«میریونس جعفری» نزدیک به ۵۲ سال است که در صنعت چاپ ایران فعالیت میکند. جعفری در اسفندماه سال ۱۳۲۷ در شهر اردبیل بهدنیا آمد. وی از همان نوجوانی وارد صنعت چاپ شد و از همینرو یکی از باسابقهترین پیشکسوتان این صنعت بهشمار میآید. او هماکنون مدیریت چاپخانه جامی تهران را بر عهده دارد.
آقای میریونس جعفری سوابق تحصیلی و فعالیتهای صنفی مختلفی را در کارنامه خود دارد که در ذیل به آنها اشاره میکنیم:
سوابق تحصیلی: مدرک تحصیلی دیپلم، سه گواهینامه و دیپلم تخصصی از مدرسه چاپ هایدلبرگ، تحصیل دوره شبانه رشته مدیریت بازرگانی در دانشگاه تهران.
فعالیتهای صنفی: 3 سال نایبرئیس هیأتمدیره شرکت تعاونی چاپخانهداران (آخرین دوره)، ۳ دوره عضو هیأتمدیره شرکت تعاونی چاپخانهداران (مجموعاً ۹ سال)، ۳۳ سال مدیریت در چاپخانههای مختلف، کارشناس در اداره کار، کارشناس بیمه تأمین اجتماعی، عضویت و فعالیت در شورای حل اختلاف اداره کار، حضور در هیأتهای سازمانی تأمین اجتماعی، نماینده کارفرمایان تولیدی و صنعتی تهران.
شرح زندگی میریونس جعفری
بنده میریونس جعفری، متولد ۱۲ اسفندماه سال ۱۳۲۷ در اردبیل هستم. ۱۲ سال بیشتر نداشتم که سهماه تعطیلی مدارس را در چاپخانه کار میکردم. اولین چاپخانهای که در آن مشغول به کار شدم، چاپ و جعبه سازی اسلامیفرد بود که دو برادرم نیز در آنجا کار میکردند. بدینترتیب کار خود را بهعنوان کمک ماشینچی زیر نظر حاجحسین اسلامی آغاز کردم. بعد از مدتی به «چاپخانه عارف» رفتم و کار با ماشین ملخی را فرا گرفتم. کمکم احساس کردم که به این کار علاقه زیادی پیدا کردهام و به همیندلیل با انرژی بیشتری به کار خود ادامه دادم.
در سال ۱۳۴۴ بهعنوان ماشینچی ملخی حرفهای شناخته شده و موفق به دریافت کارت شناسایی ماشینچی صنعت چاپ شدم. سپس به «چاپخانه خواندنیها» رفتم و با ماشین دو ورقی نیمه اتوماتیک کار چاپ کتاب را آغاز کردم. پس از گذراندن سالهای زیادی که بهصورت شبانهروزی بهعنوان ماشینچی افست در چاپخانههای مختلف تهران مشغول بودم، در سال ۱۳۵۶ با مشارکت چند تن از دوستان، «چاپخانه رودکی» را تأسیس کردیم.
افتتاح چاپخانه رودکی در روز عرفه و توسط مرحوم مغفور شادروان آیتاله فیضالاسلام انجام شد. این چاپخانه با هماهنگی شرکا و اعمالنظر هر چهار نفر «رودکی» نام گرفت. بعد از افتتاح چاپخانه رودکی، از طرف مرحوم مرتضی نوریانی برای گذراندن سه دوره آموزشی کار با ماشینهای چاپ و آشنایی با آخرین پیشرفتهای این صنعت، طی سالهای ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۸ راهی کشور آلمان شدم و سه گواهینامه و دیپلم تخصصی از مدرسه چاپ هایدلبرگ اخذ کردم.
تا سال ۱۳۷۲ همراه با شرکایم در چاپ رودکی مشغول بهکار بودم، اما برای گسترش کار و ورود فرزندانم به این صنعت، سهم خود را به شرکایم واگذار کرده و در سال ۱۳۷۳ «چاپ جامی» را افتتاح کردم. از سال ۱۳۷۳ تا به امروز نیز مدیریت این چاپخانه را بر عهده دارم. هماکنون پسر کوچکم سیدامین جعفری در چاپ جامی در کنار من مشغولبهکار است و پسر بزرگم سیدامیر جعفری نیز مدیریت «چاپخانه تأمین ایران» را بر عهده دارد.
خاطرات تلخ و شیرین دوران کار
در سال ۱۳۵۰ که کارگر «چاپخانه آپادانا» بودم و با دستگاه افست کار میکردم، بهعنوان نماینده کارگران آن چاپخانه انتخاب شدم. خاطرم هست در آنجا دست یک کارگر زیر ماشین جعبهسازی ماند و تیغِ دستگاه، چهار انگشت او را قطع کرد. سریعاً هر چهار انگشت قطعشده او را در یخ گذاشتیم و برای انجام عمل جراحی به بیمارستان فیاضبخش رفتیم.
