مدیر گروه ناشران سامانه «چاپ براساس تقاضا» با اشاره به اینکه در این سامانه کتاب کاغذی منتشر و فروخته میشود، گفت: قرارداد ناشر و پدیدآورنده، دقیقا کتابپاد را پوشش میدهد که بر اساس آن عرضه و فروش کتاب و واریز سهم پدیدآورنده توسط ناشر است.
به گزارشچ خبرنگار کتاب ایرنا، روش «چاپ براساس تقاضا Print on Demand» چند سالی است که در کشورهای پیشرفته اجرا می شود. فعالیت این سامانه با کلیه حلقههای نشر از پدیدآورنده (مولف، شاعر، مترجم و تصویرگر)، ناشر، شرکت پخش، چاپخانه تا کتابفروشی در ارتباط است؛ با اجرایی شدن این روش و فعالیت گروهی در این حوزه در ایران، مسائل مرتبط با آن نیز مطرح شد.
پدیدآورندگان با ناشران درباره نحوه استفاده از محتوایی که تولید کردهاند، قرارداد میبندند و بر اساس همان قرارداد مالکیت فکری اثر برای پدیدآورنده باقی میماند. اما همواره یکی از نگرانیهای مطرح شده، درباره رعایت حقوق پدیدآورندگان در روند فعالیت این سامانه است.
درباره چگونگی نگاه سامانه «چاپ براساس تقاضا» به حقوق پدیدآورنده با محمد حسینی نویسنده، ویراستار و مدیر موسسه رهپویان دانش و اندیشه موسس سامانه پاد گفتوگویی کرد که در ادامه میخوانید.
ناشران منتشرکننده و پدیدآورندگان توزیعکننده کتاب هستند
آیا سامانه چاپ بر اساس تقاضا به صورت جداگانه با هر کدام از پدیدآورندگان (مولف، شاعر، مترجم و تصویرگر) ارتباط برقرار میکند و با هرکدام قرارداد میبندد یا این قراردادها با ناشران بسته میشود؟
مجموعه چاپ براساس تقاضا (POD) در رهپویان فرض را در ارتباطی سالم و قانونی میان ناشران و پدیدآورندگان گذاشته است و این مجموعه نه میتواند و نه در کل ممکن است با پدیدآورندگان جز در موارد استثنایی وارد گفتوگو شود یا بتواند در قرارداد ناشر و پدیدآورنده دخالتی بکند. قطعا کتابپاد در رهپویان به شکلی طراحی شده است که منافع کافی متوجه ناشران شود تا ایشان از عهده قراردادهایی که با پدیدآورندگان در برابر هر عنوان کتاب دارد، برآید.
اگر بین ناشر و پدیدآورنده اختلاف نظر وجود داشته باشد و ناشر بخواهد کتابش در این سامانه باشد و پدیدآورنده نخواهد، شما چطور تصمیم میگیرید؟
قدیمها قاعدهای در وزارت ارشاد با نام «ناشرمولف» وجود داشت که حالا وجود ندارد. پس این ناشران هستند که منتشرکننده و توزیعکننده کتاب پدیدآورندگان هستند، بنا براین اساسا تصمیم با ما نیست و ماجرا باید بین ناشر و پدیدآورنده طرح و حل شود. .
البته این مساله پیشبینی شده است که اگر ناشران از ما بخواهد، برای پدیدآورندهای خاص، پنل شخصی درست کنیم تا به اتفاقی که در مجموعه برای کتابش میافتد دسترسی داشته باشد، این دسترسی برایش فراهم شود؛ اما این میتواند موارد استثنایی باشد و تا به امروز که نزدیک به ۱۰ هزار عنوان کتاب روی POD بارگذاری شده است، کسی چنین خواستهای نداشته است. در کل مجموعه ما به هیچ وجه و هرگز حقوق پدیدآورندگان را تضعیف نمیکند و قرارداد میان ناشر و پدیدآورنده به هر نحو که باشد، مشکلی ایجاد نخواهد شد.
