توسعه بیرحم نیست؛ یک کشور برای ماندن در دور رقابتی و اعتلای خود، نیاز به پیشرفت مستمر دارد و این مهم با توجه به وضعیت صنعت و کسبوکارها آن رخ میدهد. این پیشرفت است که با خود رفاه میآورد و برخی در این میان از ترس تغییر با آن مقابله میکنند. آنچه در ادامه می خوانید گفت و گو با مدیران شرکت تعاونی چاپ و بسته بندی پیمان نو است.
آنچه به خورده شدن مجموعههای کوچک توسط همکاران بزرگشان تعبیر میشود، ذات حرکت و توسعه است. گاه ترک و واگذاری یک کار، شراکت و یا ادغام آن، بهصرفهتر از نگهداریاش به هر قیمت است. مشخص اینکه در بسیاری از مواقع نیاز به کشف راهی جدید نیست، کافی است نمونههای موفق را شناسایی و از آنها الگوبرداری کرد.
از آغاز تا انجام
شرکت تعاونی چاپ و بسته بندی پیمان نو کار خود را از سال ۱۳۸۵ آغاز کرد منتها ورود خانواده صافدل به عرصهی چاپ، به قبل از انقلاب و حوالی دهه ۱۳۵۰ برمیگردد. پدر من چاپخانهی کوچک خود را در سال ۱۳۵۳ بنا نهاد. ایشان با همان ماشینهای قدیمی آن دوره و دستگاه چاپ ملخی کار خودشان را از گناباد مشهد آغاز کردند. کار ابتدایی ما تولید دفاتر مشق بود که رفتهرفته توسعه یافت و به شکل امروزی بدل شد.
ما چهار برادر هستیم که تا به امروز کسبوکار پدر را بهصورت مشارکتی ادامه دادهایم. ماشینآلاتی که پدر به ما تحویل داد همان ملخیهای قدیم و یک دستگاه چاپ تکرنگ بوده اما چون قصد ما ماندن در این صنف و رسته بود بهسرعت کار خود را توسعه داده و دست به نوسازی زدیم. پدر یک دوست صمیمی در آلمان داشتند که ما بهواسطهی ایشان دست به واردات مستقیم ماشینآلات خود زدیم و کار تا جایی پیش رفت که بازرگانی و واردات ماشینآلات، به یک بخش از فعالیتهای تخصصی ما تبدیل شد.
پیمان نو در اصل یک کسبوکار خانوادگی است. درست به خاطر داریم که بعد از مدتی تصمیم بر آن شد تا از گناباد به مرکز استان بیاییم. دستگاههای ما در آن موقع یک دستگاه تک رنگ و یک دستگاه لترپرس بود اما با پشتیبانی و شراکت برادرانه خیلی زود رشد کرده و تبدیل به مجموعهی کاملی شد که امروز از هر نظر تکمیل و قابلاعتنا است. کار ما در سال ۱۳۷۶ توسعهی چشمگیری را به خود دید و حدود یک دهه بعد بود که نقطهی عطف بعدی رخ داد، پیمان نو تأسیس و فاز جدیدی از کار آغاز شد.
سال ۱۳۸۵ ما برای توسعه دادن به کسبوکار خود به شهرک صنعتی توس نقلمکان کردیم. قبل از آن مکان چاپخانهی ما در شهر واقع شده بود اما ازدیاد دستگاهها و به فراخور آن بالا رفتن سفارشها و تعدد مشتریان، نیاز به گسترش را در ما ایجاد کرد و در پی رفع آن بود که به فکر جابهجایی افتادیم. با این تصمیم جستجوها آغاز شد و در نهایت با توجه به آتیه و برنامهریزیها، ترجیح دادیم که محل مذکور در منطقهای صنعتی باشد و متراژ آن اجازه توسعهپذیریهای متعدد را به ما بدهد.
