کارآفرینان معمولا آدم هایی در نظر گرفته می شوند که با سختکوشی و تلاش بی پایان کارشان را دنبال می کنند. اغلب اوقات مردم فکر می کنند تا وقتی یک کارآفرین قله های موفقیت را فتح نکند، از پا نخواهد نشست. قبول دارم خیلی از کارآفرینان موفق چنین سرگذشتی دارند، اما همه آنها به یک شیوه کار نمی کنند.
به گزارش چاپ و نشر آنلاین به نقل از فرصت امروز: همانطور که هر بازیکن بسکتبال سبک خاص خودش را دارد، کارآفرینان هم روش های منحصر به فرد خودشان را دنبال می کنند. همین امر بحث انواع کارآفرینان را پیش می کشد.
اگر تا حالا فکر می کردید همه کارآفرینان مثل هم رفتار می کنند، حالا وقت آن رسیده تا کمی با واقعیت رو به رو شوید. خب مگر می شود مشتریان در بازار از بین بی نهایت کارآفرین شبیه به هم دست به انتخاب بزنند؟
آشنایی با انواع کارآفرینان و شیوه کارشان
شما در این مقاله یاد می گیرید چطور کارآفرینان را از هم تفکیک کرده و سبک کاری شان را بشناسید. نکته مهم اینکه شما برای فعالیت موثر در بازار نیاز به یادگیری روش های کاری مختلف دارید. پس به جای اینکه با بی خیالی محض از کنار این مسئله عبور کنید، بد نیست با ما همراه شده و بیشتر درباره دنیای کارآفرینی یاد بگیرید.
وقتی درباره انواع کارآفرینان حرف می زنیم، منظورمان فقط سلیقه خاص هر فرد در پیشبرد کارها نیست. گاهی اوقات افراد در موقعیت هایی قرار می گیرند که چاره ای به غیر از فعالیت به شیوه ای خاص ندارند. حالا اگر یک کارآفرین سختگیر پیدا شده و اصلا تحمل تغییر نداشته باشد، دیر یا زود نسخه اش در بازار پیچیده خواهد شد.
بی شک شما هم کسانی را دیده اید که در طول سال های مختلف روش های متفاوتی برای فعالیت در بازار انتخاب کرده اند. خب این دسته از افراد بهترین مثال درباره کارآفرینان موفق هستند. آنها می دانند چه زمانی چطور رفتار کرده و جلوی مشکلات را قبل از اینکه اتفاق ناگواری بیفتد، بگیرند.
ما در ادامه به جای اینکه تعریف های سخت و غیرقابل باور درباره انواع مدل های کارآفرینی به شما بدهیم، یک راست رفته ایم سراغ اصل مطلب. شما در ادامه نه با یک درس خشک و بی روح، بلکه مطالبی همراه با مثال های فراوان از زندگی روزمره مواجه خواهید بود. پس خودتان را آماده کنید تا مسیرتان در حوزه کارآفرینی را تغییر دهید.
کارآفرینان سطح خُرد
کارآفرینانی که همیشه دنبال یک کسب و کار بی دردسر هستند، معمولا از بازارهای محلی فراتر نمی روند. آنها دوست ندارند درگیر جریان بی پایان بازاریابی یا جست وجو برای مشتریان در بازارهای جهانی شوند. به علاوه، تامین سرمایه کلان یا حتی سر و کله زدن با سرمایه گذارها برای فراهم سازی بودجه نیز در توان آنها نیست.
بی شک همه ما دوستانی داریم که حوصله سر و صدای شهرهای شلوغ را نداشته و از هر فرصتی برای مسافرت به مناطق بکر و دست نخورده استفاده می کنند. خب اگر دیدید همین افراد چند سال دیگر یک کسب و کار محلی در نقطه ای دورافتاده برای خودشان دست و پا کردند، نباید خیلی تعجب کنید.
قبول دارم سناریوی بالا خیلی اغراق آمیز به نظر می رسد، اما به خوبی وضعیت کارآفرینان سطح خرد را نشان می دهد. درست به همین خاطر شما باید همیشه نیم نگاهی به وضعیت سلیقه افراد داشته باشید. چه بسا شریک تجاری تان اصلا حوصله توسعه کسب و کار و تبدیل شدن به یک رهبر تجاری را نداشته باشد.