آیا ممکن است درباره انواع قراردادهای پدیدآورندگان با ناشران توضیح دهید؟
به طور کلی چند تیپ (نمونه) قرارداد به شکل مدرن و سنتی در حوزه نشر ایران و جهان بسته میشود. پدیدآورندگان خارج از این قراردادها معمولا قراردادی با ناشران نمیبندند.
بخشی از پدیدآورندگان کتاب را به شکل کامل به ناشران واگذار میکنند. من از میان ۳۰ عنوان کتابی که تا کنون منتشر کردم، برای ۵ کتاب چنین قراردادی بستهام. ۳ عنوان از کتابهایم را به نشر ققنوس، یک کتابم را به نشر پارسه و یک کتابم را به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به شکل قطعی سپردهام. قاعده این است که وقتی شرایط را پذیرفتهام، بهجز حقوق معنوی که همیشه ازآنِ من است، حقوق مادی کتاب را به ناشر سپردهام و کتاب به عنوان کالای اقتصادی متعلق به ناشر است.
این مدلی از قرارداد است و وقتی که این امتیاز را واگذار کردهام، زمانی که هر پدیدآورندهای چنین قراردادی را امضا میکند، همه حقوق مادی را در اختیار ناشران میگذارد و بدیهی است ناشران به هر نحو که صلاح بداند کتاب را عرضه خواهد کرد.
ناشران در این مدل حساب و کتابی با پدیدآورنده نخواهند داشت. البته ابداً این روشی نیست که به پدیدآورندگان توصیه کنم، ولی به هرحال اتفاق میافتد و خودم هم مرتکبش شدهام.
در سامانه پاد کتاب کاغذی منتشر و فروخته میشود
در مدل دیگری از قرارداد پدیدآورندگان قراردادی با ناشران میبندند و درصدی از پشت جلد کتاب را در ازای هر چاپ دریافت میکنند. برای مثال در قرارداد نوشته میشود که کتاب با درصدی (برای مثال ۸ تا ۲۰ درصد)، توسط ناشران منتشر میشود. و سهم پدیدآورنده مثلا ۶ ماه پس از چاپ پرداخت میشود. ناشر موظف است بعد از هر چاپ درصد تعیین شده را ازقیمت پشت جلد کتاب با در نظر گرفتن تیراژ در زمان مقرر به پدیدآورنده پرداخت کند.
این کتابها که بخش عمدهای از قراردادهای نشر را شامل میشوند، در چاپ POD با کمترین مشکل مواجه خواهند بود، زیرا ناشران تعهد کرده اند چند ماه بعد از انتشار کتاب سهم پدیدآورنده را بر اساس قرارداد پرداخت کند، این کتاب در مجموعه POD قرار میگیرد و اگر یک، یا ۱۰۰ یا هزار جلد فروخته شود ناشر موظف است مبلغ پشت جلد کتاب را به حساب مولف واریز کند. توجه داشته باشید که در سامانه پاد کتاب کاغذی منتشر و فروخته میشود و حتی مثلا کتاب الکترونیک یا غیره عرضه نمیشود؛ یعنی قرارداد ناشر و پدیدآورنده دقیقا کتابپاد را پوشش میدهد که بر اساس آن عرضه و فروش کتاب و واریز سهم پدیدآورنده توسط ناشران است.
برای مثال رمان «آبیتر از گناه» من را نشر ققنوس با همین شکل از قرارداد منتشر کرده است، اگر ناشر این کتاب را در اختیار POD قرار داده باشد، و فردی یک نسخه از آن را در هر شهر و استانی بخرد. براساس قراردادی که ققنوس با من دارد، باید به من درصدی از پشت جلد را پرداخت کند. بنابراین با این نوع قراردادها کمترین مشکل هم ایجاد نخواهد شد.