شهرک توس محل بعدی کار ما بود. انتقال، تجهیز و توسعه مجموعه ما حدود یک سال زمان برد و با شروع سال ۱۳۸۶ بود که پیمان نو با حضور وزیر وقت صنعت، معدن و تجارت افتتاح شد و ما کار رسمی خود را در بازار چاپ کشور آغاز کردیم. کسبوکار ما که از شهرستانی کوچک و در وسعت کم آغاز شده بود بعد از سه دهه و اندی به توسعهای چشمگیر رسید. هماکنون بالغبر ۱۰۰ نفر نیروی کار به شکل مستقیم در پیمان نو به فعالیت مشغولاند و ما خرسندیم که کسبوکار خانوادگیمان توانسته بانی ارتزاق هموطنان عزیزمان در مشهدالرضا باشد.
ما همواره با تعامل و دوراندیشی قدم برداشتهایم و برای رسیدن به کیفیت از هیچ هزینهای سر باز نزدهایم. پیمان نو از زمان فعالیت رسمی خود تاکنون در شش جشنواره استانی و کشوری بهعنوان چاپخانه برتر انتخابشده که این مسئله مهر تأییدی بر کیفیت کار و توانایی بالای این مجموعه است.
ناوگان شرکت تعاونی چاپ و بسته بندی پیمان نو
دو ماشین چهار و نیم ورقی چهار رنگ و پنج رنگ، دو ماشین چهار و نیم ورقی دو رنگ و تک رنگ، دو ماشین دو ورقی پنج رنگ و چهار رنگ، دو ماشین دو ورقی دو رنگ و تک رنگ که همگی از برند هایدلبرگ هستند در کنار ماشین بوبست سوئیسی به همراه طلاکوب، یک دستگاه بوبست دایکات، ماشین جعبه چسبانی، سه دستگاه لترپرس، یک دستگاه لترپرس طلاکوب، یک دستگاه برش رول به شیت، یک خط کامل تولید کتاب مولرمارتینی با ۲۴ خانه ترتیب کن، ۱۶ خانه چسب و برش و …، یک لاین دوخت منگنه، برای تولید مجله، یک دستگاه سلفونکشی بیلهوفر آلمان، سه دستگاه ماشین چسب، یک دستگاه ماشین بوبست شش نقطه، یک دستگاه لاک باتم، یک ماشین چسب یک خط ایتالیایی، دو دستگاه چسب مخصوص پاکتهای سیدی، دستگاه لمینیت آلمانی، یک دستگاه دایکات فکی، دستگاه پنجره چسبان با توانایی اجرای لوپ لاینر و طلق در کنار یک دستگاه پلیتستر در بخش لیتوگرافی؛ قسمت های مختلف پیش از چاپ، چاپ و پس از چاپ شرکت تعاونی چاپ و بسته بندی پیمان نو را تشکیل دادهاند. ما علاوه بر این بخشها، یک گروه زبده طراحی در اختیار داریم که پیمان نو بارها به واسطهی آن موردتمجید و تشویق مشتریان و جشنوارههای متعدد قرار گرفته است.
شرکت تعاونی چاپ و بسته بندی پیمان نو همواره خط ممتد توسعه خود را دنبال گرفته است. ماشین سی دی ۱۲ رنگ یووی (UV) هایدلبرگ که توانایی چاپ روی متالایز، سلفون و طلق را دارا است و شش برج رنگ و شش برج خشککن دارد، در کنار دو ماشین نیلپیتر ۱۰ رنگ افست در سایز ۳۳، جزو ماشینآلات جدید ما محسوب میشوند که در سال رونق تولید ملی به ناوگان پیمان نو اضافهشدهاند تا توانایی آن را ارتقا دهند.
سالن چاپخانهی شرکت تعاونی چاپ و بسته بندی پیمان نو در فضایی بالغبر پنج هزار متر واقع شده است و در کنار آن هزار و ۵۰۰ متر به انبار و هزار مترمربع نیز به کارهای دفتری اختصاص پیدا کرده است. تمامی دستگاههای سایت ما به شکل شبکهای و مکانیزه به هم متصل هستند و کلیه فرآیند تولیدمان به شکل اتوماسیون راهبری میشود.
