استفاده از داستان ها در دنیای بازاریابی و برندینگ

    0
    42
    دنیای بازاریابی و برندینگ

    داستان ها قدرت جذب بی نهایت بالایی دارند. فرقی ندارد شما یک نوجوان پرشور باشید یا کسی که سال های میانی زندگی اش را پشت سر می گذارد، در هر صورت داستان ها کشش لازم برای همراه کردن شما را دارند. درست به همین خاطر در طول سده های متمادی صنعت چاپ رمان دائما سرپا بوده است. همین امر باعث شده خیلی از کارآفرینان از مدت ها قبل به فکر استفاده از ظرفیت داستان ها در دنیای بازاریابی و برندینگ بیفتند. خب وقتی داستان ها همینطور بی دردسر مردم عادی را به خود جلب می کند، چرا نباید از مزایای آن در دنیای کسب و کار سود برد؟

    داستان سرایی استراتژی تازه ای دنیای بازاریابی و برندینگ نیست. بسیاری از کسب و کارها دهه هاست از این استراتژی به خوبی استفاده می کنند. البته با گذشت زمان حتی بهترین استراتژی ها نیز گرد و قبار کهنگی را تجربه می کنند. این اتفاقی است که کمابیش برای داستان سرایی نیز رخ داده است. خب مردم در طول دهه های اخیر انواع و اقسام داستان برندها را شنیده اند. با این حساب نیاز به روح تازه ای برای اثرگذاری مجدد داستان ها بر روی مخاطب هدف وجود دارد.

    ما در این مقاله قصد داریم نگاهی به استراتژی داستان سرایی مشترک در دنیای بازاریابی و برندینگ بیندازیم. این استراتژی به شما کمک خواهد کرد تا به شیوه ای کاملا تازه سراغ مخاطب تان رفته و از مزایای متعددی استفاده کنید.

    دنیای بازاریابی و برندینگداستان سرایی مشترک، تازه ترین ترند دنیای بازاریابی و برندینگ

    شاید در اولین نگاه داستان سرایی مشترک به همکاری میان دو یا چند برند برای طراحی داستانی جذاب اشاره داشته باشد. خب در این صورت شما نیمی از مسیر را با موفقیت طی کرده اید. با این حال هنوز وضعیت نیم دیگر ماجرا برای تان روشن نیست. خب شما می توانید از مشتریان تان نیز برای طراحی داستان های جذاب کمک بگیرید. اینطوری کارتان نه تنها ساده تر می شود، بلکه جذابیت بیشتری هم برای مخاطب خواهد داشت.

    این روزها کاربران یا به طور دقیق تر مشتریان عاشق همراهی با برندها هستند. البته به شرط اینکه شما شرایط لازم برای این همراهی را فراهم سازید. خب با گذشت زمان انتظارات مشتریان از برندها بیشتر و بیشتر می شود. یکی از این انتظارات توانایی مشتریان برای اثرگذاری بر روی روند فعالیت یک برند است. اگر شما بتوانید در این رابطه خیال مشتریان تان را راحت کنید، اوضاع تان حسابی فرق خواهد کرد.

    ما در این مقاله قصد داریم به شما کمک کنیم تا داستان سرایی را به شیوه ای مشترک جلو ببرید. این امر به شما برای اثرگذاری هرچه بهتر بر روی مخاطب هدف کمک خواهد کرد. پس با ما همراه باشید تا یک بار برای همیشه نوع نگاه تان به عرصه داستان سرایی حسابی عوض شود.

    استفاده از زاویه دید متفاوت

    بازاریاب ها معمولا از زاویه دید خودشان برای داستان سرایی استفاده می کنند. این در حالی است که داستان سرایی مشترک با همراهی دیگران نیازمند توسعه دیدگاه هاست. شما نمی توانید به عنوان یک مدیر داستانی را طراحی کرده و انتظار داشته باشید همه بدون هیچ معطلی آن را تایید کنند. خب در دنیای واقعی اوضاع اصلا اینطوری پیش نمی رود. در عوض شما باید خودتان را برای همراهی با زاویه دید دیگران آماده سازید.

    بی شک هر بازاریابی در طول دوران کاری اش از تکنیک ها و شیوه های مشخصی استفاده می کند. به همین خاطر همراهی با یک شیوه کاملا تازه معمولا برای بازاریاب ها لصلا راحت نیست. به همین خاطر به طور معمولا کسانی که دنبال تغییر نگرش شان به حوزه بازاریابی هستند، دردسرهای زیادی را پشت سر می گذارند.

