واحد کوچینگ
نویسنده: شیرین داراپور
کسبوکارهای امروزی با پیچیدگی ها و گستردگی های بسیاری روبرو هستند. هر چقدر که کلیت کسبوکارها نسبت به گذشته پیشرفت کرده، به همان اندازه و حتی بیشتر، چالش ها و مسائل آن ها هم بزرگ تر شده است. در این بین اصلی ترین تهدیدها که متوجه بقاء سازمان ها هستند نتیجهی فرایندهای آرام و تدریجی است، نه وقایع ناگهانی و در لحظه؛ بنابراین هر مفهوم حمایت گرانهای، چه برای حل ریشه ای و عمیق مسائل سازمان و چه برای رسیدن به اهداف و چشم اندازهای بلندمدت آن، نیازمند آموزش قطرهای، عمیق سازی و فرهنگ سازی است.
بر اساس تحقیقات صورت گرفته، برای امر آموزش و یا فرهنگ سازی در کسب و کارها، یکی از راهبردهای حمایتی که با اقبال عمومی روبرو شده کوچینگ است. در سراسر جهان یکی از بزرگ ترین مخاطب های کوچ ها، سازمان ها هستند، طی این تحقیقات ۷۰ درصد سازمانها افزایش عملکرد، ۸۶ درصد آنها بازگشت سرمایه و ۹۹ درصد آنها از گرفتن این خدمات رضایت داشتهاند. کار کردن این مفهوم برای سازمانها و دستپر برگشتن آنها از داشتن یک کوچ باعث شده کوچینگ به یکی از پنج بیزینس اصلی از نظر میزان رشد در سال میلادی گذشته تبدیل شود.
راه اندازی واحد کوچینگ
امروزه در سازمانهایی که در حال گذار از سنت به مدرنیته هستند و به این سطح از آگاهی رسیده اند که با کلیدهای قدیمی نمی توان قفلهای جدید را باز کرد، یک واحد مستقل به نام «واحد کوچینگ» در سازمان خود راهاندازی میکنند. واحد کوچینگ جای خود را در چارت سازمانی به خوبی باز کرده و میتواند واحد منابع انسانی را هم تحت پوشش خود قرار دهد. البته که چنین کار بزرگی در یک سازمان نیازمند مقدمات و زیرساختهای نگرشی و بینشی است. در ادامه مقدمهی کوتاهی از مفهوم نگرش سیستمی و کاربرد آن در کوچینگ سازمانی خواهیم داشت.
کوچینگ سازمانی بر مبنای رویکرد سیستمی و کلنگر پایهریزی شده است. سیستم به مجموعهای از افراد و تعاملاتی که بین آنهاست گفته میشود که همه و همه در راستای تحقق یک هدف کنار هم قرار گرفتهاند.
همچنین رویکرد کلنگر به معنای این است که سازمان به عنوان یک سیستم کامل و یک هویت کلی دیده شود که تغییر هر جزء آن در کل سیستم اثرگذار است. برای درک بهتر نگرش سیستمی میتوانید انیمیشن بالانس که یک کلیپ ساده و مشهور است را مشاهده کنید. انیمیشن بالانس پنج نفر را نمایش میدهد که در تلاش هستند تا در سطح شناوری در تعادل باقی بمانند.
تا جایی که با ورود یک جعبه موسیقی به سطح شناور، آنها میخواهند فقط بهتنهایی از آن لذت ببرند و باعث عدم تعادل صفحه شناور میشوند که در نهایت همه پایین میافتند و فقط یک نفر باقی میماند و او هم برای حفظ تعادل صفحه و اینکه خودش هم به پایین نیفتد مجبور است در انتهای صفحه جای بگیرد، جایی که جعبهی موسیقی در انتهای دیگر صفحه است و او نمیتواند صدای موسیقی را بشنود و از آن لذت ببرد.
بنابراین نگرش سیستمی به معنای درک این است که چطور عوامل مختلف در یک سیستم، روی هم تأثیرگذار هستند. نگرش سیستمی، سادهانگاری و کوتهنگری را در حل مسائل حذف کرده و برای بررسی عوامل یک مشکل صرفاً به اولین و نزدیکترین راهحل بسنده نمیکند و هزاران دلیل زیربنایی دیگر را نیز در نظر میگیرد.
برای ورود مؤثر به یک سازمان، نیاز به درک و شناخت است و شناخت هم قبل از هر ابزاری نیاز به یک نگرش به عنوان نگرش سیستمی دارد. کوچینگ سازمانی نیز با این دید وارد سازمانها شده و در موارد زیر به کار میآید:
– در زمان مواجهه با یک بحران خاص؛
– زمانی که سازمان در یک حوزه مشخص، دستاوردهای خاصی را برای خود تعریف کرده است؛
– زمانی که فرهنگ جاری در سازمان کار نمیکند و نیاز به فرهنگسازی مجدد داریم؛
– زمانی که یک سازمان نیاز به بازسازی ساختارهای خود دارد؛
– زمانی که سازمان نیاز به تغییر فرایندهای عملیاتی دارد؛
و هر آنچه که برای تغییر و تحول بلندمدت سازمانی ضروری است.
جای بسی افتخار است که در صنعت چاپ و بستهبندی ایران نیز همسو با کشورهای توسعهیافته و سازمانهای پیشرفته، شاهد ایجاد و استقرار واحد کوچینگ در برخی از چاپخانههای مطرح کشور هستیم.
ادامه دارد…
Shdarapour@