قطب چاپ
مشهد را میتوان بعد از تهران، قطب چاپ کشور محسوب کرد. چاپخانههای مشهد بهخوبی از عهده سفارشهای استانی خود برآمده و علاوه بر آن سفارشهای استانهای همجوار و حتی کشورهای همسایه را نیز به انجام میرسانند. فعالان چاپ در مشهد توانستند بهخوبی توسعه بیابند و جوابگوی نیاز صنایع پیشرو این استان باشند منتها اوضاع اخیر تحریمها کمی روند گسترش آنها را کند کرده است که امیدواریم بهزودی با رفع مشکلات کشور دوباره بر سرعت ارتقا یابی آنها افزوده شود.
شرکت تعاونی چاپ و بسته بندی پیمان نو خود را بهعنوان یک چاپخانهی مجهز در حوزه چاپ برای نشر و چاپ برای بسته بندی معرفی کرده است. ما در سالهای اخیر مقوای مصرفی خود را از چین و کره وارد کردهایم که این برای یک چاپخانهی استانی کمتر اتفاق میافتد و نشان از حرفهایگری و گستردگی بازار سفارشی آن دارد. ما همچنین عمده کاغذ مصرفی خود را نیز وارد میکنیم و برای انجام هر چه بهتر آن یک دستگاه برش رول به شیت در مجموعه نصبکردهایم تا بتوانیم کاغذهای مصرفی را بهصورت رول وارد کرده و پرتی و باطله کار را کاهش دهیم.
نمیتوان وضعیت چاپ در مشهد را بحرانی تلقی کرد اما در سالهای اخیر به خاطر عدم مدیریت و کنترل بازار وضع کمی روبه وخامت رفته است. ما استانی قدرتمند با صنایع مختلف هستیم که بهراحتی میشد آن را به یک قطب صنعتی ویژه صنعت چاپ در ایران و کشورهای همجوار تبدیل کرد اما سو مدیریتها سد راه این تعالی شدند.
اکنون در این استان و تا جایی که میدانیم در سایر کشور، به بهانه اشتغالزایی به هر کسبوکار کوچکی جواز چاپخانه دادهاند، این چاپخانهها با یک یا دو دستگاه بیکیفیت و استوک که آن هم عمدتاً با وامهای بانکی درصد بالا تهیه شدهاند، به کار مشغولاند. طبیعی است که این چاپخانههای کوچک مقروض، برای جلب نظر بازار و پوشش هزینههای خود، به هر قیمتی دست به سفارشگیری زده و بازار کار مجموعههای بزرگ را تحتالشعاع قرار میدهند.
ما امروز مجموعههایی را مشاهده میکنیم که به زحمت یک دستگاه اسقاطی تهیه کردهاند و هزینههای سربار کمی دارند و با قیمتشکنی کارهای بازار را به مجموعهای دیگر میسپرند و طبیعی است که چنین عملکردی عمدتاً با کیفیت نهایی همراه نخواهد بود.
چاپخانه یک واحد صنعتی است که بسیاری از صنایع برای تکمیل خط تولید خود به آن نیاز دارند. برای توسعه این صنعت باید به آن بها داد و به فکر توسعهاش بود. چاپخانههای کوچکی که به شکل گفتهشده کار میکنند نهتنها به سودی نمیرسند بلکه بازار کار چاپخانههای بزرگ را خراب کرده و مهمتر از آن، با ارائه کیفیت نازل، تولیدکننده داخلی را دلسرد کرده و او را به بیرون سپاری فرا مرزی سفارشهای چاپی خود سوق میدهند.
تولیدکننده با دیدن کیفیت نهایی کار خود نزد یک چاپخانهی استانی، نسبت به توانایی چاپ استان بدبین شده و برای کار خود به دنبال چاپخانهای در پایتخت و یا حتی خارج از کشور میگردد و این اصلاً به نفع صنعت استان نیست. علیرغم تمامی تلاشهای صورت گرفته، ما باز هم شاهد مواردی از برونسپاری سفارشهای چاپی خراسان به خارج از کشور هستیم. چنین عملکردی تمامی رشتههای تنیده شده ما را پنبه میکند و کاملاً به ضرر همهی فعالان این رسته تمام میشود.
