آدم وقتی تازه وارد یک حوزه کاری می شود، همیشه درباره همکاری با بزرگ ترین شرکت های آن حوزه کلی رویاپردازی می کند. مثلا بازیکنان فوتبال را در نظر بگیرید؛ حتی بزرگ ترین ستاره های این ورزش هم وقتی درباره نوجوانی شان حرف می زنند، دائما به رویای شان برای بازی در تیم های بزرگ اشاره دارند. این مسئله ای کاملا رایج در میان کارآفرینان است. خب این امر می تواند برای شما کاربردی دوگانه داشته باشد.
وقتی شما دائما درگیر رویاپردازی درباره همکاری با برندهای بزرگ هستید، اصلا بعید نیست از کار فعلی تان هم جا بمانید. این امر می تواند شرایط شما را بی نهایت دشوار ساخته و توانایی تان برای عملکرد خوب در محیط کاری را کاهش دهد.
مسئله ای که ما اینجا قصد داریم درباره اش با شما حرف بزنیم، نه صرف خیال پردازی درباره کار ایده آل، بلکه مرحله بعد آن است. اصلا بر فرض که شما موفق به استخدام در شرکتی مثل گوگل یا اپل شدید، آیا در رویاهای تان برای مرحله بعد هم فکری کرده اید؟
سوال بالا شاید خیلی ساده یا حتی پیش پا افتاده به نظر برسد، اما برای بسیاری از کارآفرینان درست سر بزنگاه بدل به چالشی بزرگ می شود. بی شک همکاری با برندهای بزرگ و بین المللی فرصت کاری بی نهایت خوبی است. با این حال اگر شما نتوانید از سطح رویاهای شیرین و اغلب غیرواقعی در این رابطه خارج شوید، خیلی زود دوباره سر خانه اول و کسب و کار محلی تان خواهید بود.
ما در این مقاله قصد داریم برخی از نکات مهم از نقطه نظر همکاری با برندهای بین المللی را زیر ذره بین ببریم. اینطوری شما درک بهتری از ارتباط با این برندها و چشم انداز همکاری تان خواهید داشت. اگر شما هم دوست دارید کمی حرفه ای تر در بازارهای جهانی با فرصت های همکاری رو به رو شوید، این مقاله دقیقا همان چیزی است که کم دارید. ما در ادامه به شما یاد می دهیم چطور با لنز واقع گرایی با این مسئله رو به رو شوید. پس با ما همراه باشید تا واقعیت های این حوزه را از افسانه های بی سر و ته تفکیک کنیم.
برخی از کارآفرینان فکر می کنند برای همکاری با برندهای بزرگ باید کاملا بی عیب و نقص عمل کنند. خب اجازه دهید کمی به تجربه برندهای بزرگ در بازار نگاه کنیم. زمانی نه چندان دور گوگل هیچ اسم و رسمی در دنیای آنلاین برای خودش نداشت. رقیب بزرگی مثل یاهو مایکروسافت حتی اجازه نفس کشیدن هم به دیگران نمی دادند. با این حال گوگل با ایده های تازه و به لطف نیروی کار حرفه ای اش معادله را برعکس کرد.
بی شک گوگل نیز در طول زمان اشتباهاتی در بازار داشته است. مثلا توسعه الگوریتمش در موتور جست وجو گاهی اوقات حرص بازاریاب ها درمی آورد. با این حال گوگل هیچ وقت ادعا نکرد کاملا بی عیب و نقص در بازار عمل می کند. در عوض آنها سراغ درس گرفتن از اشتباهات شان رفته و به مرور وضعیت را به سود خودشان تغییر دادند.
اگر فکر می کنید همکاری با برندهای بزرگ یعنی هیچ وقت تن به اشتباه ندهید، این مسئله خیلی زود داستان تان در دنیای کسب و کار جهانی را به پایان خواهد رساند. نکته کلیدی در این میان مهارت شما در مدیریت بحران و اشتباهات است. این نکته ای است که برای مدیران برندهای بزرگ و جهانی اهمیت روزافزونی دارد. پس اگر فکر می کنید باید همیشه بدون خطا عمل کنید، احتمالا نظر برندهای بزرگ هیچ وقت به شما جلب نخواهد شد.
کارآفرینانی که از محیط محلی وارد همکاری با برندهای بزرگ می شوند، معمولا خیال می کنند همه جا آسمان یک رنگ است. یعنی معادلات میان مدیران و نیروی کار یا حتی برند و مشتریان همیشه بر یک مدار جریان دارد. به همین خاطر هیچ وقت نمی توانند تفاوت های فرهنگی در محل کار و حتی بازار را درک کنند.
واقعیت این است که بازارهای جهانی محل تلاقی فرهنگ های متفاوت هستند. این امر در میان مشتریان هم مشاهده می شود. مثلا امروزه در شهر پاریس دیگر خبری از فرانسوی های اصیل نیست. در عوض مردمی از فرهنگ ها و قاره های مختلف در این شهر گردهم آمده اند. حالا اگر در این میان یک کارآفرین قصد همکاری با یک روزنامه ای مثل لکیپ را داشته باشد، نمی تواند نسبت به این تفاوت های فرهنگی بی تفاوت باشد.
