از آنجایی که همه مخاطب های روزنامه ما کارآفرینان باهوشی هستند، احتمالا الان ذهن تان حسابی درگیر زیر و بم طراحی لوگوهای جذاب شده است. در این صورت مقاله ما کاملا مخصوص شماست. پس منتظر چه هستید؟ همین الان حاضر شوید تا سفرمان به دل داستان لوگوی برندهای بزرگ را شروع کنیم.
هر کسی در دنیا چند تایی برند محبوب و دوست داشتنی برای خودش دارد. مثلا برای من که عاشق فوتبال هستم، برند رئال مادرید یا بارسلونا بی نهایت هیجان انگیز است. اگر شما دیوانه دنیای سرعت و ماشین های آخرین سیستم باشید، احتمالا آئودی یا لامبورگینی جزو فهرست طلایی برندهای مورد علاقه تان خواهد بود.
این ماجرا برای فیلم بازها مربوط به برندهایی مانند مارول یا دیزنی می شود. نکته جالبی که در این میان وجود دارد، یادآوری برندها با المان های بصری شان است. به زبان ساده، من و شما برندهای محبوب مان را نه با محصولات یا اسم آنها، بلکه لوگوی شان به یاد می آوریم.
شاید فکر کنید ادعای ما درباره اهمیت لوگو خیلی بی ربط به نظر می رسد. در این صورت بد نیست برای چند ثانیه هم که شده چشم های خود را ببندید و برند مورد علاقه تان را به یاد بیاورید. همان طور که می بینید، اول از همه لوگوی برند محبوب شما در ذهن تان نقش می بندد.
تازه در مراحل بعد هم باز پای جلوه های بصری در میان است و بی برو برگشت تصویر محصولات یا چهره مدیران برند مورد نظر جلوی چشم شما خواهد آمد. فکر می کنم همین توضیحات کافی است تا به اهمیت یک لوگوی خوب و جلوه های بصری جذاب برای برندتان پی برده باشد، مگر نه؟
وقتی از اهمیت لوگو حرف می زنیم، هیچ جوره نمی شود سراغ طراحی لوگو را نگرفت. هرچه باشد این روزها میلیون ها برند در چهارگوشه دنیا منتظر فرصتی برای خودنمایی در بازار هستند و در این بین هیچ چیز به اندازه یک لوگو بی عیب و نقص نمی تواند آنها را طوری در حافظه مشتریان نگه دارد که حالا حالاها یادشان نرود.
اگر شما به دنیای کارآفرینی علاقه داشته باشید و راه اندازی کسب و کار سال ها گوشه ذهن تان معطل مانده باشد، بی شک یادگیری طراحی لوگویی در کلاس جهانی برای تان فرصتی تکرارنشدنی خواهد بود.
احتمالا الان دارید فکر می کنید ما این همه مقدمه چینی کرده ایم تا یک کلاس خشک و کسل کننده درباره طراحی لوگو برای تان تدارک ببینیم. در این صورت باید بگوییم کاملا در اشتباهید، چراکه ما در روزنامه فرصت امروز اصلا میانه خوبی با روش های کلاسیک و خاک خورده نداریم. در عوض هدف ما در این مقاله کمک به شما برای یادگیری اصول طراحی لوگو با مرور داستان و جزییات مربوط به لوگوی برندهای بزرگ است. ماجرا جالب شد، نه؟
باور کنید یا نه، خیلی از مردم فقط به خاطر جذابیت لوگوی یک برند مشتری پر و پا قرص آن می شوند. از آنجایی که همه مخاطب های روزنامه ما کارآفرینان باهوشی هستند، احتمالا الان ذهن تان حسابی درگیر زیر و بم طراحی لوگوهای جذاب شده است. در این صورت مقاله ما کاملا مخصوص شماست. پس منتظر چه هستید؟ همین الان حاضر شوید تا سفرمان به دل داستان لوگوی برندهای بزرگ را شروع کنیم.
لوگو چیست؟ شروع کار با یک تعریف دقیق
اگر از خواننده های ثابت ما در روزنامه فرصت امروز باشید، خیلی خوب می دانید ما همیشه کارمان را با یک تعریف دقیق و خودمانی از استراتژی یا مفهوم مورد نظرمان شروع می کنیم. دربار لوگو هم قبل از اینکه سراغ مثال های موفق از برندهای بزرگ برویم، بد نیست با چیستی لوگو آشنا شویم.
