شرکت چاپ و بسته بندی پیشرو اورامان؛ بسیاری بهدرستی رمز موفقیت و شکوفایی در بازار را رضایت مشتری میدانند. چاپ یک هنر تخصصی است که در آن خلق ایدهها علاوه بر آشنایی و علم به فن، وجود ماشینآلات و مواد اولیه، به دانشی فراتر نیازمند است؛ شما باید به زبان مشترکی با مشتری خود دست پیدا کنید که این در بازار رقابتی امروز، نسبت به سایر مقولات شمرده شده اهمیت بیشتری دارد.
امروزه همه از مشتری مداری و تلاش برای کسب رضایت او حرف میزنند؛ ناگفته نماند که تبلیغات و تخفیفات در این امر بیثمر نیستند اما تجربه نشان داده که توفیقات بهدستآمده از این مقولات اغلب فصلی است و نمیتوان به آن دلخوش بود. مشتری در نهایت جذب خدمات خوب میشود؛ کیفیت خوب کار چاپی است که بیش از هر چیز او را سرحال میآورد.
مشتری این رسته همواره دوست دارد با کسی کار کند که بتواند در خلق ایده کمکحالش باشد و همیشه در مشاورهها برای بهتر کردن کار نصیحتهایی کارا در چنته داشته باشد. ما دیدهایم مدیرانی را که با تکیهبر این فنون چهار دهه میزبانی کردهاند.
وارث عشق
چاپ حرفهی خانوادگی من است، پدرم از چاپچیان زبده و قدیمی است که نام و اعتباری خدشهناپذیر در صنف چاپ دارد. من از عنفوان کودکی با چاپ آشنا شدم، چاپخانه شهربازی و چاپ همبازی من بود. من از زمانی که خودشناس شدم به کاری جز چاپ نیندیشیدم و گویا ژن پدر کاملاً به من منتقل شده چراکه تا یاد دارم او را بیشتر از خانه در چاپخانه میدیدم و حالا من نیز چاپخانه را خانهی اول خود میدانم.
یادم هست که وقتی در کودکی به چاپخانهی پدر میرفتم با پرسشگری به هر فرآیند چاپی نگاه میکردم و تا زمانی که حوصلهی اطرافیانم را سر نمیبردم رگبار سؤالهایم ادامه داشت و دراینبین پدر همیشه با تحمل تمامی سؤالاتم را پاسخ میگفت، گویا از همان آغاز علاقهام را متوجه شده و سرنوشتم را پیشبینی کرده بود.
کمی که بزرگتر شدم به تشویق خود او به هنرستان چاپ رفتم و آنجا مروری علمی بر دانستههای عملی و تجربیام صورت گرفت. پسازآن بود که برای ادامهی تحصیل اقدام کردم و به دانشگاه چاپ رفتم. هنرستان چون بیشتر به مباحث پایهای میپرداخت برای من قابلفهمتر بود اما باید بگویم آنچه در دانشگاه تدریس میشد فاصلهی زیادی از فعالیت واقعی ما در حوزهی چاپ داشت.
اگر هنرستان ازآنچه هست سخن میگفت، دانشگاه به آنچه باید باشد اشاره میکرد و مشکل این بود که سرفصلهایش هیچ راهی برای رسیدن در خود نداشت و همین موارد مرا دلزده کرد و باعث انصرافم از تحصیل شد. من که آنقدر عاشق چاپ بودم بیش از دو ترم تحصیلی در دانشگاهش دوام نیاوردم و بهتر دیدم که زمان و تلاشم را بیش از خواندن تئوری به کار عملی اختصاص دهم.
واقعاً فکر میکنم چاپ یک استعداد هنری است که نمیشود بهصورت تئوریک آن را شناخت، باید دست با مرکب و دستگاه تماس پیدا کند، باید شما یک کار چاپی خاص را بارها آزمون کنید تا موفق شوید آن را دربیاورید، این خلق کردنی است که علاوه بر حظ وافر باعث آموزش و تقویت استعدادتان خواهد شد. دانشگاه چاپ چیز زیادی برای عرضه به من نداشت و این دانشگاه پدر بود که کارساز واقع شد، من درس را رها کردم و در ادامه تصمیم گرفتم وارد بازار کار شده و وجه دیگر چاپ که تعامل با مشتری و درک زبان بازار است را نیز بیاموزم.
