چاپ مهیار؛ مدیریت در دنیای امروز تغییر و تحول یافته و تبدیل به علمی پیچیده و جزئینگر شده است. شما میتوانید با تجربه و تلاش و آزمونوخطا به راهحلیهایی برسید و چالشهای را مرتفع کنید اما قطعاً در هر کسبوکاری نیاز به آموزش علم مدیریت و التخاط آن با مقتضیات رستهی فعالیت خود دارید.
تجربه نشان داده مدیران موفق و خوشفکر همواره تعصب خود را کنترل کرده و عطش سیریناپذیری در فراگیری و مطالعه و داشتهاند، ما عدهای از آنان را در خانواده چاپ خودمان سراغ داریم، کسانی که دستهای خالی آغازشان حریف آرزوهای بزرگشان نشده و با سلاح انگیزه و امید فاتح قلههای موفقیت شدهاند، بال آنان با اوج آشناست، پشت موج تفکرشان دریای ایدههاست و پرچمشان حتی بیباد هم در اهتزاز میماند.
مزایای رقابت
من همواره معتقدم که یک رقیب خوب بهمثابهی یک عامل انگیزشی عمل میکند که کسبوکار شما را از رخوت و روزمرگی بر حذر میدارد. رقیب همیشه برای چاپ مهیار بانی پیشرفت بوده است، هنگامیکه ما وارد حوزه چاپ و تولید فاکتورهای کاربنلس شدیم رقیب چندانی نداشتیم و بعد از تخصصی کردن کار و توسعهی متناسب با این حوزه نیز میتوان گفت که بیرقیب و بهعنوان اولین و بزرگترین مرکز چاپ فاکتور در ایران شناخته شدیم. ما در اصل بنیانگذار فرمهای عمومی چاپ فاکتور و مرکز انحصاری چاپ کاغذهای کاربنلس شدیم؛ رستهای که تا پیش از این با سفارشهای موردی و زمانبر روبرو بود توسط ما به شکل یک شاخهی حرفهای از کار چاپ درآمد و دنبال گرفته شد.
چاپ مهیار را بسیاری بهعنوان پایتخت GTOهای خاورمیانه و یا حتی جهان میشناسند، مجموعهای که با تخصصگرایی و دیدی حرفهای توانست نیاز بازار چاپ کشور و منطقه را پوشش دهد. تمامی پیشرفتهای ما از آغاز تاکنون با تلاش و بر اساس خواستههای مشتریان و نیاز بازار بود اما اخیراً با حضور برندهای چاپی پرآوازهای در این حوزه، رقبای قدرتمندی را در کنار خود میبینیم که همواره بهعنوان الگو در صنعت چاپ معرفی میشوند و حالا بانی مباهات ما هستند، چراکه میبینیم کار و رستهای که ما برای ادامه راه چاپ مهیار برگزیدهایم توسط این دوستان و رقبای قدرتمند مورد الگوبرداری قرار گرفته است.
چاپ مهیار طی این سالها توانسته بهخوبی روابط خود را با بازار و مشتریان مدیریت کرده و با پیروی از اصول کار حرفهای، مشتریان وفاداری را جذب و حفظ کند. چنین دیدگاهی که ثمره سالها تلاش مستمر بوده ترسی از رقیب برای ما باقی نگذاشته، بازار کار را کوچک نکرده و فقط وجوه مثبت یک رقابت سالم را که بانی پیشرفت و ارتقای ما شده و خواهد شد را بر جای گذاشته است.
رقیب برای آنان که به دنبال توسعه و پیشرفت هستند، ضروری است. شما یک تیم فوتبال باشگاهی را در نظر بگیرید که در کشور خود بیرقیب است و با فاصله بهترین تیم آن خطه به شمار میآید، درست است که این تیم هر ساله تمام جامهای داخلی را به دست میآورد و همواره در صدر جداول رقابتی است اما چون رقیب و هماوردی ندارد، لاجرم بعد از مدتی به ایستایی میرسد و اگر پیشرفت نکند حتماً روند پیشرفت آن بسیار کند و بطئی خواهد شد.
چنین تیمهایی همیشه قهرمان کشور خود هستند اما عمدتاً در تورنومنتهای جهانی نتیجهی دلخواه را به دست نمیآورند و نمیتوانند آن موفقیتهای داخلی را در میدانهای عامتر جهانی تکرار کنند. وضعیت بازار کار نیز به همین صورت است، اکنون وجود این رقبا درصحنهی بازار است که چون موتور محرکه عمل کرده و روند توسعهبخشی، تجهیز و بهروزرسانی چاپ مهیار را تسهیل کرده است.
مثل معروفی هست که میگوید افراد وقتی قطار بزرگ را میبینند محو شکوه و عظمت آن میشوند اما هنگامی که این غول شگفتانگیز به حرکت میافتد به آن سنگپرانی میکنند! زمانی که شما میخواهید از ایدهپردازی خود بهرهبرداری کنید همیشه با عدهای مشکلتراش و ناسازگار روبرواید اما باید بدانید که آنان فقط سنگپران بهقطار در حال حرکتند که شاید آسیبی جزئی به آن بزنند اما هرگز توان از حرکت باز ایستاندن آن را ندارند.
شاید این اشخاص هم در ردیف رقبا محسوب شوند اما رقابتشان سالم نیست و البته راه بهجایی هم نمیبرد و جز سرشکستگی برایشان عایدی ندارد، آنها با این کار رشد نمیکنند و جلوی رشد شما را هم نمیگیرند، میتوان بهجای رقیبان از واژه حاسدان برای آنان استفاده کرد که متأسفانه همواره نیز حضور دارند اما در روند رقابتی شما مؤثر نیستند؛ این فقط رقیب و رقابت سالم است که به پیشرفت دوجانبه منجر میشود.
