پرسش‌ های استراتژیک

    0
    45
    پرسش‌ های استراتژیک

    پرسش‌ های استراتژیک

    شکست غول با استراتژی

    نویسنده: شیرین داراپور، کوچ حرفه‌ای کسب‌ و کار و راهبری

    «در مدرسه، دانستن پاسخ به شما کمک می‌کند و در زندگی دانستن چگونه پرسیدن» این جمله از وارن برگر قاضی آمریکایی است که به یکی از مهم‌ترین مهارت‌هایی که باعث خودشکوفایی افراد می‌شود و باید به آن توجه ویژه‌ای کرد، یعنی مهارت پرسش گری اشاره دارد. این مهارت به‌طور طبیعی و بسیار قدرتمند از بدو تولد در انسان وجود دارد. کودکان از پرسشگری برای کشف دنیای خود به‌وفور استفاده می‌کنند اما رفته‌رفته والدین و آموزش پرورش خواسته یا ناخواسته باعث از بین بردن این مهارت کلیدی در کودکان می‌شوند، در حالی که پرسشگری یک ابزار بسیار قدرتمند در زندگی شخصی و همچنین در کسب‌وکار است که می‌تواند همچون نور خورشید، مسیر دانش‌افزایی و خردورزی را برای انسان روشن کند.

    باید توجه داشت همان اندازه که پرسش‌ های درست ما را در مسیر صحیح قرار می‌دهند، پرسش‌های اشتباه نیز ما را به مسیر نادرست هدایت می‌کنند. بنا بر گفته هوسرل بنیان‌گذار پدیدارشناسی، بسیاری از مشکلات انسان از نوع سؤال پرسیدن او شروع می‌شود. پرسش‌هایی از جنس «چرا» به دلیل اینکه معطوف به گذشته هستند باعث می‌شوند ما را در گذشته و عموماً در حلقه معیوب مقصریابی نگاه دارند اما در مقابل پرسش‌هایی از جنس «چگونه» و «چطور» معطوف به آینده و راه‌حل محور هستند و ما را به سطح بالاتری از فعالیت‌های ذهنی هدایت می‌کنند که شامل خلاقیت، راهکار و ایده‌های نوین و حتی بینش و نگرش جدید می‌شود.

    پرسش‌ های استراتژیکجواب سؤال‌های «چگونه» برعکس سؤال‌های «چرا» در گذشته و به‌صورت آماده نیستند و به همین دلیل پاسخ دادن به آن‌ها راحت نیست و نیاز به تحقیق و تفکر دارد. به سؤال‌های زیر که با «چرا» شروع می‌شوند دقت کنید:

    •  چرا اوضاع اقتصادی جامعه این‌چنین است؟
    •  چرا کسی مسئولیت کارش را به عهده نمی‌گیرد؟
    •  چرا کارمندانم خوب کار نمی‌کنند؟
    •  چرا مشتری جدید ندارم؟
    •  چرا کارمندانم همیشه با هم مشکل ارتباطی دارند؟
    •  چرا از حداکثر توان مجموعه خود استفاده نمی‌کنم؟

    همان‌طور که می‌بینید جواب این سؤال‌ها در گذشته هستند و دلیل و چرایی یک اتفاق و پدیده را بیان می‌کنند و تا حد زیادی بستگی به تجربیات ما دارند، در حالی که پرسش‌هایی از جنس:

    •  چگونه در اوضاع اقتصادی حاضر و با همین منابعی که در اختیار دارم می‌توانم بهترین عملکرد خود را داشته باشم؟
    •   چطور خودم و کارکنانم را مسئولیت‌پذیرتر کنم؟
    •  چطور می‌توانم مشتریان جدیدی ایجاد کنم؟
    •  چطور مهارت ارتباط مؤثر و فرهنگ همکاری را در مجموعه خود ایجاد کنم؟
    •  چطور محیطی را فراهم کنم تا کارمندانم بالاترین بازدهی را داشته باشند؟
    • چطور می‌توانم ظرفیت خالی ماشین‌آلات مجموعه‌ام را پر کنم؟

     نه‌تنها در دل خود چرایی مسئله را دارند بلکه کاملاً راه‌حل محور و رو به جلو هستند. در حقیقت زمانی که پرسش «چگونه» در ذهن انسان شکل می‌گیرد که انسان به دنبال درک عمیق‌تری در مورد یک موضوع است و زمانی این درک عمیق حاصل می‌شود که بتواند به عوامل ایجاد شده آن موضوع نیز دسترسی پیدا کند. در واقع می‌توان گفت در پاسخ به پرسش‌های «چگونه» علاوه بر دلایل، بر عوامل تأثیرگذار و راهکارهای برون‌رفت از آن نیز دسترسی ایجاد می‌شود که تمرکز اصلی روی راه‌حل است. برای درک بهتر، یک موضوع را با این دو نوع پرسش متفاوت بررسی می‌کنیم.

    پرسش‌ های استراتژیکبه عنوان مثال در پاسخ به سؤال «چرا نمی‌توانم ظرفیت خالی ماشین‌آلات مجموعه‌ام را پر کنم؟» پاسخ‌ها احتمالاً از این جنس هستند:

    • ثبات اقتصادی وجود ندارد.
    • در تأمین مواد اولیه مشکل داریم.
    • بالا بودن هزینه تعمیرات و نگهداری.
    • کارمندانم دلسوزانه کار نمی‌کنند.
    • سفارش کار جدید نداریم.