مشکل دیگر عدم آشنایی عمده این دوستان با دنیای عظیم و پیچیده چاپ است. ما بارها شاهد بودهایم که یک مجموعه کوچک به آبوآتش زده و دستگاه مدرنی آورده که حتی بهدرستی کار با آن و استفاده از تمامی امکاناتش را نمیداند. چنین رویکردی فقط باعث خروج ارز از مملکت شده و خراب کردن بازار را در پی دارد.
نهتنها صنعت استان بلکه صنعت ایران برای اعتلای خود نیاز به مجموعههای بزرگ دارد و اصلاً توسعه به عهده چنین کسبوکارهایی است. مجموعههای کوچک باید در کارهای مشخص و ابعاد کوچکتر کار کنند و با سرمایهگذاری شخصی و یا شراکت و ادغام، توسعه بیابند. مجموعههای کوچک امروز مصلحت سیستم کاری و اقتصادی مملکت ما نیستند.
کشور چین امروز در بسیاری از ورطهها موفق و زبانزد خاص و عام است. این کشور توانست با ادغامهای متوالی شرکتها و صنایع کوچک مختلف، به توسعه و نرخ بالای تولید و صادرات برسد و میتواند بهعنوان یک الگوی موفق مورد برداشت صنایع کشور ما نیز قرار بگیرد. متأسفانه ما در ایران روحیه کار گروهی و شراکتپذیری نداریم و به همین خاطر باید این انتظار را از حکومت، مسئولان دولتی و قوانین داشت. تنها بهاجبار و با ضمانت اجرای قانونی است که میتوان دست به ادغام مجموعهها زد.
باور کنید در صورت ایجاد چنین رویکردی، سود آن برای هر مجموعه تکی بهمراتب بالاتر است اما به علت نبود روحیه شراکت در برابر آن مقاومت میشود و این در حالی است که اگر مدتی از ادغام بگذرد دیگر تکتک این مجموعهها حاضر به کار مستقل نمیشوند. این مسئله احتیاج به فرهنگسازی و قانونگذاری دارد.
یک چاپخانهی بزرگ امروز بهمثابه یک واحد صنعتی است که احتیاج به سرمایه در گردش بالایی دارد و هزینههای سربار متعددی متوجه کارش است. ما باید کاغذ، مرکب، زینک، مقوا و سایر ملزومات و قطعات مصرفی کار را به شکل نقدی خریداری کرده و حتی هزینههای انبارش را نیز متحمل شویم و در عوض کار انجام شده چکهای بلندمدت بگیریم، چنین وضعی با قیمتشکنیها و بازار خرابیها بیشترین آسیب را به مجموعههای بزرگ وارد میکند و آنها را از روند توسعهای خود بازمیدارد.
اکنون نمونه ماشین ۱۲ رنگ ما فقط در ترکیه و آن هم تنها در یک مورد موجود است و تا جایی که میدانم در کشورهایی چون دبی، پاکستان و هندوستان هم نمونهی آن یافت نمیشود. این ماشین یک دستگاه ویژه است که ما بابت آن هزینهی گزافی را متقبل شدهایم اما بهواسطهی بیتدبیریها از رقابت با همتایان خود بازماندهایم. اکنون همکار ما در ترکیه از بازار پررونقی برخوردار است، اجرت معقولی دریافت میکند، از طرف دولتش حمایت میشود و به بازارهای جهانی هم دسترسی بیواسطه دارد و حالا ما با تمام مشکلات باید با آن رقابت کنیم.