انصراف من از دانشگاه به سال ۱۳۷۴ رخ داد و بعدازآن دفتری تبلیغاتی تأسیس کردم و فعالیتم در حوزه سفارش گیری چاپهای مختلف آغاز شد. من در این مدت الفبای زبان مشترک چاپ و مشتری را آموختم، من که چاپ را میشناختم بهخوبی درک کردم که مشتری با چه دیدی به محصولات چاپی نگاه میکند و گاه نظرش چه فاصلههای زیادی با امکانات قابلچاپ دارد. واقعاً باید گفت که تطبیق ایده و عمل در این رسته کار بسیار مشکلی است و خودش یک رستهی کاری پردردسر و حرفهای محسوب میشود.
من سفارش مشتریان را میگرفتم و خواستههایشان را با واقعیت تطبیق میدادم و این باعث میشد آنها از کار با من کمال رضایت را داشته باشند چراکه بعد از مدتی کلنجار بالاخره کسی را یافته بودند که مشکل آنها را درک کرده، چاپ را میشناخت و حالا میتوانست آنها را در کارشان یاری کند.
دفتر تبلیغاتی من با این رویکرد جلو میرفت و موفق هم بود. اوایل کار نیم بیشتری از زمان کاری من در چاپخانهها و در پی انجام سفارشهای مشتریان میگذشت اما سفارشهای چاپی ما هرروز بیشتر میشد و این باعث شده بود عمدهی زمان من در دفتر کار و جلسات مشاوره با مشتریان بگذرد. این روند تا سال ۸۲ ادامه داشت و این زمان تنها سالهایی بود که من دوری مستقیم از چاپ را تاب آوردم. من احساس میکردم که دارم از چاپ فاصله میگیرم و احساس دلتنگی داشتم که بالاخره کار خودش را کرد و مرا به رستهی اصلی موردعلاقهام پیوند داد. این شد که دفتر تبلیغاتی من عمر چندان بلندی نداشت.
بوی مرکب، نوای دستگاه چاپ و لمس کاغذ، تمامی خاطرات کودکی مرا تشکیل میداد و لذتی را به من مستولی میکرد که در نهایت باعث شد با علم بر اینکه کاری دشوار را انتخاب کردهام، به چاپخانهداری روی بیاورم. آن زمان پدر من در چاپخانهی خود شرکایی داشت که بنا شد من جای تمام آنها را برای پدر بگیرم. با این تصمیم تمام اندوختههای سالهای کار و تلاش جوانیام هزینهی خریداری سهم شرکای پدر شد و دانشگاه عملی من دوباره آغاز شد.
من طی این سالهای فعالیتم در صنف چاپ کمتر کسی را چون پدر زبده و شیفتهی کار چاپ دیدهام. تلمذ من در مکتب ایشان شروع شد و ۱۰ سال طول کشید تا مطمئن شود که شاگردش از هر لحاظ برای ادامهی کار آماده است. سال ۱۳۹۲ پدر تصمیم به بازنشستگی گرفت و تشخیص داد که میتواند نام نیک خود را به پسرش واگذار کند. شرکت چاپ و بسته بندی پیشرو اورامان
پیشرو اورامان
پدر در آغاز کار چاپخانهداری خود به سال ۱۳۵۳ با مجموعهی فروغ دانش شراکت داشتند، همکاری که سه سال بیشتر دوام نیاورد و در ۱۳۵۶ به اتمام رسید. باید گفت که برای کسی چون پدر من که روحیه و خلاقیتی بیمرز دارد، داشتن شریک بهمنزلهی سرعتگیر است چراکه باید برای هر عملی موافقت جمعی جلب شود و این یعنی از دست رفتن زمان. او از همان آغاز به دنبال استقلال کاری بود اما مقتضیات زمانه اجازه این کار را به او نمیداد و این شد که باز با عدهای از شرکای قبلی دست به تأسیس چاپخانهای جدید زد. اورامان نام جدیدی بود که پدر بر پرچم کار خود نگاشت. آنها پس از مدت کوتاهی جابهجا شدند و کار جدیتر دنبال شد.