    و خیلی دلایل دیگر…

    حال در مقابل، به پاسخ‌های احتمالی به سؤال «چطور می‌توانم ظرفیت خالی ماشین‌آلات مجموعه‌ام را پر کنم؟» توجه کنید.

    • روی جذب مشتریان جدید تمرکز کنیم.
    • برنامه‌ای برای حفظ مشتریان فعلی ایجاد کنیم.
    • ایجاد برنامه منظم سرویس و نگهداری ماشین‌آلات.
    • روی ارزش‌های پیشنهادی به مشتری کار کنیم.
    • برنامه‌ای برای تقویت تیم فروش و بازاریابی ایجاد کنیم.
    • ایجاد برنامه‌های حمایتی برای کارکنان به‌منظور همراهی و همفکری در این زمینه.
    • توجیه کارکنان مبنی بر عدم کم کاری و اینکه در صورت پر شدن ظرفیت ماشین‌آلات همگی با هم به سود می‌رسیم.
    • گرفتن کمک حرفه‌ای از یک مشاور متخصص.

    و خیلی راهکارهای دیگر…

    پرسش‌ های استراتژیکهمان‌طور که دیدید پرسش با «چرا» گذشته محور و گاه تداعی‌کننده ضعف و عدم کنترل ما روی یک موضوع است و در همین نقطه نیز متوقف می‌شود، در حالی که پرسش با «چگونه» آینده محور و راه‌حل محور است و باعث ایجاد تفکر عمیق و خلاقیت می‌شود و تداعی‌کننده قدرت ما برای تغییر و در اختیار گرفتن کنترل امور و ایجاد انرژی و انگیزه برای ادامه مسیر است و در همین نقطه متوقف نمی‌شود و همچنان می‌توان گزینه‌های بیشتری به آن اضافه کرد.

    در این راستا از چند مطلب قبل به بررسی پرسش‌ های استراتژیک رابرت سایمونز پرداختیم که از هفت پرسش اصلی تشکیل شده بود و هر پرسش چندین زیر پرسش در خود داشت. این پرسش‌های قدرتمند کمک می‌کنند تا نقادانه به برنامه استراتژیک خود بنگرید و بررسی کنید که چگونه می‌توانید در سرتاسر سازمان خود از این برنامه‌ها پشتیبانی کنید. همچنین این پرسش‌ها به شما کمک می‌کنند از همان ابتدا موانع را شناسایی کرده و برای پیشگیری از تبدیل شدن آن‌ها به مشکلات اساسی، اقدامات قاطعی انجام دهید.

    این پرسش‌ های استراتژیک عبارت‌اند از:

    سؤال اول: مشتریان اصلی شما چه کسانی هستند؟ آیا فعالیت‌های شرکت خود را به‌منظور ارائه بیشترین ارزش به آن‌ها تعریف کرده‌اید؟

    سؤال دوم: چگونه نیازهای سهامداران، کارکنان و مشتریان را با توجه به ارزش‌های کلیدی خود اولویت‌بندی می‌کنید؟ آن‌ها چگونه نسبت به ارزش‌های بنیادین سازمان توجیه شده‌اند؟

    سؤال سوم: کدام عوامل کلیدی عملکرد را ارزیابی می‌کنید؟ پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری در برابر این متغیرها را چگونه پی‌ریزی کرده‌اید؟

    سؤال چهارم: چه خط قرمزهایی را برای استراتژی خود مشخص کرده‌اید؟ آیا تمامی کارکنان با این خط قرمزها و مصادیق عبور از آن‌ها آشنایی دارند؟

    سؤال پنجم: چگونه چالش‌های خلاق ایجاد می‌کنید؟ آیا این میزان چالش، به اندازه کافی تسهیل‌کننده نوآوری است؟

    سؤال ششم: کارکنان شما چه اندازه برای همکاری با یکدیگر متعهد هستند؟ آیا آن‌ها برای موفقیت شرکت شما مسئولیت‌ها را میان خود تقسیم می‌کنند؟

    سؤال هفتم: با چه ابهاماتی در زمینه استراتژی روبرو هستید؟ چگونه توجه کارکنان خود را به این ابهامات جلب می‌کنید؟

    بنابراین همان‌طور که مشاهده می‌کنید داشتن مهارت پرسشگری و توانایی پرسیدن سؤال‌های قدرتمند به‌ویژه در کسب‌وکار می‌تواند مسیرهایی را برای ما باز کند که بدون این پرسش‌ها می‌توانند تا ابد بسته باقی بمانند.

    از شما دعوت می‌کنم کمی وقت بگذارید و نحوه پرسش‌های خودتان را بررسی کنید؟ پرسش‌های شما معمولاً از چه جنسی هستند؟ از جنس «چرا» یا از جنس «چگونه»؟ و تا به الان چه دستاوردهایی را برای شما داشته‌اند؟ اگر از جنس «چرا» هستند بیایید از همین امروز پرسش‌هایتان را به «چگونه» تغییر دهید.

    پرسش‌ های استراتژیک

    مقاله قبلیقهرمانان گمشده
    مقاله بعدیافق قطعات آسیا؛ یک گام بلند دیگر

    یک پاسخ بدهید

    لطفا نظر خود را وارد کنید
    لطفا نام خود را اینجا وارد کنید
    این سایت توسط reCAPTCHA و گوگل محافظت می‌شود حریم خصوصی و شرایط استفاده از خدمات اعمال.

    The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.