یادگیری از تجارب اینفلوئنسر ها در بازاریابی

اینفلوئنسر مارکتینگ (Influencer Marketing) چند سالی هست حسابی در دل بازاریاب ها جا خوش کرده است. تا قبل از آن بازاریابی با کمک سلبریتی ها طرفداران خاص خودش را داشت، اما حالا این اینفلوئنسرها هستند که تمام تمرکز برندها را جلب کرده اند. انگار حتی بدترین محصولات دنیا هم وقتی پای اینفلوئنسرها وسط باشد تبدیل به جذاب ترین گزینه خرید دنیا خواهد شد.

فرقی هم ندارد شما یک برند بین المللی با کلی طرفدار پر و پاقرص باشید یا استارت آپی تازه نفس که همین یک هفته قبل کارش را شروع کرده است، در هر صورت اینفلوئنسر مارکتینگ برای همه کارآفرینان هدفی اساسی محسوب می شود.

وقتی صحبت از اینفلوئنسر مارکتینگ می شود، خیلی از کارآفرینان فکر می کنند با الگویی بی نهایت ارزان رو به رو هستند. تجربه همکاری های پرهزینه با سلبریتی ها چشم خیلی ها را ترسانده، اما نباید خیال کنید اینفلوئنسرها همین طور بی مزد و مواجب در خدمت شما خواهند بود. چه بسا همکاری با اینفلوئنسرهای مشهور حتی بیشتر از یک کمپین معمولی نیز آب بخورد. به همین خاطر قبل از اینکه با عجله وارد این میدان گسترده شده و همه پول تان را به باد دهید، باید با مزایای اینفلوئنسر مارکتینگ آشنا شوید. اینطوری خیال تان بابت پولی که پای این روش می ریزید، راحت خواهد بود.

مزایای اینفلوئنسر مارکتینگ برای برندها

ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم هر کارآفرینی قبل از اعتماد به یک الگوی بازاریابی باید آن را سبک و سنگین کند. از این نظر شما مثل یک سرمربی فوتبال هستید که قبل از اعتماد چشم بسته به یک ترکیب مشخص، بارها و بارها آن را در تمرین امتحان می کند. از آنجایی که کمتر کارآفرینی حوصله نقد و بررسی الگوهای مختلف بازاریابی را دارد، ما در این مقاله سراغ مزایای اینفلوئنسر مارکتینگ رفته ایم. اشتباه نکنید، اصلا قصد نداریم از همین اول کار شما را مجبور کنیم از این استراتژی استفاده کنید. در عوض انتخاب نهایی بعد از مرور مزایای این روش برعهده شما خواهد بود. هرچه باشد هر کارآفرینی صلاح برندش را بهتر از همه می داند، مگر نه؟ اجازه دهید با همین مقدمه کوتاه سراغ اصل ماجرا برویم. این شما و این هم مزایای اینفلوئنسر مارکتینگ برای کسب و کارها.

سوال این بخش شاید خیلی ساده به نظر برسد، اما وقتی نوبت به جواب دادن می شود، خیلی ها جا می زنند. معمولا فرض بر این است که هر استراتژی بازاریابی مزایای خاص خودش را دارد. وگرنه اصلا لازم نبود کسی آن را اختراع کند. اگرچه این استدلال منطقی به نظر می رسد، اما اصلا حقیقت ندارد. تا همین دو دهه قبل بازاریابی توده ای (Mass Marketing) یکی از روش های کاربردی و صد البته محبوب میان بازاریاب ها بود. با این حال توسعه فناوری های دیجیتال و تنوع حیرت انگیز سلیقه مشتریان عملا این الگو را منقرض کرد؛ به طوری که این روزها فقط در کتاب های تاریخ باید سراغ بازاریابی توده ای را گرفت!

اگر شما هم چند وقتی است اینفلوئنسر مارکتینگ حسابی ذهن تان را درگیر کرده و دوست دارید هر طور شده از آن استفاده کنید، ما کارتان را ساده تر از هر زمان دیگری کرده ایم. کافی است تا آخر این مقاله با ما همراه باشید تا با خیال راحت کارایی این شیوه را جمع بندی کنید. آخر سر هم اگر همکاری با اینفلوئنسرها به دردتان خورد، تمام اطلاعات لازم برای شروع کار دم دست تان خواهد بود.