کارآفرینان مختلف معمولا تعریف های گوناگونی از لوگو دارند. انگار که هر کسی از راه رسیده یک تعریف خاص خودش را سر هم کرده و با خیال راحت به راهش ادامه داده است. ماجرا در این رابطه آنقدر بیخ پیدا کرده که حتی پیدا کردن دو تا کارآفرین که سر یک تعریف مشخص از لوگو با هم توافق داشته باشند، از یافتن سوزن در انبار کاه هم سخت تر شده است (قبول دارم خیلی عجیب است، اما خب مگر در زندگی چیزهای عجیب کم به پُست آدم می خورد؟).
آنهایی که کارآفرینان سخت گیری هستند و مو را از ماست بیرون می کشند، معمولا لوگو را یک سمبل هویتی برای سازمان های تجاری معرفی می کنند. البته ما دوست نداریم اینقدر مته به خشخاش بگذاریم و یک تعریف ساده تر برای تان کنار گذاشته ایم. بر این اساس لوگو بازنمایی هویت یک برند و ارزش های آن به زبان گرافیک و همراه با ترکیبی از رنگ های مختلف است.
دقیقا به همین خاطر معمولا معمولا برندهای فعال در صنعت فست فود از رنگ های هیجان انگیز مثل قرمز یا زرد زیاد استفاده می کنند تا به مشتریان نشان دهند راه شان را اشتباه نیامده اند!
همانطور که می بینید، لوگو المان خیلی پیچیده یا عجیبی نیست. حالا که هم یک تعریف آکادمیک هم یک توضیح خودمانی درباره لوگو کنار دست تان دارید، بد نیست قبل از آنکه بی گدار به آب بزنید با مزایای داشتن یک لوگوی جذاب نیز آشنا شوید. اینطوری حس و حال فوتبالیستی را پیدا می کنید که میداند در ازای هر گلی که در مسابقه بزند یا قهرمانی آخر فصل چقدر پول اضافه گیرش می آید و حسابی روحیه اش تقویت می شود.
چرا داشتن یک لوگوی خوب مهم است؟
هر بخشی از ساختار برند باید ویژگی منحصر به فردی داشته باشد و دردی را از شما دوا کند. وگرنه اصلا منطقی نیست وقت گران بهای تان را پای آن هدر دهید، در حالی که می توانستید حداقل پاهای تان را روی هم انداخته و خودتان کمی استراحت دهید. ما در این بخش سعی می کنیم به شما نشان دهیم داشتن یک لوگوی درجه یک ارزش آن را دارد که کمی از استراحت یا تفریح تان کم کنید.
پس اگر هنوز متقاعد نشده اید که لوگو مهمترین بخش بصری و هویتی کسب و کارتان است، در ادامه با ما همراه باشید تا کاملا غافلگیرتان کنیم. البته در این بین خبری از شوخی های عجیب و غریب نیست، بلکه ما کارمان را با دلیل و مدرک کافی پیش خواهیم برد!
جلب نظر مخاطب هدف
جلب توجه مخاطب هدف در دوره و زمانه کنونی اگر سخت تر از قهرمانی در رالی فرمول یک نباشد، قطعا خیلی هم ساده نیست. به مرور زمان مردم یاد گرفته اند چطور به تبلیغات مختلف و تلاش های خستگی ناپذیر برندها بی محلی کنند. اگر به این شرایط کابوس برندهای اعصاب خُردکن را هم اضافه کنیم، آن وقت دیگر مشتریان کاملا حق دارند رفتار سردی با بیشتر برندها داشته باشند. البته برندهایی که لوگوهای جذابی دارند همیشه در این میان نوعی استثنا محسوب می شوند؛ بله درست شنیدید، استثنا!
همانطور که تیزر یک فیلم سینمایی فقط چند ثانیه برای میخکوب کردن تماشاچی ها فرصت دارد، شما هم در عرصه کسب و کار فقط دو ثانیه وقت دارید تا نظر مشتریان را به خودتان جلب کنید. وگرنه آنها می روند و پشت سرشان را هم نگاه نخواهند کرد. قبل از اینکه حسابی دستپاچه شده یا حتی امیدتان به جلب نظر مشتریان را از دست بدهید، بیایید کمی درباره اولین برخورد مشتریان با برندها فکر کنیم.
در دو ثانیه ابتدایی مشتریان به چه چیزی دقت می کنند؟ درست حدس زدید، لوگوی برند. یک لوگوی چشم نواز که از قضا درست هم طراحی شده باشد، می تواند در یک چشم به هم زدن هر مشتری را میخکوب کند. اینطوری شما به جای دو ثانیه، سال ها فرصت برای فروش محصولات و تعامل با آن مشتری خواهید داشت؛ به همین سادگی.