مسئول بیمارستان به ما گفت که باید منتظر بمانید تا نوبتتان شود. هرچه ما از اورژانسیبودن وضعیت مصدوم گفتیم کسی زیر بار نرفت. در نهایت آنقدر از زمان حادثه گذشت که در زمان عمل جراحی نتوانستند انگشتهای آن بنده خدا را پیوند دهند. این حادثه، تلخترین خاطره دوران کاری من بود که با وجود گذشت سالها، هنوز هم در حافظهام باقی مانده است.
اصلیترین خاطره شیرین کاریام افتتاح دو چاپخانه موفق بوده است؛ اول چاپخانه رودکی که در سال ۱۳۵۶ و در روز عرفه با حضور آیتاله فیضالاسلام که از مترجمین نهجالبلاغه و قرآن بودند افتتاح شد و دیگری هم چاپ جامی که در سال ۱۳۷۳ و در روز تولد حضرت فاطمهزهرا(س) کار خود را آغاز کرد.
در طول سالهای فعالیتم، هرگاه توانستهام گرهی از مشکلات حقوقی کارگران صنعت چاپ باز کنم، بسیار خرسند و مسرور شدهام. امروز هم در وزارت کار و تأمین اجتماعی بهعنوان نماینده کارفرمایان در بخش حل اختلاف کارگران تمام صنوف تهران فعالیت میکنم. در این سمت نیز سعی کردهام حقی از کسی ضایع نشود. بهطور کلی در ایران کارفرمایان و کارگران در اصناف مختلف از حق و حقوقشان آنطور که باید و شاید مطلع نیستند. این نکته را نیز باید خاطرنشان کرد که کارگران صنعت چاپ جزو باسوادترین کارگران کشور هستند، چراکه اگر هر روز حداقل یک صفحه از کتابهایی را که چاپ میکنند مطالعه کنند، اندوختههای زیادی کسب خواهند کرد.
میریونس جعفری
لزوم تعامل کارگر و کارفرما
بنده در زمان کارگری، حدود ۱۵ سال نماینده کارگران تهران بودم. هدف اصلیام نیز همواره احقاق حقوق کارگران بوده است. در طول این سالها تمام تلاش خود را در جهت آگاهی هرچه بیشتر کارگران از حق و حقوقشان به کار بستهام. متأسفانه امروز اگر اختلافی بین کارگر و کارفرما پیش بیاید، کارگران کار را تعطیل میکنند، اما بهنظر من کار چاپخانه بههیچوجه نباید بخوابد.
بههرجهت کارفرما سرمایهگذاری کرده و با مبالغ هنگفت ماشین خریداری کرده؛ لذا به هر بهانهای نباید کار و فعالیت اقتصادی مختل شود. وجدان کاری در هر شرایطی باید مورد توجه باشد. وقتی منِ کارگر مشکلم با کارفرماست، نباید بهواسطه آن کار چاپخانه را تعطیل کنم.
جا دارد در این مورد خاطرهای از یکی از دوستانم نقل کنم. روزی آقای شریفی تعریف میکردند که: «ما در سال ۱۹۷۷ میلادی بازدیدی از یکی از چاپخانههای کشور آلمان داشتیم. وقتی وارد دفتر چاپخانه شدیم، دیدیم که کارگر و کارفرما بهشدت درگیری لفظی پیدا کردهاند و راجعبه مشکلات کار و حقوق ماهانه مجادله میکنند. کارفرما وقتی دید که ما وارد شدیم به کارگرش گفت که من الآن مهمان خارجی دارم و بعداً صحبت با هم میکنیم. کارگر بلافاصله خارج شد و به قسمت ماشینخانه برگشت.
وقتی ما کارمان در دفتر خاتمه یافت به سمت قسمت ماشینخانه رفتیم و وقتی وارد آنجا شدیم همان کارگر را دیدم که مثل پروانه دور ماشین میچرخد و کارش را به نحو احسن انجام میدهد. من سؤال کردم که شما همان کارگری نیستید که با کارفرمایتان مشکل داشتید؟ گفت بله خودم هستم. گفتم پس چطور با این انرژی با ماشین کار میکنید؟ گفت من با کارفرما مشکل دارم؛ با ماشین و کارم مشکلی ندارم.»
بهنظر من باید چنین الگوهایی را همواره مدنظر قرار دهیم. البته من امیدوارم که وضع مالی و اقتصادی کارگران کشور بهبود یابد تا همواره درگیر مشکلات و معضلات معیشتی نباشند.
حرف آخر
در انتها از تمام همکارانم در اتحادیه چاپخانهداران، شرکت تعاونی چاپخانهداران و تمام کسانیکه به مردم قول دادهاند تا به آنها خدمت کنند، تقاضا دارم اختلافات شخصی را کنار گذاشته و با تمام توان به کار مردم و اهالی صنف رسیدگی کنند. نزاعهای شخصی و باندی جز ضرر و زیان هیچ ثمرهای ندارد. موفقیت همه اهالی صنعت چاپونشر را از خداوند منان خواستارم.
منتشر شده در شماره ۱۰۵نشریه چاپ و نشر- مهرماه ۱۳۹۲
میریونس جعفری