ذهنیت کارآفرینی اصطلاحی است که این روزها در بحث های کاری بارها و بارها به گوش می خورد. خیلی ها فکر می کنند اگر تیم شان ذهنیت کارآفرینی داشته باشد، تمام مشکلات یکی پس از دیگری حل می شود. برخی دیگر هم دلیل موفقیت برندهای بزرگ را ذهنیت کارآفرینانه اعضای شرکت می دانند. مسئله هرچه باشد، به نظر ذهنیت کارآفرینی مسئله مهمی است که این همه توجه به خودش جلب کرده است.
سوال اصلی ما در این مقاله درباره اصطلاح بالاست. به زبان خودمانی، ما دنبال این هستیم که بفهمیم ذهنیت کارآفرینی دقیقا چیست؟
اگر بخواهیم خیلی دقیق مفهوم محوری مقاله را بررسی کنیم، باید مثل کارآگاه های کارکشته قطعات مختلف پازل را کنار هم قرار دهیم. ما در روزنامه فرصت امروز ذهنیت کارآفرینی را برمبنای دو معیار «استفاده درست از فرصت ها» و «خلاقیت تیمی» تعریف کرده ایم.ذهنیت کارآفرینی
اجازه دهید قبل از اینکه سراغ شیوه های تقویت این مفهوم در بین اعضای شرکت برویم، کمی بیشتر درباره دو معیار بالا حرف بزنیم.وقتی درباره استفاده درست از فرصت ها صحبت می کنیم، در واقع به چیزی فراتر از انجام درست وظایف معلومی اشاره داریم.
بی شک هر کارمندی در طول روز یکسری وظایفی دارد که باید در کوتاه ترین زمان ممکن آنها را انجام دهد. این مسئله ای نیست که ذهنیت کارآفرینی در افراد ایجاد کند. ماجرا از وقتی جدی می شود که شما فراتر از مرزهای کار روزمره تان دنبال فرصت های توسعه کسب و کار هستید. معمولا صاحبان کسب و کار چنین دقت نظری به خرج می دهند اما اگر در میان کارمندان عادی نیز چنین ویژگی به چشم بخورد، اوضاع عالی خواهد بود.ذهنیت کارآفرینی
مسئله دوم درباره خلاقیت تیمی است. این روزها کارشناس های حوزه کسب و کار بر روی خلاقیت اعضای شرکت تاکید زیادی دارند. با این حال خلاقیت این اعضا اگر به صورت جداگانه باشد، فایده زیادی نخواهد داشت. در عوض خلاقیت تیمی بر روی همکاری اعضای تیم برای طراحی ایده های تازه و اجرای نوآوری های کلیدی اشاره دارد. اینطوری شما می توانید بدون دردسر اضافه کارتان را جلو برده و نگران مشکلات احتمالی نیز نباشید.ذهنیت کارآفرینی
حالا که با مفهوم اصلی ذهنیت کارآفرینی آشنا شدیم، باید کم کم درباره نحوه تقویت آن در میان کارمندان نیز حرف بزنیم. ما در ادامه به برخی از مهمترین نکات در این رابطه اشاره خواهیم کرد.ذهنیت کارآفرینی
حمایت از ایده های تازه برای ایجاد ذهنیت کارآفرینی
خیلی وقت ها مدیران نسبت به ایده های تازه اعضا واکنش سردی نشان می دهند. اگر شما هم در طول ماه های اخیر چنین واکنش هایی در قبال ایده های تازه کارمندان تان داشته اید، نباید انتظار تقویت ذهنیت کارآفرینی در میان شان را داشته باشید. خب آدم ها که همین طور بی دلیل نسبت به یکدیگر واکنش مثبت نشان نمی دهند.
اجازه دهید قبل از اینکه مقاله مان حس و حال کلاس های خسته کننده را بگیرد، از یک مثال جذاب استفاده کنیم. تیم بسکتبالی را در نظر بگیرید که در کنار چند ستاره مطرح دنیا، تعدادی بازیکن جوان را نیز وارد تیم اصلی کرده است.
