سرمایه گذاری روی کارمندان مفهومی است که از مدت ها قبل در دنیای کسب و کار رواج پیدا کرده است. خیلی از کارآفرینان برای اینکه اوضاع شان در بازار را بهتر کنند، دنبال استخدام نیروی کار حرفه ای می روند. ما در این مقاله سعی کردیم نشان دهیم تقویت مهارت های کارمندان چطور به سود خودِ شرکت ها هم هست.
کارآفرینان سر اینکه مهمترین دارایی یک برند چیست، دعوای تمام نشدنی با هم دارند. اگرچه جواب های بی نهایت زیادی برای چنین پرسشی به ذهن می رسد، اما شکی نیست که کارمندان یکی از مهمترین دارایی های هر کسب و کاری محسوب می شوند. در این میان کیفیت کار کارمندان و میزان مهارتشان در حوزه های مختلف نتیجه نهایی ماجراجویی یک برند در بازار را مشخص خواهد کرد. خب اگر یک شرکت کلی کارمند درجه یک با مهارت های بالا داشته باشد، دردسر بزرگی برای رقبا محسوب خواهد شد. این در حالی است که یک برند بدون نیروی کار حرفه ای هیچ خطری برای دیگران نخواهد داشت.
سرمایه گذاری روی کارمندان مفهومی است که از مدت ها قبل در دنیای کسب و کار رواج پیدا کرده است. خیلی از کارآفرینان برای اینکه اوضاع شان در بازار را بهتر کنند، دنبال استخدام نیروی کار حرفه ای می روند. یک میانبر جذاب در این میان که اتفاقا کم هزینه تر هم هست، استفاده از تکنیکی به نام سرمایه گذاری روی کارمندان است. در این حالت شما به جای اینکه سراغ نیروی کار تازه بروید، روی کارمندان فعلی سرمایه گذاری خواهید کرد.
چرا سرمایه گذاری روی کارمندان جواب می دهد؟
سرمایه گذاری شما دقیقا مثل کاری است که آکادمی های فوتبال با استعدادهای تازه انجام می دهند. شما برای اینکه بازیکنی در حد مسی در ترکیب تان داشته باشید، لازم نیست همیشه دست به جیب شده و کلی خرج روی دست باشگاه بگذارید. گاهی اوقات یک استعدادیاب خوب کلی شما را جلو خواهد انداخت. البته در این میان باید به فکر پرورش استعدادها نیز باشید. این دقیقا همان کاری است که ما در این مقاله قصد انجامش را داریم.
شما در این مقاله یاد می گیرید چطور ارتباطتان با کارمندان را بهتر کرد و روی آنها سرمایه گذاری کنید. از آنجایی که سرمایه گذاری روی کارمندان نکته عجیبی محسوب می شود، ما در این مقاله قصد داریم دلایل ضرورت این کار برای تمام کسب و کارها را زیر ذره بین ببریم. به زبان خودمانی، شما پس از مطالعه این مقاله متوجه دلیل اهمیت سرمایه گذاری روی کارمندان خواهید شد. پس با ما همراه باشید تا نکات مختلف در این راستا را بررسی کنیم.
هزینه های سنگین ریزش نیروی کار
کارمندان وقتی در یک سازمان احساس ارزشمندبودن نداشته باشند، خیلی زود سراغ کسب و کارهای دیگر خواهند رفت. خب همه چیز که در دنیا محدود به مسائل مالی نیست. گاهی اوقات کارمندان دوست دارند در دنیای کسب و کار احساس ارزشمندی داشته باشند. اجازه دهید خودمان را جای یک کارمند معمولی قرار دهیم که در شرکتی مثل آدیداس کار می کند. اگر این کارمند نتواند خودش را با شرایط انطباق داده یا فرصت یادگیری مهارت های تازه را داشته باشد، خیلی زود از ادامه همکاری با برند موردنظر صرف نظر خواهد کرد.
این روزها به همان میزان که آزادی عمل مشتریان برای خرید از برندهای مختلف افزایش پیدا کرده، آزادی عمل کارمندان هم بیشتر شده است. امروزه کارمندان می توانند به راحتی روی نکات مختلف سرمایه گذاری کرده و کارشان را پیش ببرند. این نکته ای است که بسیاری از مدیران در دنیای امروز به آن توجهی ندارند.
