ما در این مقاله الگوهای مدیریت کسب و کار را به خوب و بد تقسیم کرده ایم. این امر به شما برای تاثیرگذاری هرچه بهتر بر روی کسب و کارتان کمک خواهد کرد. همچنین به شما اجازه می دهد تا تبدیل به مدیری بهتر در عرصه کسب و کار شوید.
مدیریت کسب و کار به شیوه های مختلفی صورت می گیرد. برخی از کارشناس ها مدیریت کسب و کار را مثل مربیگری یک تیم ورزشی می دانند. مربی های ورزشی به طور معمول بسیار خشن و با انتظارات بالا با بازیکنان مواجه می شوند. همین امر انتظار مشاهده چنین برخوردهایی از سوی مدیران در کسب و کار را به همراه داشته است. نکته مهم اینکه چنین رویکردهایی در دنیای کسب و کار بسیار نادر است. شیوه های مدیریت کسب و کار در طول دهه های متمادی تکامل بسیار زیادی پیدا کرده است. بنابراین صحبت کردن از یک الگوی منحصر به فرد برای مدیریت کسب و کار دیگر معنایی ندارد.
اغلب کارمندان تازه کار وقتی در یک شرکت مشغول به کار می شوند، از رفتار مدیران به شدت تعجب می کنند. این امر مشکلات بسیار زیادی برای آنها به همراه خواهد داشت. شما به عنوان یک کارآفرین جوان باید انتظار برخوردهای مختلف از سوی مدیران کسب و کارها را داشته باشید، در غیر این صورت شاید هیچ کس آنطور که شما انتظار دارید، رفتار نکند.
هدف اصلی این مقاله بررسی برخی از مهمترین الگوها برای مدیریت کسب و کار است. ما در این مقاله الگوهای مدیریت کسب و کار را به خوب و بد تقسیم کرده ایم. این امر به شما برای تاثیرگذاری هرچه بهتر بر روی کسب و کارتان کمک خواهد کرد. همچنین به شما اجازه می دهد تا تبدیل به مدیری بهتر در عرصه کسب و کار شوید.
اگر شما هم نسبت به بهترین الگوهای مدیریت کسب و کار ممکن برای مدیریت کسب و کار کنجکاو هستید، مقاله کنونی نکات طلایی برای شما به همراه دارد. در ادامه بهترین و بدترین الگوهای مدیریت کسب و کار را با هم مرور خواهیم کرد.
بهترین الگوهای مدیریت کسب و کار
الگوی مدیریت چشم انداز
مدیرانی که از الگوی چشم انداز برای کسب و کارشان استفاده می کنند، به طور معمول برنامه یا اهداف خودشان را به هر قیمتی در کسب و کارشان پیاده می کنند. این امر شاید در نگاه نخست بسیار عجیب و حتی غیرممکن باشد، اما گفت وگوی مداوم با کارمندان و تلاش برای ایجاد هماهنگی میان برنامه های شرکت و نظرات آنها نکته مهمی در این راستا محسوب می شود.
یکی از نکات مهم در استفاده از روش مدیریت چشم انداز مربوط به تلاش برای اصلاح برنامه ها از سوی مدیران در تعامل با کارمندان است. این امر به خوبی امکان تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف را به همراه خواهد داشت. اگر شما از چنین شیوه ای در زمینه بازاریابی و فروش هم استفاده کنید، مشتریان عاشق برندتان خواهند شد.
وقتی مدیران یک کسب و کار با کارمندان شان درباره اهداف مهم برند مشورت می کنند، هر کدام از آنها احساس ارزشمندبودن خواهند داشت. چنین امری انگیزه مضاعفی برای آنها به منظور کار بیشتر و تلاش گسترده برای تاثیرگذاری بر روی روند فعالیت برند خواهد بود.
اگر شما علاقه مند به مشورت مداوم با کارمندان تان هستید، باید در روش مدیریت چشم انداز به تعیین اهداف اصلی از سوی خودتان دقت کنید. شما در حقیقت محورهای اصلی کسب و کارتان را تعیین کرده و سپس در تعامل با کارمندان در آنها تغییراتی اعمال خواهید کرد. با این حساب هرگز خبری از تغییر کلی اهداف در این شیوه نخواهد بود.
مهمترین ویژگی مدیرانی که از الگوی چشم انداز استفاده می کنند، تلاش برای دریافت بازخوردهای متعدد در طول زمان است. این امر فقط محدود به کارمندان برند نیست، بلکه مشتریان و حتی کارشناس های حرفه ای را نیز شامل می شود. با این حساب مدیران در این الگو همیشه به دنبال منابع اطلاعاتی برای ارزیابی شیوه فعالیت برندشان و اهداف تعیین شده هستند. اگر در این میان انگیزه کافی برای اصلاح کار براساس بازخوردهای دریافتی هم وجود داشته باشد، الگوی مدیریت چشم انداز به بهترین شکل ممکن اجرا خواهد شد.