پیش از این چاپ مهیار در رستهی کاریاش بیرقیب و یکهتاز بود و شاید برخی از نقاط ضعف خود را نادیده میگرفت اما اکنون ما تمام مراحل کار را با دقت رصد میکنیم و ضمن استفاده تمام و کمال از فرصتها به فکر بالا بردن راندمان و کیفیت کار هستیم، هم حواسمان به نیروی انسانی ارزشمند مجموعه است و هم از سویی اصول مشتری مداری را کاملاً مدنظر قرار میدهیم.
حالا چاپ مهیار در پی حفظ نقاط قوت و تقویت نقاط ضعف خود است که ما تمامی این روند و توجه را مدیون وجود رقبای قدرتمند و برند شده مجموعه میدانیم، ما واقعاً به وجود چنین مجموعههایی نیاز داشتیم تا به صحت راه انتخابی خود واقف شویم و مهر تأییدی برای قدرت، کیفیت و شیوه کار اصولی چاپ مهیار دریافت کنیم.
گاه در طول زمان اتفاقاتی برای کسبوکار شما میافتد که دلایل بیرونی دارد اما چون بانی پیشرفت و توسعهی کار شده به نام ذکاوت و مدیریت شما نوشته میشود. طبیعتاً پول مازاد و قدرتی که با این اتفاقات به دست آمده در ارتقای جایگاه شما مؤثر بوده اما باید توجه داشت که اگر این اعتلا و پیشرفت با فکر و برنامهریزی و زیرساخت اصولی اتفاق نیفتاده باشد در اولین آزمون و کورس رقابتی، پوشالی بودن آن رخنمون میشود و بهراحتی کاخ برساخته از توهم شما را آوار میکند.
برخی از دوستان از روی محبت با دیدن فعالیت برخی برندهای چاپ کشور در حوزه تخصصی چاپ مهیار ابراز نگرانی کردند که مراتب همدلی آنها را میرساند اما وقتی طمئنینهی مرا بهعنوان سکاندار این مجموعه مشاهده کردند و از علت آن جویا شدند، آنها نیز به شعف رسیدند. من فقط دریغ میخورم که در این سالها یکجانبه و تنها از روی بازارسنجی پیشرفتهام و آرزو میکنم که ای کاش این رقبا در چند سال پیش نیز وجود داشتند که اگر اینگونه بود حتماً در حال حاضر چاپ مهیار جایگاه والاتری داشت و ارتقای بیشتری را تجربه کرده بود.
رهبری کسبوکار در دنیای رقابتی امروز مانند جنگاوری در میدان نبرد است. ما از هر لحاظ برای رقابت حاضر هستیم و چون میدانی رقبا نقاط ضعفمان را هدف میگیرند با قدرت بیشتری در پی پوشش آنها و تبدلیشان به نقطه قوت برآمدهایم. من آینده پررقیب چاپ مهیار را موفقتر از دیروز بیرقیب میدانم.
سرمایههای اصلی
ما به بحث رقیب و مزایای آن پرداختیم اما حیف است که در ادامه به بیان اطمینان قبلی و سرمایههای اصلی مجموعه که از دیرباز بال کمکی ما بودهاند و در آتیه نیز تکیهگاهمان محسوب میشوند، نپردازیم. بنده بهعنوان مدیرعامل چاپ مهیار همیشه مبحث نیروی انسانی کارآزموده را جدی قلمداد کردهام و قدردان تلاش تکتک افراد مجموعه بودهام، من به این حرف اعتقاد قلبی دارم که در میان سایر مسائل کار اعم از ماشینآلات بهروز، مکان خوب و اصولی و سرمایهی مالی، مسئلهی نیروی کار زبده و وفادار مهمترین بخش هر کسبوکاری محسوب میشود لذا همبستگی و رفاقت همیشگی میان ما بوده که توانسته امروز چاپ مهیار را به ثمر بنشاند.
یکی از نقاط قوت مجموعهی ما همین نیروی کار متحد و همدل آن است. باور کنید این مسئله که کسبوکار و در اصل فکر و تصمیم ما بانی اشتغال چند ده نیروی کار مستقیم شده بارها باعث انگیزه و پس زدن حس شکست و ایستایی مجموعه مهیار شده است. ما در میانهی مهرماه و طی روزهای نمایشگاه بنا داریم که جشن ۱۰۰ نفره شدن چاپ مهیار را به جشن بنشینیم. کسبوکار کوچک دیروز ما که با همت بنده و دوست و برادر عزیزم جناب محمدحسین فروتن راهاندازی شد، امروز بانی ارتزاق چندین نیروی کار شده که واقعاً مایهی مباهات ما است.
مجموعهی مهیار در روند توسعهبخشی خود طی سال جاری به مرز استخدام رسمی ۱۰۰ نیروی کار رسید که این برای ما یک اتفاق خوشیمن تلقی میشود و خبر از آیندهای روشن و توأم با توسعه دارد. طی دورههای پرجهش بیماری منحوس کرونا بسیاری از دوستان و همکاران و همخانوادههای ما در صنعت چاپ با مشکل روبرو شدند و متأسفانه باز هم اخبار تعطیلی چاپخانهها قلب ما را آزرد اما از سویی ارتقا و توسعهی کارمان و بهکارگیری نیروهای باتجربه و آموزشدیده این صنف و کاهش نرخ بیکاری در این حوزه، التیام ما شد.
ما در اکثر اوقات بهصورت دو شیفت مشغول فعالیت هستیم و سعی میکنیم بهترین رسیدگی را نسبت به کارکنانمان داشته باشیم. طی همین دوران پاندمی برای رفاه حال این بازوهای اجرایی، هزینههای تست کلیه افراد که مشکوک به بیماری خود بودند توسط مجموعه پرداخت شد. ما در وهلهی اول آنها را با تستهای فوری رایج آزمون میکنیم و در صورت مثبت بودن سریعاً برای تستهای کلی اعزام بیمارستان کرده و تا انتهای درمان و برگشت به کار پشتیبان آنها هستیم.