بی شک اگر سرمربی تیم هیچ اهمیتی به تمرینات سخت و عملکرد خوب بازیکنان جوان ندهد، خیلی زود انگیزه همه آنها از بین می رود. در سناریویی متفاوت، مربی تیم می تواند به جوان ها فرصت نصفه و نیمه بازی در تیم اصلی را داده و پیشرفت شان را با جوایزی مثل زمان بازی بیشتر تایید کند. اینطوری خیلی زود کلی جوان آماده و باکیفیت تحویل تیم اصلی داده خواهد شد.
حمایت از ایده های تازه اتفاقی نیست که کارآفرینی هرچند وقت یکبار از آن حمایت کنند. شما باید در بازار همیشه ایده های تازه و متفاوت کارمندان تان را به رسمیت بشناسید. وگرنه خیلی زود با کمبود ایده رو به رو خواهید شد.
شکست آخر دنیا نیست
کارآفرینی قرار نیست همیشه همراه با موفقیت های بزرگ باشد. گاهی اوقات شما در بازار با شکست های سنگینی رو به رو می شوید که نفس تان را خواهد برید. البته همیشه ماجرا تا این اندازه دراماتیک نیست. در بیشتر موارد شکست ها فقط بخشی از بودجه یا اعتبارتان را از بین می برد. به همین خاطر شما می توانید واکنش های بهتری نسبت به آنها داشته باشید.
وقتی مدیران دنبال تقویت روحیه کارآفرینی در میان اعضای شرکت هستند، باید پی شکست را نیز به تن شان بمالند. خب اگر کارآفرینی را سراغ دارید که بدون شکست به موفقیت های بزرگ رسیده، ما را هم بی خبر نگذارید. به علاوه، شما باید در میان کارمندان تان اعتماد به نفس لازم برای امتحان ایده های تازه را ایجاد کنید. وگرنه هیچ وقت شجاعت استقبال از ایده های تازه و پذیرش ریسک های شکست را نخواهند یافت.
فرض کنیم یک کارمند ایده ای تازه مطرح کرده و نظر هیأت مدیره هم به آن جلب شده است. اگر این ایده درخشان از آب درآید، تمام اعضای تیم مدیریتی بر سر کسب افتخار آن با هم جنگ و دعوا خواهند کرد. با این حال کافی است برای چند ساعت اوضاع به هم ریخته شود. آن وقت کارمند بخت برگشته ما هیچ پشتیبانی نخواهد داشت. درست به همین خاطر در بسیاری از شرکت ها کسی دوست ندارد سراغ ایده های تازه یا کارآفرینی برود.
اگر دوست دارید سناریوی بالا درباره شرکت تان جریان نداشته باشد، باید کمی آستانه تحمل تان را در برابر شکست ها بالا ببرید. خب هرچه باشد شکست یک فاجعه تمام عیار نیست. به هر حال هرچند وقت یکبار شکست ها از راه می رسند. با این حال نوع واکنش شما در برابر شکست هاست که نتیجه نهایی همه چیز را روشن خواهد کرد.
بیشتر بخوانید:استفاده از پرسونای مشتری برای بازاریابی
تقویت مهارت های کارمندان
کارآفرینی اتفاقی نیست که با حرف زدن روی دهد. اگر دوست دارید کارمندان شرکت مهارت بیشتری در زمینه کارآفرینی پیدا کنند، باید بهانه تراشی را کنار گذاشته و به آنها مهارت های مورد نیاز را یاد دهید.ذهنیت کارآفرینی
این روزها مهارت های ارتباطی یکی از اولویت های اساسی در زمینه کارآفرینی محسوب می شود. شما بدون توجه به این حوزه هیچ شانسی برای اثرگذاری بر روی دیگران نخواهید داشت. به علاوه، کار با برخی از نرم افزارهای کلیدی نیز باید مد نظر داشته باشید. وگرنه همیشه نیازمند استفاده از کمک دیگران خواهید بود.
