کارآفرینان در دنیای امروز چه می کنند؟

    0
    20
    کارآفرینان مستقل کارآفرینان

    عملکرد کارآفرینان در دنیای امروز به توجه به تغییرات دنیای مردم تغییر کرده است.مردم در زندگی شان به بعضی آدم ها بیشتر از بقیه اعتماد دارند. مثلا اگر قرار باشد همین امروز یک کفش ورزشی بخرید، احتمالا هر چقدر فروشندگان بیشتر برای شما درباره مزایای یک کفش حرف بزنند، انگیزه تان برای خرید آن کمتر می شود.

    به گزارش چاپ و نشر آنلاین به نقل از فرصت امروز، هرچه باشد این روزها کمتر کسی به حرف فروشندگان اعتماد کامل دارد. در عوض وقتی پای یکی از دوستان تان وسط باشد، سراپا گوش خواهید شد؛ چراکه دوستان و به طور کلی شخصیت های حقیقی معمولا به آدم دروغ نمی گویند. به علاوه، آنها نفعی از خرید ما هم نمی برند. پس توصیه آنها کاملا از سر دلسوزی خواهد بود؛ دقیقا مثل مربی کهنه کاری که هرچه در چنته دارد برای موفقیت شاگردانش رو می کند.

    کارآفریناناگرچه در بازار مردم بیشتر از همه به دوستان و آشنایان شان اعتماد دارند، اما کارآفرینان هم هستند که طوری دل مشتریان را برده اند که همه به حرف های ‎شان گوش می دهند. بی شک در بین دوستان شما هم چنین کارآفرینانی به چشم می خورند. انگار که این دسته از افراد نه تنها شهرت مثبتی در بازار دارند، بلکه دقیقا ذهن مخاطب شان را می خوانند. شاید فکر کنید این دسته از کارآفرینان فقط بی نهایت خوش شانس هستند یا نوعی استعداد ذاتی دارند. قبول دارم این طرز فکر جذاب به نظر می رسد، اما در روزنامه فرصت امروز اصلا جایی ندارد. ما معتقدیم هر مهارتی در دنیای کسب و کار یادگرفتنی است؛ حتی اگر تبدیل شدن به یک رهبر تجاری باشد!

    بی شک رهبران تجاری بسیار زیادی در چهار گوشه دنیا با هزار و یک آرزو مشغول فعالیت هستند. با این حال فقط تعداد انگشت شماری از آنها تبدیل به اسطوره های تکرارنشدنی می شوند. اینکه آدم چطور خودش را یک رهبر تجاری حرفه ای نشان دهد، مسئله ای کاملا سوای از داشتن مهارت های مورد نیاز این کار است. همانطور که یک مهاجم فوتبال هر چقدر هم که گلزن باشد باید سری هم در دنیای تبلیغات داشته باشد تا محبوب همه طرفداران شود، شما هم باید چند تا تکنیک درجه یک برای معرفی خودتان به عنوان یک رهبر تجاری همه فن حریف دم دست داشته باشید. فکر می کنم الان دیگر متوجه شده باشید هدف ما در این مقاله چیست. درست حدس زدید، زیر و رو کردن تکنیک های مختلف برای معرفی خودمان به عنوان یک رهبر تجاری حرفه ای. اگر شما هم دوست دارید چنین شهرتی برای خودتان داشته باشید، هیچ جوره این مقاله را از دست ندهید.

    در این مقاله می خوانید

     وبلاگ نویسی مداوم: حضور در جایی که مشتریان انتظارش را دارند

    اگر همین الان از شما بپرسیم یک کارآفرین حرفه ای را کجا می شود پیدا کرد، چه جوابی خواهید داشت؟ احتمالا دفتر شرکت های بزرگی مثل گوگل یا فیس بوک گزینه های خوبی خواهد بود. با این حال در دنیای دیجیتال دیگر کمتر کسی سختی حضور در شرکت های مختلف برای پیدا کردن هدفش را به جان می خرد. این روزها همه چیز در دنیای آنلاین جریان دارد و اگر شما یاد نگیرید با این ترند کنار بیایید، خیلی زود از لیگ قهرمانان کسب و کار حذف می شوید. هرچه باشد کسی در بازارهای رقابتی با شما شوخی ندارد و یک اشتباه کافی است تا برای همیشه از پشت پنجره خانه تان به تحولات بازار کسب و کار نگاه کنید؛ به همین راحتی.

    ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم در دنیای دیجیتال امروزی آدم های حرفه ای بیشتر در وبلاگ های تخصصی پیدا می شوند. کافی است یک جست وجوی کوچک در گوگل داشته باشید تا با کلی از این آدم ها آشنا شوید. از آنجایی که ما اصلا دوست نداریم حس و حال مقاله مان شبیه کلاس های درس بی روح شود، در اینجا یک مثال تر و تمیز برای تان کنار گذاشته ایم. بی شک خیلی از مردم دنیا عاشق ماشین های روز دنیا هستند. در این بین بعضی ها حتی اتومبیل های معمولی شان را هم طوری تیونینگ می کنند که انگار همین فردا در پیست مسابقه با شوماخر مسابقه دارند.

    اگر شما هم از همین آدم ها هستید، احتمالا بارها و بارها در گوگل دنبال راهکارهایی برای تقویت خودروی تان بوده اید، وبلاگ «مکانیک شما» یا به عبارت دقیق تر YourMechanic.com همان چیزی است که سال هاست دنبالش می گشتید. در این وبلاگ علاوه بر کلی مطلب آموزنده درباره خودروهای مختلف، روش های ساده و عملی برای تقویت آنها نیز پیدا می شود. اجازه دهید با هم روراست باشیم، این وبلاگ در واقع از طرف ماشین بازهای حرفه ای و بعضی از مکانیک های درجه یک دنیا اداره می شود. به همین خاطر محبوبیت حیرت انگیزش در دنیا اصلا جای تعجب ندارد. خب وقتی چند تا ماشین باز قهار توانسته اند با یک وبلاگ حسابی خودشان را به عنوان متخصص های این حوزه معرفی کنند، چرا شما نتوانید همین کار را با عرصه کاری تان انجام دهید؟

    خیلی از کارآفرینان اطلاعات دست اولی از حوزه کاری شان دارند. با این حال کمتر کسی در این میان حوصله اطلاع رسانی به دیگران در این رابطه را دارند. اگر شما هم جزو کارآفرینان درونگرا هستید، باید کمی خودتان را تغییر دهید؛ چراکه قرار نیست بازار بی انتهای کسب و کار برای شما تغییر کند. فرمول ویژه ما در این میان کمی تغییر در راستای وبلاگ نویسی است. نشان دهید از عرصه کسب و کار چه چیزهایی بلد هستید و چطور می توانید از آن برای تاثیرگذاری بهتر بر روی مخاطب تان استفاده کنید. چنین حرکت هایی خیلی زود از شما یک پا رهبر تجاری حرفه ای خواهد ساخت که اتفاقا همه مردم دنیا او را می شناسند. یادتان نرود تا شما در بازار شروع به اظهارنظر نکنید، هیچ کس اعتبارتان را قبول نمی کند. پس همین امروز دست به قلم شده و وبلاگ نویسی را شروع کنید.

    کارآفرینان

    پروموت محتوا ممنوع: کارآفرینان دنبال تبلیغات نیستند!

    آیا تا به حال ایلان ماسک یا وارن بافت را در حال ضبط ویدئوی تبلیغاتی یا حتی پروموت کردن محتوای بازاریابی دیده اید؟ بی شک اگر بعضی از آدم های پیگیر چنین نمونه هایی پیدا کنند، تعدادش از انگشتان یک دست هم تجاوز نمی کند. هرچه باشد این رهبران تجاری آنقدر در بازار اعتبار دارند که نیاز به پروموت محتوا نداشته باشند. نکته مهم دقیقا همین جاست، شما نباید خودتان را به ابزار تبلیغات محدود کنید. رهبران تجاری واقعی در قلب مخاطب خانه دارند نه در صنعت بی ثبات تبلیغات.

    وقتی شما همیشه از قاب تلویزیون یا محتوای پروموت شده با مخاطب تان حرف می زنید، تصویر باورپذیری از خودتان به آنها ارائه نخواهید کرد. این یعنی خیلی زود حوصله مردم سر رفته و دیگر حرف تان خریدار نخواهد داشت. قبول دارم خط کشیدن دور محتوای پروموت شده یا حتی تبلیغات کار راحتی نیست. هرچه باشد کارآفرینان این روزها کلی ابزار بازاریابی و تبلیغاتی دم دست شان است. بنابراین منع کردن شما از چنین ابزارهایی دقیقا مثل این است که به یک سرمربی فوتبال بگوییم همین حالا بهترین تاکتیک تیمش را عوض کند. چنین کاری زمان و انرژی بی نهایت زیادی لازم دارد. البته ما در روزنامه فرصت امروز هیچ وقت توانایی کارآفرینان را دست کم نمی گیریم. به زبان خودمانی، فقط کافی است شما کارتان برای صرف نظر از محتوای پروموت شده را شروع کنید؛ آن وقت به مرور زمان بارقه های موفقیت از دوردست نمایان می شود.