لوگو یعنی پایه هویت بصری برند
برندینگ موفق از اول تا آخر در ارتباط با بیان یک داستان جذاب و پرکشش است. از آن دست داستان هایی که تا مدت ها در ذهن مخاطب رژه می رود و حتی یک لحظه هم دست از سر آدم بر نمی دارد. قبول دارم داستان یک برند کل آن مجموعه را شامل می شود، اما نمود دیداری آن در لوگو خلاصه خواهد شد. لوگویی که از ترکیب رنگ، شکل های هندسی و فونت هماهنگ با ارزش ها و هویت برند بهره مند باشد، چاره ای به غیر از خرید برای مشتریان باقی نخواهد گذاشت.
یادتان باشد در دنیایی که کلی از برندها حتی یک لوگوی نیمه استاندارد هم ندارند، شما با یک لوگوی درست و حسابی مثل تیم رئال مادرید تمام رقبا را در لیگ قهرمانان کنار زده و چندین و چند بار دست تان به جام قهرمانی خواهد رسید. تنها کاری هم که در این میان باید انجام دهید، استفاده از قوه خلاقیت تان در کنار ارزیابی تجربه برندهای موفق است. آن وقت دیگر توپ هم شما را تکان نخواهد داد!
ماندگاری طولانی در ذهن مشتریان
آیا کارآفرین یا شرکتی را سراغ دارید که دوست نداشته باشد اسم برندش برای مدت ها در ذهن مشتریان باقی بماند؟ شاید در جواب ما بگویید صنعت تبلیغات مثل آب خوردن این کار را برای برندها انجام می دهد. قبول دارم صنعت تبلیغات یک پا سوپرمن برای برندهاست، اما واقعا در ازای پول هنگفتی که کارآفرینان برای تبلیغ برندشان می کنند، تا چند وقت در ذهن مشتریان باقی خواهند ماند؟
اگر بخواهیم جواب منصفانه ای به این سوال بدهیم، باید گفت یک کمپین تبلیغاتی هر چقدر هم که خوب طراحی شده باشد، دست آخر خیلی هنر کند چند روزی ذهن مشتریان را درگیر می کند. بعد از آن دوباره همان آش و همان کاسه خواهد بود. به زبان خودمانی، در تبلیغات ماندگاری برند شما در ذهن مشتریان بستگی به تداوم بریز و بپاش های تان دارد.
یک لوگوی خوب در نقطه مقابل تبلیغات به شما کمک می کند تا بدون حتی یک سنت هزینه اضافه، آن هم فقط با عملکرد خوب در بازار، نه برای چند روز بلکه چند ماه در ذهن مشتریان ثابت باقی مانده و تکان هم نخورید. برندی مثل اپل با آن سیب گاز زده مشهورش بهترین مثال در این رابطه است.
برند اپل خیلی کم کمپین تبلیغات دارد، اما در عوض یکی از محبوب ترین برندهای دنیا محسوب می شود. این دستاورد به لطف لوگوی جذاب و هیجان انگیز این برند به دست آمده است. اگر اپل توانسته فقط و فقط با یک لوگوی ساده و البته عملکردی خوب در بازار دل مشتریان را به دست بیاورد، هیچ دلیلی وجود ندارد که شما نتوانید همچنین کاری را انجام دهید.
مشتریان انتظار لوگوهای جذاب دارند!
بی شک صحبت کردن از انتظارات مشتریان در بخش مربوط به مزایای لوگو خیلی طبیعی نیست و حتی می تواند بحث برانگیز باشد. پس قبل از اینکه با موج انتقادات ما را مورد لطف خودتان قرار دهید، اجازه دهید با یک توضیح خیلی سریع به شما بدهیم.
در دنیایی که همه برندهای بزرگ لوگوهای به یادماندنی دارند، اینکه شما اصلا به فکر لوگو نباشید یا یک لوگو خیلی آماتور تحویل مشتریان دهید دست کمی از بی احترامی به آنها ندارد. این کار مثل آن است که یک شبکه تلویزیونی با هدف رقابت با نتفلیکس یا دیزنی پلاس وارد بازار شود و حتی یک لوگوی ساده هم نداشته باشد. آن وقت مردم نه تنها این شبکه را جدی نمی گیرند، بلکه احتمالا خیلی زود آن را دستمایه شوخی های گوناگون در شبکه های اجتماعی خواهند کرد.
شما لازم نیست حتما از برندسازی یا طراحی لوگویی در کلاس جهانی خوش تان بیاید، همین که مشتریان تان انتظار مواجهه با آن در بازار را دارند کافی است تا شش دانگ حواس تان را به این کار بدهید. وگرنه خیلی زود مشتریان از خجالت تان درآمده و چیزی به غیر از سقوط آزادی بی پایان نصیب تان نخواهد شد. فکر می کنم حالا دیگر فهمیده باشید چرا برندهای بزرگ و موفق اینقدر روی لوگوی شان حساس هستند و با احتیاط کامل آن را عوض می کنند، مگر نه؟
داستان لوگوی برندهای بزرگ: میانبری برای برندسازی اصولی!