صادرات امروز بهترین درمان برای اقتصاد ما است و چاپ هم بهعنوان یک صنعت مادر، نیاز صنایع ایران به شمار میرود و ازاینرو احتیاج به نگاه ویژه دولت و مسئولان دارد. بهطور مثال اکنون یک تولیدکننده شکلات برای صادرات و رقابت با همتایان خارجی خود در بازار جهانی، بعد از رعایت کیفیت و استانداردهای لازم در ساخت، به بستهبندی شکیل و جذاب نیاز دارد. باور کنید در بسیاری از مواقع این شکل و فرم بیرونی است که اهمیت پیدا میکند و جاذب میشود.
ایران ما پتانسیل رشد دارد و بهراحتی میتواند به بازار منطقه استیلا پیدا کند، امیدواریم هر چه زودتر بحرانهای فعلی حل شوند و چاپچیان زبده کشورمان بهحق خود برسند و قدر دانسته شوند. صنعت چاپ ایران مترصد فرصت و توجه است.
فراتر از استان
شرکت تعاونی چاپ و بسته بندی پیمان نو اکنون علاوه بر استانهای همجوار خراسان شمالی و جنوبی، از استانهایی چون مازندران و یزد نیز سفارشهای متعددی دارد. برندهای تولیدی شناختهشدهای که کیفیت برای آنان اولویت است از سیستان و بلوچستان، کرمان، سمنان و اکثر استانهای همجوار دیگر نیز سفارشهای کاری خود را به پیمان نو میسپارد و ما خرسندیم که کسبوکارمان توانسته گرهای را از کار هموطنان باز کند و به آنها سود برساند.
شرکت تعاونی چاپ و بسته بندی پیمان نو علاوه بر سفارشهایی که از استانهای دیگر پذیرا میشود، صادرات مستمری به کشورهایی چون گرجستان، عراق، افغانستان و ترکمنستان دارد. مشتریان ما در این کشورها به بازارهای آزاد دسترسی دارند اما کیفیت کار و برآورد قیمتی باعث شده سفارشدهی به ایران و مجموعه پیمان نو را انتخاب کنند.
ما علیرغم تمام مشکلات مباحث بازاریابی و صادرات خود را دنبال گرفتهایم و اینکه از مشکلات میگوییم به خاطر این است که از توان صنعت چاپ کشورمان و زبدگی چاپچیان آن آگاهیم و دوره فترت پیش رو را یک فرصتسوزی و تلاش برای عقب نگهداشتن ایران و ایرانی میدانیم. ما اکنون در حال مذاکره و اخذ قرارداد با چند تولیدکننده پرکار در اربیل عراق هستیم که کارهای ابتدایی آن آغاز شده، اخذ نمونه با موفقیت همراه بوده و بهزودی مجموعههای مذکور در لیست مشتریان پیمان نو قرار میگیرند.
ما سعی کردهایم که در سایر نمایشگاههای چاپی کشور حضور پیدا کنیم. نمایشگاههای تهران، خراسان و استانهای دیگر بهعنوان محلی برای معرفی کار و تواناییهای مجموعههای چاپی مطرح هستند و ما نیز از این فرصتها غافل نبوده و توانستهایم با شرکت مستمر و پررنگ در آنها به بازاریابی خوبی دست یابیم.
آیندهنگری
اکنون بسیاری از مجموعههای چاپی در حال تغییر موضع از نشر به بستهبندی هستند که به نظر ما این کار نیاز به بازارسنجیهای دقیق دارد و نباید در مواجهه با آن بیگدار به آب زد. کار در حوزه صنعت چاپ برای به بار نشستن، نیاز به سرمایهگذاریهای گزاف دارد و نمیشود بهسادگی در آن دست به تغییر، تحول و توسعه زد.
شرکت تعاونی چاپ و بسته بندی پیمان نو اکنون بهعنوان یک مجموعهی مجهز و باتجربه در حوزه بستهبندی کشور مطرح است. ما نیز چون بسیاری دیگر از دوستان آینده چاپ را بستهبندی میدانیم اما نظرمان این است که کارها از شکل شیت یا صفحهای به سمت رول تغییر پیدا میکند و برنامه آتیه ما نیز برای رسیدن به این تکنولوژی خواهد بود منتها این حرکت بهصورت بسیار بطئی و محافظهکارانه رخ خواهد داد. بازار ما قابل پیشبینی نیست و واحدهای چاپی کشور از ثبات قابل قبولی برخوردار نیستند، واقعاً برنامهریزی برای آتیه در چنین وضعیتی نامطمئنانه است.