یادگیری مهارت های مختلف کاری نیست که تمام کارآفرینان از آن استقبال کنند. بنابراین شما برای تقویت روحیه کارآفرینی گاهی اوقات ناچار به استفاده از برنامه هایی هستید که دیگران تمایلی به آن ندارند. پس کمی غُر و شکایت کارمندان تان به خاطر کلاس های آموزشی نباید خیلی تغییری در رویکردتان ایجاد کند.ذهنیت کارآفرینی
وقتی شما برای کارمندان تان کلاس های آموزشی مختلف طراحی می کنید، به آنها سیگنال مهمی درباره اهمیت شان در ساختار شرکت خواهید داد. این نکته در ادامه به شما برای بهبود اوضاع کاری تان کمک می کند؛ چراکه کارمندان تان هم با شوق و علاقه بیشتری کارشان را ادامه خواهند داد. اینطوری شما می توانید بدون دردسر اضافه به مدیریت کارها پرداخته و مطمئن باشید در نهایت روحیه کارآفرینی اعضای شرکت به طور قابل ملاحظه ای تقویت خواهد شد.
استفاده از مثال های مختلف
معمولا وقتی کارمندان از مدیران کمک می خواهند، منظورشان ارائه نکات نظری یا سربسته نیست. در عوض هرچه راهنمایی یا کمک شما به دیگران شامل مثال های بیشتری باشد، تاثیرگذاری بالاتری خواهد داشت. مثلا کارمندی را در نظر بگیرید که درباره استراتژی های پاسخگویی به مشتریان عصبانی از شما سوال می کند.
اگر فقط یکسری راهکارهای خشک و خالی تحویل او دهید، شاید برای مدت زمانی کوتاه مسئله را از سرتان باز کنید، اما خیلی زود اوضاع حسابی به هم خواهد ریخت؛ چراکه توصیه های شما هیچ کاربردی برای طرف مقابل ندارد.
یک ایده بهتر در چنین شرایطی تلاش برای استفاده از مثال های مختلف است. مثلا کارمند مورد نظر را در شرایط شبیه سازی شده قرار دهید و به اتفاق هم راهکارهای مختلف را اجرا نمایید. به علاوه، ذکر تجربیات قبلی یا شیوه برخورد بقیه برندها نیز جذاب به نظر می رسد.
یادتان باشد، کارمندان معمولا در گیر و دار فشار کاری حوصله بحث های خشک و بی روح را ندارند. بنابراین هرچه کارتان را با مثال های متنوع تر جلو ببرید، راحت تر خواهید بود.
اینطوری دست کم توجه طرف مقابل به حرف های تان جلب می شود. خب چه کسی دوست دارد که دائما حرف بزند و کمتر کسی به حرف های او دقت لازم را داشته باشد؟ پس هرچند وقت یکبار خودتان را جای کارمندان قرار دهید و مطابق انتظار آنها رفتار کنید. اینطوری نتیجه بسیار بهتری در انتظارتان خواهد بود.
نکته پایانی اینکه شما هیچ وقت نباید از چند تا مثال تا ابد استفاده کنید. بد نیست گاهی اوقات تغییری در ماهیت مثال ها داده و واکنش مخاطب را ارزیابی کنید.
تقویت همکاری
کدام کارآفرین در دنیا بدون همکاری مناسب توانسته موفقیت های بزرگ به دست بیاورد؟ کار تیمی معمولا یکی از مهمترین ویژگی برندهای موفق دنیا محسوب می شود. این روزها خیلی از افراد برای اینکه اوضاع شان در بازار را بهبود ببخشند، دائما نیازمند کمک و همکاری با دیگران هستند.