قراردادی که در آن ناشران نمیتوانند کتاب پدیدآورنده را به پاد عرضه کند
بیشتر بخوانید:جایزه ویژه به اهالی نشر برای اثر رسانهای برتر
مدل دیگری هم از قرارداد وجود دارد که در یک دهه اخیر بسیار باب شده است، که نشانه دیگری از وضعیت اسفناک خرید کتاب در این سالهاست. بر اساس این نوع از قرارداد ناشر هر چند ماه یکبار و بر اساس میزان فروش رفته هر کتاب موظف است حقوق پدیدآورندگان را پرداخت کند. در سیستم POD با این مدل هم مشکلی وجود نخواهد داشت. ناشر موظف است سهم پدیدآورنده را از هر عنوان که در سامانه پاد فروخته شد بنا به قرارداد بین ناشر و پدیدآورنده پرداخت کند.
نوع دیگری از قرارداد هم وجود دارد که پدیدآورنده کتابش را فقط برای یک چاپ و در شمارگان مشخص در اختیار ناشر گذاشته است. بدیهی است که تا متممی بر این قرارداد افزوده نشود، ناشر نمیتواند کتاب این پدیدآورندگان را به شکل pod عرضه کند.
البته مدل دیگری از چاپ کتاب هم وجود دارد که جایگاه قابل توجهی ندارد. در این مدل کسانی از پدیدآورنده پول میگیرند و در ازای پول کتابهایی منتشر میکنند و به پدیدآورنده میسپارند. پدیدآورندهای که با آنها همکاری میکند، بعدها از این کار پشیمان خواهد شد و اینها موضوع دیگری است و در POD جایی نخواهند داشت.
در مجموعه پاد تضعیفی از حقوق مولف صورت نمیگیرد
یعنی مسئولان POD سعی میکنند چنین کتابهایی وارد سیستم نشود؟
به سعی ما چندان نیازی ندارد. این کتابها در بازار موفق نخواهند بود و قرارداد با ناشران به این صورت است که برای مثال در ازای ۵۰ میلیون تومان، ۳۰۰ نسخه یا ۵۰۰ نسخه از کتابی را چاپ میکنند، روند فعالیت این عموما ناشرنماها مانند کارگزاری است و متنی را تکثیر میکنند و پولی میگیرند و کتاب را تحویل میدهند. در نتیجه برای ورود این کتاب به بازار اقدامی نخواهند کرد.
در مجموع وقتی از منظر مولف و پدیدآورنده به سیستم کتابپاد نگاه میکنم، در مجموعه POD تضعیفی از حقوق مولف صورت نمیگیرد، بدیهی است بعد ۳۰ سال حضور مستمر به عنوان نویسنده و پدیدآورنده هرگز در مجموعهای که گمان ببرم حقوق پدیدآورندگان را تضعیف خواهد کرد، قرار نخواهم گرفت.
قراردادهایی که در قدیم بسته میشد هم میتواند پاسخگوی نیازهای روز پدیدآورندگان مانند سامانه چاپ براساس تقاضا باشد؟
بله. باید توجه داشت که سامانه چاپ براساس تقاضا، کتاب صوتی یا الکترونیک نیست، که مدل دیگری از فروش باشد. وقتی یک نویسنده با ناشر برای چاپ کتاب کاغذی قرارداد میبندد نیازی به تغییر قرارداد ندارد، زیرا کتاب pod همان کتاب کاغذی است.
اگر این مساله را از منظر مولف بررسی کنم، برکسی پوشیده نیست که فروش کتاب در ایران با مشکلات و مسائل اقتصادی همراه شده است. این جمله را بارها شنیدیم که مشکلات اقتصادی، کتاب را از سبد خانواده حذف کرده است. وقتی این اتفاق میافتد مشخص است که صاحب هر بنگاه اقتصادی به فکر میافتد تا جلوی زیانهای کار را بگیرد. چنین مسالهای در حوزه نشر موجب کاهش قدرت ریسک ناشر میشود. در نتیجه ناشران کتابهایی را که پیش از این منتشر کردهاند و فکر میکنند ممکن است بازار نداشته باشند، کنار خواهند گذاشت تا در هزینههای کاغذ، انبارداری، چاپ و غیره صرفهجویی کنند.