بازگشت سرمایه بالا

مهمترین دغدغه بازاریاب ها چیست؟ این سوال برای هر کسی معنای خاصی دارد. با این حال اگر بخواهیم منصفانه به قضیه نگاه کنیم، همه بازاریاب ها نگران بازگشت سرمایه شان هستند. همانطور که یک کارگردان باید جوابگوی انتظارات تهیه کننده بابت فروش عالی در گیشه باشد، بازاریاب ها هم باید جوابی برای هیأت مدیره و سرمایه گذارهای بی اعصاب داشته باشند. هرچه باشد هیچ کارآفرینی سرمایه اش را از وسط راه پیدا نکرده که همینطور الکی با یک استراتژی ناشناخته بازاریابی به باد دهد.

اگر شما هم از آن دست کارآفرینانی هستید که بابت هر اقدام تان باید به زمین و زمان جواب پس دهید، احتمالا انتخاب یک الگوی بازاریابی جدید برای تان دست کمی از هفت خان رستم نخواهد داشت. اینطور وقت ها آدم حس می کند حتی یک اشتباه کوچک هم به معنای پایان کارنامه کارآفرینی اش خواهد بود.

بی شک ادعای خشک و خالی ما مبنی بر اینکه بازاریابی با کمک اینفلوئنسرها بازگشت سرمایه بالایی دارد، هیچ کارآفرین باهوشی را مجاب نخواهد کرد. هرچه باشد این روزها فقط اعداد و ارقام هستند که کارآفرینان را متقاعد می کنند. به همین خاطر ما یک راست رفته ایم سراغ بازاریاب های آمریکایی تا نظر آنها را درباره اینفلوئنسر مارکتینگ جویا شویم. البته به جای اینکه با یک سفر پرهزینه سراغ این دسته از کارآفرینان برویم، یکی از معتبرترین نظرسنجی های دنیای بازاریابی از موسسه هاب اسپات (HubSpot) را انتخاب کرده ایم. براساس این نظرسنجی از هر چهار بازاریاب آمریکایی یک نفر اینفلوئنسر مارکتینگ را دومین استراتژی با بالاترین نرخ بازگشت سرمایه معرفی کرده است. رتبه نخست هم مطابق انتظار متعلق به ویدئوهای کوتاه در شبکه های اجتماعی است. البته شما با کمی خلاقیت می توانید در ویدئوهای کوتاه تان نیز از اینفلوئنسرها به خوبی کمک بگیرید.

همانطور که یک نقاش وقتی خیالش بابت فروش تابلوهایش راحت است آثار بهتری خلق می کند، بازاریاب ها هم وقتی یک استراتژی پرسود با بازگشت سرمایه عالی دم دست شان باشد ایده های بهتری برای مشتریان رو خواهند کرد؛ به همین سادگی.

صرفه جویی در هزینه ها

همکاری با اینفلوئنسرهایی با میلیون ها فالوور در شبکه های اجتماعی اصلا گزینه ارزانی نیست. اگر بخواهیم اینفلوئنسرها را با بازیکنان بسکتبال مقایسه کنیم، کسانی که میلیون ها فالوور دارند مثل لبران جیمز حقوق های نجومی دریافت می کنند. با این دست فرمان احتمالا کسب و کارهای کوچک هیچ شانسی برای بقا در بازار نخواهند داشت. در عوض عرصه برای برندهای بزرگی مثل آمازون یا آدیداس باز خواهد بود.

از آنجایی که ما در روزنامه فرصت امروز همیشه طرفدار کسب و کارهای کوچک بوده ایم، دوست نداریم آنهایی که با هزار امید و آرزو کارشان را شروع کرده اند از جریان بازاریابی دور بمانند. به همین خاطر همکاری با میکرواینفلوئنسرها را به عنوان راه حلی ویژه به شما پیشنهاد می کنیم. این دسته از اینفلوئنسرها به جای فالوورهای چند میلیونی در حد چند صد هزار نفر طرفدار دارند و معمولا در یک منطقه خاص کار می کنند. اگر شما با این دسته از افراد همکاری داشته باشید، دیگر لازم نیست بابت حقوق شان وحشت کنید؛ چراکه میکرو اینفلوئنسرها هم حقوق کمتری می گیرند، هم اینکه انتظارات زیادی از برندها ندارند. با این حال میزان تاثیرگذاری شان بر روی مخاطب محلی همچنان بالاست.