تا اینجای کار شما خیلی خوب با تعریف لوگو آشنا شدید و مزایای آن را نیز با هم بررسی کردیم. حالا دیگر نوبتی هم باشد باید سری به اصل مطلب بزنیم. هرچه باشد شما تا اینجای کار همراه ما نبوده اید که فقط با مزایای طراحی لوگو آشنا شوید، مگر نه؟ وضعیت الان شما مثل پزشکی است که بارها و بارها در عمل جراحی به عنوان دستیار جراح اصلی حاضر شده اما هنوز یکبار هم خودش عمل جراحی را پیش نبرده است.
ما در ادامه این بخش سعی می کنیم داستان لوگوی برندها و جزییات خلاقانه مربوط به طراحی شان را با هم مرور کنیم. اجازه دهید بدون هیچ توضیح و مقدمه چینی اضافه ای برویم سراغ کار اصلی مان. این شما و این هم داستان لوگوهای دوست داشتنی دنیای کسب و کار.
نایک: لوگویی برای برنده ها
اگر قرار باشد بهترین و ساده ترین لوگوی دنیا را انتخاب کنید، اول از همه سراغ چه برندی خواهید رفت؟ بی شک برای خیلی ها لوگو نایک با آن انحنای ساده و چشم نواز جزو اولویت های اصلی محسوب می شود. این لوگوی ساده و در عین حال جذاب زمانی که از سوی کارولین دیویدسون طراحی شد، مشخص بود به همین سادگی ها از ذهم مشتریان پاک نمی شود.
یک لوگوی مینیمال با ارتباط معنایی با الهه پیروزی در یونان باستان به تنهایی برای جلب نظر هر فردی در دنیا کافی است. حالا اگر این لوگو را با ساختار و شعارهای جذاب نایک ترکیب کنیم، آن وقت به معنای واقعی کلمه یک ترکیب برنده پیش روی مان خواهد بود.
مزیت اصلی لوگو برند نایک ماندگاری سریعش در ذهن مشتریان است. شما لازم نیست حتما از طرفدارهای پر و پا قرص محصولات این برند باشید تا لوگوی جذابش را به یاد بسپارید. نایک آنقدر به قدرت لوگوی برندش ایمان دارد که حتی نیازی به طراحی دوباره اش در طول زمان ندیده است. از نظر گرافیکی، لوگوی دارای انحنای نایک به خوبی عملگرایی را در کانون توجه قرار می دهد. شاید این نکته عجیب به نظر برسد، اما وقتی آن را در کنار شعار اصلی این برند یعنی «فقط انجامش بده» قرار دهید آن وقت خیلی از ابهامات تان رفع خواهد شد.
نایک نشان داده شما برای طراحی یک لوگو نیاز به جزییات خیره کننده ندارید. فقط کافی است شعار اصلی و هدف برندتان را به یاد داشته و طرحی مینیمال را اجرا کنید. خب همینطوری الکی نیست که قدیم ها می گفتند زیبایی در سادگی است؛ دست کم تجربه برند نایک به خوبی این ماجرا را نشان می دهد!
اپل: لوگویی با طعم یک سیب خوشمزه
اپل این روزها مشهورترین برند دنیا در حوزه الکترونیک محسوب می شود. بسیاری از مردم دنیا حاضرند ساعت ها در صف بایستند تا بلکه جزو اولین افرادی باشند که سری جدید آیفون یا آیپد را امتحان می کنند. قبول دارم در این میان کیفیت محصولات و نوآوری های اپل نقش بسیار مهمی داشته است، اما اگر بخواهیم منصفانه داوری کنیم نباید تاثیر لوگوی جذاب این برند را فراموش کنیم. همانطور که شخصیت ابرقهرمانی مثل سوپرمن با آن علامت S روی لباسش شناخته می شود، نشانه اصلی برند اپل هم آن سیب گاز زده است.
احتمالا اولین نکته ای که درباره برند اپل شما را متعجب می کند، لوگوی عجیب و غیرمتعارف آن است. خب مگر چند تا برند در دنیا از یک سیب، آن هم گاز زده، برای لوگوی برندشان استفاده می کنند؟ شما را نمی دانم ولی من که هزار سال هم چنین ایده عجیبی به سرم نمی زد. با این حساب بد نیست سری به پشت صحنه طراحی این سیب مشهور بزنیم.