حالا که از چشم انداز کارمندان ماجرا را بررسی کردیم، باید دوباره به چشم انداز کلان مان برگردیم. وقتی یک کارمند دور همکاری با برند شما را خط می کشد، شما متحمل هزینه مالی زیادی خواهید شد. اول از همه باید سراغ نیروی کار تازه بروید. این اتفاق شاید در مرحله حرف ساده باشد، اما وقتی نوبت اجرا می رسد، تمام توان تان را از بین خواهد برد. به همین خاطر شما باید همیشه به دنبال استفاده از کم هزینه ترین راهکارها باشید.
باور کنید یا نه، سرمایه گذاری روی کارمندان کم هزینه ترین استراتژی دنیا محسوب می شود. این امر به شما کمک می کند تا خیلی راحت و بدون دردسر کارتان را جلو برده و جلوی ریزش کارمندان را هم بگیرید. اینطوری با یک تیر دو نشان می زنید، هم کارمندان تان را راضی نگه خواهید داشت، هم اینکه نیروی کار ماهرتری در طول زمان به دست می آورید.
ارتباطات ضعیف و مشکلات آن
کارمندانی که در طول زمان مهارت شان تقویت نشود، به مرور زمان مشکلات زیادی از نظر ارتباط با هم پیدا خواهند کرد. خب شما نمی توانید یک گوشه نشسته و انتظار داشته باشید ارتباط میان کارمندان با هم یا با شما به طور خودکار بهتر شود. در عوض باید کمی سختی به جان خریده و خودتان وارد گود شوید.
این روزها خیلی از کسب و کارها برای اینکه ارتباط بهتری میان تیم های کاری ایجاد کنند، با هزینه گزاف سراغ مدیران ارشد خوب می روند. این در حالی است که ریشه مشکل در جای دیگری قرار دارد. ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم کارآفرینان باید اول از همه روی کارمندان شان سرمایه گذاری کنند. وقتی مهارت های ارتباطی کارمندان در سطح مطلوبی باشد، دیگر نیاز چندانی به عامل خارجی برای هماهنگی میان آنها نخواهد بود.
قبول دارم تمرکز بر روی کیفیت کاری مدیران ایده بی نهایت جذابی محسوب می شود، اما شما نباید خودتان را به این مرحله محدود کنید. این روزها کارمندان گاهی اوقات حتی بهتر از مدیران از پس مشکلات برمی آیند. به علاوه، وقتی شما روی کارمندان تان سرمایه گذاری کنید، کم کم آنها را آماده پذیرش مسئولیت مدیریت خواهید کرد. اینطوری نسل بعدی مدیران شرکت هم بدون هیچ مشکلی پرورش خواهند یافت. ماجرا حسابی جذاب شد، نه؟
جذب نیروی ماهر
کارمندان وقتی دنبال همکاری با یک برند هستند، بیشتر از هر نکته دیگری به مهارت اعضای فعلی شرکت توجه می کنند. در کنار این موضوع سطح تاثیرگذاری مدیران بر روی افزایش مهارت ها و دانش نیروی کار نیز مهم خواهد بود. به زبان خودمانی، اگر شما برنامه ای جامع برای بهبود اوضاع مهارت کارمندان داشته باشید، به طور خودکار کارمندان حرفه ای را به همکاری با برندتان جلب خواهید کرد.
مدیران تازه کار فکر می کنند فقط باید با حقوق بالاتر دل کارمندان را ببرند. این در حالی است که برنامه دقیق و بلندمدت اهمیت بسیار بیشتری برای افراد دارد. اگر شما هم دوست دارید در دنیای کسب و کار موفقیت های بلندمدت تری کسب کنید، باید هر طور شده کارمندان یا به عبارت بهتر استعدادهای تازه در دنیا را به سوی برندتان جلب کنید. اینطوری خیلی راحت تر مسیرتان به سوی موفقیت را طی خواهید کرد.
تقویت روحیه کارمندان
آیا شما هم در محل کار با کلی کارمند بی انگیزه رو به رو هستید؟ این مشکلی است که برای خیلی از کارمندان اساسی به نظر می رسد. اگر شما نتوانید به موقع بی انگیزگی کارمندان را مدیریت کنید، به مرور زمان شرکت تان درگیر بحرانی همه جانبه خواهد شد. خب از کارمندان بی انگیزه و دائما خسته که نمی توان انتظار عملکرد درخشان در بازار را داشت. این در حالی است که بسیاری از افراد برای اثرگذاری بر روی مخاطب هدف نیاز به انگیزه و روحیه کافی دارند.