بی شک تا وقتی بازاریاب ها بتوانند با پول کمتر نتیجه بهتری به دست بیاورند، حتی سراغ ایده های عجیب و غریب هم نخواهند رفت. شما را نمی دانم، ولی من که وقتی پای بودجه های کلان وسط باشد، حتی قبل از شروع پروژه هم کلی استرس می گیرم. پس اگر دوست ندارید پول زیادی برای پروژه بازاریابی تان خرج کنید یا دست تان حسابی بسته است، شروع کار با میکرو اینفلوئنسرها بهترین گزینه خواهد بود.

اعتماد بیشتر نسل جوان به اینفلوئنسرها

نسل جدید تفریحات و سرگرمی های خاصی دارد؛ از آن دست سرگرمی هایی که گاهی اوقات بقیه را حسابی متعجب می کند. راستش را بخواهید آدم بزرگ ها معمولا ارتباط درستی با سرگرمی و حتی سلیقه جوان ها برقرار نمی کنند. این ماجرا درباره بازاریاب ها هم مصداق دارد. اگر شما بارها و بارها در تعامل با نسل جوان شکست های سنگینی خورده اید، دیگر زمان قبول شکست فرا رسیده است. باور کنید یا نه، هیچ بازاریابی با ایده های محبوب مشتریان میانسال نمی تواند دل جوان های امروزی را به دست بیاورید. این دقیقا همان مشکلی است که ما را به سوی سومین مزیت اینفلوئنسر مارکتینگ هدایت می کند. ماجرا جالب شد، نه؟

مشتریان معمولا برای یک خرید خوب اول از همه به حرف دوستان و بعد هم خانواده گوش می دهند. این وسط تکلیف کمپین های بازاریابی خیلی مشخص نیست. انگار که برندها فقط برای خالی نبودن عریضه تولید محتوا می کنند. ما در روزنامه فرصت امروز به تجربه دریافته ایم که نسل جوان به اینفلوئنسرها خیلی اعتماد دارند.

شاید فکر کنید جوانان فقط از سر هیجان به اینفلوئنسرها توجه نشان می دهند اما این همه ماجرا نیست. اینفلوئنسرهای امروزی معمولا تخصص و دانش بالایی در حوزه کاری شان دارند. به همین خاطر نوعی منبع اطلاعات دست اول نیز محسوب می شوند. با این حساب تعجبی ندارد نسل جوان برای یافتن اطلاعات مورد نیازشان اول از همه سراغ آنها بروند. حالا فرض کنید یک دانشجوی جوان قصد خرید کتانی ورزشی را داشته باشد. بی شک اگر اینفلوئنسر مورد اعتماد او کفش های یک برند تازه کار را معرفی کند، حتی تبلیغات پرزرق و برق نایک یا آدیداس هم جلودار تصمیم دانشجوی قصه ما نخواهد بود.

اعتماد نسل جوان به اینفلوئنسرها یک ادعای غیرمنطقی یا رویایی دور و دراز نیست. در عوض این روزها خیلی از اینفلوئنسرها به پشتوانه همین اعتماد حسابی در بازار جولان می دهند. پس اگر دوست دارید کم کم تبدیل به یک برند دوست داشتنی برای مشتریان جوان شوید، باید اینفلوئنسر مارکتینگ را خیلی جدی دنبال کنید.

فعالیت بهتر در شبکه های اجتماعی

خیلی از برندها بعد از سال های سال حضور در شبکه های اجتماعی هنوز آنقدر که دوست دارند، فالوور پیدا نکرده اند. این مشکل بیشتر از اینکه به خاطر کیفیت پایین محتوای تولیدی برندها باشد، مربوط به شیوه های غلط پروموت کردن محتواست. در دنیایی که میلیون ها برند در پلتفرم های مختلف با هم رقابت دارند، فعالیت عادی شما را به جایی نخواهد رساند. در عوض گزینه هایی مثل اینفلوئنسر مارکتینگ در یک چشم به هم زدن تفاوت ها را رقم می زنند.

همانطور که حرف های یک استاد دانشگاه بدون ارجاع به منابع دست اول هیچ اعتباری ندارد، ادعاهای ما درباره فعالیت بهتر در شبکه های اجتماعی با اینفلوئنسرها هم باید سند و مدرک داشته باشد. براساس گزارش موسسه سوشیال مدیا تودی (Social Media Today) استفاده از اینفلوئنسر مارکتینگ نقش موثری در افزایش اعتماد و توجه کاربران به برندها در شبکه های اجتماعی دارد. از آنجایی که کاربران در پلتفرم های مختلف آشنایی چندانی با برندها ندارند، مشاهده چهره آشنای اینفلوئنسرها کمک شایانی به انتخاب های شان خواهد کرد.