اغلب اوقات کارآفرینان سطح خرد به جای اینکه دائما کسب و کارشان را توسعه دهند، خیلی زود در یک مقیاس مشخص کارشان را متوقف کرده و دیگر سراغی از توسعه نمی گیرند. بی شک چنین روشی برای کسانی که سودای شهرت جهانی در سر دارند، یک فاجعه تمام عیار خواهد بود. با این حال شما لازم نیست دیگران را مجبور به پیروی از سبک خودتان کنید. همین که با ذهنیت آنها آشنایی کافی را داشته و مطابق آن تعامل تان را جلو ببرید، کافی خواهد بود.
کارآفرینان سطح کلان
همانطور که از اسم این گروه برمی آید، آنها دنبال توسعه کسب و کار در بازارهای جهانی هستند. نکته مهم درباره این دسته از افراد باور به پایداری برندشان برای مدت زمانی طولانی است. شاید دسته قبلی باور زیادی به ماندگاری برندشان در بازار نداشتند، اما این دسته اوضاعش کاملا فرق دارد؛ چراکه نهتنها امیدواری زیادی برای بقا در بازار دارند، بلکه برنامه شان هم در قالب بلندمدت طراحی می گردد. به طوری که خیلی وقت ها حتی کوچک ترین جزییات مربوط به برند را نیز براساس این افق دید طراحی می کنند.
تفاوت اصلی کارآفرینان این دسته با کسانی که میانه خوبی با هیاهوی بازار ندارند، توانایی دسترسی به منابع مالی مناسب است. فکر نکنید کارآفرینان سطح کلان خودشان مولتی میلیاردرهای بی دغدغه هستند. در عوض گاهی اوقات آنها برای متقاعدسازی سرمایه گذارها به آب و آتش هم می زنند. نکته کلیدی در این میان انگیزه آنها برای تامین سرمایه به هر قیمتی است!
تخصص کارآفرینان سطح کلان تحویل گرفتن کسب و کارهای کوچک و تبدیل شان به برندهای بزرگ است. از این نظر آنها وضعیتی شبیه به مربی های ورزشی دارند که تیم های آشفته را تحویل می گیرند و از آنها مدعی قهرمانی می سازند. ماجرا خیلی حماسی شد، نه؟
کارآفرینان بلندپرواز
کارآفرینان بلندپرواز نقاط اشتراک زیادی با دسته قبلی دارند؛ چراکه سال های سال رویابافی خودش را در تلاش های بی وقفه برای اثرگذاری بر روی مشتریان نشان می دهد. این روزها خیلی از کارآفرینان برای اینکه اوضاع شان در بازار را تغییر دهند، برنامه ریزی های پشت سرهم انجام می دهند. کارآفرینان بلندپرواز در حالی که نیم نگاهی به برنامه ریزی دارند، از دنیای رویایی شان هم دست نمی کشند.
ویژگی منحصر به فرد این دسته از کارآفرینان باور به جذابیت ایده شان و امکان زیر و رو کردن بازار است. کسانی مثل ایلان ماسک در این دسته بندی قرار می گیرند. به علاوه، استارت آپ هایی مثل مایکروسافت یا اپل هم با تغییرات وسیع و حیرت انگیزی که در بازار ایجاد کردند،
در این قالب قابل بررسی هستند.
یادتان باشد، رویاپردازی همیشه جواب نمی دهد. در شرایطی که اوضاع بازار ناپایدارتر از هر زمان دیگری به نظر می رسد، تلاش برای رویابافی تنها شما را در منجلاب فروخواهد برد. به علاوه، شما باید همیشه نیم نگاهی به اوضاع بازار هم داشته باشید. وگرنه کلاه تان پس معرکه خواهد بود.
اگر شما هم ایده ای طلایی دارید که فکر می کنید دنیا را تکان می دهد، جزو دسته کارآفرینان بلندپرواز هستید. با این حال قرار نیست به طور حتمی این روش را تا انتها دنبال کنید. اشتباهی که خیلی از کارآفرینان مرتکب می شوند، تلاش برای پایبندی به یک روش به هر قیمتی است.
