکت در نمایشگاههای مختلف است. باید توجه داشت که ما در یک نمایشگاه تنها اجناس و محصولاتمان را به نمایش نمیگذاریم، در کنار آن ناخودآگاه همه چیزمان از قدرت دستگاهها و مدیریت گرفته تا ارتباطات و دانش پرسنل عرضه و به نمایش گذاشته میشود.
برندها و کشورهای مختلفی وجود دارند که شما میتوانستید از آنها واردات داشته باشید، چرا چین را انتخاب کردید؟
خب بحث توجه به اقتصاد داخلی و قدرت خرید در بازار امروز امری بدیهی محسوب میشود و یکی از دلایل اصلی توجه به بازار چین در سایر صنایع و بازار داخلی هم از همین رو است؛ به غیر از آن شما برای خرید خوب هر جنسی باید به سراغ سرچشمه و منبع اصلی آن بروید.
تولیدات اروپایی با لحاظ کردن مسائل محیطزیستی و همینطور بحث دستمزد نیروی انسانی بسیار گرانتر از دستگاههایی مثل دستگاههای ساخت کشور چین درمیآیند و حتی صنعتگران خود کشورهای اروپایی هم موقع خرید چنین دستگاههایی به سراغ محصولات چینی میروند چرا که ارزانتر هستند و بیشک میتوانند هزینههای صرف شده برای خریدشان را در مدت زمان کوتاهتری بازگردانند.
این نکته هم حائز اهمیت است که شرکت TMC با هر شرکت چینی کار نمیکند و شرکتهایی که طرف قرارداد ما هستند از بزرگترین و نامآورترین شرکتها با ثبت جهانیاند که سالانه مقادیر زیادی صادرات به سراسر جهان ازجمله خود کشورهای اروپایی صاحب صنعت دارند. درآمد سرانه ما در مقام مقایسه به درآمد سرانه کشور چین بسیار نزدیکتر است تا کشورهای اروپایی ازاینرو واردات دستگاههای چینی بهترین گزینه برای صنعت ما است.
شما الآن نمایندگی چند شرکت چینی را دارید؟ چگونه با آنها کار میکنید؟
ما هماکنون نمایندگی سه شرکت چینی را داریم که هرکدام در نوع فعالیت خود از بزرگترین و تخصصیترین کارخانههای چین محسوب میشوند. شرکت گوانگمینگ (Guangming) در زمینه ماشینهای سلفونکشی فعالیت دارد، شرکت جینبائو (Jinbao) در بخش ساخت ماشینهای چاپ سیلک متبحر است و شرکت ویگنگ (Weigang) که تولیدکننده ماشینهای لیبل است و همانطور که اشاره شد هرکدام از آنها بزرگترین و قویترین تولیدکننده در صنف خود هستند و شهرت جهانی دارند و دستگاههایشان به سراسر جهان صادر میشود.
در مورد چگونگی کار با این شرکت ها هم باید بگویم که ما دو دفتر در چین داریم، یکی در شهر نیمبو و دیگری در شانگهای که پیگیری سفارشات، خرید، ارسال و سایر کارهای لازمهی تجارتمان را از طریق آنها دنبال میکنیم.
حالا که صحبت از شرکتهای چینی تولیدکننده شد بد نیست یک شفافسازی هم انجام دهم؛ برخی واردکنندگان میگویند که دستگاههای وارداتیشان را سفارش میدهند و کارخانهها تحت نظارت آنها به ساخت ماشینها دست میزنند و محصول نهایی با آزمایش کیفی و در واقع تحت لیسانس آنها تولید میشود؛ اما باید توجه داشت که شاید کارگاههای غیرحرفهای و کوچک این کار را بکنند اما باید تصریح کنم که هیچ شرکت و کارخانهی بزرگی روند ساخت خود را برای هیچ شخص و هیچ شرکتی تغییر نمیدهد.
تنها گاهی اوقات میشود گفت که از برخی قطعات با کیفیتتر در دستگاه سفارش داده شده استفاده شود که عملاً شرکتهایی که ما با آنها کار میکنیم بهطور خودکار این عمل را انجام میدهند و از بهترین متریال در تولید دستگاهیشان استفاده میکنند که اگر غیر از این میبود نمیتوانستند بازارهای اروپایی و آمریکایی را تسخیر کنند.
