دوران طلایی مراکز فروش و مغازه های پراکنده در سطح شهر دیگر کم کم رو به پایان است. حالا این سایت های فروش آنلاین و از همه مهمتر شبکه های اجتماعی هستند که در بازار یکه تازی می کنند.
از آنجایی که مردم همیشه سرگرم شبکه های اجتماعی هستند، برندهای مختلف از سال ها قبل به فکر فروش محصولات در این فضا افتاده اند. نتیجه اش هم هماهنگی هرچه بیشتر پلتفرم های اجتماعی با نیاز تیم های بازاریابی و فروش است. مثلا همین اینستاگرام را در نظر بگیرید.
اگر تا همین سه سال قبل درباره فروش درون برنامه ای حرف می زدیم، احتمالا مدیران اینستاگرام هیچ توجهی به آن نداشتند. با این حال این روزها کاربران فقط با انتخاب یک گزینه امکان خرید از برندهای مختلف را دارند؛ آن هم بدون اینکه دردسر مراجعه به سایت فروش هر کدام از برندها را داشته باشند.
کارآفرینانی که همیشه یک نگاه شان به نوآوری های گوناگون است، احتمالا کمابیش با مفهوم «فروش آنلاین» آشنا هستند. البته در این دوره و زمانه دیگر فروش آنلاین به تنهایی کاربرد ندارد. در عوض فروش در شبکه های اجتماعی حسابی روی بورس است.
البته در این میان خیلی از کارآفرینان به اوضاع شبکه های اجتماعی هیچ اطمینانی ندارند. مخصوصا آنهایی که سال های سال با شیوه های کلاسیک فروش سر و کار داشته اند. ماجرا در اینجا مثل مقاومت طرفداران یک گلف باز حرفه ای در برابر ظهور ستاره های جدید است. همانطور که می شود حدس زد، هر ورزشکاری یک دوره اوج دارد و هواداران بعد از چند سال باید نیم نگاهی به ستاره های در حال ظهور داشته باشند. وگرنه مزه مسابقات برای شان از بین خواهد رفت.
تکنیک هایی برای فروش بهتر در پلتفرم های اجتماعی
اگر شما هم بارها اصطلاح فروش در شبکه های اجتماعی به گوش تان خورده، اما هنوز هیچ ایده ای درباره اش ندارید، این مقاله کاملا مخصوص شماست. به علاوه، آنهایی که شک و تردید دائمی درباره اوضاع شبکه های اجتماعی دارند هم می توانند از مقاله ما سود ببرند. ما در ادامه سعی می کنیم بدون استفاده از اصطلاحات عجیب یا فرمول های بی نهایت سخت شما را با تکنیک های فروش آنلاین آشنا کنیم. پس در ادامه با ما همراه باشید تا سراغ این استراتژی جذاب و چالش برانگیز برویم.
فروش در شبکه های اجتماعی
قبل از ظهور اینترنت اغلب کسب و کارها برای فروش بیشتر دست به دامن تبلیغات می شدند. از آنجایی که تبلیغ در شبکه های تلویزیونی یا مطبوعات مجانی نیست، همیشه بخش قابل توجهی از بودجه برندها صرف امور تبلیغاتی می شد. از زمانی که شبکه های اجتماعی جای تعاملات روزمره را گرفتند، دیگر دنیای تبلیغات محدودیت های قبلی را ندارد. حالا شما می توانید با هزینه ای بی نهایت اندک در بهترین پلتفرم های اجتماعی دنیا تبلیغ محصولات تان را کنید.
از طرف دیگر، بازاریابی آنلاین هم تبدیل به گزینه ای کاملا مجانی شده که فقط نیازمند تولید محتوای حرفه ای است. در این میان فروش در شبکه های اجتماعی همان هدفی است که تیم های بازاریابی به سمت تولید محتوا و تبلیغات رنگارنگ می کشاند. خب مگر برندی را هم سراغ دارید که همینطور بدون چشم داشت دست به تولید محتوا بزند؟
حالا که با اوضاع فعلی صنعت بازاریابی و تبلیغات آشنا شدید، نوبتی هم باشد باید نگاهی به استراتژی فروش در شبکه های اجتماعی داشته باشیم. اجازه دهید همین الان کارمان را با یک تعریف ساده دنبال کنیم. بر این اساس فروش در شبکه های اجتماعی به مجموعهای از تکنیک ها برای افزایش نرخ فروش برند در پلتفرم های اجتماعی اشاره دارد؛ همین و بس.