با شروع واکسیناسیونهای صنفی نیز رایزنیهای زیادی انجام دادیم که به واکسینه شدن تمام نیروهای کاریمان منتهی شد. چاپ جزو مشاغل با اهمیت گروه الف محسوب میشود که همقدم با کادر درمان در خط مقدم مبارزه و تلاش در جبهه مقاومت قرار دارد و از این رو ما خود را مستوجب توجه بیشتر دولت میدانیم، امروز چاپ علیالخصوص در رستهی بستهبندی خود جزو مهمترین کسبوکارها شناخته میشود که عدم فعالیت آن بسیاری از مشاغل را به تعطیلی میکشاند، از این رو تلاش و ایستادگی آن برای دوام کشور تا عبور از بحران این همهگیری، لازم است.
ما در مجموعهی دفتری خود روزانه با مراجعهی افراد متعددی روبرو هستیم که اجتنابناپذیر است، همچنین نیروی کار ما نیز در کارگاه باید برای پوشش نیاز بازار فعالیت مستمر داشته باشد که این دیدگاه باعث تلاش ما در راستای واکسیناسیون کردن جمعی نیروی انسانی مجموعه مهیار بود. برای من بهعنوان مدیر این مجموعه هیچچیز مهمتر از نیروی انسانی نیست و واقعاً آنها را چون خانواده خود میدانم و همانقدر که به فکر سلامت خانواده خود هستم به آنها نیز که ثمره زحمتشان امروز برند مهیار را ساخته و رخشنده کرده است، اهمیت میدهم.
مهیار طی این سالها توانسته بخش بخش کار خود را به شکل مکانیزه و اصولی دربیاورد. گاه مدیر بخشهای مختلف کاری ما از ارتقای بخش خود برحسب آمار و ارقام خبر میدهد و من از فرصت استفاده میکنم تا با برپایی جشنی کوچک مراتب قدردانی خود را به تکتک افراد و خانواده چاپ مهیار، اعلام کنم. به نظر من چنین برخوردی باعث میشود که نیروی کار متوجه اهمیت خود در چشم مدیرانش شده و بداند که تلاشهایش دیدهشده و قدر میبینند.
متأسفانه بحث نیروی انسانی یک مسئلهی مهم است که از چشم عمده فعالان بازار کار و مدیران کشور ما مغفول مانده است. بنده در ادامهی روند کار و توسعهی مجموعهی نیاز به آموزشهای خاص مدیریتی را احساس کردم و پیرو آن دورههای زیادی را گذراندم که همگی آنها بر ارزش نیروی انسانی تأکید میکردند.
من طی دورههای MBA و DBI با مبحث (human resource) HR یا همان منابع انسانی آشنا شدم که طی آن بسیاری از آموختههای تجربیام تأیید و منتظم شد، برخی سؤالاتم پاسخ یافت و نادانستههایی برایم مکشوف شد که عدم توجه به هرکدام بهراحتی میتواند هر کسبوکاری را با مشکل مواجه کرده و حتی زمین بزند. با کسب این دانشها بود که اکنون با اطمینان نیروی انسانی خود را اصلیترین سرمایه مجموعه میخوانم و تمام تلاش خود را برای تکریم آنها به کار میگیرم.
باور کنید یک مدیر که نیروهای یکدل و معتمدی در اختیار نداشته باشد حتی با صرف بالاترین هزینههای مالی نمیتواند به موفقیت برسد چراکه در هدف خود تنها است، مانند سپاهیان یک اقلیم پهناور که از دلوجان پشتیبان پادشاه خود نیستند و هرگز در بزنگاههای روزگار جنگجوی وفادار نمیمانند. چراکه نیاموختهاند شکست سردمدارشان را شکست خود بدانند، این آموزشها به من آموختند که علت شکست بسیاری از کسبوکارها را بیش از هر چیز در این وجه از کار جستجو کنم و همواره برای اتحاد و یکدلی نیروهای مجموعهام تلاش کنم.
متأسفانه بسیاری از فعالان صنف ما عادت به کار در وضعیت مطلوب دارند و بیتوجه به سایر وجوه رشد پیدا کرده و تا امروز که روزگار بحران است، رسیدهاند اما هیچ برنامه و پیش فرضی برای دوام و مبارزه و ایستادگی و ادامه دادن، ندارند. من بسیار افسوس میخورم که اخیراً تماسهای دوستان همصنفیام با پیشنهاد خرید چاپخانه و یا ماشینآلات، مکرر شده است؛ برخی از این عزیزان کسانی بودند که در روزهای ابتدایی کار الگوی ما قرار داشتند و دستیافتنی به نظر نمیرسیدند و اکنون دیدن آنها در حال ورشکستگی، ناراحتکننده است.
من یکی از علتهای این اتفاق را نیز بازهم در عدم توجه آنان به نیروی انسانیشان میدانم. شوربختانه میتوان دید که عمده آنها سرمایهی اصلیشان را در ماشینآلات بهروز و مکان چاپخانه و سرمایه در گردش میدانستند، چیزهایی که به نظر من بعد از نیروی انسانی قرار میگیرند و اولویتی بر این مهم ندارند.
باید توجه داشت که زمان اصلی سرعتگیری و پیشرفت چاپ مهیار درست با شدت گرفتن تحریمها، کمبودها، گرانیها و پاندمی کرونا رخ داد؛ زمانی که همه ایستایی و حفظ دستاوردهای پیشین را موفقیت میدانستند. مطمئناً اگر این دوره کار ما با دورههای رونق بازار مصادف میشد شاید اکنون در پی تدارک بزمی برای ۳۰۰ یا ۴۰۰ نفره شدن مجموعه بودیم. به نظر من کار و پیشرفت در زمان بحران هنر محسوب میشود اگر نه که در روزگار رونق، پیشرفت و توسعه هیچ کاری جز وظیفه و برآوردن انتظار نیست.