مسائل سیاسی و اقتصادی روز ایران راه را برای ما سختتر کرده است و مجموعههای چاپی علیرغم اینکه شناخت خوبی از بازار دارند باز هم باید برای توسعه خود مترصد فرصت مقتضی و مناسبت باشند.
اکنون همهی خبرهای بستهبندی پیرامون ضعف ایران در این حوزه است که با واقعیت تطبیق ندارد. ما در شرکت تعاونی چاپ و بسته بندی پیمان نو از واحد طراحی زبدهای سود میبریم که بارها با خلاقیت، حرفهای بودن خود را ثابت کرده است. طراحان ما اشراف خوبی بر بازار کار دارند و بارها با خلق جذابیت کمکحال برندهای مختلف ایرانزمین شدهاند، مشکل در جای دیگری است و باید آن را در مسائل توسعه یابی، بازار سنجی و بازاریابی جستجو کرد.
پیمان نو در نمایشگاه تهران غرفهگذار بود و توانست مشتریانی از ترکیه را جذب کند. میدانیم که ترکیه در حوزه چاپ و بستهبندی حرف اول را در بازار منطقه میزند اما اینطور نیست که بیرقیب باشد، صنعت بستهبندی ما دستکم در حال حاضر، حرفهای زیادی برای گفتن دارد و تولیدکنندگان کشور هم مطمئناً با کمی جستجو و اعتماد میتوانند مجموعهی موردنظر خود را بیابند.
ما ازلحاظ طراحی و تجهیزات چیزی از همتایان خود در منطقه کم نداریم و به شما قول میدهیم که در صورت سامان یافتن اوضاع، صادرات شایانی در این حوزه اتفاق خواهد افتاد. چاپخانهداران خوشفکر ما راهحلها را میدانند و قوانین رقابت جهانی را نیز میشناسند اما همانطور که در خلال گفتوگو مطرح شد، این مشکلات بیرونی هستند که سد راه شدهاند. البته باید این را گفت که ما در همین اوضاع نیز شکفتنهای زیادی را به چشم دیدهایم که نشان از همت بلند ایرانیان دارد. مشکلات شاید کمی روند کار را کند کنند اما مطمئناً کسی را ناامید نخواهند کرد.
اکنون هر شخص خارجی در صنعت چاپ اگر با مشکلات امروز ما درگیر بود بهسرعت کار خود را ترک میکرد اما میبینم که عاشقان چاپچی ما چگونه در سختترین شرایط تاب آورده و میدان را خالی نکردهاند. باور کنید اگر سرمایهگذاری اولیه و میزان سرمایه در گردش هر چاپخانهی بزرگ ایرانی را با درآمد آن مقایسه کنید، خواهید دید که در صورت فروش و جمعآوری سرمایه کار در یک حساب بانکی، سودی چند برابری عاید صاحب آن میشود.
چاپخانهدار ایرانی بهراحتی میتواند با سرمایه خود در کارهای دیگر سود بیشتری به دست بیاورد و یا حتی سرمایه و زندگیاش را به خارج از کشور منتقل کرده و رفاه بیشتری را نصیب خود و خانوادهاش بکند اما میبینید که چگونه متعهدانه به کارش ادامه میدهد. برادران صافدل عاشق میهن و شغل خود هستند و آرزوی توفیق و سلامتی هموطنانشان را از آقا موسیالرضا (ع) دارند تا بتوانند در سایه ایشان به کشور اسلامیشان خدمت کنند.
نویسنده: میلاد حاتمی لندی
منتشر شده در شماره ۱۷۹ نشریه چاپ و نشر – آذرماه ۱۳۹۸