چاپخانهی ما ۴۲ سال پیش در مرکز شهر و خیابان اورامان سهروردی بازگشایی شد اما بعد از مدتی توسعه تغییر نشانی را اجباری کرد. پدر تمام تجربیات خود را به کار گرفت و این بار تصمیمش برای ساخت یک چاپخانهی حرفهای و اصولی را عملی کرد. ما اولین ساختمان تخصصی را برای کار چاپخانه در خیابان حقوقی محلهی پیچ شمیران ساختیم. ساختمان جدید شش طبقه داشت که سه طبقهی آن به شکل منفی و زیرزمینی بود. چنین سازهای در آن زمان یک کار خاص بود که هر کسی ریسک آن را نمیپذیرفت، برای بسیاری چاپخانه در طبقات یک شوخی غیرممکن بود اما برای بلندپروازیهای پدر حکم تجربهای داشت که از قبل موفقیتش را مطمئن بود.
ساختمان شش طبقهی ما بهخوبی ساخته و تجهیز شد و پر از فکرهای بکر و ایدههای ناب و نوین بود. یادم هست که آسانسور بهکاررفته در آنجا توانی برابر ۱۰ تن داشت و بهخوبی امکان جابهجایی سفارشها بین طبقات چاپخانه را میسر میکرد که در نوع و زمان خود بینظیر بود. علاوه بر آن امکانات و تجهیزات بهروز دیگری هم در این ساختمان بهکاررفته بود که آن را به مکانی کاملاً مناسب برای کار چاپخانه تبدیل کرده بود اما بااینحال بعد از مدتی تفکر توسعهطلبانه ما را بر آن داشت تا به مکانی وسیعتر در خیابان اتحاد نقلمکان کنیم.
خیابان اتحاد هم یک دهه میزبان چاپخانه پیشرو اورامان بود تا با تغییر نیازها این بار به مکانی اصولی و از هر لحاظ مناسب کار در بازار جدید مورد انتخاب ما قرار بگیرد. پیشرو اورامان این بار به سمت شهرک صنعتی تهران رهسپار شد تا مقتضیات کار خود را به نحو احسن و مطابق با نیاز روز رعایت کند.
روزی بازار کار بیش از هر چیز متعلق به نشر بود اما ما میدانستیم که آتیه این صنعت از آن بستهبندی خواهد بود و به همین خاطر از ابتدا هدفگذاریهای خود را بر آن اساس تنظیم کرده بودیم. ما به مکانی نیاز داشتیم که دستکم توان انبار سه تا چهار هزار پالت مقوا را داشته باشد و بتواند جوابگوی نیاز یک کارخانهی بستهبندی باشد، از همین رو در مکان فعلی مستقر شدیم.
من بهعنوان مدیرعامل مجموعه پیشرو اورامان هنوز هم نیاز به توسعه را احساس میکنم و معتقدم در هر کاری علیالخصوص صنعتی و آنهم صنعت چاپ که ورطهای وسیع و ایدهپردازانه است، ایستایی معنا ندارد، شما باید همیشه درحرکت بوده و در بازار رو به توسعه حرفی برای گفتن داشته باشید. فاز بعدی توسعهی شرکت چاپ و بسته بندی پیشرو اورامان از امروز مشخص است، ما هدفگذاری کردهایم و برای تعالی کسبوکار خود برنامههای مدونی را در سر داریم. ما زمینی به وسعت ۲۰ هزار مترمربع را خریداری کردهایم و در نظر داریم تا ساختمانی اختصاصی و مجهز برای کارخانهی خود راهاندازی کنیم.