برندهایی که میلیون ها طرفدار در اینستاگرام یا توئیتر دارند، یک شبه موفق نشده اند. در عوض استفاده از روش های مختلف همیشه در دستور کار آنها قرار داشته است؛ درست مثل سرمربی که قبل از بقیه تاکتیک های کلیدی را کشف می کند. در این میان اینفلوئنسر مارکتینگ جدیدترین و صدالبته مهمترین استراتژی برای موفقیت بی چون و چرای برندها محسوب می شود. اگر شما هم دوست دارید بدون دغدغه یا دردسر اضافه از رقبا جلو بزنید، اینفلوئنسر مارکتینگ همیشه کنار دست تان است. با این استراتژی شما بدون اینکه ولخرجی زیادی در بازار انجام دهید، در کانون توجه کاربران قرار می گیرید.

افزایش فروش

بهترین کمپین های بازاریابی هم اگر مشتریان را به خرید متقاعد نکند، هیچ ارزشی ندارد. بازاریاب ها همیشه برای کسب بودجه های بیشتر باید با آمار و ارقام مربوط به رشد فروش برند سراغ مدیران بروند. اگر فکر کرده اید آمارهای الکی دل مدیران را می برد، سخت دراشتباهید؛ چراکه مدیران خیلی باهوش تر از این حرف‎ ها هستند. بنابراین شما چاره ای به غیر از افزایش واقعی میزان فروش برای تعامل با مشتریان نخواهید داشت. اینفلوئنسر مارکتینگ در چنین وضعیتی مثل یک دوست وفادار کنارتان است تا همه مشکلات را حل کنید.

مشتریان معمولا دوست دارند قبل از خرید زیر و بم یک محصول را دربیاورند. از آنجایی که حرف برندها خیلی برای مشتریان قانع کننده نیست، اینفلوئنسرها می توانند چنین مشکلی را مثل آب خوردن حل کنند. کافی است سراغ یک اینفلوئنسر باتجربه و دارای دانش کافی در حوزه کاری تان بروید. آن وقت مشتریان با مشاهده کمپین تان روز به روز سفارشات بیشتری را ثبت خواهند کرد، به طوری که دیگر وقت سر خاراندن هم نداشته باشید.

اعتبار اینفلوئنسرها در نگاه مشتریان همیشه اینقدر بالا نبوده است. راستش را بخواهید، از وقتی همه گیری کرونا مردم را خانه نشین کرد، اهمیت این الگو روز به روز بیشتر شد. در شرایطی که مردم دسترسی به فروشگاه های عادی نداشتند، بررسی های موشکافانه اینفلوئنسرها منبع مطمئنی برای خریدهای آنلاین بود. این عادت قدیمی هنوز هم با پایان شرایط قرنطینه کرونا اهمیتش را از دست نداده است. پس اگر دوست دارید مشتریان بدون استرس اضافه سفارشات شان را ثبت کنند، از همان قدم اول توجه ویژه ای به اینفلوئنسر مارکتینگ داشته باشید.

تعامل طولانی تر با مشتریان

هیچ برندی دوست ندارد بعد از یکی دو روز تعامل با مشتریان دوباره سر خانه اول باشد. پیدا کردن مشتریان مناسب برای برند اگر سخت ترین کار دنیا نباشد، قطعا خیلی هم راحت نیست. به همین خاطر بازاریاب ها دوست دارند مشتریان شان را برای همیشه بغل دست شان نگه دارند. اینطوری دیگر خبری از هزینه های سرسام آور جذب مشتری جدید نخواهد بود. به علاوه، همیشه بخشی از فروش برندتان در بازار تضمین شده خواهد بود.

مشتریان معمولا برای اینکه به طور مداوم از یک برند خرید کنند، نیاز به دلایل خاصی دارند. اینکه شما محصولاتی با کیفیت بالا و قیمت مناسب داشته باشید، به تنهایی دل مشتریان را نخواهد برد؛ چراکه این روزها کلی برند دیگر نیز عملکرد مشابهی در بازار دارند. به همین خاطر باید تعامل تان را فراتر از کلیشه های تاریخ مصرف گذشته بنا کنید.