بهترین مثال برای کارآفرینی که از الگوی مدیریت چشم انداز استفاده می کند، ایلان ماسک است. وی یکی از کارآفرینان بزرگ در طول تاریخ محسوب می شود و اعتبار بسیار بالایی هم دارد. شیوه مدیریت کسب و کار از سوی وی بسیار روشن و واضح است. وی اول از همه اهداف کلی برندش را طراحی می کند و سپس در تلاش برای همکاری با اعضای شرکت به منظور بهینه سازی اهداف موردنظر و تعیین راهکارهای بی عیب و نقص برای دستیابی به آنها خواهد بود.
چنین امری به وی امکان نوآوری های بسیار بزرگ و البته کاربردی را می دهد. با این حساب اگر شما هم علاقه مند به الگوبرداری از ایلان ماسک هستید، باید الگوی مدیریت چشم انداز را مدنظر قرار دهید. این امر به شما برای داشتن کسب و کاری بهتر کمک خواهد کرد.
الگوی مدیریت دموکراتیک کسب و کار
وقتی از الگوی مدیریت دموکراتیک کسب و کار صحبت می کنیم، اغلب مردم ایده های مشخصی در ذهن شان دارند. این نوع از الگوهای مدیریت کسب و کار شامل همکاری و تعامل مستقیم میان مدیران و کارمندان برای تعیین صفر تا صد اهداف کسب و کار است. نکته جالب اینکه تمام جزییات مربوط به فعالیت برند نیز براساس این الگو طراحی می شود. بنابراین شما باید مهارت بسیار زیادی برای تاثیرگذاری بر روی کارمندان تان به منظور تعامل با شما در این الگو را داشته باشید.
بسیاری از مدیران محبوب در میان کارمندان در عمل از چنین الگویی استفاده می کنند. این امر موجب افزایش چشمگیر انگیزه کارمندان برای تعامل با برند می شود. همچنین در بلندمدت شما بدل به شریک کارمندان تان خواهید شد. این امر به معنای تلاش بسیار بیشتر از سوی کارمندان برای پیشبرد اهداف برند است. با این حساب اگر شما به دنبال کار و پشتکار بیشتر کارمندان تان هستید، باید همیشه از چنین الگویی استفاده نمایید.
وقتی کارمندان به طور عمده درگیر تعامل با مدیران در فرآیند تصمیم گیری برای برند هستند، باید زمان مناسبی برای این کار داشته باشند. اگر تیم کاری شما به طور مداوم درگیر مسئولیت ها و کارهای بیش از اندازه اش باشد، به ندرت انگیزه ای برای استقبال از الگوی دموکراتیک خواهد داشت. بنابراین شما در عمل باید شلوغی ساعت های کار کارمندان تان را به طور قابل ملاحظه ای کاهش دهید، در غیر این صورت شاید هرگز فرصی برای تاثیرگذاری بر روی کارمندان تان پیدا نکنید.
اگر کسب و کار شما برای استفاده از نظرات و تعامل مستقیم کارمندان در امور شرکت برنامه ای نداشته باشد، به احتمال زیاد دچار دردسرهای زیادی خواهید شد. بنابراین باید تصمیم گیری در این مدل را تا عالی ترین سطوح تعیین استراتژی و تصمیمات مهم شرکت ارتقا دهید، در غیر این صورت شاید کارمندان تان انگیزه ای برای تعامل با شما پیدا نکنند. این امر یکی از مشکلات قدیمی برندها در زمینه تعامل با کارمندان شان محسوب می شود. بنابراین شما باید همیشه استراتژی و ایده عالی برای جلب تعامل کارمندان تان داشته باشید.
الگوی مدیریت دگرگون کننده کسب و کار
مدیران دگرگون کننده همیشه نوآور و خلاق هستند. این امر شامل به هم ریختن نظم بازار با ارائه محصولات انقلابی است. اگر شما ایده بسیار عالی برای آینده کسب و کارتان دارید باید از الگوی دگرگون کننده استفاده کنید. چنین مدیرانی همیشه ایده های تازه را تنها راهکار برای باقی ماندن در صدر فهرست برندهای بزرگ و موفق دنیا می دانند. درست به همین خاطر محصولات شان همیشه نوآورانه طراحی می شود.
کارمندانی که با مدیران دگرگون کننده و نوآور همکاری دارند، همیشه احساس خوشایندی نسبت به فعالیت شان خواهند داشت. این امر نکته بسیار مهمی برای برندها محسوب می شود. بنابراین کسب و کار شما باید به بهترین شکل ممکن در تلاش برای غافلگیری کارمندان درباره شیوه های فعالیت در کسب و کارتان باشد. این امر امکان تاثیرگذاری بسیار عالی بر روی مشتریان را به همراه خواهد داشت.