علم روز مدیریت
همانطور که در خلال بحث اشاره شد و بهتفصیل درباره اهمیت نیروی انسانی سخن رفت، مدیریت امروز یک علم محسوب میشود که برای موفقیت در کسبوکار باید به آن مجهز شد. من همواره به دوستان همصنف خود پیشنهاد دادهام که راهبری کسبوکارشان را با ایدههای نو و علوم مدیریتی نوین همراه کنند. ما در تعقیب اهداف و طی طریق راه توسعهی مجموعه مهیار به این نتیجه رسیدیم که نیاز مبرمی به کوچ شدن داریم.
کوچینگ که به معنای مربیگری است به شما کمک میکند تا ایدههای خود را قبل از پیادهسازی از وجوه مختلفی موردبررسی قرار دهید؛ به واقعیتها در مورد نقاط قوت و ضعف خود پی ببرید؛ به بهینهسازی سازمانی برسید و با نیروی کار خود هم هدف شده و به درک مشترک نائل شوید.
چاپ امروز ما کماکان از نگاه سنتی در رنج است و به تحقیق میدانم که بسیاری از همکاران از این معضل ضربه خوردهاند. کار در روزگار کنونی دیگر با آموختههای تجربی بهجایی نمیرسد، ما میتوانیم برخی از تجربیات فنی و حتی مدیریتی کار را بهصورت سینه به سینه بیاموزیم اما باور کنید برای توسعه و ماندن در میدان رقابت، باید حتماً با علوم مدیریتی نوین و حتی فنون صنعتی جدید تجهیز شویم.
شما شاید بتوانید با مصرف هزینههایی بیشتر نسبت به رقبای خود صاحب تکنولوژی پیشرفتهتر و امکانات بیشتری شده و حتی بهعنوان اولین در رستهی کاری خود معرفی شوید اما باید توجه داشت که در عصر کنونی اول شدن شرط نیست بلکه اول ماندن مهم، شاق و فرداساز است. اگر مسابقهی امروز کسبوکارها برای ترقی و جذب سهم بازار فقط مختص به جنگ تسلیحاتی باشد، آن که سرمایه بیشتری را وارد کار کند، پیروز بیرقیب و همیشگی بازار است درصورتیکه میدانیم چنین اتفاقی در واقع رخ نمیدهد.
شما باید بدانید که ایدههای بکرتان چندان دوامی ندارند و بهسرعت توسط رقبا کپی میشوند، باید آگاه باشید که کسبوکارتان همواره با سرمایههای بزرگتر تهدید میشود اما در کنار تمام اینها اگر هدفمند باشید و دائماً در پی مطالعه و بررسی و تحقیق راهکارهای جدید، آنگاه تبدیل به الگویی خواهید شد که هیچ کپیبرداری و سرمایهگذاری را تهدید نمیدانید و همواره برای اول ماندن چیز جدیدی در چنته دارید.
اکنون من بسیاری از دوستان همصنف را سراغ دارم که در ابتدا بسیار با قدرت و برنامههای اصولی به کار پرداختند و توانستند موفقیتهای زیادی کسب کنند اما گویی بعد از رسیدن به اهداف اولیه و تثبیت جایگاه مدنظرشان از ادامهی راه بازمانده و دچار ایستایی و روزمرگی و طبعاً پسرفت شدند! من علت این رویداد را توقف آموزش و ایدهپردازی آنها میدانم، تحقیق و تفحص و تلاش است که شما را بلند پرواز و مترقی نگه میدارد که این خصایص همه در سایهی آموزشپذیری و یادگیری علوم روز جهان در حوزه مدیریت و کسبوکار اختصاصی هر مجموعهای رخ میدهد.
من به دوستان عزیز خود در صنعت معظم چاپ پیشنهاد میکنم که با آغوش باز پذیرای علوم جدید اشاره شده باشند، ما هرگز با ادامهی کار چاپ به شکل سنتی نمیتوانیم به بالندگی صنعتی و صنفی برسیم و از همین رو خواهش میکنم که اصول صحیح کسبوکار در عصر نوین را فرا بگیرند تا بانی اتفاقات خوب در این حوزه باشند.
روزی پوشیدن یک لباس مرتب و داشتن ماشین شیک بهمنزلهی اشل مدیریتی برشمرده میشد اما امروز شاخصههای دیگری مدنظر بازار است و خصایص پیشگفته تنها بخش سطحی و اولیه کار محسوب میشوند که در حکم اولین مراحل جذب مطرح میشوند، منتها دیگر تأثیر بسزا و کارسازی در جلب نظر مشتریان ندارند و به هیچ وجه به تنهایی کافی دانسته نمیشوند. اکنون علاوه بر مدرن بودن ماشینآلات و ظاهر مدیریتی باید ذهنیت و فکر مدیر نیز مدرن و بهروز باشد.
اکنون علوم مدیریتی حتی در بسیاری از رستههای صنعتی وجود دارند و مورد استقبال هستند اما متأسفانه ما کماکان نقش برجستهی آنها را در صنعت و صنف خود مشاهده نمیکنیم. البته این را هم بگویم که عمده این مسائل صرفاً علوم منتظم شدهای هستند که همهی ما طی فرآیند کار با آنها برخورد کرده و به تجربه آموختهایم اما به هر حال نظم یافتن آنها، آموختن علتها و فهم آنان در روند کار و مدیریت ما تأثیر بسزایی دارند.
اصطلاحاتی مانند HR و 4P و یا مثلاً 5S مقولاتی هستند که ما عمدتاً مراحل آنها را به انجام رساندهایم اما در مواجههی اول آشنایی و قرابتی احساس نمیکنیم که بنده شناخت و پیادهسازیشان را برای نیل به موفقیت در عصر کنونی کسبوکار لازم و ضروری میدانم.
همانطور که گفتم ما بسیاری از این مقولات را به تجربه میشناسیم، مثلاً 4P که بهعنوان آمیختهی بازاریابی در مورد امر استراتژی بازار مطرح میشود و بیان میدارد که ما برای فروش هر محصولی باید چهار شاخص را مدنظر قرار دهیم؛ محصول (PRODUCT) را میتوان اولین بخش این فرآیند دانست، ما باید محصولی داشته باشیم که پوششدهنده نیاز مشتریان بوده و در اصل خواهان داشته باشد. با توجه به این شاخصه میتوانیم محصول خود را با توجه به رقبا و بازار تولید کرده و مزیت ببخشیم.