تورم در حوزه کتاب به اندازهای است که اگر کتابی امسال ۱۰۰ هزار تومان قیمت داشته باشد، دو سال دیگر با همان جلد و کاغذ ممکن است ۳۰۰ هزار تومان قیمت تمام شدهاش باشد. در چنین شرایطی اگر کتابی در انبار ناشر باقی بماند، موجب ضرر ناشر و کتابفروش خواهد شد. انبارداری هزینه هنگفتی دارد، برای مثال اجاره انبار ۴۰ متری در حوالی انقلاب به ماهی ۴۰ میلیون تومان میرسد. همچنین انبار نیاز به برق، سیستم گرمایش، سرمایش و نگهبان و غیره دارد.
بنابراین ناشران، به تجدید چاپ بخش زیادی از کتابهایشان تمایل ندارند، زیرا پیشبینی میکنند در فرصت ۶ یا حتی یک یا ۲ ساله همه نسخهها فروش نخواهد رفت. اما نکته ایناست که درست است کتابهایی که تجدید چاپ نمیشوند، نمیتوانند ۵۰۰ نسخه فروش در چهار یا ۶ ماه داشته باشند، اما ممکن است ۱۰ نفر در چهار ماه به آنها نیاز داشته باشند. تا زمانی که سامانه چاپ براساس تقاضا فعال نباشد، تنها روش پیدا کردن کتاب و کپیکردن از آن است. فعالیت سامانه POD باعث میشود همان ۱۰ نفر بتوانند کتاب را با هزینه و کیفیت مناسب تهیه کنند، ضمن اینکه با این روش حقوق ناشر و مولف نیز به طور کامل رعایت میشود.
آیا آماری از کتابهایی که مجوز دارند اما تجدید چاپ نمیشود، وجود دارد؟
اگر ناشری در طی ۴۰ تا ۵۰ سال فعالیت حدود ۵ هزار عنوان کتاب چاپ کرده باشد، به طور نسبی کمتر از هزار عنوان از این کتابها را تجدید چاپ میکند. این مساله نه برای پدیدآورنده مطلوب است و نه برای ناشر و نه برای متقاضی کتاب. در واقع با سامانه کتابپاد دیگر عبارت «کتاب ناموجود» وجود نخواهد داشت، ضمن اینکه همه افراد به حقوق مادی و قانونی خود خواهند رسید
یکی از دلایلی که در این مجموعه فعالیت میکنم، احترام مجموعه به حقوق پدیدآورندگان است و دلیل دیگر دسترسپذیری کتابهایی که تجدیدچاپ نمیشوند. و باز از دلایل اصلی حضورم در این جمع، کتابفروشان هستند. زیرا در یک کتابفروشی کوچک تعداد محدودی از عناوین قابل ارائه است. کتابفروش در طول روز با درخواستهایی مواجه میشود که در کتابفروشی ندارد و با پاسخ منفی مشتری را از دست میدهد. فروش پایین کتابفروشان را با مشکلات مالی روبهرو میکند و سرانجام ممکن است تسلیم شوند و یک پاتوق فرهنگی بیمثال، یک ویترین کتاب مثلا به فلافل فروشی بدل شود.
اگر کتابفروش از سکوی POD در سایت یا ایستگاه آن در کتابفروشی استفاده کند، حتی اگر فروشگاه او ۲۰ مترمربع مساحت داشته باشد، با وجود این سامانه مشتری و کتابفروش به ۱۰ هزار عنوان کتاب دسترسی خواهند داشت. این عدد تا پایان سال به ۳۰ تا ۴۰ هزار عنوان خواهد رسید و تا پایان سال آینده ۱۰۰ هزار عنوان را شامل خواهدشد. این روند به اقتصاد کتابفروشی کمک میکند. در نتیجه رونقی به کتابفروشیهای کوچک و بزرگ خواهد داد. بعید میدانم تعداد عناوین کتابفروشی هرچقدر هم بزرگ باشد، بیش از ۶۰ هزار عنوان کتاب باشد.