ما همانگونه که بیش از چهار دهه پیش چنین کاری را عملی کردیم باز هم به دنبال خلق شگفتی در این عرصه هستیم و اکنون تمامی مقتضیات آن اندیشیده شده و فقط مترصد فرصتی برای پیادهسازی ایدههایمان هستیم. متأسفانه تصمیم ما برای توسعه با مشکلات اخیر و بیثباتی بازار کار مصادف شد و کمی برنامههای زمانبندی ما را به هم زد که وقفهی کار ما شد اما در نهایت رویای ما برگزار شده و صنعت چاپ بار دیگر شاهد شکوفایی پیشرو اورامان خواهد بود. شرکت چاپ و بسته بندی پیشرو اورامان
ناوگان پیشرو
پدر پیشرو اورامان را با یک ماشین چاپ دو ورقی دو رنگ، یک دستگاه لترپرس و یک خط جعبه چسبانی به من سپرد اما خط توسعه ما به بلندی امیدمان کشیده شد و مجموعهی ما در هر فصل کاری یک بهار و نوزایی را تجربه کرد. اکنون ماشینآلات شرکت چاپ و بسته بندی پیشرو اورامان؛ از ۵۰ ورق تجاوز کرده و همگی به دستگاههای روز تبدیل شدهاند. سایز کنونی دستگاههای سالن تولید ما همگی چهار و نیم ورقی است که بیشک با آمدن فصل جدید توسعهای ما تغییر خواهد کرد و افزایش چشمگیری را تجربه میکند.
شرکت چاپ و بسته بندی پیشرو اورامان؛ اکنون قابلیت ارائهی کلیه خدمات چاپی تا سایز چهار و نیم ورقی را دارا است. ما میتوانیم فرآیند چاپ را تا پنج رنگ همزمان همراه با ورنی و واتربیس به انجام برسانیم که این مورد نیاز بسیاری از مشتریان حوزهی بستهبندی را پوشش میدهد. سلفونکشی حرارتی و یووی سیلندری (هر دو با سایز چهار و نیم ورقی) از دستگاههای دیگر سایت تولید ما هستند که جزو کارهای پس از چاپ محسوب میشوند و در تولید و ارائهی سفارشهای نوین یاریرسان مجموعهی ما هستند.
دستگاههای دیگری هم در کنار ناوگان ماشینآلات چاپ ما حضور دارند که عملیات برجستهسازی و هاتفویل طلاکوب و نقرهکوب را برای ما به انجام میرسانند. دایکات چهار و نیم ورقی، برشکاری، جعبه چسبانی لاک باتم و لب چسب از دیگر کارهای تکمیلی ما در حوزهی بستهبندی هستند که روند جعبهسازی و کارتنسازی ما را بهخوبی تکمیل میکنند. ما همچنین توانایی انجام کارهای خاصی چون اجرای سایر تکنیکهای نوین ازجمله انواع یوویهای موضعی را دارا هستیم که ما را در خلق ایدههای جدیدمان یاری کرده و دستمان را در پیادهسازی هر چه بهتر خواستههای مشتریان یاری میرساند.
دستگاه چاپ ما یک هایدلبرگ چهار و نیم ورقی مدل ۲۰۰۸ است که نسبت به دستگاههای معمول صنف چاپ، ماشین کارآمد و قابل قبولی محسوب میشود. همچنین مجموعهی ما از وجود یک دایکات SBL مدل ۲۰۱۸ سود میبرد که بهراحتی توان شش هزار برش در ساعت را برای ما مقدور ساخته است و در کنار دیگر دستگاههای خط تولید ما سرعت شگفتی را برای تولید شرکت چاپ و بسته بندی پیشرو اورامان رقم زده است.
دیدگاه کلی من این است که دستگاههای مجموعهام باید با تمام توان خود و در نهایت سرعت کار کنند و این نگرش را در سایر بخشهای کار لحاظ میکنم. ما هزینههای زیادی را صرف تهیه بهترین دستگاهها کردهایم و سالهای زیادی را به تجربهاندوزی گذراندهایم و میدانیم چگونه کیفیت را با کمیت سازگار کنیم.