    انتشار محتوای طولانی: کارآفرینان حرفه ای بلاگر نیستند

    این روزها اینفلوئنسرها و بلاگرهای بی نهایت زیادی در سراسر دنیا مشغول فعالیت هستند. اتفاقا کار بعضی از آنها حسابی گرفته و هر پست شان میلیون ها بازدید دارند. بی شک این دسته از افراد کارآفرینان موفقی هستند، اما آیا کسی آنها را رهبر تجاری حساب می کند؟ بی شک هر پاسخی به غیر از یک «نه» قرص و محکم کاملا شک برانگیز خواهد بود؛ چراکه اینفلوئنسرها هیچ وقت اعتبار و حتی دانش موردنیاز برای تبدیل شدن به رهبران تجاری را ندارند؛ به همین سادگی!

    فرمول ما در این بخش انتشار محتوای طولانی تر در مقایسه با بلاگرهاست. البته منظور ما پست اینستاگرامی یا توییت های بی پایان نیست، بلکه کاملا یک فرمت متفاوت را مد نظر داریم. اجازه دهید بازهم سراغ دنیای شیرین مثال ها برویم. فرض کنید همین امروز کتاب به قلم استیو جابز به شما معرفی می کنند. بی شک اسم چنین کارآفرینی هم برای خرید کتاب کفایت می کند. هرچه باشد اینجا حرف از کارآفرینی است که سال های سال به عنوان رهبر تجاری در بازار مورد قبول عام و خاص بوده است. حالا اگر همین کتاب با اسم من یا شما روانه بازار شود، آیا نتیجه کار یکسان خواهد بود؟

    کارآفرینانبی شک جواب سوال بالا منفی است، اما قرار نیست همیشه اوضاع اینطوری باقی بماند. حتی بزرگترین کارآفرینان دنیا هم کارشان را از یکجایی شروع کرده اند. خب اگر کسی را سراغ دارید که از همان بچگی یک پا رهبر تجاری بوده، ما را هم بی خبر نگذارید.

    اگر شما دوست دارید مثل یک رهبر تجاری واقعی به نظر برسید، باید دقیقا مثل یک چنین رهبری عمل کنید. اینکه شما به طور مداوم مثل بلاگرها در شبکه های اجتماعی محتوا تولید کنید، دست آخر از شما شخصیتی سطحی و دم دستی می سازد. در عوض انتشار کتاب های الکترونیکی یا مصاحبه های تخصصی با مطبوعات حوزه کسب و کار اعتبار شما را افزایش خواهد داد. اشتباه نکنید، منظور ما در این بخش کنار گذاشتن کامل شبکه های اجتماعی نیست. دوست داشته باشید یا نه، این روزها مردم بیشتر از اینکه یکدیگر را در کوچه و خیابان ببینند، در شبکه های اجتماعی با هم ارتباط دارند. همه حرف ما توجه به سایر روش های تولید محتوا که اتفاقا شما را شبیه رهبران تجاری واقعی می کند، است.

    بیشتر بخوانید: ۵ اشتباه با اهمیت در کار تیمی در دنیای کسب و کار

    مسیر بین خانه تا سرکار برای بعضی ها خسته کننده ترین اوقات روزشان را شکل می دهد. بی شک انتظار طولانی در اتوبوس یا مترو برای هیچ کس جذابیتی ندارد. اگر آدم ها یک قدرت جادویی داشتند، احتمالا اولین کاری که می کردند حذف همین فاصله اعصاب خُردکن بود. متاسفانه چنین آرزویی فقط در خواب و رویا محقق می شود. بنابراین تنها کاری که از دست ما برمی آید، استفاده بهینه از این زمان مرده است. وقتی هم صحبت از زمان مرده باشد، هیچ سرگرمی جای پادکست را نخواهد گرفت. خب مگر گوش دادن به یک فایل صوتی ۳۰-۲۰ دقیقه ای چقدر از آدم انرژی می گیرد؟

    فرقی ندارد شما به چه حوزه ای علاقه دارید، در هر صورت کلی پادکست در چهار گوشه دنیا مخصوص شما وجود دارد. کافی است سری به گوگل پادکست، اسپاتیفای یا هزاران پلتفرم محلی دیگر بزنید. آن وقت ساعت ها مشغول گوش دادن به پادکست های گوناگون می شوید، آن هم بدون اینکه متوجه گذر زمان باشید!