خیلی ها فکر می کنند سیب گاز زده اپل نشانه همان سیبی است که چند صد سال قبل روی سر ایزاک نیوتن افتاد و جرقه قانون جاذبه را زد. اگر اینطوری به ماجرا نگاه کنیم، اپل با انتخاب یک سیب قصد داشته خودش را بی نهایت نوآور و انقلابی جلوه دهد. البته یک سناریو دیگر در این میان بیشتر بر روی ماهیت گاز زده سیب اپل تمرکز می کند. بر این اساس سیب گاز زده بر روی محصولات اپل نشانه لذت استفاده از محصولات این برند است که دقیقا مثل یک گاز خوشمزه از سیبی تازه و رسیده است!
نکته جالب ماجرا درباره لوگوی اپل مصاحبه راب جانوف، طراح این لوگو تاریخی، سال ها بعد از طراحی این اثر هنری است. آقای جانوف در مصاحبه اش اصرار دارد که اصلا ماهیت گاز زده سیب را به این خاطر به طرح اولیه اضافه کرده تا مردم آن را با هلو یا گیلاس اشتباه نگیرند. اگر این نکته را پس ذهن مان داشته باشیم، آن وقت سناریو اول درباره لوگو اپل خیلی منطقی تر به نظر خواهد رسید.
این یعنی لوگو اپل ارتباط نزدیکی با ماجرای ایزاک نیوتن دارد. این شیوه طراحی لوگو به خوبی بلندپروازی های اپل از همان روزهای اول تاسیسش را نشان می دهد. پس اگر شما هم دوست دارید مشتریان را شیفته برندتان کنید، بد نیست اپل و ماجرای دوست داشتنی آن را در کانون توجه تان قرار دهید. خب بالاخره بلندپروازی یک برند باید از یک جایی شروع شود و چه جایی بهتر از لوگوی آن.
مک دونالد: کمان هایی خاطره انگیز برای همه نسل ها!
مک دونالد از آن دست برندهایی است که همه مردم، از کودک و نوجوان گرفته تا آدم بزرگ ها، حسابی با آن خاطره دارند. محال است شما به غذایی مثل همبرگر یا سیب زمینی سرخ کرده فکر کنید و فورا اسم مک دونالد به ذهن تان نرسد. هرچه باشد این برند یکی از پرچمدارهای قدیمی صنعت فست فود است. نکته ای که درباره مک دونالد خودنمایی می کند، حضور اسم این برند در پایین لوگوست.
هدف از این کار ترکیب اسم و هویت بصری برند برای ماندگاری بیشتر در ذهن مخاطب هدف است. اینطوری مشتریان وقتی لوگوی این برند را همراه با اسم آن می بینند، به محض اینکه اسم مک دونالد به گوش شان بخورد فورا به یاد لوگوی دوست داشتنی اش خواهند افتاد.
اگر یادتان باشد قبل از این به شما گفتیم رنگ های قرمز و زرد در صنعت غذا حسابی پرطرفدار هستند. مک دونالد مثال واضح و عینی این ماجراست. شما لازم نیست حتما یک کارشناس خبره باشید تا متوجه اهمیت ترکیب قرمز و زرد در لوگوی این غول دنیای فست فود شوید.
گاهی اوقات گرافیست ها و معمارها با همه تفاوتی که کارشان با هم دارد، همکاری نزدیکی با هم دارند. این امر در مورد لوگو مک دونالد و ساختمان رستوران های این برند کاملا مشهود است. کمان های طلایی که در لوگو مک دونالد به کار رفته، ایده اصلی ساختمان بسیاری از شعبه های واقعی مک دونالد را شکل داده است.
این یعنی مشتریان خواه ناخواه لوگوی مک دونالد در ذهن شان حک شده و به این راحتی ها هم پاک نمی شود. خب اگر برندی را سراغ دارید که هوشمندانه تر از این توانایی طراحی لوگو و بیان هویت بصری اش به این خوبی را دارد، ما را هم بی خبر نگذارید!
آمازون: لوگویی برای نسل جدید فروشگاه ها
آمازون از معدود برندهایی است که بیش از یک تریلیون دلار ارزش دارد. شما را نمی دانم، ولی برای من که حتی شمردن صفرهای این عدد هم کار سختی است چه برسد به اینکه واقعا قرار باشد جزئی از این کسب و کار باشم. آمازون زمانی که هیچ کس فکرش را هم نمی کرد کار خرده فروشی هایی مثل تارگت کساد شود، به سراغ ایده فروش آنلاین رفت و در عین ناباوری الان اوضاع طوری شده که همه دوست دارند از روی دست این شاگرد زرنگ کلاس تقلب کنند.