دستگاه چاپ ما هرگز به سرعتی زیر ۱۲ هزار تیراژ نمیرسد و دستگاه جعبه چسبان ما نیز بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار سفارش در روز را آماده میکند که این توانایی تعدد جوابهای مثبت شرکت چاپ و بسته بندی پیشرو اورامان در برابر خواستههای مشتریان را زیاد کرده است. شرکت چاپ و بسته بندی پیشرو اورامان
تولید به توان تجربه
تمزج تجربه و توان تکنولوژیک در کنار علم و همت شرکت چاپ و بسته بندی پیشرو اورامان سابقهی درخشانی در تولید را برای او رقم زده است. ما در تولید انواع جعبه نمرات قبولی را از مشتریانمان گرفتهایم و این به ما جسارت انجام کارهای بزرگی داده است. ما واحد طراحی اختصاصی را در واحد خود راهاندازی کردهایم که بهخوبی جوابگوی نیاز بازار روز است و توانسته با ایدههای نو مشتریان زیادی را به وجد بیاورد.
همچنین ما از واحد لیتوگرافی مدرنی بهره میجوییم که خط تولید ما را تکمیل کرده و به ما اجازه داده کنترل خوبی را بر کار خود اعمال کنیم. امروز پیشرو اورامان توانایی تولید انواع جعبهها را دارد و مفتخر است که میتواند تمامی خدمات این حوزه را بهصورت کلی و در زیر یک سقف به مشتریان گرامی خود ارائه دهد.
سابقهی شخصی من در حوزهی تعامل با مشتری و از طرفی تجربهی سالیان چاپ که از پدر کسب کردم در موفقیت مجموعهی اورامان مؤثر افتاد و باعث مباهات است که ما امروز مشتریانی داریم که سابقهی همکاریمان با آنها به بیش از چهار دهه میرسد. همانطور که پیشتر هم اشاره کردم این نکته که شما بتوانید درک درستی از خواستهی مشتریان خود داشته باشید و بر آن اساس بتوانید بهعنوان یک متخصص به او مشاورههای درست و کارساز بدهید در تثبیت و توسعهی بازار کار شما تأثیر زیادی دارد.
بیشتر بخوانید: حفظ نیروی کار کارآمد چاپ در پساکرونا
از این لحاظ میتوانم یکی از مهمترین نقاط قوت پیشرو اورامان را در بحث ارتباطگیری احسن، مشاوره صحیح، اقناع مستدل و همکاری برد برد با مشتریانش بدانم. با نگاهی به کارنامهی سالهای فعالیت پیشرو اورامان میتوان گفت که هر مشتری که برای یکبار به ما مراجعه کرده دوست ماندنی سالهای متمادی شده است.
امروز کار تخصصی مجموعهی ما تولید جعبه است و غیرازآن هیچ کار و سفارش دیگری را قبول نمیکنیم. تیراژهای کار ما نسبتاً بالا است و خوشنامی سالها تلاش متعهدانه اطمینانی دوجانبه بین ما و مشتریانمان رقم زده که بیش از هر چیز رابطهای مودتانه و رفاقتی بیریا را باعث شده است. ما خرسندیم که امروز نام خود را در اولویت نامهای بزرگ بازار میبینیم، تولیدکنندگانی که شرکت چاپ و بسته بندی پیشرو اورامان را بخشی تکمیلی از کسبوکار خود میدانند.
شرکت چاپ و بسته بندی پیشرو اورامان به پشتوانهی مشتریان به نام خود در حوزههای متعدد و متفاوتی چون داروسازی، صنایع غذایی، صنایع آرایشی و بهداشتی و پوشش تولیدات سایر کارخانههای صنعتی دست به تولید زده و دائماً در حال کشف بازارهای جدید است. همانطور که در خلال بحث هم اشاره شد، رکوردشکنی و گذر از مرزهای تکرار همیشه سرلوحهی کار ما بوده و طبق برنامههای جدید میتوانم این مژده را به مشتریان عزیزمان بدهم که بهزودی و با شروع فاز جدید توسعهای که در نظرمان است، بیشک بهانهی غرورآمیز دیگری برای اعتبار پیشرو اورامان به دست خواهیم آورد.
نویسنده: میلاد حاتمی لندی
منتشر شده در شماره ۱۷۶ نشریه چاپ و نشر – شهریور ۱۳۹۸