    وظیفه شما در این میان تقریبا روشن است. شما باید زاویه دید انعطاف پذیری در حوزه بازاریابی ایجاد کنید که علاوه بر مشتریان، برندهای دیگر را نیز درگیر سازد. اینطوری فرصت همکاری بر مدار ارزش های مشترک را خواهید داشت. بی شک برندهایی که از زمین تا آسمان با هم فرق دارند، هیچ وقت سراغ همکاری های نزدیک با هم نمی روند. به همین دلیل شما باید حواس تان به این نکته کلیدی باشد.

    تغییر زبان و لحن مورد استفاده در دنیای بازاریابی و برندینگ

    زبان و لحن شما باید طوری تغییر کند که تعامل برانگیز باشد. بسیاری از کارآفرینان برای اینکه مخاطب شان را میخکوب کنند، لحنی مناسب با هویت برندشان انتخاب می کنند. این در حالی است که تعامل با مشتریان گسترده دیگر به این سادگی ها نیست. خب در این وضعیت شما باید از زبان و لحنی سود ببرید که مطابق با سلیقه مخاطب تان باشد. به علاوه، این زبان باید تعامل برانگیز نیز باشد وگرنه کلاه شما پس معرکه خواهد بود.

    اگر شما قصد داریم مخاطب تان را بدل به یکی از شخصیت های اصلی داستان برند کنید، باید طوری لحن تان را بازسازی نمایید که برای مخاطب جذاب باشد. خیلی وقت ها یک داستان در ارتباط با مخاطب شکل می گیرد اما خبری از جلب تعامل آنها نیست؛ چراکه زبان مورد نظر در کمپین بی نهایت با آنچه در واقعیت دنبالش هستیم، فرق دارد بنابراین باید نیم نگاهی به اوضاع واقعی مخاطب تان هم داشته باشید وگرنه همه تلاش های تان بی نتیجه خواهد ماند.

    قبول دارم تغییر لحن بازاریابی کاری نیست که یک شبه روی دهد، اما بالاخره شما باید از یکجایی کارتان را شروع کنید. اگر دامنه گسترده ای از مشتریان وفادار دارید، بد نیست قبل از هر کاری نظر آنها را جویا شوید. این امر به شما کمک خواهد کرد تا خیلی راحت تر اوضاع تان در بازاریابی را مدیریت کنید؛ چراکه جلو رفتن براساس نظر مشتریان همیشه حاشیه امنی برای برندها ایجاد می کند. اینطوری می توانید خیلی راحت و بدون دردسر در بازار به جلب نظر مخاطب تان مشغول شوید.

    دنیای بازاریابی و برندینگگسترش ارزش های برند

    جلب تعامل دیگران کاری نیست که فقط با حرف محقق شود. در این دنیا آدم ها ارزش ها و اهداف بی نهایت متنوعی دارند. به طوری که کمتر زمانی دو نفر در دنیا با اهداف و نوع نگاه مشترک به چشم می خورد. درست به همین دلیل فعالیت شما در زمینه بازاریابی و داستان سرایی مشترک کمی پیچیده خواهد بود. خب شما نمی توانید یک دنده باشید و در نهایت انتظار استقبال و مشارکت بی نظیر دیگران از داستان تان را داشته باشید. در عوض باید کمی کار را دقیق تر دنبال کنید. این یعنی فرآیند فعالیت تان نیازمند کمی دقت نظر بیشتر است.

    توصیه ما در این بخش گسترش ارزش های برند است. این امر به شما کمک می کند تا تعامل بهتری با مخاطب تان داشته باشید. اینطوری دیگر لازم نیست سختی زیادی برای جلب تعامل مخاطب هدف به خودتان بدهید؛ چراکه همین طور بی دردسر فرصت تعامل نزدیک با مخاطب برای تان فراهم می شود. پس بهتر است بدون هیچ استرسی فقط درگیر گسترش ارزش های برند باشید.

    برخی از ارزش ها مثل احترام به مشتری پتانسیل زیادی برای ایجاد بحث دارند. نکات دیگری مثل حفاظت از محیط زیست یا کمک به توسعه پایدار در جامعه نیز جذابیت خاص خود را دارند. نکته کلیدی در این میان تلاش برای استفاده از متر و معیارهای دقیق به منظور شناسایی جذاب ترین ارزش های ممکن است. هرچه ارزش موردنظر شما بحث برانگیزتر باشد، فرصت بهتری برای اثرگذاری بر روی مخاطب تان خواهید داشت.