خدمات پس از فروش شرکت TMC چگونه است؟
جالب است بدانید شرکت ما تنها دارنده مجوز خدمات پس از فروش از اتحادیه است و این برای ما ارزشمند است چرا که اتحادیه شرکت ما را در این خصوص تأیید کرده و این نشان از کامل بودن بخش سرویسدهی ما است.
ما تیم قوی در فروش داریم، همچنین گروه سرویسی که میتوانند تمام دستگاههای عرضه شرکت را در سریعترین زمان نصب و راهاندازی کنند. تمامی پرسنل ما دورههای خاص نصب و راهاندازی، عیبیابی و تعمیر و سایر دورههای لازم را در کشور چین سپری کرده و حرفهای هستند.
شرکت TMC آموزشهای منتظمی را برای کادر خود در نظر گرفته به این صورت که آنها حداقل سالی یکبار برای آموزش و به روز شدن اطلاعاتشان به چین اعزام میشوند و در کنار آن سالی یک یا دو مرتبه از هرکدام از کارخانههایی که پیشتر اشاره شد، بهصورت مجزا مهندسینی را به ایران دعوت میکنیم تا نیازهای تیم سرویسدهی پس از فروش ما را مرتفع سازند. بهجز اینها کلاسهای روزمرهای هم دائماً در شرکت TMC جریان دارد تا بین مهندسین شرکت تبادلنظر شود و ضمن حفظ پویایی دانششان دراینباره تکامل پیدا کند.
بحثی که این روزها داغ شده این است که واردات بیرویه مخصوصاً در این صنعت ضربه به تولیدات داخلی است و از شکوفایی آن جلوگیری میکند؛ نظر شما بهعنوان یک واردکنندهی با سابقه در این مورد چیست؟
نه اینکه چون واردکننده هستم این حرف را میزنم، اما به نظر من اصلاً اینطور نیست. بهطورکلی نظر من این است که اصلاً هیچ لزومی ندارد که ما همهچیز را خودمان در داخل مرزهای کشور تولید کنیم؛ هیچ کشوری در جهان اینطور عمل نکرده است. این مسئله ازلحاظ اقتصاد جهانی امروز بهطورکلی رد شده است، ساخت تمامی محصولات نهتنها شدنی نیست، بلکه عقلانی هم نیست و صرفه اقتصادی ندارد. الآن آلمان بهعنوان صنعتیترین کشور جهان شناخته میشود آیا آنها تمام محصولات مصرفیشان را در کشور خودشان تولید میکنند؟
ما برای هر تولیدی احتیاج به دو فاکتور داریم، یکی عدد حداقل تولید و دیگری مزیت نسبی که اگر این دو رعایت نشوند تولید ما عاقلانه نیست و به سوددهی نمیرسد. من خودرو را مثال میزنم، به وضعیت شرکتهای داخلی خودروساز توجه کنید، اگر سوبسیدها و سایر حمایتهای دولتی از پشت این کارخانهها برداشته شود همهی آنها ورشکسته میشوند.
ما جایی در بین برندهای مطرح خودرو در جهان نداریم حال اینکه با برنامهریزی و مدیریت و با تکیهبر نفتمان میتوانستیم مثلاً جزو بهترینها در ساخت داشبورد ماشین و یا سایر قطعات پلاستیکی مورداستفاده در اتومبیل باشیم و باکیفیتترین محصولات را تولید و عرضه کنیم و حتی سفارشات بهترین برندهای دنیا را به انجام برسانیم ولی در خم تولیدات خودرو گیر کردهایم و هر روز هم بیشتر ضرر میدهیم.
ساخت ماشینهای چاپ هم به همین صورت است، وقتی در سال قرار است شرکت ما ۱۰ یا نهایتاً ۲۰ دستگاه تولید کند یک هزینهی ثابت برای ما وجود خواهد داشت که بین تعداد تولیدات ما تقسیم میشود و در صورت محاسبه خواهید دید که با هزینهی بالا و معتنابهی روبرو خواهیم شد که نهایتاً باعث بالا رفتن قیمت دستگاه تولیدی و یا افت کیفیت قطعات مصرفی میشود که هر دوی آنها در کل به صنعت چاپ لطمه میزنند.
