نادر قدیانی از ناشران و کتابفروشان کشور در نامهای خطاب به رئیس جمهور از کمبود کاغذ و چالش به وجود آمده گلایه کرد و نوشت: این روزها توزیع کاغذ قطع شده و گفته میشود با ارز آزاد باید تهیه شود.
به گزارش چاپ و نشر آنلاین به نقل از فارس ، نادر قدیانی از ناشران و کتابفروشان کشورمان که پیش از این در اتحادیه ناشران و کتابفروشان فعالیت داشت در راستای اوضاع آشفته کاغه نامهای خطاب به حسن روحانی رئیس جمهور نوشت و از دغدغه خود سخن گفت.
بسمه تعالی
گرانی و کمبود افسارگسیخته کاغذ، ضعف مدیریت و نابودی محتمل فرهنگ نشر و مطبوعات و آموزش
جناب آقای رئیس جمهور
با سلام و احترام وعده فرمودهاید که در صد روز آخر کاری دولت بسیاری از امور معطلمانده یا به انجام نرسیده را سامان خواهید داد، لذا به عنوان کسی که عمر خود را در نشر کتاب گذرانده و کولهباری از تجربیات تلخ و شیرین را در این راه اندوخته دارد، بد ندیدم تا در مورد معضلی که کمکم میرود تا که کمر فرهنگ مکتوب را خم کند با شما حرف زده بلکه توانستید تدبیری اندیشیده و دغدغه و نگرانی بخش بزرگی از جامعه را حل کنید.
اول این را بگویم که قیمت جهانی کاغذ دهههاست که تقریباً ثابت بوده و افزایش و کاهش یا نوسانات آن در حد ۵ تا ۱۰ درصد بوده است. افزایش جهشیافته قیمت آن از بند حدودی صد و پنجاه هزار تومان دولتی و حدود سیصد هزار تومان آزاد تا حدود هشتصد و پنجاه هزار تومان در شش ماه اخیر رسیده است که صرفاً تابع نوسانات بهای ارز در ایران بوده و کاهش ارزش پول ملی، وگرنه کسی در دنیا کاغذ را گران نکرده است، علت آن هم صرفاً استراتژیک بودن کالایی به این نام است.
باری، در تمام سالهای پس از انقلاب دولت توانسته کنترل بر قیمتگذاری آن را در اختیار داشته باشد، در نتیجه علیرغم افزایش قیمت آن، شیب این افزایش به نحوی بوده که بدنه تولید کتاب در کشور توانسته با آن هماهنگ شده و به کار خود ادامه دهد.
از آغاز به کار دولت شما، مشکلات کاغذ نمود بیشتری پیدا کرد، افزایش قیمت جهشی آن که از دولت پیش از شما شروع شده بود، موجب شد تا ناگهان نشر کشور یک افزایش چهار برابری را تجربه کند، در کوتاه مدتی سرمایه ناشران به یکچهارم تقلیل یافت و کسی هم تدبیری نکرد.
نشر کتاب در ایران تابعی از جیب مصرفکننده است، خواننده و مشتری اصلی کتاب طبقه میانی و متوسط جامعه است که فشارهای تورمی بیش از هر گروه دیگری آنها را دچار مشکل میکند. از گذشته هم اقلام فرهنگی در سبد خرید خانوادهها رقم ناچیزی از درآمد را تشکیل میداد و همین موجب میشد تا در فشارهای اقتصادی این رقم یا کم یا حذف شود.
این جهش قیمت موجب افت وحشتناک تیراژ کتاب در ایران شد. اتفاقی که در قرن چهاردهم شمسی تقریباً هیچگاه پیش نیامده بود ناشران تیراژهای حقیر پنجاه و صد و دویست نسخهای را تجربه کردند و تیراژ ایدهآل از پنچ هزار نسخه به پانصد نسخه رسید.
همین موجب شد تا بسیاری از ناشران توان رقابت را از دست داده یا از چرخه کار خارج شده و یا تولیدات خود را به حداقل رسانیدند.
بیتردید بررسی دقیق آمار تولید کتاب در چند سال گذشته به نحوی بسیار روشنتر این واقعیت را آشکار میکند. پس از این جهش قیمت، میتوان به اختصاص ارز از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به حوزه فرهنگ مکتوب (نشر و رسانه) نمره قبولی داد با اینکه در توزیع و واردات آن مشکلاتی وجود داشت اما حدود ۱۸ ماه آرامشی نسبی بر صنعت نشر و مطبوعات حاکم شد.