قیمت (price) نیز در وهلهی بعدی اهمیت این مبحث قرار دارد که ناگفته ارزش و اهمیت آن در بازار رقابتی مشخص است.
سومین خصیصه قابلتوجه نیز توزیع (place) است، ما باید بتوانیم محصول تولیدی خود را به نحو هرچه بهتری در اختیار مشتری بگذاریم که این میتواند بهعنوان یک مزیت بانی تمایز محصول ما نسبت به رقیب باشد.
آخرین بخش این فرمول بازاریابی نیز به ترفیع (promotion) اشاره دارد. شما باید برنامهای دائمی برای ارتقای بیرون داد و محصول خود داشته باشید که در ذیل آن میتوان به تبلیغات، افزایش گستره فروش و مانند آن اشاره کرد. همانطور که دیدید تمام این مباحث را میتوان جزو تجربیات هر تولیدکنندهای دانست اما دانستن علمی آن باعث هدفمند شدن تفکرات شما شده و بهاصطلاح ذهنتان را برای ایدهپردازی باز میکند.
صنف ما برای اعتلا باید به علم روز روی بیاورد، هر چه قدر فعالان این صنف باسوادتر باشند پیشرفت جمعی ما بیشتر خواهد بود. اتحادیه و انجمنهای ما نیز هدفمندتر به دنبال خواستههای واقعی خواهند رفت؛ به نظر من این عدم توجه به علم بوده که ما را سنتی بار آورده و خواستههایمان را در حد پایین و بدوی کاهش داده و نگه داشته است.
ما از همان دیرباز تاکنون به دنبال مباحث مالیاتی، حوالههای مواد اولیه دولتی و بیمهی اجتماعی بودهایم! این در حالی است که مشکلات فوق عمدتاً در سایر صنوف و صنایع مطرح هستند اما بعضاً از مسئله شدن و دغدغه ماندن عبور کردهاند. ما نمیتوانیم از قوانین عدول کنیم و همواره به دنبال نگاه ویژه دولتمردان باشیم، کسب علوم نوین مدیریتی و بازاریابی ذهنیتمان را اصلاح کرده و به ما در پیدا کردن هدف کمک میکند، با آگاهی است که بسیاری از دغدغههای امروز خط میخورند و جایشان را به خواستههای برحق و اصولی و اعتلا دهنده میدهند.
۱۱۱
جالب است بدانید که با تمام پیشرفتهای علمی در حوزه مدیریت و کسبوکار همچنان یکی از نگرشهای تثبیت شده سنتی مورد تأیید قرار دارد و آن موفقیت کسبوکارهای خانوادگی است. اعتماد و اطمینانی که نسبتهای خونی منجر میشوند باعث شده که بهترین شرکا همواره در میان خانواده قرار داشته باشند. این نگرش علاوه بر اینکه باعث میشود سرمایههای یک خانواده حفظ و ارتقا پیدا کند، تأییدکننده و تضمینکننده موفقت نیز هست.
من همواره گفتهام که پیوستن دو مجموعه مهیار و آرمه که در اصل همکاری بنده و داماد عزیزمان جناب فروتن را رقم زد اثر مستقیم و فراوانی بر موفقیت و اعتلای جایگاه کسبوکار ما داشت. خوشبختانه ما تجربیات و نمونههای موفق متعددی از کسبوکار خانوادگی را در صنعت چاپ داریم.
من اذعان میکنم که همکاری ما دو تن و اضافه شدن آقای فروتن به مجموعهی ما جمع یک و یک را به ۱۱ رساند! ما با کمک هم توانستیم یک و یک را بهجای دو تبدیل به ۱۱ کنیم. این اتفاق خوشیمن و موفقیتآمیز باعث شد که من همواره به فکر پیشبرد کار به شکل خانوادگی و ادامهی این روند باشم از همین روی برادر کوچکتر خود امیرعباس را نیز به مجموعه دعوت کردهام تا انتقال تجربیات و دانش چاپ خیلی زودتر از موعد در مجموعهی مهیار اتفاق بیفتد و روند توسعهی ما تسریع شود. با آمدن ایشان نیز مطمئنم که جمع سه نفره ما تبدیل به ۱۱۱ خواهد شد و در کنار هم موفقیتهای دوچندانی کسب خواهیم کرد.
برادر من اکنون دانشجوی سال آخر حقوق و در تحصیل خود نیز بسیار موفق است اما احساس میکنم که او در کنار ما میتواند بسیار راحتتر به تحصیل خود ادامه دهد و در اصل به یک مدیر میانرشتهای زبده در حوزه چاپ تبدیل شود، چراکه یکی از مشکلات همیشگی صنف چاپ عدم آشنایی اعضا و فعالان آن نسبت به حقوق خود بوده است و حضور یک حقوقدان در کسوت مدیر چاپ میتواند موفقیتآمیز باشد و الگوی مطمئنی برای سایرین قرار بگیرد.
ما تربیت جایگزین در صنعت چاپ را از دیرباز تجربه کردهایم و اتفاقاً این هم یکی دیگر از نگرشهای سنتی این صنف محسوب میشود اما مشکل اینجا است که انتقال قدرت و مدیریت در آنها عمدتاً در سالهای پایانی کار مدیر مجموعه رخ میداد، زمانی که دیگر نمیشد انتظار تغییر شگرفی در اوضاع داشت. ما طی همفکری در هیئتمدیره به این نتیجه رسیدیم که اتفاق جابهجایی مدیریت و دانش خیلی زودتر از موعد اتفاق بیفتد و از همین رو برادرم از ابتدای سال جاری به بدنهی هیئت مدیره افزوده شد و در کنار ادامه تحصیل خود در رشتهی حقوق، به آموزش چاپ نیز روی آورد.