شاید فکر کنید این جریان نشان دهنده نیاز بیش از اندازه کارآفرینان است. خب در این صورت درک شما از فرآیند کارآفرینی ایراد دارد؛ چراکه در دنیای واقعی کمتر کسی می تواند تمام نیازهای کسب و کارش را به تنهایی برآورده کند.
شما به عنوان مدیر یک کسب و کار باید فرهنگ همکاری و کار گروهی در شرکت را تقویت کنید. این امر فقط با توصیه های بی سر و ته صورت نمی گیرد. در عوض باید شرایط را بهبود بخشیده و به کارمندان نشان دهید همکاری و کار گروهی چه فایده هایی برای شان خواهد داشت.
اگر شما به عنوان مدیر یک کسب و کار میانه خوبی با کار تیمی ندارید، نباید انتظار داشته باشید کارمندان تان از این ایده استقبال کنند. خب هرچه باشد شما الگوی آنها در تمام کارها هستید. پس اگر نتوانید خودتان را به خوبی با شرایط کار تیمی وفق دهید، کمتر کسی از شما حرف شنوی خواهد داشت.
ذهنیت کارآفرینی
آموزش انطباق با شرایط مختلف
اوضاع بازار همیشه آنطور که ما دوست داریم، پیش نمی رود. گاهی اوقات کارآفرینان برای اینکه شانسی در بازار داشته باشند، باید روی خیلی از خواسته های شان سرپوش گذاشته یا دورشان را خط بکشند. اگر شما عادت دارید همیشه با یک سبک مشخص کارتان را مدیریت کنید، دیر یا زود اوضاع تان در بازار به هم می ریزد. درست به همین خاطر باید هرچه زودتر خودتان را متقاعد کرده و در شرایط گوناگون از شیوه های مختلف استفاده کنید.
ماجرای بالا برای کارمندان نیز مهم محسوب می شود. اگر شما روحیه انعطاف پذیری بالایی داشته باشید، خیلی زود کارمندان هم از شما الگوبرداری کرده و اوضاع شرکت تان بهبود پیدا می کند. با این حال در شرایطی که کمتر کسی از اولویت های خودش صرف نظر می کند، نشانه ای از موفقیت دیده نخواهد شد.
اجازه دهید بحث این بخش را با یک مثال خوب جلو ببریم. یک بازیگر براساس نقشی که دریافت می کند، باید روش های مختلفی برای ایفای آن داشته باشد. بازیگران خوب همیشه حالت جدی یا عصبانی ندارند. در عوض خودشان را با نقشی که دارند، هماهنگ خواهند کرد. این مهمترین ویژگی ای است که کارآفرینان هم باید داشته باشند.
اگر دوست دارید ذهنیت کارآفرینی در میان کارمندان تان حسابی تقویت شود، باید هرچند وقت یکبار به آنها ضرورت هماهنگی با شرایط را یادآور شوید. کمک به آنها برای اجرای این تکنیک آخرین گامی است که به کل کسب و کارتان کمک خواهد کرد. پس از هیچ تلاشی برای کمک به آنها دریغ نکنید.ذهنیت کارآفرینی
تقویت ذهنیت کارآفرینی چیزی نیست که در عرض یک شبانه روز روی دهد. در عوض شما باید خودتان را متعهد به تقویت این رویکرد در میان کارمندان تان کنید. نکته مهم دیگر اینکه شما برای موفقیت کلی کسب و کارتان لازم دارید این ذهنیت را در میان کارمندان تان نیز توسعه دهید.
هدف اصلی مقاله کنونی بررسی راهکارهای تقویت ذهنیت کارآفرینی در میان اعضای شرکت بود. با این حال هر کسی در موقعیت سازمانی خاص خودش می تواند از این توصیه ها استفاده کند. اینطوری بدون دردسر یا حتی مشکلات فراوان ذهنیت کارآفرینی در سطح سازمان تقویت خواهد شد. پس منتظر چه هستید؟ همین حالا کارتان را شروع کرده و اصلا هم نگران بقیه ماجرا نباشید.ذهنیت کارآفرینی