یکی از نکاتی که چین را در بحث ساخت دستگاههای چاپ و کلاً سایر صنایع موفق کرده است وجود بازار داخلی گسترده با تکیهبر جمعیت بالایش بوده است. چین با بیش از یکونیم میلیارد جمعیت توانست با تکیهبر مصرف داخلی به اقتصادی پر رونق برسد که زمینه را برای گسترش صادراتش هم هموار کرد، در این بین حواستان به نرخ پایین دستمزد کارگر و حداقل عدد تولیدات چین هم باشد. باید ببینیم ما با ۸۰ میلیون جمعیت و ظرفیت مشخص بازار داخلی چقدر در این مبحث جای رشد داریم.
با این دیدگاه به نظرم تولید اکثر ماشینهای چاپ در داخل کشور صرفهی اقتصادی ندارد و بهجای آن باید روی محصولاتی متمرکز شویم که زیرساختهای آن موجود هستند و میتوانیم آیندهای پر رونق برایشان بهحساب بیاییم.
شرکت TMC چه انتظاری از بخشهای دولتی مرتبط با کار خود دارد؟
شرکتهای کوچک و نامعتبر زیادی وجود دارند که هیچ قانونی هم بر آنها مترتب نیست، بهصورت واسطهگری و دلالی کار میکنند، جایی ثبت نشدهاند و مالیاتی هم نمیدهند اما شرکت ما از این قاعده مستثنی است، با این حال دولت کار زیادی دراینباره نمیتواند انجام دهد و شاید مهار آنها نشدنی باشد و بحث کسر مالیاتی و دیگر تسهیلات هم که وضعیتی مشخص دارند، ازاینرو این تنها در حکم درد دلی است که ما و سایر شرکتهای قانونی مطرح میکنیم.
درخواست من بیشتر برای صنعتگران مشغول در حوزهی چاپ است. میدانم که صنعت کردن این حوزه علیرغم بحثهای فراوان دراینباره مشکلات عدیدهای را در مقابل دارد که حداقل در آینده نزدیک عملی شدن آن ممکن نیست، با این حال و با توجه به وضع موجود که وزارت ارشاد بهعنوان متصدی حوزه چاپ شناخته میشود خواهش من از مسئولان ذیربط این است که این حوزهی صنعت نشده را حداقل عضوی از فرهنگ بدانند و بتوانند چاپخانهها را از مالیاتهای هنگفتی که در بسیاری موارد حتی به تعطیل شدن آنها منجر میشود، معاف کنند تا از این طریق به واردکنندگانی مثل ما که سالیانه هزینههای زیادی بابت قانونی کار کردن پرداخت میکنند نیز کمک شود.
شرکت TMC در آینده چه اهدافی را دنبال میکند؟
هدف اصلی ما که پیشازاین هم آن را دنبال میکردیم کمک به رشد اقتصادی کشور است چرا که به باور ما این رشد بازخورد مثبتی برای خود ما و سایر صنایع داخلی به همراه خواهد داشت. هدف دیگری که شرکت TMC متعصبانه آن را دنبال میکند نزدیک کردن دانش و کیفیت کارهای صنعتگران داخلی در مقایسه با کشورهای دیگر است تا از خروج ارز از کشور جلوگیری شده و از طرفی در بحث اشتغالزایی و چرخش مالی داخلی هم یاریرسان باشد.
و اما سخن آخر؟
آداب کارهای فرهنگی و تجاری را رعایت کنیم، هرچند که وضعیت موجود این کار را بسیار مشکل کرده اما همهی افراد ملزم به رعایت آن هستند چرا که تجربه نشان داده فرهنگی که با نابودی و کنار زدن رقبا میاندیشد خود محکومبه نابودی است. رقابت باید سالم و با تکیهبر توانایی و دانش باشد، باید خودمان سرعت بگیریم نه اینکه با کند کردن و از دور بیرون راندن دیگران پیش برویم.
منتشر شده در شماره ۱۴۴- دی ماه ۱۳۹۵
نویسنده: میلاد حاتمی لندی