    بی شک یک برند در طول زمان نیاز به بازسازی ارزش های کسب و کارش دارد. درست به همین دلیل اگر شما نتوانید ارزش های برند را به طور اصولی تغییر دهید، کلاه تان پس معرکه خواهد بود. هدف اصلی در این بخش استفاده از ارزش هایی است که گستردگی زیادی داشته باشد. به طوری که دامنه زیادی از کاربران را به تعامل با برندتان جلب کند.

    طراحی الگوی تعاملی تازه

    الگوی تعامل شما با مشتریان و برندهای مناسب برای همکاری باید در طول زمان تغییر کند. خب شما قرار است داستان مشترک روانه بازار کنید و با دست فرمان قبلی کاری از پیش نخواهید برد. این در حالی است که بسیاری از کارآفرینان اصلا دوست ندارند در روند کارشان تغییری حتی کوچک ایجاد کنند.

    ما مقاومت در برابر تغییر را یکی از اصلی ترین دلایل شکست بازاریابی می دانیم. خب تا وقتی شما انگیزه ای برای تغییر جهتگیری تان در بازار نداشته باشید، همیشه با مشکلات ریز و درشت رو به رو خواهید بود.

    الگوی تعاملی تازه در واقع دریچه ای به سوی تعامل نزدیک میان شما و مخاطب تان خواهد بود. اینطوری شما می توانید بدون مزاحمت کارتان را پیش برده و همیشه نظرات مثبت و سازنده مشتریان را کنار خودتان داشته باشید. یادتان نرود، شما تنها کسی نیست که در بازار به دنبال طراحی داستان مشترک است بنابراین باید حواس تان به سطح رقابت در این میان نیز باشد. این یعنی اگر دست از پا خطا کنید، خیلی زود از سوی رقبای بزرگ تنبیه خواهید شد. چه بسا در پی همین اشتباهات دیگر رقیبی برای تعامل باقی نماند.

    قبول دارم طراحی یک شیوه تازه برای تعامل میان بازاریاب ها و مشتریان کار ساده ای نیست، اما شما می توانید در طول زمان براساس بازخوردهای دریافتی به طور مداوم الگوی تان را آپدیت کنید. اینطوری به مرور کارتان بی نهایت ساده تر خواهد شد. آن وقت دیگر لازم نیست دائما نگران نتیجه نهایی کار باشید. ماجرا جالب شد، نه؟

    تغییر ایده های یک‎طرفه

    باور کنید یا نه، شما دیگر تنها تصمیم گیرنده در حوزه بازاریابی محسوب نمی شوید. خیلی از معیارها مثل سلیقه و علایق مخاطب نیز در این میان نقش بازی می کند. البته مشارکت مشتریان در واقع به معنای پایان انحصار بازاریاب ها در زمینه تولید محتوا محسوب می شود بنابراین شما باید خودتان را حتی برای استفاده از ایده های مشتریان در فرآیند تولید محتوا یا بازنشر محتوای تولیدی آنها نیز آماده سازید.

    خیلی وقت ها بازاریاب ها انگیزه کافی برای تغییر نگرش در دنیای بازاریابی و برندینگ را ندارند. دلیل این امر عادت به شیوه های قدیمی و ترس از شکست است. خب وقتی یک شیوه بازاریابی برای نزدیک به یک دهه جواب داده، چرا باید آن را تغییر داد؟ این سوالی است که برخی از بازاریاب ها حتی از فکر کردن به آن نیز وحشت دارند.

    یادتان باشد، شما دیگر نمی توانید ایده های یک طرفه در دنیای بازاریابی و برندینگ را توسعه دهید. این امر با واکنش های جدی از سوی مخاطب هدف رو به رو شده و امنیت کارتان را به خطر می اندازد. هنر شما در این میان تلاش برای اثرگذاری بر روی مخاطب هدف بدون برهم زدن امنیت بازاریابی است. شاید این فرآیند کمی سخت به نظر برسد، اما در بلندمدت به شما برای اثرگذاری بهتر بر روی مخاطب و جلب مشارکت ویژه آنها کمک خواهد کرد. پس باید از همین امروز روند کارتان در این میان را به طور قابل ملاحظه ای تغییر دهید وگرنه تک تک مشتریان تان را از دست خواهید داد.

    دنیای بازاریابی و برندینگاستفاده از تجربیات دیگران

    آدم ها وقتی برای اولین بار چرخ را اختراع کردند، دیگر سراغ اختراع دوباره این ابزار نرفتند. استفاده از تجربه دیگران نکته ای است که در بسیاری از مواقع زندگی آدم را ساده تر می سازد. نکته ای که در این میان باید بدان توجه داشته باشید، پذیرش توانایی ها و تجربیات سازنده دیگران است.