لوگوی آمازون ایده خیلی ساده ای در پس زمینه اش دارد؛ یک خرده فروشی که لوگوی پیچیده ای ندارد و دنبال راه انداخت کار مشتریان است. شاید مهمترین خلاقیت به کار رفته در این لوگو همان کمان طلایی زیر اسم برند باشد. این کمان اول از همه قصد دارد لبخند رضایت را روی صورت مشتریان ایجاد کند. خب وقتی شما یک لبخند جذاب ببینید، ناخودآگاه ترغیب می شوید برای لحظه ای هم که شده لبخند بزنید. البته آمازون هدف مهمتری از این کار نیز داشته است.
این هدف وقتی خودش را نشان می دهد که به شروع کمان طلایی از حرف A و تمام شدنش دقیقا سر حرف Z توجه کنیم. واقعا چرا این کمان به جای حرف Z درست سر آخرین حرف که M است تمام نشده؟ جواب این سوال بی نهایت ساده و صدالبته هیجان انگیز است؛ چون که آمازون دوست داشت نشان دهد در فروشگاهش همه چیز دارد. پس یک کمان زیر لوگوی خودش کشید که از حرف A شروع شده و به آخرین حرف الفبای انگلیسی یعنی Z ختم می شود.
اگر کمی با دقت به ماجرای لوگوی آمازون نگاه کنیم، شباهت های زیادی میان آن و مک دونالد پیدا خواهیم کرد. هر دو این برندها با نهایت دقت سعی کرده اند از یک کمان زیبا برای جلب نظر مشتریان استفاده کنند و اگر بخواهیم منصفانه به ماجرا نگاه کنیم باید گفت هر دو هم واقعا گل کاشته اند!
لگو: داستان لوگو برند محبوب همه مردم
آیا کسی را سراغ دارید که از لوگو برند لگو خوشش نیاید؟ از محصولات دوست داشتنی آن چطور؟ همانطور که می شود حدس زد، کمتر کسی در دنیا پیدا می شود که لگو را دوست نداشته باشد (دست کم ما که هرچه گشتیم، چنین کسی را پیدا نکردیم!). شاید فکر کنید این فقط به خاطر پیوند محصولات لگو با خاطرات کودکی مردم سراسر دنیاست، اما راستش را بخواهید این روزها بیشتر آدم بزرگ ها از لگو استفاده می کنند تا کودکان. پس باید دنبال دلیل دیگری در این میان باشیم.
پیشنهاد ما در روزنامه فرصت امروز برای رمزگشایی از دلیل جذابیت برند لگو توجه به لوگو آن است (امیدوارم ترکیب لگو و لوگو کنار هم خیلی گیج تان نکرده باشد!). این برند هم مثل مک دونالد و خیلی از برندهای صنعت فست فود از ترکیب رنگ قرمز و زرد استفاد کرده و با کمی مشکی و سفید کارش را به خوبی جمع کرده است. البته لگو اصلا قصد نداشته اشتهای کودکان یا مشتریانش را تقویت کند، بلکه در عوض از این رنگ های جذاب برای تقویت روحیه کنجکاوی و خلاقیت آدم ها استفاده می کند. ماجرا جالب شد، نه؟
محصولات لگو همگی برای کمک به کودکان و بعدها آدم بزرگ ها در مسیر خلاقیت ساخته شده است. اگر با این عینک به لوگو این برند نوستالژیک نگاه کنیم، آن وقت شاهکار گرافیکی اش از پشت ابر بیرون می آید. لوگو برند لگو در واقع خودش یک تکه از لگوهای دوست داشتنی محصولات این برند است.
به زبان ساده، تیم برندسازی لگو سعی کرده نشان دهد حتی لوگو آنها نیز پلی به سوی خلاقیت بیشتر و رویاپردازی نامحدود مشتریانش است. خب وقتی یک برند تا این اندازه سر طراحی لوگوی خود وسواس و دقت به خرج می دهد، مگر می شود انتظاری به جز موفقیت چشمگیرش در بازار را داشت؟
شنل: برندی لوکس با لوگویی ساده!
شنل جزو آن دسته از برندهایی است که هر کسی توانایی خرید از آن را ندارد. دقیقا به همین خاطر مشتری شنل بودن خودش یک کلاس عجیب و غریب است که می شود حسابی با آن پز داد. البته وقتی که کوکو شنل در سال ۱۹۱۰ این برند مد و پوشاک را تاسیس کرد، اصلا دنبال پز دادن نبود و فقط به فکر تحقق ایده هایش در عرصه مد بود.