در شناسنامه شمارگان کتاب ثبت میشود، آیا فعالیت سامانه POD تداخلی با مجوز کتاب ندارد؟
وقتی کتاب در سامانه POD منتشر میشود تنها تغییری که در شناسنامه کتاب میدهیم شمارگان است، یعنی بخش شمارگان پاک میشود و جای آن برگهای به کتاب اضافه و در آن نوشته میشود که این کتاب در تیراژ یک نسخه و فقط برای فرد متقاضی منتشر شده است. بعد کتاب پست میشود. این امکان هم برای خریدار وجود دارد که اگر کتاب را برای دوست یا روز خاصی به عنوان هدیه تهیه میکند میتواند در کتاب پیامی به اسم گیرنده هدیه چاپ کند.
در این سامانه همه چیز روشن و شفاف است و ناشران میتوانند در هر لحظه آمار استخراج و اعلام کنند که در طی سال چه تعداد کتاب POD از هر عنوان فروخته شده است. این کار هیچ منع قانونی ندارد. همه این کتابها مجوز ارشاد دارند و در کشور ما تیراژ از اختیارات ناشر است و ارشاد دخالتی در آن ندارد.
البته باید توجه داشت که مجوز ارشاد در دو مرحله صادر میشود. یکی مجوز پیش از انتشار است و بار دیگر مجوز اعلام وصول که مجوز دوم به معنای شمارش و آمار کتاب نیست و بر اساس این است که آیا ناشر متعهد به مجوزی که دریافت کرده است بوده یا نه.
از گذشته طوری درباره کتاب صحبت میشود که گویی همیشه باقی و جاوید است، این در حالی است که تعداد قابل توجهی از کتابها در طول زمان فراموش شده اند. آیا چاپ بر اساس تقاضا میتواند موجب دسترسپذیر بودن همیشگی کتاب شود؟
اولین کتاب خودم، کتابی بود در نقد و معرفی ۱۰ داستاننویس جوانِ حدود ۳ دهه پیش که سال ۷۸ چاپ شد، چند ماه پس از انتشار تا امروز آن کتاب نه در دسترس بوده است و نه تجدید چاپ شده است.
البته کتابهای دیگری هم دارم که تجدید چاپ نشدهاند؛ حتی خودم از مجموعه داستان «نمیتوانم به تو فکر نکنم سیما» که نشر ثالث منتشر کرده است، یک نسخه هم ندارم. گلایهای هم از ناشر ندارم زیرا نشر فعالیتی اقتصادی است و لابد تجدید چاپ این کتابم اقتصادی نبوده است. حالا با روش چاپ بر اساس تقاضا چنین مسالهای دیگر وجود نخواهد داشت و هزاران هزار کتاب نایاب بار دیگر به شکل قانونی و با رعایت حقوق همه عوامل درگیر در دسترس خواهند بود.
البته بدیهی است که آرمان من این است که کتاب حداقل با تیراژ ۵ هزار نسخه منتشر شود، در همه کتابفروشیها در دسترس باشد و تجدید چاپ شود، اما دنیا بر اساس آرمان من نمیچرخد. همکاری با سامانه POD رهپویان کاری بود که فکر کردم با برعهده گرفتن نقشی در آن، یکی دو سال قبل از بازنشسته شدنم، میتواند کمکی باشد تا کتابها بار دیگر به مخاطبان خود برسند و پدیدآورندگان اثر خود را، چنان که سزاوار همه کتابهاست، همچنان پویا ببینند.
ناشران ناشران ناشران