اینفلوئنسر مارکتینگ در شرایطی که همه برندها دنبال کاهش قیمت محصولات هستند، به کمک شما آماده و طوری مشتریان را میخکوب می کند که حتی گران ترین محصولات دنیا را هم بدون تأمل خواهند خرید. ماجرا به بخش هیجان انگیزش رسید، نه؟

اگر یادتان باشد اول مقاله گفتیم اینفلوئنسرها اعتبار بی نهایت زیادی نزد مشتریان دارند و تقریبا همه مردم به آنها اعتماد دارند. به همین خاطر همکاری با آنها سیگنال مهمی برای مشتریان ارسال می کند. شما را نمی دانم، ولی من به برندی که ارتباط خوبی با اینفلوئنسرها دارد، اعتماد خیلی بیشتری در مقایسه با بقیه رقبا دارم. شاید فکر کنید اینفلوئنسرها فقط دنبال پیشنهادهای مالی بهتر هستند و این وسط کیفیت محصولات اصلا اهمیتی ندارد. قبول دارم این سناریو خیلی منطقی به نظر می رسد اما دست کم درباره اینفلوئنسرهای حرفه ای چندان معنایی ندارد.

وقتی یک اینفلوئنسر اعتباری در بازار به هم می زند، اصلا دوست ندارد یک شبه آن را بر باد دهد. به همین خاطر همکاری اش با برندها همراه با سختگیری بی نهایت زیادی خواهد بود. همین امر محبوبیت اینفلوئنسر قصه ما را طوری افزایش می دهد که نگو و نپرس. پس همیشه قبل از اینکه سراغ اینفلوئنسرها بروید، فهرستی از آدم های مطمئن تهیه کنید. اینطوری ارتباط بلندمدت تان با مشتریان تضمین شده خواهد بود.

کمک به تولید محتوایی با حال و هوای انسانی تر

گاهی اوقات کمپین های بازاریابی آنقدر خشک و بی روح هستند که آدم اصلا حوصله نگاه کردن به آنها را هم ندارد؛ چه برسد به اینکه پیگیر آنها شده و دست به خرید هم بزند! ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم برندها با چنین کمپین هایی فقط وقت شان را تلف کرده و هیچ نتیجه ملموسی از کارشان دریافت نمی کنند. بنابراین شما نباید گول چنین تله ای را بخورید.

یادتان باشد محتوای بازاریابی آخر سر باید به دست کاربران برسد. بنابراین اگر شما نتوانید محتوای تان را به شکلی دوست داشتنی دربیاورید، کلاه تان پس معرکه خواهد بود. تله ای که این وسط در کمین بازاریاب هاست، توجه انحصاری به سلیقه خودشان به جای مشتریان است. اینطوری شاید کمپین تان از نظر تک تک اعضای تیم مارکتینگ بی نقص باشد، اما در بازار حتی دل یک نفر را هم به دست نخواهید آورد.

این روزها هر برندی برای اثرگذاری بر روی مشتریان باید مثل پژوهشگری حرفه ای سراغ دغدغه های مشتریان برود. تیم های توسعه و تحقیقات (R&D) معمولا چنین وظیفه حساسی را برعهده دارند. اگر شما از پس هزینه های راه اندازی چنین تیمی برنمی آیید، باید دست کم از نظرات مشتریان وفادارتان نهایت استفاده را ببرید. آیا تا حالا فکر کرده اید نظر مشتریان وفادارتان درباره کمپین بازاریابی تان چیست؟

باور کنید یا نه، خیلی از بازاریاب ها حتی روح شان هم از سوال بالا خبر ندارد. با این حساب نباید انتظار داشت تک تک شان جوابی حاضر و آماده برای آن در چنته داشته باشند. اینفلوئنسر مارکتینگ به شما برای تولید محتوایی جذاب و خودمانی کمک می کند. اینطوری دیگر لازم نیست نگران بازخوردهای کاربران در شبکه های اجتماعی باشید. هرچه باشد اینفلوئنسرها شناخت دقیقی از کاربران و سلیقه شان دارند. بنابراین می توانید با اطمینان کامل کارتان در این حوزه را پیش برده و خیال تان بابت اثرگذاری بر روی مخاطب راحت باشد.