از آن زمان تا به حال خیلی چیزها در دنیا تغییر کرده، اما کوکو شنل هنوز هم تنها طراح مد و پوشاکی است که در فهرست طلایی مجله تایم درباره مهمترین انسان های دنیا در قرن ۲۰ قرار گرفته است. فکر می کنم این نکته به تنهایی اهمیت شنل در عرصه کسب و کار را نشان دهد، مگر نه؟
لوگو برند شنل خیلی اضافه کاری ندارد. این لوگو دو شکل تقریبا شبیه دایره را نشان می دهد که از قضا تو در تو هم هستند. در پایین این لوگو سیاه رنگ نیز اسم برند شنل به چشم می خورد. این سادگی در طراحی با خطوط هندسی خیلی خوب هویت یک برند حوزه پوشاک را نشان می دهد.
هدف اصلی طراح این لوگو هم دقیقا همین بوده است. اینکه یک برند لوکس با هدفی ساده و خودمانی یعنی کمک به شیک پوشی مشتریانش را نشان دهد. شنل به خوبی نشان داده شما لازم نیست لوگو بی نهایت لوکسی داشته باشید تا جزو برندهای محبوب مشتریان باشید یا حتی خودتان یک برند لوکس و باکلاس محسوب شوید. در عوض سادگی در طراحی و استفاده از مینیمالیسم برای حذف جزییات غیرضروری به خوبی شما را بدل به یکی از بزرگترین برندهای دنیا خواهد کرد.
پس اگر شما هم دوست دارید یک برند همه فن حریف داشته باشید، می توانید خیلی راحت از شنل الگوبرداری کرده و الکی کار خودتان را در طراحی لوگو سخت و پیچیده نکنید. اینطوری هم خودتان راضی تر خواهید بود، هم مشتریان تان خوشحال خواهند بود.
تارگت: لوگویی دقیق و بی حاشیه
وقتی صحبت از هدفمندی و جذابیت در طراحی لوگو باشد، امکان ندارد تارگت خودنمایی نکند. همانطور که از اسم این خرده فروشی می شود حدس زد، مسئولان آن به دنبال ساده سازی فرآیند خرید برای مشتریان بوده اند، به طوری که شما فقط زحمت مراجعه به شعبه های این فروشگاه را کشیده و بقیه کارها را به دست کارکنان تارگت بسپارید.
در این فروشگاه ها به معنای واقعی کلمه هر چیزی که شما بخواهید وجود دارد. این یعنی می توانید با خیال راحت در شعبه های تارگت مشغول گشت و گذار شده و از یک خرید درجه یک با قیمتی منطقی لذت ببرید.
فکر می کنم الان خیلی خوب با هویت و هدف تارگت از حضور در بازار آشنا شده باشید. حالا نوبتی هم باشد باید سری به ارتباط میان لوگوی این برند با هدفش داشته باشیم. از آنجایی که تارگت دنبال ساده سازی فرآیند خرید برای مشتریان است و تمام سعی اش را در طول دهه های اخیر کرده تا نشان دهد دقیقا به هدف می زند، استفاده از یک لوگو با تم سیبل تیراندازی با کمان در این میان دقیق همان چیزی است که تارگت را از رقبا متمایز می کند. ماجرا به بخش هیجان انگیزش رسید، مگر نه؟
تارگت برای طراحی لوگو خیلی به خودش زحمت نداده و از همان اول هدفی مشخص برای کارش داشته است؛ اینکه مشتریان با دیدن لوگوی آن فکر کنند دقیقا به هدف زده اند و راه را اشتباه نیامده اند. شما را نمی دانم، ولی به نظر من که تارگت آنقدر کارش را خوب انجام داده که حتی نیاز به طراحی دوباره یا ویرایش لوگوی فعلی اش هم ندارد؛ چه برسد به اینکه بخواهد یک طراحی تازه انجام دهد.
مایکروسافت: یک لوگو برای محصولات مختلف!
لوگو مایکروسافت برای نزدیک به ۲۵ سال بدون تغییر بود و خیلی ها هنوز هم آن را به یاد دارند. بعد از اینکه مایکروسافت با ویندوز محبوب XP حسابی جای خودش را میان مردم باز کرد، تجربه محصولات دیگرش چنگی به دل نزد. شاید در این میان ایکس باکس تنها برگ برنده مایکروسافت محصول شود.
همه این دردسرها در سال ۲۰۱۲ با تصمیم این برند برای تجدیدنظر درباره استراتژی های مختلفش به پایان رسید. همانطور که یک سوپراستار سینما برای اینکه طرفدارانش را هیجان زده کند هر از گاهی تیپ های تازه می زند، مایکروسافت هم برای اینکه نشان دهد در کارش کامل جدی است دست به طراحی دوباره لوگوی نوستالژیکش زد.