    بی شک همه ما تجربه همکاری با کارآفرینان بی نهایت یک‎دنده را داشته ایم. همان کسانی که اصلا کار دیگران را قبول ندارند و دنبال اختراع چرخ بازاریابی از همان مرحله اول هستند. شما را نمی دانم، ولی به نظر من که این فرآیند ماجراجویی اصلا به نتیجه مناسبی نخواهد رسید. درست به همین خاطر شما باید حواس تان را به طور کامل جمع کنید وگرنه کلاه تان پس معرکه خواهد بود.

    تجربیات دیگران به شما یاد می دهد چطور در بازار دوام آورده و اجازه ندهید تازه کار بودن شما را از جریان حوادث دور کند. درست به همین دلیل ما در روزنامه فرصت امروز همیشه بر استفاده از تجربیات تازه تاکید داریم. اینطوری شما خیلی راحت تر فرصت اثرگذاری بر روی مخاطب هدف را پیدا می کنید. البته به شرط اینکه دنبال تجربه برندهای بزرگ بروید. خب کسب و کارهای ساده که تجربیات معمولی برای شما دارند که اتفاقا به هیچ دردی هم نمی خورد. پس سعی کنید کمی بر روی برندهای بزرگ نیز تمرکز کنید. اینطوری اوضاع تان از نظر تعامل با مخاطب هدف به طور قابل ملاحظه ای بهتر خواهد شد.

    شما لازم نیست تجربه دیگران را بدون هیچ حرف و حدیثی قبول کنید. نکته کلیدی در این میان تلاش برای ارزیابی تجربیات دیگران و دستاوردهای شان در عرصه بازاریابی است. اگر فرآیند داستان سرایی مشترک آنها به نظرتان جذاب بود، می توانید از آن به سود خودتان استفاده کنید. یک گزینه دیگر نیز در این میان ترکیب تجربیات برندهای مختلف است. اینطوری شما به خوبی فرصت تعامل با مخاطب تان به شیوه ای استاندارد را خواهید داشت.

    یادتان باشد، اگر حتی یک برند در بازار توانایی موفقیت در حوزه داستان سرایی مشترک را دارد، شما هم این پتانسیل را دارید. نکته کلیدی در این میان تلاش برای استفاده از ظرفیت موردنظر برای بهبود کارتان است. اینطوری خیلی راحت تر فرآیند تعامل با مخاطب تان را پشت سر می گذارید. پس بهانه تراشی را کنار گذاشته و خودتان را آماده تعامل سازنده با مخاطب تان کنید. در این میان تجربیان دیگران به مثابه چراغ راهنما برای تان عمل خواهد کرد.

    بیشتر بخوانید: تکنیک های داستان سرایی در بازاریابی و تبلیغات

    سخن پایانی

    داستان سرایی مشترک در واقع یک ایده تازه در دنیای بازاریابی محسوب می شود. نقطه مرکزی این ایده تلاش برای اثرگذاری بهینه بر روی مخاطب هدف است. این امر به شما کمک می کند تا کارتان را به دور از مشکلات رایج جلو برده و نگران هیچ چیز هم نباشید. خب هرچند وقت یک بار نیاز به ایده های تازه در دنیای بازاریابی به طور قابل ملاحظه ای حس می شود. درست به همین خاطر اگر حواس تان نباشد، خیلی راحت فرصت های تازه بازاریابی را از دست خواهید داد.

    به همین خاطر ما امروز سراغ بررسی استراتژی داستان سرایی مشترک رفتیم. این ایده به شما کمک خواهد کرد تا فرآیند تعامل با مخاطب هدف را ساده تر از هر زمان دیگری دنبال کنید. نکته کلیدی در این میان تلاش برای استفاده از توصیه هایی است که در این فرآیند کار شما را ساده تر می سازد.

    منبع: روزنامه فرصت امروز 

    مقاله قبلینتایج انتخابات هیئت مدیره اتحادیه صنعت چاپ خراسان رضوی اعلام شد
    مقاله بعدیپیش بینی بازار چسب‌ های بسته‌ بندی تا سال ۲۰۲۸

    یک پاسخ بدهید

    لطفا نظر خود را وارد کنید
    لطفا نام خود را اینجا وارد کنید
    این سایت توسط reCAPTCHA و گوگل محافظت می‌شود حریم خصوصی و شرایط استفاده از خدمات اعمال.

    The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.