خیلی از بازاریاب ها فکر می کنند تولید محتوا هزارتوی بی پایان آزمون و خطاست. به همین خاطر به راحتی آب خوردن با اشتباهات کنار آمده و حتی خم به ابرو نمی آورند. ما در روزنامه فرصت امروز اصلا از این دست استدلال ها را قبول نداریم. راستش را بخواهید، دنیای مارکتینگ بیشتر شبیه یک مسابقه بوکس است که یک لحظه غفلت و باز گذاشتن گارد دفاعی موجب ناک اوت شدن آدم می شود. پس باید خیلی جدی تر از این حرف ها در بازار فعالیت داشته باشید. اینطوری دست کم اعتبارتان در بازار خدشه دار نخواهد شد.

آشنایی با ترندهای جدید بازاریابی

بازاریاب ها همیشه دوست دارند مثل شعبده بازهای حرفه ای تردستی های جدید برای مشتریان رو کنند. اینطوری تک تک مشتریان میخکوب شده و احتمالا بدون معطلی سفارشات متعددی را ثبت خواهند کرد. قبول دارم این سناریو آنقدر جذاب هست که آدم را وسوسه کند، اما یادتان نرود تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف همیشه اینقدرها راحت نیست. گاهی اوقات شما برای اثرگذاری بر روی مشتریان باید محاسبات بی نهایت دقیقی را مد نظر داشته باشید. مثلا بحث ترندها معمولا موضوعی است که حرص هر بازاریابی را درمی آورد؛ چراکه تا به خودتان بجنبید و یک ترند پیدا کنید، یکهو سر و کله ترندی دیگر پیدا می شود. اینطوری مشتریان دیگر نگاهی به ترند مورد نظر شما نخواهند انداخت.

بی شک هر بازاریابی برای پیدا کردن ترندهای برتر در بازار راه حل خاص خودش را دارد. با این حال اگر از ما بپرسید، می گوییم همکاری با اینفلوئنسرها می تواند دریچه ای به سوی آشنایی با ترندهای داغ بازار باشد. از آنجایی که اغلب بازاریاب ها در کنار تولید محتوا سرگرم دغدغه های شرکت هستند، معمولا فرصت و حوصله ای برای تعامل با مشتریان پیدا نمی کنند. به همین خاطر خیلی از بازاریاب ها با همان دست فرمان قدیمی در بازار پیش می روند. نتیجه این کار هم شکست در اثرگذاری بر روی مخاطب هدف شده و آبروی برندها را در یک چشم به هم زدن می برد.

فرمول ما در این بخش برای یادگیری ترندهای جدید بدون معطلی استفاده از مهارت اینفلوئنسرهاست. این دسته از افراد به خاطر ارتباط نزدیکی که با مشتریان دارند، معمولا تغییرات مربوط به سلیقه آنها را قبل از همه متوجه می شوند. بنابراین اگر دوست دارید کارتان را بدون دردسر پیش برده و معطل بقیه نمانید، باید خیلی زود سراغ اینفلوئنسرها رفته و نکات جدیدی از آنها یاد بگیرید.

بعضی از بازاریاب ها فکر می کنند یادگیری نکات تازه از بقیه حسابی اعتبارشان را زیر سوال می برد. ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم چنین غرور و تعصب های بی جایی همیشه کار دست کارآفرینان می دهد. همانطور که یک استاد دانشگاه هرچند سال یکبار باید در دوره های مخصوص شرکت کند تا با اطلاعات جدیدتر در کلاس حضور پیدا کند، کارآفرینان هم همیشه به یادگیری نکات تازه نیاز دارند. اینطوری وقتی همه درها به روی تان بسته شده، یکهو با ایده ای ناب راهی برای نجات خود و از همه مهمتر برندتان پیدا می کنید؛ همینقدر جذاب و هیجان انگیز.

افزایش ارزش برند در نگاه مشتریان

برندهایی مثل مایکروسافت و اپل علی رغم رقابت سنگینی که با هم دارند، همیشه در نگاه مشتریان بی نهایت محترم و ارزشمند هستند. شاید فکر کنید سابقه طولانی آنها در بازار این ارزش را به وجود آورده اما راستش را بخواهید همه چیز با سابقه ختم نمی شود. فکر می کنم همه شما برندهایی را سراغ دارید که علی رغم دهه ها حضور در بازار حتی یک نفر هم اسم شان را نشنیده است. بنابراین باید پای عوامل بی نهایت مهمتری در این ماجرا وسط باشد.

ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم برندهای بزرگ به خاطر راه حل های کاربردی که برای مشکلات مشتریان یافته اند کلی در بازار گرد و خاک کردند. قبول دارم آن زمان سطح رقابت در بازارهای جهانی تا این اندازه وحشتناک نبود اما این اصلا دلیل خوبی برای توجیه ناکامی های برند نیست؛ چراکه کارآفرینان امروزی ابزاری مثل اینفلوئنسر مارکتینگ دم دست شان است که چند دهه قبل حتی یک نفر هم خوابش را نمی دید!

بیشتر بخوانید:۶ گام شناخت ریسک های کاری و مدیریت آن

فرض کنید یک برند کوچک که همین چند ماه قبل کارش را شروع کرده و در یک مراسم معتبر بین المللی در کنار غول هایی مثل آمازون، سامسونگ و هیوندای قرار بگیرد. این اسم های بزرگ کوله باری از تجربه و صدالبته ارزش چند میلیارد دلاری را یدک می کشند. با این حساب اگر شما دوست دارید برندتان در حد و اندازه چنین کسب و کارهایی باشد باید از یکجایی به بعد همیشه خودتان را کنار آنها مطرح کنید. اینطوری به مرور زمان کسب و کارتان طوری در بازار پیشرفت می کند که حتی خودتان هم باورتان نخواهد شد.

شکی نیست در بازارهایی که زیر سایه اسم های بزرگ قرار گرفته اند، درخشش برای استارت آپ های کوچک نوعی ماموریت غیرممکن محسوب می شود. به همین خاطر اینفلوئنسر مارکتینگ یکی از ابزارهای ضروری برای عبور از این مرحله حساس محسوب می شود. معادله بازاریابی در اینجا بی نهایت ساده است؛ وقتی اسم برند شما بارها و بارها در کنار اینفلوئنسرهای مشهور آورده شود، مشتریان کم کم کسب و کارتان را با ارزش تلقی خواهند کرد. البته شما هم نباید دست روی دست بگذارید. در عوض با فعالیتی شبیه به برندهای بزرگ، از نظر کیفیت و توجه به مشتریان، باید کارتان را روز به روز بهتر کنید. این دست فرمان در بازار به شما کمک می کند به مرور زمان تبدیل به یکی از برندهای محبوب برای مشتریان شوید.

مقدمه ای برای همکاری با بقیه برندها

به نظر شما پیدا کردن سرمایه گذار برای استارت آپ ها چقدر سخت است؟ فکر می کنم همه سر این موضوع که یافتن سرمایه گذار در بازارهای کنونی بی نهایت سخت است، توافق داشته باشیم. کافی است برای چند لحظه خودتان را جای سرمایه گذاری قرار دهید که اصلا نمی تواند به استارت آپ های صفر کیلومتر اعتماد کند. شما را نمی دانم، ولی من که به سرمایه گذارها حق می دهم حتی به استارت آپ های تازه کار نگاه هم نکنند. خب تا وقتی کلی برند حرفه ای با سابقه های شگفت انگیز در بازار هستند، چرا باید کسی سراغ برندهای ناشناخته برود؟

فرقی ندارد شما دنبال سرمایه گذار باشید یا برندی معتبر به منظور همکاری های گسترده، در هر صورت این عملکرد و نظر بقیه درباره کسب و کارتان است که حرف اول و آخر را می زند. همکاری با اینفلوئنسرها به شما کمک می کند کم کم اسم و رسمی برای خودتان به هم بزنید. اینطوری دست کم تعدادی از مشتریان و کارآفرینان حاضر در بازار اسم تان را شنیده و در یاد و خاطره شان باقی می مانید. باور کنید یا نه، شهرت های افسانه ای در بازار از همین جا شروع می شود. پس به جای اینکه دست روی دست گذاشته یا منتظر معجزه باشید، یک راست بروید سراغ اینفلوئنسرهای حرفه ای!

مدیر تیم بسکتبالی را در نظر بگیرید که به خاطر مشکلات مالی دنبال یک خریدار کاردرست است. بی شک اگر تیم قصه ما در مسابقات معتبر حضور داشته باشد و هر سال حداقل یک جام معتبر ببرد، خیلی زود مشتریان دست به نقد برای آن پیدا خواهند شد. در نقطه مقابل، تیم هایی که همیشه خطر سقوط به دسته پایین تر را احساس می کنند شاید سال های سال هم روی دست مدیران فعلی شان باقی بمانند. پس اگر دوست دارید گردش سرمایه برندتان حسابی بالا برود، باید در ماراتن کسب و کار کاملا آماده حاضر شوید. اینطوری نگاه ها روی تان زوم می شود و مشکلات تامین سرمایه برای تان تبدیل به یک افسانه قدیمی خواهد شد.