اگر یادتان باشد، در بخش های قبل گفتیم که حقوق بالاتر به تنهایی عامل انگیزه بخشی نیست. بنابراین شما باید کمی بلندمدت تر به ماجرا نگاه کنید. توصیه ما در این بخش استفاده از دوره های آموزشی به مثابه عاملی برای تقویت روحیه کارمندان است. اجازه دهید کمی دقیق تر بحث را پیش ببریم. وقتی شما نیروی کارتان را با دقت انتخاب کرده و آنها را دستچین می کنید، یک مرحله به سوی موفقیت رفته اید. با این حال هنوز فاصله زیادی تا پایان کار دارید؛ چراکه کارمندان همیشه سایه شوم بی انگیزگی را بالای سر خود حس می کنند. در این میان فقط کمک به کارمندان برای بهبود رزومه شان به داد شما خواهد رسید.
وقتی شما دوره های آموزشی مختلف برای کارمندان تان برگزار می کنید، به آنها برای بهبود سابقه کاری شان کمک ویژه ای کرده اید. این در حالی است که بدون این کار شما همیشه به عنوان یک مدیر کلیشه ای در ذهن آنها نقش خواهید بست.
شاید فکر کنید دوره های آموزشی همیشه هزینه زیادی برای برندها به همراه دارد. خب در این صورت باید ذهنیت تان را به طور کامل تغییر دهیم؛ چراکه دوره های آموزشی اصلا هزینه زیادی برای شما دربر نخواهد داشت. این روزها شما با یک جست وجوی ساده در یوتیوب کلی دوره آموزشی رایگان پیدا می کنید. هنر شما در این میان دعوت از کارمندان و ایجاد فرصت کافی برای تماشای این ویدئوهای آموزشی است. اینطوری به مرور زمان نیروی کار به مراتب حرفه ای تری خواهید داشت. ماجرا جالب شد، نه؟
اعطای آزادی عمل به کارمندان
کارمندان وقتی مدیریت زمان خودشان را در دست داشته باشند، نه تنها انگیزه شان چند برابر خواهد شد، بلکه به مرور زمان بدل به افرادی حرفه ای تر نیز می شوند. این نکته در حالی روی می دهد که بسیاری از کارمندان برای اثرگذاری بر روی مخاطب هدف با دردسرهای زیادی مواجه هستند؛ چراکه در یک برنامه خشک و بدون انعطاف گیر کرده اند.
یکی از مزایای سرمایه گذاری روی کارمندان خلاص شدن کارمندان و صدالبته مدیران از برنامه های بی سر و ته است. خب شما که نمی توانید صفر تا صد فعالیت کارمندان تان در بازار را برنامه ریزی کنید. گاهی اوقات این عملکرد متفاوت کارمندان است که اوضاع شما را بهبود خواهد بخشید. به علاوه، شما برای اینکه خلاقیت کارمندان تان را تقویت کنید، نیاز به استفاده از شرایط متمایزی دارید. این امر به شما کمک می کند تا بدون هیچ مشکلی کارتان را مدیریت کرده و از همه کارمندان بهترین راندمان کاری را بگیرید.
آزادی عمل عنصر مهمی در دنیای کسب و کار محسوب می شود. اگر فرض کنیم که کارمندان مهمترین دارایی هر برندی در بازار هستند، آزادی عمل به آنها کمک می کند تا بهتر به اهداف تعیین شده شرکت دسترسی پیدا کنند. احتمالا شما هم در زندگی شخصی تجربه های مشابهی داشته اید. بنابراین چندان با این مسئله بیگانه نیستید. تنها نکته کلیدی در این میان دامنه آزادی عمل کارمندان است. خب انتظار ندارید که صفر تا صد اوضاع شرکت از سوی آنها مدیریت شود؟
اشتباهی که خیلی از کارآفرینان مرتکب می شوند، زیاده روی در استفاده از یک شیوه کاری است. این امر درباره آزادی عمل کارمندان نیز به چشم می خورد. اگر شما دوست دارید کارتان را بدون هیچ دردسرس جلو برده و از این نکته برای بهبود اوضاع تان سود ببرید، بد نیست حد و حدود آزادی عمل کارمندان تان را از همین حالا مشخص سازید. اینطوری بعدا به دردسرهای مختلف دچار نخواهید شد.