اینطوری شما دیر یا زود توان تان برای اثرگذاری بر روی مخاطب هدف را از دست می دهید. پس چه بهتر که کارتان را با کمی دقت نظر و انعطاف پذیری ترکیب کنید. اینطوری دیگر پشیمانی به همراه نخواهد داشت.
کارآفرینان اجتماعی
مشکلات اجتماعی معمولا در قالب بحران خودشان را نشان می دهند. وقتی بحران های احتماعی به نقطه ای مشخص می رسد، مثل آتش فشان در حال فوران همه چیز را نابود می کند. برخی از کارآفرینان در این میان دنبال حل مشکلاتی هستند که سلامت جامعه در همه ابعاد را تهدید می کند. همانطور که می شود حدس زد، این دسته از افراد هدف مالی مشخص ندارند. به عبارت بهتر، آنها بیشتر شبیه خیریه ها عمل می کنند و مسئله بازگشت سرمایه یا حتی سود برای شان مطرح نیست.
هدف اصلی کارآفرینان اجتماعی تبدیل دنیا به محلی بهتر برای زندگی است. همین شعار جذاب خیلی وقت ها به داد این کسب و کارها رسیده و اوضاع شان را از این رو به آن رو می کند. به همین خاطر اگر شما هم احساس نوع دوستی زیادی در خودتان می بینید، بد نیست به استفاده از این شیوه فکر کنید؛ چراکه در این صورت دست کم می توانید به خوبی کارتان را جلو برده و احساس رضایت ناشی از کمک به دیگران داشته باشید.
یادتان باشد، اگر شما خودتان را به عنوان کارآفرین اجتماعی مورد شناسایی قرار دهید، دیگر نباید خیلی برای سود حرص بخورید. این دسته از کسب و کارها معمولا از سوی بنگاه های مالی بزرگ حمایت می شوند. با این حال دست آخر هیچ سود مشخصی برای شان باقی نمی ماند.
البته قرار نیست طوری کار کنید که حتی حقوق کارمندان تان را هم نداشته باشید. به همین خاطر نباید فکر کنید چنین کسب و کارهایی چند ماه بعد از شروع به کار با سر زمین می خورند.
کارآفرینان نوآور
چند بار تا حالا نوآوری های تازه ای دیده اید که زندگی تان را بی نهایت راحت تر کرده است. بی شک وقتی اولین نسل از گوشی های هوشمند روانه بازار شد، خیلی از مردم دنیا چنین احساسی داشتند. این مسئله درباره داروهای درمان بیماری های خاص نیز مصداق دارد. تا وقتی داروی فلج اطفال ساخته نشده بود، سالانه کلی کودک در سراسر دنیا به این بیماری خطرناک مبتلا می شدند. با این حال از آن زمان تا حالا تقریبا ریشه این مشکل در دنیا کنده شده است.
نوآوری در حوزه های مختلف برای مردم معناهای متفاوتی دارد. مثلا گیمری را در نظر بگیرید که سال ها منتظر رونمایی از نسل جدید پردازنده های رایانه ای بوده و حالا به آرزوی دیرینه اش رسیده است. بی شک چنین نوآوری جذابی برای او یک دنیا ارزش دارد، در حالی که مثلا یک ورزشکار حرفه ای خیلی از شنیدن این خبر ذوق نخواهد کرد (خب اصلا چرا این خبر باید برای او مهم باشد؟).
مسئله بالا به خوبی سختی های تعریف کارآفرینان نوآور را نشان می دهد؛ چراکه با متر و معیارهای مختلف تقریبا خیلی از آدم های دنیا نوآوری های خیره کننده دارند. چنین مسئله ای به راحتی قابل درک یا هضم نیست. به همین خاطر شما باید خودتان را برای یک گروه نامشخص و بی نهایت متغیر در دنیای کسب و کار آماده کنید.