روزی بنده بهطور اتفاقی در یک پرواز کاری با جناب آقای سلطانی، بنیانگذار کارخانجات زر ماکارون همسفر شدم. من ابتدا ایشان را نشناختم اما همصحبتیشان برایم بسیار شیرین و دلچسب بود؛ من از کسبوکار خود و سرنوشتم گفتم و این مرد خودساخته هم در تأیید دیدگاههای من از خود و کسبوکارش گفت و آنجا بود که او را شناختم. یک نکتهی جالب برای من این بود که ایشان نیز مزایای کار فامیلی را مطمح نظر قرار داد و آن را از عوامل موفقیت خود برشمرد.
با شنیدن داستان زندگی این مرد و مقایسهاش با روزگار گذشته بر خود و برخی دوستان موفق دیگر به یک نکتهی خاص و جالب نظر برخوردم؛ ما همه از محلههای فقیرنشین بودهایم و برای جایگاه امروزمان جنگیدهایم؛ ما هیچکدام در درس و مدرسه نخبه و شاگرد اول نبودهایم اما با روحیه و انگیزه مضاعف برای خواستههایمان تلاش کردهایم و اتفاقاً بسیاری از همان همکلاسیهای نازپرورده و درسخوان آن دوران اکنون برای افرادی چون ما کار میکنند!
من این دیدگاهم را با ایشان مطرح کردم که باعث خنده و تأییدشان شد. آقای سلطانی هم اذعان کرد که هرگز شاگرد اول مدرسهاش نبوده، ما فهمیدیم که هر دو در یک دبیرستان (دو شهید) تحصیل کردهایم که این مسئله نیز در همصحبتی ما مؤثر واقع شد. آقای سلطانی با آن همه موفقیت تازه از آقای سلیمانی بنیانگذار هلدینگ سولیکو با بیش از ۲۰ زیرمجموعه ازجمله برند کاله، صحبت میکرد و او را فردی خودساخته میخواند که لایق الگوبرداری است.
وی در همان فرصت برای من از جهانبینی خود و شیوههای نگرشش به مشتری گفت که واقعاً در اصلاح دیدگاهم مؤثر افتاد. او میگفت که فرزندش را به محلههای قدیمی خود در پایینشهر میبرد و برایش از روند زندگیاش میگوید، او معتقد بود که انتقال تجربه باید از آغاز راه صورت بگیرد و ثمره زندگیاش نیز برای ادامهی راه او و اعتلای کسبوکارش الزاماً باید با ریشههای خانوادگی و زیستی والدینش آشنا باشد و از زحمات آنها تا رسیدن به رفاه فعلیشان آگاه شود.
من بسیار خرسندم که نظرات این مرد بزرگ را با خود موافق دیدم. چراکه ما هم در مجموعه دستگاههای قدیمی خود را اگرچه بلااستفاده هستند، همچنان نگهداشتهایم تا یادمان نرود کارمان را از کجا شروع کردهایم. من این دستگاهها را به برادرم نشان دادهام و برای او از وضعیت مجموعه مهیار در آغاز راه گفتهام، از شکست و موفقیتها، خندهها، امیدها و دلسردیها، او حالا در حال آماده شدن برای ادامه دادن کاری است که میداند با چه زحمت و مرارتی تا به این جایگاه رسیده است.
دیروز و امروز چاپ مهیار
من هرگز دیروزهای کار و تلاش و رؤیاپردازیام را فراموش نمیکنم. در هنگام تحصیل دانشگاهی جزو دانشجویان ممتاز و علاقهمند بودم؛ من و آقای فروتن با هم دوست و هم رشتهای بودیم و همین رفاقت آینده فامیلی و کاری ما را رقم زد. خاطرم هست که کار خود را از یک مغازه کوچک زیر راهپلهای در طبقهی منفی دو پاساژ شقایق آغاز کردم اما موفقیتهای کوچکم را انگیزه کرده و از شکستهای بزرگم دلسرد نشدم.
تجربیات ما در بازار کار ادامه پیدا کرد، دوره کوتاهی را من و برادرم آقای فروتن بهصورت جداگانه به فعالیت پرداختیم که من حتی آن را هم بازی روزگار میدانم و معتقدم که حتماً باید برای یکی شدن و هماهنگ شدن بیخللمان اتفاق میافتاد. دو رفیق قدیمی برای دوره کوتاهی رقیب شدند اما پیوستن و یکی شدن دوباره ما بود که سرعت رشد مجموعهی مهیار را دوچندان کرد.
آقای فروتن در کار فنی خوب بود و بنده در حوزه فروش و بازاریابی که با پیوستن دوباره به شکل مکمل هم عمل کردیم. بر اساس همین استعداد بود که تصمیم گرفتیم برند مهیار را برای ادامه راه مشترکمان برگزینیم. چراکه تبلیغات و برندسازی مهیار انجام شده و این در حالی بود که واقعاً کیفیت کار آرمه از ما بهتر بود.
به هر زعم همبستگی دوباره ما بانی اعتلای جایگاه مجموعه شد، آن مغازه کوچک زیر راهپله تبدیل به یک دفتر بزرگ شد که امروز نام آن بر سر در پاساژ شقایق قرار دارد و ما صاحب یک چاپخانه مجهز و بزرگ هستیم که بهخوبی جوابگوی نیاز بازارمان با بیش از ۲۰ هزار مشتری فعال است که چاپ مهیار را بهعنوان همکار خود برگزیدهاند.
ما علاوه بر هدفگذاریهای جدید و برنامهریزیهایمان برای ادامهی روند توسعهپذیری، بخش مدیریتی و بازرگانی چاپ مهیار را طی ماههای آتی سال جاری به یک دفتر بزرگ در محلههای شمالی شهر منتقل میکنیم و دفتر فعلی تنها بهعنوان بخش سفارشپذیری و سفارشدهی بازار ما فعال میماند. ما در نظر داریم که بخش بازرگانی بینالملل خود را در مکان جدید فعالتر کنیم و از ظرفیت بالای تولیدی چاپخانه مهیار برای پوشش و استیلا بر بازارهای منطقه بهره ببریم.