لوگوی جدید مایکروسافت یک مربع بزرگ با چهار مربع کوچک در داخل خودش است. در این میان اسم مایکروسافت نیز در سمت راست لوگو با فونت بسیار بزرگ وجود دارد. شاید پیش خودتان فکر کنید ایده مربع برای لوگو برندی به بزرگی مایکروسافت بیشتر از سر بی حوصلگی است تا یک طرح جدی. در این صورت باید بگوییم کاملا دراشتباهید، چراکه لوگو مربعی مایکروسافت با چهار مربع کوچک تر در کنار هم نشان دهنده محصولات مختلف این غول دنیای فناوری است.
محصولاتی نظیر ویندوز، آفیس و ایکس باکس به خوبی در قالب لوگوی جدید نهادینه شده اند. با این حساب وقتی چشم هر مشتری به این لوگو بخورد، بی درنگ به یاد تنوع محصولات و خدمات مایکروسافت می افتند. خب مگر هدف از طراحی یک لوگو چیزی بیشتر از این است که مشتریان با یک نگاه صفر تا صد محصولات برند را به یاد بیاورند؟
مایکروسافت از آن دست برندهایی است که همینطوری هم کلی در بین مردم محبوبیت دارد. قبول دارم محصولاتی نظیر ویندوز اکسپلورر حسابی روی مُخ آدم رژه می رود، اما در عوض تجربه کار با سری های کلاسیک ویندوز برای هر فردی یک نوستالژی تمام عیار محسوب می شود. لوگوی جدید این برند هم به خوبی این حس را منتقل کرده و به کاربران اجازه می دهد در کنار خاطره بازی های مختلف با فناوری و امکانات تازه محصولات مایکروسافت نیز سرگرم شوند.
پپسی: نوشیدنی که همیشه لبخند روی لب های تان می آورد
پپسی بدون شک یکی از شناخته شده ترین لوگوهای دنیا را دارد. البته این لوگو در طول زمان تغییرات کوچکی داشته اما فرم اصلی اش را همیشه حفظ کرده و دقیقا به همین خاطر هم کلی در بین مشتریانش محبوب است.
صرف نظر از رقابت نزدیک میان پپسی و کوکاکولا، پپسی همیشه طرفدارهای خاص خودش را داشته است. این امر برای یک برند تولیدکننده نوشابه های گازدار کمی عجیب به نظر می رسد. خب هرچه باشد مگر یک نوشیدنی گازدار ساده چقدر می تواند مهم باشد؟ جواب مسئولان پپسی به چنین سوالی بی نهایت ساده و کوتاه است؛ به اندازه یک لبخند از ته دل!
اگر با دقت به لوگو پپسی نگاه کنید، این لوگو یک لبخند جذاب را بازنمایی می کند. منظور ما دقیقا همان خط سفید بین بخش قرمز و آبی است که انحنای جالبی هم دارد. هدف از این خط سفید نشان دادن اهمیت و هدف اصلی نوشابه های پپسی است. یعنی اینکه تمام هدف پپسی نشاندن یک لبخند ساده روی لب های مشتریانش است. برای اینکه متوجه اهمیت این نکته شوید، کافی است یک روز گرم تابستانی را تصور کنید که با نوشیدنی پپسی تمام خستگی تان در می رود. آن وقت خیلی خوب منطق لوگوی این برند را درک خواهید کرد؛ به همین سادگی.
بیشتر بخوانید: ۵ نکته اساسی در طراحی لوگو
سخن پایانی
دنیای لوگوها تنوع بی نهایت زیادی دارد. هر برند بزرگی که در گوشه از دنیا دل مشتریان را آب می کند، بی برو برگشت یک لوگوی درجه یک هم دارد. قبول دارم ما در این مقاله فرصت نکردیم آنطور که باید و شاید لوگوی مختلف را زیر ذره بین ببریم. دقیقا به همین خاطر به شما قول می دهیم یک بخش دوم از همین مقاله را خیلی زود برای تان آماده کنیم تا با لوگوهای برتر بیشتری آشنا شوید.
یادتان باشد هرچه لوگوهای درجه یک بیشتری را مرور کنید، مهارت تان برای طراحی یک لوگوی درجه یک بیشتر می شود. پس فعلا همین چند تا لوگوی خاطره انگیز را داشته باشید تا خیلی زود با بخش دوم این مقاله مهمان تان باشیم.
من و همکارانم در روزنامه فرصت امروز امیدواریم این مقاله کمکی هرچند کوچک به شما برای آشنایی با دنیای لوگوها کرده باشد. اگر سوالی در رابطه با لوگو یا طراحی آن داشتید، ما همیشه منتظرتان هستیم. پس تعارف را کنار گذاشته و سوال تان را همین جا با ما در میان بگذارید.