شما باید یاد بگیرید هر بازاری شرایط خاص خودش را داشته و در شبکه ای از ارتباطات با دیگر فرهنگ ها جلوه پیدا می کند. ماموریت شما در این میان تلاش برای درک وضعیت چند فرهنگی بازار مورد نظر و فرهنگ سازمانی شرکت دلخواه تان است.
قبول دارم آشنایی با فرهنگ های مختلف کار ساده ای نیست. با این حال اگر رویای همکاری بلندمدت با برندهای بزرگ را دارید، چاره ای به غیر از تحمل این سختی ها ندارید.
معمولا برندهای بزرگ قبل از اینکه تن به همکاری همه جانبه با یک نیروی کار تازه دهند، مدت کوتاهی در قالب کارآموزی با او کار می کنند. این امر به نیروی کار برای آشنایی با شرایط سازمانی کمک شایانی می کند. با این حال می توانید برای دور زدن این مدت همکاری آزمایشی خودتان دست به کار شده و خودتان مطالعه ای نسبتا عمیق از بازار داشته باشید. ماجرا جالب شد، نه؟
آیا تا حالا فکر کرده اید کارمندان شرکتی مثل آمازون یا مدیران ارشد شرکت سامسونگ چطور استراتژی های کلی برند را با هم هماهنگ می کنند؟
بیشتر بخوانید: ارتقا کلیدواژه ها در جهان بازاریابی
یک فرض خیال انگیز در این میان توانایی این افراد برای خواندن ذهن هم و فعالیت کاملا هماهنگ با هم است. بی شک این نکته جذابیت زیادی دارد، اما راستش را بخواهید، بهره زیادی از واقعیت نبرده است؛ چراکه مدیران ارشد یا کارآفرینان باسابقه که از مریخ نیامده اند!
شما در هر موقعیت سازمانی و روابط اجتماعی نیاز به استفاده از تکنیک های ارتباطی دارید. این یعنی بتوانید خیلی روشن و بدون ابهام منظورتان را به دیگران منتقل کرده و نشان دهید منشور دیگران را هم واقعا درک کرده اید.
اگر فکر می کنید فعالیت در برندهای بزرگ و همکاری در سطح جهانی شما را از این نیاز اساسی خلاص می کند، باید کمی ناامید کنیم؛ چراکه در دنیای امروز معادلات کاملا معکوس جریان دارد. وقتی شما در سطح جهانی با افرادی از فرهنگ های مختلف همکاری دارید، همیشه احتمال سوءتفاهم وجود خواهد داشت. پس باید منظورتان را کاملا روشن و به کمک تکنیک های روابط عمومی و ارتباطی جلو ببرید.
مهمترین مزیت برندهای بزرگ
ما در روزنامه فرصت امروز مهمترین مزیت برندهای بزرگ را توانایی نیروی انسانی آنها در ارتباط مناسب و کارآمد با هم می دانیم. با این حساب بد نیست گاهی اوقات تلنگری به خودتان در رابطه با توانایی تان در این حوزه بزنید. این امر می تواند کمک شایانی در چشم انداز همکاری تان با دیگر برندها داشته باشد. البته نباید خیلی در این میان زیاده روی کنید. خب صمیمی شدن زیادی با همکاران هم نتیجه چندان خوبی نخواهد داشت. پس سعی کنید کارتان را به شیوه ای حرفه ای و به دور از حاشیه مدیریت نمایید. این امر چشم انداز بسیار بهتری در اختیار شما قرار خواهد داد. به علاوه، فردی ناشناخته با رفتارهای عجیب برای همکاران تان نخواهید بود .
برخی از کارآفرینان خیال می کنند همین که وارد یک حوزه تازه در دنیای کسب و کار شدند، دیگر مو لای درز کارشان نخواهد رفت. خب این ذهنیتی است که خیلی از کارآفرینان در طول دو دهه اخیر تقویت کرده اند. بدین معنا که پس از ورود به یک حوزه کاری انتظارات بسیار زیادی را مطرح کرده و سعی در تحول قوانین سازمان داشته اند. این امری است که شاید رویایی به نظر برسد، اما راستش را بخواهید، بهره زیادی از واقعیت ندارد. نکته مهم در این میان تلاش برای احترام به قوانین یک سازمان در هر شرایطی است. این امری است که به شما کمک خواهد کرد تا بهتر در فضای کار بین المللی درخشش داشته باشید.
یادتان نرود، ما در دنیای امروز نیاز مبرمی به استفاده از نکات تازه برای سازگاری با شرایط بازارهای جهانی داریم. اگر شما انتظارات مشخصی از برخی کارآفرینان دارید، اصلا دلیل نمی شود آن را در سطح همکاری با دیگر برندها وارد کرده و شرایط را به گونه ای متفاوت تغییر دهید.