متقاعدسازی سریع مشتریان

چند بار تا حالا تا آستانه فروش یک محصول به مشتریان رفته و دست خالی برگشته اید؟ بی شک هر بازاریاب و فروشنده باسابقه ای کلی از این دست خاطرات دارد که حتی مرورشان هم آزاردهنده خواهد بود. از آنجایی که شکست در بازار امر طبیعی محسوب می شود، خیلی از بازاریاب ها سعی می کنند توجهی به ناکامی در زمینه فروش محصولات نداشته باشند. با این حال کمتر کسی بعد از یک روز پرفشار تجربه های تلخ را فراموش می کند. بنابراین ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم تا وقتی می شود با تکنیک های به روز ورق را به نفع برند برگرداند، نباید دست روی دست گذاشت. درست حدس زدید، منظور ما استفاده از اینفلوئنسر مارکتینگ برای متقاعدسازی مشتریان است.

در بخش های قبلی حسابی درباره اعتماد بالای کاربران به اینفلوئنسرها حرف زدیم. از آنجایی که در بازار نتیجه ها تکلیف نهایی را روشن می کنند، اعتبار اینفلوئنسرها هم باید در عمل محک بخورد. آزمونی که ما در اینجا طراحی کرده ایم، توانایی اینفلوئنسرها برای متقاعدسازی مشتریان است. شاید فکر کنید منظور ما همان فروش بیشتر است، اما راستش را بخواهید، ماجرا خیلی پیچیده تر از این حرف هاست. گاهی اوقات هدف یک برند نه فروش بیشتر، بلکه افزایش ترافیک سایت یا ترغیب مشتریان به سوی ثبت نام در باشگاه خریداران است. اگر اینفلوئنسرها بتوانند از عهده برآورده سازی این رویای شیرین برآیند، یک مزیت مهم دیگر برای شما همکاری با آنها به دست می آید.

براساس گزارش آژانس اینفلوئنسر مارکتینگ (Influencer Marketing Agency) کسب و کارهای توئیتری با استفاده از کمک اینفلوئنسرها تا ۵۰ درصد نرخ تبدیل (Conversion Rate) بالاتری را تجربه می کنند. اگر شما هم دوست دارید حرف برندتان برای مشتریان حسابی اعتبار داشته باشد، می توانید از همین امروز همکاری با اینفلوئنسرهای حرفه ای را شروع کنید. قول می دهم آخر سر دست خالی از این عرصه پهناور بیرون نیایید.

ارتباط با اینفلوئنسرهای بیشتر

بعضی از برندها فکر می کنند باید برای همیشه با یک اینفلوئنسر خاص همکاری داشته باشند. اینطوری اینفلوئنسر مورد نظر کم کم تبدیل به چهره برند آنها شده و همه مشتریان برند قصه مان را با چهره ای انسانی به یاد می آورند. قبول دارم این ایده خیلی وسوسه کننده به نظر می رسد، اما شما نباید بی گدار به آب بزنید. از آنجایی که مشتریان در بازار سلیقه های متفاوتی دارند، همکاری با اینفلوئنسرهای مختلف تکنیک مهمی برای اثرگذاری بر روی تک تک مشتریان خواهد بود.

شاید تنها مانع مهم در مسیر همکاری با اینفلوئنسرهای مختلف در بازار مسئله شیوه آشنایی با آنها باشد؛ چراکه خیلی از اینفلوئنسرهای حرفه ای همینطور بی مقدمه با یک استارت‎آپ همکاری نمی کنند. این وسط هرچه سابقه همکاری شما با بقیه اینفلوئنسرها بیشتر باشد، شانس بیشتری برای جلب همکاری سایر افراد خواهید داشت. این روند به مرور زمان شما را بدل به یکی از برندهای محبوب برای اینفلوئنسرهای مختلف کرده و هزینه های تان را نیز کاهش می دهد. هرچه باشد اینفلوئنسرها ترجیح می دهند با مبلغی کمتر از یک برند کاملا معتبر حمایت کنند.