وفاداری بیشتر کارمندان به ارزش های برند
ارزش های هر برندی با دیگری تفاوت عمده ای دارد. معمولا در دنیا برندهایی حسابی دل مشتریان را می برند که ارزش های متمایزی از رقبا داشته باشند. این در حالی است که برندهای کلیشه ای معمولا هیچ جایی در میان کسب و کارهای محبوب مشتریان دنیا ندارند. با این حساب شما برای موفقیت در بازارهای امروزی چاره ای به غیر از هدف گذاری بر روی جلب اعتماد و وفاداری کارمندان به ارزش های برندتان ندارید. خب برندی که نتواند اعتماد کارمندانش به ارزش های کسب و کار را جلب کند، چطور می تواند در تعامل با مشتریان موفق باشد؟
شما برای اینکه وفاداری کارمندان به ارزش های برند را جلب کنید، باید دست به کار شده و حرف زدن را کنار بگذارید. خب آدم ها که نمی توانند فقط با حرف زدن به موفقیت های بزرگ برسند. در عوض شما نیاز به فرآیندی دارید که از دل آن با کارمندان تان ارتباط بهتری برقرار کرده و اعتمادشان را جلب کنید. این رازی است که خیلی از مدیران حتی روح شان هم از آن خبر ندارد.
ما در این مقاله دنبال راهکاری هستیم که به شما برای آشنایی با رویکردهای جدید تعامل با کارمندان کمک کند. وضعیت شما مثل مربی تازه واردی است که در بدو ورود باید اعتماد تمام بازیکنان را جلب کند. وگرنه ممکن است بازیکنان با هم دست به یکی کرده و از قصد او را از کار بیکار کنند. بنابراین شما باید شش دانگ حواس تان را جمع کنید.
نکته کلیدی که اینجا وجود دارد، کمک به کارمندان برای درک اهمیت ارزش های برند است. این امر از طریق آموزش های کافی به کارمندان روی می دهد. مثلا کسی را در نظر بگیرید که فقط ۳-۲ سال سابقه کار در حوزه روابط عمومی را دارد. در این صورت شما باید به او کمک کنید تا دانش بیشتری در این حوزه کسب کرد و به عنوان بخشی از کسب و کارتان درک دقیق تری از اهداف و ارزش های بلندمدت تان داشته باشد. اینطوری دیگر خبری از جنگ و دعواهای مشهور در ساختار شرکت هم نخواهد بود. ماجرا حسابی جالب شد، نه؟
کسب شهرت بیشتر در بازار
آیا تا حالا با کسب و کاری مواجه شده اید که حسابی روی وضعیت آموزش و مهار کارمندانش حساس باشد؟ احتمالا فورا اسم هایی مثل مایکروسافت یا متا به ذهن تان خواهد رسید. خب همه ما اخبار گوناگونی درباره اهمیت آموزش درست کارمندان در این شرکت ها به گوش مان خورده است. یکی از دلایل محبوبیت و شهرت بالای چنین برندهایی دقیقا همین امر است.
هیچ کس دوست ندارد بخشی از یک شرکت تماما خودخواه باشد. در عوض رهبران تجاری که میانه خوبی با کارمندان داشته و همیشه به آنها کمک می کنند، همیشه افراد محبوب تری خواهند بود. دقیقا به همین خاطر شما باید سعی کنید از چنین افرادی در کسب و کارتان الگو بگیرید.
کمک به کارمندان برای افزایش مهارت ها یا سازگاری بهتر با شرایط شرکت شاید گام بی نهایت کوچکی محسوب شود، اما در دنیای دیجیتالی این روزها حتی این گام ها هم به خوبی مورد توجه کارمندان قرار می گیرد. بنابراین شما اصلا نباید کارتان را دست کم گرفته یا آنها را کوچک بشمارید.
کسب شهرت بیشتر در بازار برای هر کسب و کاری ضروری است. این نکته وقتی شما تازه اول راه باشید، اهمیت بیشتری هم پیدا می کند. پس سعی کنید همیشه به عنوان یک کسب و کار حامی کارمندان در بازار مورد شناسایی قرار گیرید. این امر به شما کمک می کند تا خیلی راحت تر در بازار موقعیت خوبی برای خودتان دست و پا کنید.