بی شک فرهنگ یک سازمان در طول زمان شکل گرفته و به این سادگی ها تغییر نمی کند. به همین خاطر اگر خیال کرده اید در طول سال های کوتاه فرصت تغییر شرایط را خواهید داشت، سخت در اشتباه هستید. بد نیست گاهی اوقات به فکر احترام به فرهنگ سازمان های گوناگون باشید.
بحث احترام به فرهنگ سازمانی وقتی پای همکاری های بزرگ در میان باشد، اهمیت بی نهایت زیادی پیدا می کند. خب هیچ برند بین المللی حاضر نیست با کسی همکاری داشته باشد که فکر می کند امکان تغییر فرهنگ سازمانی آن برند در کوتاه مدت وجود دارد. از این مهمتر، اصلا چرا کسی باید به دنبال تغییر فرهنگ سازمانی یک برند بزرگ باشد؟ اینها سوالاتی است که شما قبل ریسک های بزرگ در زمینه تغییر الگوی فعالیت برندها یا فرهنگ شان باید مد نظر قرار دهید.
متاسفانه بسیاری از کارآفرینان نسبت به چشم انداز فعالیت شان در بازار نگاه دقیقی ندارند. این امر موجب می شود دائما در تلاش برای اثرگذاری بر روی مشتریان با کمبود رو به رو شوند. خب شما باید به دنبال همکاری با برندهای بزرگ و جهانی باشید، نه اینکه تنش ها را با استفاده از ابزارهای گوناگون تشدید کنید.
کارآفرینان وقتی وارد بازارهای جهانی می شوند، انگار برای موفقیت عجله دارند. خب شما که وارد مسابقه دو و میدانی نشده اید. در عوض باید کمی حوصله به خرج داده و تلاش تان در طولانی مدت را برای موفقیت تنظیم کنید. این روزها ثبات یکی از آن عواملی است که به شما برای موفقیت در بازار کمک شایانی خواهد کرد.
متاسفانه خیلی از کارآفرینان وقتی در بازارهای جهانی مشغول فعالیت می شوند، دیگر یادشان می رود چطور با کلی زحمت و تلاش به اینجا رسیده اند. معمولا ورود به مرحله همکاری با برندهای بزرگ به این سادگی روی نمی دهد. بنابراین نباید انتظار داشته باشید پس از رسیدن به این دستاورد همه چیز روی دور تند جریان داشته باشد. این اشتباهی است که خیلی از کارآفرینان به ساده ترین شکل ممکن مرتکب می شوند. اگر شما هم فکر می کنید با این دست فرمان شانسی برای موفقیت دارید، باید حسابی ناامیدتان کنیم.
یک ایده واقع گرایانه در این میان تلاش برای استفاده از ظرفیت کارآفرینی در مسیر اثرگذاری بهینه بر روی مخاطب است؛ آن هم در طول زمان. خب شما نمی توانید با عجله کارها را پیش برده و انتظار داشته باشید همه به شما اعتماد کامل کنند.
اگر نظر ما را بخواهید، عجله تاثیر اولیه بدی بر روی طرف های مقابل خواهد داشت. این امر می تواند شما را حسابی در نگاه مدیران برندهای بین المللی به عنوان فردی آماتور نشان دهد. پس اگر برای اعتبار کاری تان در بازار ارزش قائل هستید، بد نیست کمی از عجله تان کم کنید. این امر شاید در ابتدا کمی سخت به نظر برسد، اما همین که مدت کوتاهی از فعالیت تان در بازار بگذرد، به خوبی آن را درک خواهید کرد.
آن وقت دیگر لازم نیست شرایط را به خودتان سخت گرفته یا همیشه نگران باشید. یادتان نرود، این شما هستید که در بازارهای جهانی نوعی تازه وارد محسوب می شوید. پس سعی نکنید معادله را برعکس کرده یا برخلاف قواعد کلی در این حوزه عمل کنید. این نکته می تواند شرایط تان را حسابی دشوار ساخته و ماجراجویی تان در بازار را نیز بی نهایت کوتاه سازد.
همکاری با برندهای بین المللی آرزوی هر کارآفرینی محسوب می شود. این امر نه تنها سابقه بسیار خوبی برای افراد خواهد بود، بلکه مقدمه ای برای راه اندازی برند شخصی نیز به حساب می آید. شاید به همین خاطر خیلی از کارآفرینان دنیا هر شرطی در رابطه با همکاری با برندهای بزرگ را قبول می کنند. البته در این میان رویاهای خامی نیز وجود دارد که ماجراجویی افراد را حسابی تهدید می کند. ما در این مقاله سعی کردیم برخی از افسانه های این حوزه را زیر ذره بین ببریم.
حالا شما تهدیدات اصلی در زمینه همکاری با برندهای بزرگ را به خوبی می دانید. از اینجا به بعد همه چیز به سعی و تلاش خودتان برای پرهیز از آنها بستگی خواهد داشت. پس بد نیست همین حالا دست به کار شده و اوضاع را به سود خودتان تغییر دهید. هرجا هم نیاز به کمک داشتید، می توانید روی ما حساب کنید.