همکاری با کارمندان در الگوی دگرگون کننده براساس ایده های تازه صورت می گیرد. به این ترتیب کارمندان در صورت داشتن یک ایده تازه و خلاقانه امکان اظهارنظر به طور آزادانه را خواهند داشت. در نهایت نیز براساس صلاحدید تیم مدیریتی از میان ایده های انبوه کارمندان برخی از آنها مورد استفاده قرار می گیرد.
اگر شما چشم انداز بسیار بلندی برای کسب و کارتان دارید، استفاده از الگوی دگرگون کننده ایده بسیار جذابی خواهد بود. شما در این ایده فرصت کافی برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف تان را پیدا می کنید. همچنین همکاری با کارمندان نیز از نظر اعتبار شما را وارد سطحی تازه از عرصه کسب و کار خواهد کرد.
بهترین مثال در زمینه مدیران دگرگون کننده مربوط به ایده اصلی کسب و کار هاب اسپات است. برایان هالیگان و دارمش شاه در سال ۲۰۰۶ با ارزیابی سختی های پیش روی کارآفرینان برای مدیریت بازاریابی و به طور کلی کسب و کارشان با فناوری های نوین اقدام به راه اندازی پلتفرم هاب اسپات کردند.
این ابزار از آن زمان تا به حال به میلیون ها کارآفرین سرویس ارائه کرده است. نوآوری اصلی در این میان مربوط به نحوه سازماندهی اطلاعات و مدیریت کسب و کار در ابزار موردنظر است. همچنین باید توجه داشته که تمام اعضای شرکت هاب اسپات برای طراحی ایده های تازه و حتی پذیرش مسئولیت توسعه آن آزادی عمل کافی دارند. همین امر هاب اسپات را برای مدت طولانی در صدر فهرست ابزارهای مورد علاقه کارآفرینان قرار داده است.
الگوی مدیریت مربی گونه کسب و کار
انتظار شما از یک مربی ورزشی چیست؟ احتمالا روحیه بخشی به بازیکنان و آموزش مهارت های لازم برای موفقیت در میدان مسابقه بخشی از وظایف هر مربی محسوب می شود. همچنین سختگیری های مختلف نیز در این میان امر بسیار مهمی خواهد بود. یک مربی حرفه ای همیشه از پیشرفت شاگردانش استقبال می کند و حتی به آنها برای تبدیل شدن به ورزشکارانی بهتر کمک هم خواهد کرد. بنابراین شما به عنوان یک مدیر که در تلاش برای استفاده از الگوی مربی گونه در عرصه کسب و کار است باید راهها را برای پیشرفت و توسعه کارمندان تان کاملا باز بگذارید.
مزیت اصلی در مدیریت مربی گونه کسب و کار مربوط به امکان پیدا کردن مدیران میانی و ارشد برند از میان کارمندان بااستعداد است. نکته اساسی در این میان تلاش برای به کارگیری کارمندان برند در بهترین جای ممکن است. اگر کارمندان شما مهارت یا علاقه بالایی به یک حوزه دارند، باید آنها را به طور انحصاری در همان حوزه مشغول به کار کنید، در غیر این صورت آنها هرگز بدل به کارمندانی حرفه ای و مورد انتظار شما به عنوان مربی دلسوز نخواهند شد.
کسب و کارهایی که فرصت های پیشرفت و توسعه مهارت گسترده برای کارمندان شان فراهم می کنند بیشتر از همه در فرآیند تاثیرگذاری بر روی مشتریان شان تاثیرگذار خواهند بود. این امر باید از سوی شما نیز به عنوان یک کارآفرین مدنظر قرار گیرد. با این حساب هرچه مهارت و توانایی شما برای ترسیم چشم اندازی مثبت از آینده کاری کارمندان تان بیشتر باشد، توانایی بالاتری برای جلب نظرشان برای کار بهتر خواهید داشت.
بدترین الگوهای مدیریت کسب و کار
مدیریت خودمحورانه
مدیریت خودمحورانه کسب و کار به معنای بی توجهی مداوم به نیازها و ایده های کارمندان شرکت است. کارآفرینان در این نوع از الگوهای مدیریت کسب و کار همه جزییات کسب و کارشان را خودشان طراحی کرده و حتی به پیشنهادهای سازنده کارمندان شان هم توجه نمی کنند. نکته مهم اینکه در چنین الگویی از مدیریت کسب و کار، کارمندان حتی اجازه اظهارنظر نیز ندارند بنابراین شما به طور قابل ملاحظه ای باید در تلاش برای پرهیز از چنین شیوه ای باشید.