هر چند کاغذهای توزیع شده کافی نبود اما رها نمودن این امر بدون جایگزین واردات کاغذ از طریق وزارت صمت و تجار محترم ضربهی مهلکی بر بدنهی صنعت نشر زد به گونه ای که قیمت آن به بندی ۸۵۰ هزار تومان رسیده است.
این روزها توزیع کاغذ قطع شده و گفته میشود با ارز آزاد باید تهیه شود. آقای رئیس جمهور دولت در یک سال گذشته در امر نهادههای دامی و خرید واکسن کرونا بیتردید کاستی و سستی کرده و حاصل آن البته به خطر افتادن سلامت و سفره مردم بوده است. بیشک تاوان بزرگی کشور اعم از مردم و مسئولان برای چنین اموری میپردازند.
اما به نظر من مسئله کاغذ نه تنها از این دو مورد کم ندارد که چشمانداز آن حتی ترسناکتر از موضوعات دیگر است. کاغذ تنها مادهای نیست که بخش خصوصی نشر کشور مصرفکننده آن باشد تا دولت بگوید خودشان باید این مسئله را حل کنند.
کاغذ ماده اولیه تحصیل علم و دانش است، محصلین مدارس تا دانشجویان و طلبهها برای ادامه تحصیل خود نیاز به کتاب دارند و شک نکنید که تولید کتاب با قیمتبندی هشتصد هزار تومان بیتردید هفتاد درصد آدمها را از تحصیل محروم میکند. کاغذ برای تولید دفترچه و اسناد و مدارک و نامههای اداری ماده اصلی است و نبودن آن موجب ناکارآمدی جدی سیستم اداری و جامعه میشود.
کاغذ ماده اصلی تبلیغات است، پوستر، تراکت، بولتن و مواد تبلیغی وابسته به کاغذ است. قسمت بستهبندی نیز عمدتاً به آن وابسته است و این رها شدن قیمت امکانات فراوانی را از جامعه میگیرد.
بسیاری از صنایع از جمله سینما، هنرهای نمایشی، کالاهای محتاج بستهبندی، شکلاتسازی و… به کاغذ بستگی دارند.
آقای رئیس جمهور، گرانی و رها شدن قیمت کاغذ بر فرهنگ جامعه اثرات منفی مینهد، کما اینکه تاکنون گذاشته است. در آینده با جامعهای بیفرهنگ یا با فرهنگ نازل روبهرو خواهیم شد، چنین جامعهای نه توان خودکفایی خواهد داشت و نه ایستادگی. پس بیایید فکری عاجل کنید، یک بار برای همیشه کاغذ را جزء کالاهای اساسی کشور بگذارید تا دغدغهی واردات آن حل شود و دوستداران کتاب نفس راحتی بکشند.
در همین دوران پاندمی ویروس کووید-۱۹ سرانه مطالعه بالا رفت و کتاب توانست از دلتنگیها، افسردگیها و تنهاییها به حد قابل توجهی جلوگیری کند. نگذارید با خروج کامل فرهنگ مکتوب از سبد خرید خانوادهها، افسردگی جایگزین گردد.
امیدواریم در سالی که جهش تولید و مانعزداییها از آن نام گرفته شما با اقدامی عاجل برای نشر کتاب در ایران خاطرهای خوش بسازید.
آقای رئیسجمهور کافی است لحظهای به میلیونها دانشآموز و پدران آنها که اکثراً کارمند و کارگر و پیشهورند فکر کنید که باید برای یک دفترچه معمولی بیش از پنجاه هزار تومان بپردازند، تقریباً معادل حقوق یک روزشان، به آن هزاران کارگر صحاف، چاپچی، حروفنگار، موزع، نمونهخوان، کتابپرداز، حسابدار و کارمند اداری دفاتر نشر و چاپخانه و خانوادههای اینها را اضافه کنید که چشم امیدشان به تدبیر شماست، کارنامه هشتساله شما که با تدبیر و امید آغاز شد امیدواریم حداقل در این روزهای آخر کاریتان بدل به امیدی برای دوستداران کتاب شود.
بیشتر بخوانید:
جدی نگرفتن هشدارهای فعالان عرصه کاغذ از سوی دولت
احتکار کاغذ با هدف تبلیغات انتخاباتی
دستور کار جدید ارشاد برای قیمت کاغذ
آمار واردات کاغذ در سال گذشته از سوی سخنگوی…