یادتان باشد، شما در بازار همیشه به حمایت عمومی نیاز دارید. این حمایت هم همینطور الکی به دست نمی آید. پس بهتر است قبل از اینکه اوضاع از کنترل تان خارج شد یا رقبا عرصه را بر شما تنگ کنند، به فکر استفاده از ظرفیت تبلیغاتی کارمندان تان باشید. وقتی شما به کارمندان تان به طور مداوم کمک می کنید، به مرور زمان بدل به مدیری محبوب در بین آنها خواهید شد که دوست دارند دائما درباره تان با دیگران حرف بزنند. همین نکته ساده به مرور زمان از شما یک رهبر تجاری تمام عیار خواهد ساخت که همه عاشق همکاری با او خواهند بود.
افزایش کارایی نیروی کار
آیا مدیری را سراغ دارید که عاشق کار کردن با کارمندانی همیشه فعال و خلاق نباشد؟ این روزها یافتن کارمندانی که همیشه سرحال و پر از ایده های تازه باشند، مثل یافتن سوزن در انبار کاه سخت و گاهی غیرممکن به نظر می رسد. درست به همین خاطر مدیرانی که این نعمت بزرگ را دارند، نباید هیچ ریسکی را پذیرا شوند.
اگر شما هم دوست دارید یک تیم کاری کاملا خلاق و با پشتکار داشته باشید، دیگر رویابافی بس است. مسیر موفقیت شما از پیچ حساس توانمندسازی کارمندان می گذرد. خب کارمندان که همینطور خود به خود بدل به افرادی حرفه ای برای کسب و کار شما نمی شوند. در عوض شما به عنوان مدیر باید به آنها در رسیدن به اهداف شان کمک کنید. اینطوری به طور غیرمستقیم اهداف خودتان را هم محقق خواهید کرد.
افزایش کارایی نیروی انسانی هدفی نیست که در کوتاه مدت محقق شود. اشتباه خیلی از مدیران انتظار نتایج کوتاه مدت درباره چنین نکته مهمی است. خب اگر قرار بود نتایج کوتاه مدت در این رابطه به دست بیاید که همه شرکت ها پر از کارمندان با انگیزه بود.
اگر نظر ما را بخواهید، بهترین روش برای تقویت کارایی کارمندان یک برنامه ریزی بلندمدت است. اینطوری شما می توانید بدون هیچ مشکلی سراغ کارمندان تان رفته و علاوه بر تقویت مهارت های آنها همان فردی را از آنها بسازید که کسب و کارتان به آن نیاز دارد.
بی شک کمک به تحول مهارت ها و تخصص های کارمندان خیلی کم هزینه تر از همکاری دوباره با کسی است که سال ها در بازار مهارت کسب کرده است. این نکته برای کسب و کارهای صفر کیلومتر اهمیت بیشتری خواهد داشت. خب منتظر چه هستید؟ همین حالا دست به کار شده و اوضاع تان را کمی بهبود بخشید.
بیشتر بخوانید: راهکارهایی برای مدیریت استرس تیم فروش
سخن پایانی
مدیریت کسب و کار در دوران مدرن بدل به امری بی نهایت تخصصی شده که خیلی ها را به وحشت می اندازد. بحث سرمایه گذاری روی کارمندان در این میان همیشه مورد مناقشه قرار دارد. خیلی ها انتظار دارند این ماموریت مهم به طور کامل از سوی کارمندان مدیریت شده و هیچ نقشی برای تیم مدیریتی در این میان تعریف نمی کنند.
ما در این مقاله سعی کردیم نشان دهیم تقویت مهارت های کارمندان چطور به سود خودِ شرکت ها هم هست. فکر می کنم حالا دیگر از آن ذهنیت کهنه عبور کرده باشید. هرچه باشد موفقیت برند شما در گرو عملکرد خوب کسب و کارتان قرار دارد. پس باید از همین حالا برنامه ای دقیق برای توسعه مهارت های نیروی کارتان تعریف کنید. این امر به شما برای جلب اعتماد کارمندان و صدالبته کسب شهرت بیشتر هم کمک می کند.