نوآوری از نظر افراد مختلف معنای متفاوتی دارد. نکته مهم در این میان مشخص کردن دقیق گروه مخاطب هدف و تلاش برای اثرگذاری بر روی آنها به بهترین شکل ممکن است. حتی فکر اینکه نوآوری تان را به دست تمام مردم دنیا برسانید را هم باید از سرتان خارج کنید؛ چراکه این مدل ارزیابی ها دیر یا زود کنترل تان را به هم می ریزد. آن وقت دیگر نمی توانید کنترلی روی اوضاع داشته یا مسائل را به خوبی حل کنید.
کارآفرینان خریدار
شاید ترکیب عبارت کارآفرینی با خریدار کمی عجیب به نظر برسد. خب مگر قرار نیست کارآفرینان در سوی فروشنده ها ایستاده و مشتریان را به خودشان جلب کنند. جواب این سوال منفی است. گاهی اوقات این کارآفرینان هستند که دست به جیب شده و شروع به خرید در بازار می کنند. البته در این یک مورد به خصوص پای مبالغ بی نهایت سنگین در میان است.
اگر قرار باشد شما یک استودیوی ساخت بازی های کامپیوتری راه اندازی کنید، چه خواهید کرد؟ سناریوی اول خرید تمام تجهیزات و همکاری با افراد متخصص در این حوزه است. این کار شاید جذابیت زیادی برای شما نداشته باشد، اما در طول زمان کمک مناسبی به توسعه کسب و کارتان خواهد کرد. بی شک سرمایه اولیه مورد نیاز در این سناریو خیلی زیاد نیست. به علاوه، شما باید کمی صبر و شکیبایی برای توسعه کارتان داشته باشید.
سناریوی دوم خرید یک استودیوی بازی سازی به طور حاضر و آماده است. این روزها کلی استودیو مثل یوبی سافت در دنیا فعالیت دارند که گاهی اوقات میان کارآفرینان یا سرمایه دارهای بزرگ دست به دست می شوند. شما را نمی دانم، ولی به نظر من که خرید یک استودیوی حاضر و آماده حس و حال دیگری دارد؛ چراکه به شما برای اثرگذاری بهتر بر روی مخاطب هدف کمک کرده و اوضاع تان در بازار را نیز بی نهایت بهتر مدیریت می کند.
یادتان باشد، شما قرار نیست همیشه از صفر کارتان را شروع کرده و منتظر بقیه باشید. گاعی اوقات باید ریسک های بزرگ انجام دهید. به طوری که با صرف هزینه های بالا راه ۱۰۰ساله را یک شبه طی کرده و منتظر موفقیت های بزرگ بمانید.
کارآفرینان پژوهشگر
کم نیستند کسانی که برای هر کاری وسواس زیادی به خرج می دهند. گاهی اوقات این وسواس در سطح زندگی شخصی جریان دارد، اما گاهی اوقات اوضاع حسابی به هم ریخته و دیگر کسی نمی تواند وضعیت را به خوبی کنترل نماید؛ چراکه وسواس زیادی کار دست آدم می دهد.
گروهی از کارآفرینان که کمی وسواس در کارشان دارند، تحت عنوان کارآفرینان پژوهشگر شناخته می شوند. این دسته از افراد به جای اینکه دنبال خرید یک استارت آپ بروند، خودشان آستین ها را بالا زده و شروع به راه اندازی استارت آپ شان می کنند. البته ماجرا کمی متفاوت تر از این حرف ها جلو می رود؛ چراکه آنها اعتقادی به شراکت با دیگران یا حتی تامین سرمایه از روش هایی مثل جذب سرمایه گذار ندارند.
در عوض دوست دارند قبل از هر کاری دست به مطالعه بازار شده و صفر تا صد کار را مورد ارزیابی قرار دهند. اینطوری دست کم با دست پر وارد بازار شده و دیگر جایی برای اما و اگر باقی نمی ماند.
بی شک مطالعه بازار و پژوهش درباره کاری که آدم قصد راه اندازی اش را دارد، امری ضروری محسوب می شود. با این حال در دنیای امروز خیلی ها حوصله چنین کاری را ندارند. به همین خاطر خودشان را راحت کرده و سراغ خرید استارت آپ ها می روند. این درست همان کاری است که مشکلات زیادی برای آدم به همراه داشته و اوضاع را خیلی زود به هم می ریزد؛ چراکه خرید یک برند بزرگ همیشه جواب مشکلات یا سوالات شما نیست.