    ایده ما در این بخش کاملا ساده و کاربردی است. وقتی کلی آدم در دنیا پادکست خودشان را دارند و از این راه درآمدزایی هم می کنند، چرا رهبران تجاری دست روی دست بگذارند؟ هرچه باشد شما کلی تجربه و دانش کاربردی دارید که به درد دیگران می خورد. پس همین امروز یک میکروفون و هدفون خوب تهیه کنید تا پادکست تان به ماه نرسیده در پلتفرم های مختلف در دسترس باشد.

    وقتی یک رهبر تجاری پادکست مخصوص خودش را دارد، اولین قدم ها برای نمایش اعتبارش را برداشته است. هرچه باشد یک آدم عادی هیچ وقت فکر ایجاد پادکست تخصصی در حوزه کسب و کار به سرش نمی زند. به علاوه، اگر شما اطلاعات خوبی به مخاطب بدهید، خیلی زود پادکست تان حتی بدون یک دلار بازاریابی تبدیل وارد لیست برنامه های محبوب اسپاتیفای خواهد شد؛ همینقدر جذاب و هیجان انگیز.

    تعیین حوزه های تخصص: رهبران تجاری آچار فرانسه نیستند!

    گاهی اوقات آدم در شبکه های اجتماعی یا زندگی روزمره افرادی را می بیند که اصرار دارند رهبران تجاری بی نظیری هستند. شاید فکر کنید این افراد خوشی زیر دل شان زده، اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود. خیلی از این به اصطلاح رهبران تجاری درباره هر مسئله ای اظهار فضل می کنند. انگار که باید درباره عالم و آدم نظر دهند و تازه اصرار دارند نظرشان کاملا درست است. راستش را بخواهید ما در روزنامه فرصت امروز اصلا به چنین رهبران تجاری اعتقاد نداریم؛ چراکه رهبران تجاری هم مثل همه مردم دنیا تخصص های مشخصی دارند. اگر شما هم فکر می کنید باید درباره همه موضوعات نظر کارشناسی بدهید، احتمالا کل مسیر رهبری تجاری را اشتباه آمده اید.

    شما به عنوان یک رهبر تجاری باید همیشه حوزه های تخصص تان را مشخص کنید. مثلا اگر در لینکدین عوضیت دارید، بخش بیوگرافی فقط برای شوخی و سرگرمی نیست. در عوض باید یک شرح حال کوتاه از خودتان به همراه بیان حوزه های تخصص تان به مخاطب بدهید. اینطوری مردم می‎دانند شما در چه حوزه هایی سابقه اجرایی و صدالبته دانش تخصصی دارید.

    یادتان باشد گاهی اوقات کاربران در شبکه های اجتماعی سوالات تخصصی از شما می پرسند که در حوزه کاری تان نمی گنجد. اگر از ما می شنوید، اصلا سراغ جواب دادن به این سوالات نروید؛ چراکه همه اعتبار و آبروی چند ساله تان را یک شبه به باد خواهید داد. در عوض می توانید آنها را به کسانی که دانش تخصصی این حوزه را دارند، معرفی کنید. شاید فکر کنید این اقدام کلیدی کلاس کارتان را پایین می آورد، اما اصلا اینطوری نیست. مردم در بازار همیشه دنبال کسانی هستند که روراست باشند.

    اگر شما به عنوان یک رهبر تجاری گاهی اوقات مخاطب تان را به کارشناس های دیگر معرفی کنید، رفتار حرفه ای را به حداکثرش رسانده اید. پس دفعه بعد که با سوالی خارج از چارچوب تخصص تان رو به رو شدید، بدون تعارف این واقعیت را با مخاطب تان در میان بگذارید. نتیجه چنین صداقتی محبوبیت بیشترتان در بازار خواهد بود؛ همین و بس!

    مقاله قبلیبسته‌بندی نامطلوب و کاهش میزان صادرات محصولات
    مقاله بعدیایجاد فضای رانت در بخش کاغذ نشات گرفته از بی تدبیری مسئولان

    یک پاسخ بدهید

    لطفا نظر خود را وارد کنید
    لطفا نام خود را اینجا وارد کنید
    این سایت توسط reCAPTCHA و گوگل محافظت می‌شود حریم خصوصی و شرایط استفاده از خدمات اعمال.

    The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.