کار ما را با دو ماشین GTO کوچک با مدلهای پایینتر از سال ۱۹۷۰ میلادی آغاز شد که هنوز هم در چاپخانهی مجموعه حضوری سمبلیک دارند و من در پی ساخت ویترینی شیشهای برای آنان هستم، چراکه معتقدم برای دانستن قدر امروز باید دیروز را جلوی چشم داشت، ما با این دستگاههای کوچک به آرزوهای بزرگ خود رسیدیم. اکنون یک دستگاه GTO پنج رنگ، دو دستگاه GTO چهار رنگ، هشت دستگاه GTO دورنگ و ۱۲ دستگاه GTO تکرنگ در چاپخانهی ما فعال هستند که به گفتهی دوستان چاپ مهیار را به پایتخت GTOهای جهان تبدیل کردهاند.
گفتنی است که ما در پی تغییر و تبدلها، مدلهای تمامی دستگاههای ذکر شده را ارتقا دادیم و اکنون فقط تعداد کمی از آنها مدلهای زیر سال ۲۰۰۰ دارند. البته باید گفت که ما بسیاری از دستگاههای قدیمی خود را برای رسیدن به کیفیت تغییر دادیم اگرنه اکنون با ۳۰ درصد بیشتر ماشینآلات به تولید مشغول بودیم.
علاوه بر اینها اکنون ۱۲ دستگاه ترتیبکن (۱۲ خانه DUPLO) و پنج دستگاه برش نیز پشتیبان تولیدات چاپی ما تا مرحلهی نهایی تولید هستند. در سال جاری نیز یک عدد پلیتستر مدرن به مجموعه افزوده شد تا مهیار در بخش پیش از چاپ خود نیز به استقلال برسد و نیازهای ما در این بخش هم به سریعترین شکل ممکن برطرف شود.
علاوه بر ماشینآلات ارتقا یافته و دیگر دستگاههای جدید مجموعه یک سری ماشینآلات دیگر نیز طی سالهای اخیر به مجموعه افزوده شدند که وظیفهی شخصیسازی سفارشهای مشتریان خاص ما را بر عهده دارند. این دستگاهها بسیار خاص و کمیاب هستند که من فکر میکنم چاپخانه بانک ملی تنها مجموعهای در ایران است که مانند این ماشینآلات را در اختیار دارد و برای شخصیسازی تولیدات خود، مانند چکهای بانکی، از آنها استفاده میکند.
همانطور که در آغاز بحث هم اشاره شد ما اکنون در عصری نوین زیست میکنیم که اقتضائات چندی را به کسبوکار ما تحمیل کرده است. چاپ مهیار پیرو تغییرات بازار از سالها پیش سایت بهروزی را برای پوشش سفارشهای آنلاین خود طراحی کرد که تا امروز هم با قدرت به راه خود ادامه داده است؛ اما در پی بهروزرسانیها و با توجه به برنامههای آتی مجموعه، بهتر دیدیم این درگاه مهم امروزی که در اصل عمده مشتریان ما از آن طریق به سفارشدهی و همکاری با مهیار میپردازند نیز به شکل مدرنتری تغییر پیدا کند.
پیرو این تصمیم مذاکراتی را با یکی از نخبهترین گروههای طراحی سایت و فضای مجازی کشور به انجام رساندیم و فقط این را بگویم که بهزودی شاهد یک سایت اختصاصی و کاملاً تخصصی از سوی مهیار خواهید بود که هیچ مثل و مانند دیگری در صنف چاپ ندارد و تمام نیازهای روز در این زمینه را به بهترین وجهی پوشش میدهد.
ما طی سالها فعالیت به درک این موضوع رسیدهایم که کیفیتخواهی هزینهبر است و باید فقط از بهترینها انتظار بهترین را داشت. مدیران مجموعهای که کار طراحی سایت ما را عهدهدار شدهاند جزو بهترینهای موجود کشور محسوب میشوند. در حال حاضر نیز جزو پشتیبانان و طراحان برندهای شناختهشدهای چون اسنپ و دیجیکالا هستند.
به نظر بنده یکی دیگر از مشکلات صنفی ما که از دید سنتی آن برمیآید نیز همین عدم استقبال از فضای مجازی و بدتر از آن عدم نگرش اصولی نسبت به این افزونهی کارآمد است. ما باید قبول کنیم که بازار کار در حال تغییر است، اکنون واقعاً درگاه اینترنتی منبع اصلی مشتریپذیری ما است، با این تفاسیر من چرا نباید به این بخش مهم و اساسی مجموعهام توجه کنم؟!
متأسفانه حتی اکنون هم با تمام تبلیغات صورت گرفته هنوز بسیاری از همصنفان ما دید مطمئنی به فضای مجازی ندارند و کماکان در پی بازاریابیهای سنتی هستند! اکنون بیشتر سایتهای حال حاضر چاپ به شکل یک کارت ویزیت دیجیتال عمل میکنند که فقط حاوی آدرس و شماره تماسهای چاپخانه است! این در حالی است که اکنون دیگر تمام جهان به اهمیت فضای مجازی پی برده و هر کسبوکاری توجه به این بخش را جزء لاینفک برنامههای توسعهای خود قرار داده است.
من متعجبم که برخی همکاران میلیاردها تومان هزینهی محل چاپخانه و تهیه ماشینآلات خود میکنند اما حاضر نیستند که یکدهم آن را برای سایت و فضای مجازیشان هزینه کنند! ما اکنون در حال ایجاد یک سایت قدرتمند هستیم که مطمئناً در روند توسعهی چاپ مهیار نقش مؤثری ایفا خواهد کرد و میتواند بهعنوان یک الگوی عالی برای حوزه چاپ مطرح شود.