پژوهشگران در دنیای کسب و کار مشکلات زیادی دارند، اما روحیه سرسخت شان همیشه به کمک آنها می آید. یادتان باشد، شما قرار نیست که همیشه خودتان را درگیر راه اندازی یک برند از نقطه صفر کنید. پس کمی انعطاف پذیری در این مسیر اصلا راه دوری نخواهد رفت.
کارآفرینان مقلد
اگر یک برند بزرگ در بازار باشد که ایده های جذابی ارائه کند، آیا شما نباید از روی دست آن کپی برداری کنید؟ جواب این سوال بستگی به متغیرهای متنوعی دارد. اگر شما بدون حتی یک لحظه درنگ از روی دست دیگران کپی کرده و تغییری هم در ایده اصلی ایجاد نکنید، کارتان بی نهایت کلیشه ای خواهد بود. خب چه کسی در بازار دنبال کپی برداری از روی دست دیگران می روند و در نهایت موفق هم می شود؟
ایده ما در این بخش استفاده از ایده های دیگران و ترکیب آنها برای خلق یک ایده تازه است. این امر تفاوتی در ماهیت تقلید کارآفرینان از دیگران ایجاد نمی کند، اما در نهایت یک ایده بهتر برای ارائه به بازار خواهیم داشت.
خیلی وقت ها مشتریان فقط به خاطر اینکه ایده یک کسب و کار کلیشه ای به نظر می رسد، دور آن را خط می کشند. بنابراین شما باید خودتان را برای رقابت با مشتریان بر سر اثبات اینکه ایده تان کلیشه ای یا تکراری نیست، آماده کنید. بهترین روش در این میان استفاده ترکیبی از ایده های موفق دیگران است. اینطوری دیگر لازم نیست به خودتان زحمت زیادی بابت اثبات اصالت کارتان دهید.
بیشتر بخوانید:بازاریابی محتوا در دنیای امروز
ایده هایی که کاملا نوآورانه باشند، معمولا خیلی کم در بازار به چشم می خورند. معمولا روش کار در بازار طور دیگری است. به گونه ای که کارآفرینان به طور مداوم از روی دست هم کپی برداری کرده و از ایده های یکدیگر الهام می گیرند. فقط در این صورت شما امکانات لازم برای توسعه کسب و کارتان به طور استاندارد را خواهید داشت. ماجرا جالب شد، نه؟
اگر شما همین حالا هم ایده های خوبی برای کسب و کارتان دارید، لازم نیست با الگوبرداری از دیگران آینده برندتان را به خطر بیندازید. درست به همین خاطر ما در روزنامه فرصت امروز بر روی تغییر الگوی کارآفرینی در زمان های مختلف تاکید داریم. این امر به شما کمک می کند تا در زمان های مناسب از الگوی درست استفاده کنید.
این روزها انواع زیادی از کارآفرینان در بازار حضور دارند که در اولین نگاه اوضاع بی نهایت پیچیده ای برای کارآفرینان ایجاد می کنند. گاهی اوقات شما برای اینکه کارتان را به خوبی جلو ببرید، نیاز به استفاده از راهنمایی این دسته از افراد دارید. گاهی هم باید خودتان تبدیل به کارآفرینی متفاوت شوید.
ما در این مقاله تلاش کردیم نکات کلیدی درباره انواع کارآفرینان در دنیا را به شما یاد دهیم. شما الان چشم انداز بهتری نسبت به دنیای اطراف تان دارید. با این حال نباید به این نکته اکتفا کنید؛ چراکه تمام درس های این مقاله تا زمانی که در عمل به کارتان نیاید، هیچ فایده ای نخواهد داشت. پس منتظر چه هستید؟ همین حالا دست به کار شده و اوضاع را به سود خودتان تغییر دهید.
من و همکارانم در روزنامه فرصت امروز امیدواریم نکات مورد بحث در این مقاله کمکی هرچند کوچک به شما برای آشنایی با انواع کارآفرینان و سبک کاری شان کرده باشد. مثل همیشه اگر سوالی درباره نکات مقاله داشتید، تعارف را کنار گذاشته و با ما در ارتباط باشید.