احتمال مواجهه با شکست در الگوی مدیریت خودمحورانه کسب و کار بسیار زیاد است. دلیل این امر نیز کاملا روشن است: وقتی شما به نظرات دیگران هیچ اهمیتی ندهید بسیاری از نکات مهم را نادیده خواهید گرفت. بنابراین امکان مواجهه با شکست ها در قالب اتفاقات غافلگیرکننده به طور تساعدی افزایش پیدا خواهد کرد. این امر شما را با شرایط بحرانی تنها خواهد گذاشت.
الگوی مدیریت خدمت گزار کسب و کار
از اسم این نوع از الگوهای مدیریت کسب و کار هم مشخص است که چه نتایج عجیب و غریبی برای برندها به همراه دارد. وقتی شما کارمندان شرکت را در قالب خدمت گزار خودتان ارزیابی می کنید، در حقیقت هیچ حق و حقوقی برای آنها قائل نیستید. این امر در بلندمدت موجب رنجش خاطر تمام کارمندان و پرهیز از ادامه همکاری با شما خواهد بود. چنین امری شما را به طور قابل ملاحظه ای تبدیل به مدیری مورد تنفر عمومی خواهد کرد.
تلاش برای همکاری و تعامل با کارمندان در اغلب الگوهای مطلوب مدیریت کسب و کار جایگاه ویژه ای دارد. بنابراین شما باید در تلاش برای تاثیرگذاری مناسب بر روی کارمندان تان باشید، در غیر این صورت شاید هرگز فرصتی برای تعامل مناسب با آنها پیدا نکرده و کسب و کارتان روز به روز در بازار از دیگر رقبا عقب بیفتد.
رفتار مناسب با کارمندان باید در صدر فهرست اولویت های شما در بازار باشد. سرمایه اصلی هر برندی کارمندانش است. بنابراین تعامل با کارمندان برند به عنوان خدمت گزاران برند به هیچ وجه ایده مناسبی نخواهد بود. اگر امروزه یک برند از چنین الگویی برای توسعه کسب و کارش استفاده کند، به سرعت در بازار با شکست مواجه خواهد شد.
الگوی مدیریت لسه فر
این الگوی مدیریت کسب و کار به معنای عدم دخالت مدیران در فرآیند تصمیم گیری و سپردن آن به کارمندان به طور کامل است. شاید این امر در نگاه نخست ایده جذابی به نظر برسد، اما برای بسیاری از برندها نتایج بسیار ناگواری به همراه خواهد داشت. بدون تردید کارمندان مهارت های زیادی برای مشارکت با شما در زمینه های کاری دارند، اما این امر در مورد وضعیت لسه فر به هیچ وجه مصداق ندارد. شما باید همیشه به عنوان مدیر یک کسب و کار و راهنمای اصلی کارمندان در کنار آنها باشید، در غیر این صورت شاید هرگز فرصتی برای توسعه کسب و کارتان پیدا نکنید.
بهترین الگوی مدیریت کسب و کار شامل تلاش برای هماهنگی با کارمندان در حوزه های مختلف است. این امر به معنای پیشبرد تمام امور با استفاده از نظرات مساعد دو طرف است. بنابراین شما باید به طور قابل ملاحظه ای در کنار کارمندان تان حضور داشته باشید، در غیر این صورت کمترین فرصتی برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف تان پیدا نخواهید کرد.
بیشتر بخوانید: مدیریت و رهبری کسب و کار با الگوهای متفاوت
مدیران معامله گر
معامله گری یکی از نکات مهم در دنیای کسب و کار محسوب می شود، اما به هنگام مدیریت برند چندان ایده جذابی نیست. اینکه شما همه چیز را براساس سود و جایزه ارزیابی کنید، در سلسله مراتب مدیریت کسب و کار هیچ جایی ندارد. محور اصلی در این الگوی مدیریت کسب و کار شعار «اگر این کار را برای من انجام دهی، فلان کار را برای تو خواهم کرد» است. شاید این شعار جذاب باشد، اما در روابط درون شرکتی یک فاجعه تمام عیار را به همراه خواهد داشت.
رابطه میان مدیران و کارمندان باید براساس تلاش برای توسعه همه جانبه برند صورت گیرد. در این میان جای هیچ معامله اضافی نیست. بنابراین شما باید به بهترین شکل ممکن در تلاش برای مدیریت کسب و کارتان به سوی موفقیت باشید، نه معامله با کارمندان تان در شرایط گوناگون.
بدون تردید الگوهای مدیریت کسب و کار بسیار زیادی در دنیای کسب و کار وجود دارد. هدف اصلی ما در این مقاله بررسی برخی از بهترین و بدترین الگوهای مدیریت کسب و کار در این میان بود. به این ترتیب شما امکان انتخاب درست از میان انبوهی از الگوها را خواهید داشت و هرگز درگیر الگوهای مدیریتی ناکارآمد نخواهید شد.