مهیار دیروز کار خود را با سفارشپذیری و برونسپاری آغاز کرد اما اکنون صاحب یک مجتمع چاپی کامل و پیشرفته است که ۱۰۰ نفر نیروی انسانی را در خود جای داده است. ما اکنون قریب به ۲۰ نیروی کار خانم در چاپخانهی مهیار داریم که گمان میکنم یک رکورد محسوب میشود؛ چراکه عمدتاً صنعت چاپ یک صنعت مردانه محسوب میشود که نیروی کار زن در آن نقش چندانی ندارد و این در صورتی است که ما در چاپخانهی خود سنتشکنی کرده و از توانایی بانوان سرزمینمان بهره بردهایم. ما اکنون چند ماشینچی خانم داریم که بدون هیچ دید جنسیتی، غیرتمندانه همپای مردان به فعالیت مشغولاند.
اکنون لیست بیمهشدگان چاپ مهیار به ۱۰۰ نفر رسیده و این سبب شعف ما است که فعالیتمان بانی ارتزاق این حجم از هموطنانمان شده است. همچنین مشتریان ما در سراسر ایران و کشورهای همسایه قریب به ۲۰ هزار عنوان میشوند که نیروی کار غیرمستقیم مجموعه بهحساب آمده و شریک و رفیق ما در ادامهی راه اعتلای چاپ مهیار هستند.
من امیدوارم که این روند توسعه و پیشرفت در مجموعهی ما ماندگار و پابرجا باشد و نوید میدهم که در صورت پیش رفتن بیخلل برنامههای از پیش تعیینشده طی یکی دو سال آینده ماشینآلات این مجموعه و همچنین نیروی انسانی آن به دو برابر و حتی بیشتر از آن خواهد رسید؛ چراکه در ذهن مدیران مهیار محدودیتی وجود ندارد و ما فقط به پیشروی و موفقیت فکر میکنیم.
اصول مدیریتی رو کردن تمامی جزئیات و برنامههای آتی مجموعه را برای بحثهای رقابتی بازار منع میکند اما به شما اطمینان میدهم که فعالیتهای آتی ما در حوزه فرم عمومی مشتریان و رقبای بازار را مبهوت کرده و به تحسین چاپ مهیار وادار میکند. ما همچنان خود را یک مجموعهی جوان، پرتوان، مترقی، چالشپذیر و باانگیزه میدانیم که راه زیادی تا رسیدن به اهداف اصلیاش دارد؛ جاده توسعه برای ما بیپایان و بدون تقاطع است!
پس از گفتوگو با مهدی کاظمی مهیاری بد ندیدیم که مصاحبه کوتاهی نیز با عضو جدید چاپ مهیار داشته باشیم تا از دیدگاهها و نظرات او بهعنوان یک حقوقدان و مدیر میانرشتهای حاضر در بدنهی صنف چاپ کشور مطلع شویم؛ متنی که در ادامه میخوانید حاصل صحبتهای ما با امیرعباس کاظمی مهیاری، نایبرئیس جوان و خوشآتیه هیئتمدیره چاپ مهیار است.
یک مدیر چاپ حقوقدان
بنده بهواسطهی خانواده خود از دیرباز با چاپ آشنا بودم و همواره علاقهای در خود نسبت به این صنعت مادر احساس میکردم. برادر و داماد ما اکنون سالها است که در حوزه چاپ فعالیت میکنند و یکی از بحثهای همیشگی ما در جمعهای خانوادگی همواره صحبت از چاپ بوده است و از این رو من با این صنعت بیگانه نبودم.
پدر من پس از بازنشستگی در حوزه حفاظت فعالیت میکرد و ما شرکت بزرگی در این زمینه داریم که اکنون قریب به دو دهه از عمر آن میگذرد و من هم پیش از این در آن فعالیتهایی داشتم اما میتوانم بگویم که در دو راهی انتخاب، چاپ را با روحیه و علاقههای خود متناسبتر دیدم و از این رو پا به این عرصه گذاشتم تا راه برادرم را ادامه دهم. البته همواره علاقهی اصلی من به رشتهی تحصیلیام، حقوق بوده و هست اما معتقدم که این علم شناور است و میتواند بهعنوان مکمل در کنار بسیاری از شغلها و صنایع مورد استفاده قرار بگیرد.
ما گاه در صحبتهایمان پیرامون چاپ به مسائلی میرسیدیم که در علم حقوق بهخوبی به آنها پرداخته شده است از همین رو من میان رشتهی تحصیلی خود و صنعت چاپ مغایرتی نمیبینم و حتماً به دنبال ادامهی تحصیل تا مقاطع بالاتر در رشتهی حقوق خواهم بود. این تجارب و مباحث باعث شد که من احساس کنم میتوانم با داشتههایم در رستهی چاپ نیز موفقیت کسب کنم.
بیشتر بخوانید: مدیر چاپ مهیار: دولتمردان صنعت چاپ را رها کنند
به نظر من یک دکترای حقوق زبده که با صنعت چاپ نیز آشنا باشد میتواند بهعنوان یک مدیر موفق میانرشتهای عمل کند و بسیاری از مشکلات رستهی صنعتی خود را با تکیهبر داشتههای حقوقیاش مرتفع سازد.
بنده با رتبهی ۱۳۳ کنکور به سال ۱۳۹۷ در رشتهی حقوق پذیرفته شدم و هم اکنون نیز دانشجوی ترم آخر این رشته در دانشگاه شهید بهشتی هستم و برنامهی آتیام نیز ادامه این رشته تا بالاترین مقاطع ممکن است؛ چراکه معتقدم انسان همواره باید علایق خود را دنبال کند و به کاری مشغول شود که به آن عشق میورزد، چاپ بهگونهای کسبوکار خانوادگی ما است که من احساس میکنم میتوانم آن را همزمان با تحصیل در علم ادامه دهم و درکنار آن همکار و همراه خوبی برای ادامه دادن راه چاپ مهیار باشم.
منتشر شده در شماره ۲۰۳ نشریه چاپ و نشر- مهرماه ۱۴۰۰