اگر بخواهیم مثل استادهای دانشگاه تعریف بالا را موشکافی کنیم، به موارد متعددی می رسیم. پس لطفا برای درک بهتر فروش در شبکه های اجتماعی به این اهداف که در ذیل فروش آنلاین دنبال می شود، توجه کنید:
ایجاد رابطهای معنادار با مخاطب هدف و تولید لیدهای جذاب
کسب شهرت در بازار
جلب توجه مشتریان هدف در بازارهای مختلف
تولید و ارائه محتوای کاربردی به مخاطب هدف
افزایش اعتبار برند
همانطور که می بینید، علی رغم محوریت فروش به عنوان هدف نهایی، اینجا پای اهداف فرعی دیگری نیز در میان است. بنابراین فروش در شبکه های اجتماعی نوعی هدف بلندمدت برای کسب و کارها محسوب می شود. ماجرا کم کم دارد به بخش های جذابش می رسد، نه؟
مزیت فروش در شبکه های اجتماعی
هر استراتژی در دنیا باید مزایای مشخصی داشته باشد. وگرنه کارآفرینان هیچ وقت سراغ آن نرفته و کم کم استراتژی قصه مان از بازار کنار گذاشته خواهد شد؛ دقیقا مثل تاکتیک های فوتبالی که دیگر بردی برای تیم ها به همراه ندارد.
سناریوی بالا برای فروش در شبکه های اجتماعی هم مصداق دارد. خب اگر این استراتژی واقعا بازگشت سرمایه ای نداشته باشد، چرا باید الکی وقت مان را سرش تلف کنیم؟ ما در این بخش سعی می کنیم جوابی دندان گیر برای سوال بالا پیدا کنیم.
کوتاه سازی چرخه فروش
فروش سریع و بدون دردسر آرزویی است که هر کارآفرینی در سر دارد. خیلی وقت ها این آرزوی دوست داشتنی در گیر و دار کارآفرینی گم می شود. با این حال همیشه پس ذهن کارآفرینان حضوری پررنگ دارد. شاید پیش خودتان فکر کنید فروش سریع بیشتر شبیه یک رویای دور و دراز است تا واقعیت. در این صورت فروش در شبکه های اجتماعی اینجاست تا خلاف این تصور را به شما ثابت کند.
این روزها علاوه بر کارآفرینان، مشتریان هم حوصله خریدهای طولانی را ندارند. به زبان خودمانی، اگر راهی پیدا شود که مشتریان در کسری از ثانیه سفارش شان را ثبت کنند، از خدای شان هم خواهد بود. فروش در شبکه های اجتماعی دقیقا همین فرصت طلایی را به کارآفرینان و صدالبته مشتریان می دهد. پس اصلا دلیلی ندارد همینطور خونسرد از کنار آن عبور کنیم، مگر نه؟
مدیریت بی دردسر شهرت آنلاین برند
قبلا شهرت یک برند در گرو کیفیت محصولات و روابط عمومی بالای آن در تعامل رو در رو با مشتریان بود. این فرمول چالش برانگیز در دوران دیجیتال به طور کامل به شبکه های اجتماعی منتقل شده است. بنابراین شهرت کسب و کارها هم خارج از شبکه های اجتماعی تقریبا معنایی ندارد. کافی است از روی بیکاری هم که شده هشتگ های مربوط به برندهای بزرگ را زیر و رو کنید تا با انبوهی از کامنت های مثبت و منفی درباره شان رو به رو شوید. شاید این کامنت یا پست ها چیز عجیبی به نظر نرسد، اما در واقع شهرت آنلاین برندها را شکل می دهد؛ درست شنیدید، شهرت آنلاین برندها.
زمانی نه چندان دور تکذیب یک شایعه درباره برندها تقریبا کاری غیرممکن بود. اینطور وقت ها مشتریان خیلی زود شایعات را باور کرده و ابزارهای ارتباطی درست و درمانی هم دم دست برندها نبود. البته الان ورق کاملا به نفع برندها برگشته است؛ چراکه با یک پست ساده در پلتفرم های اجتماعی تکلیف همه چیز روشن می شود.
اجازه دهید با هم روراست باشیم، شما با سرمایه گذاری بر روی فروش در شبکه های اجتماعی علاوه بر اینکه سود بی دردسری را تجربه خواهید کرد، شانس تان برای مدیریت شهرت برند را نیز افزایش می دهید. هرچه باشد مدیریت شهرت در فضایی به بزرگی و سرعت شبکه های اجتماعی خیلی بهتر از روش های عهد باستان است.
کمک به حفظ مشتریان
مشتریان سال به سال انتظارات بیشتری از برندها پیدا می کنند. مثلا از وقتی پلتفرم های اجتماعی حسابی روی بورس آمده اند، دیگر کمتر مشتری سراغ برندی که هنوز هم از همه جا بی خبر است، می رود. وقتی پای فروش آنلاین، به ویژه با چاشنی شبکه های اجتماعی، وسط باشد، خدمات مشتری هم خیلی راحت تر دنبال خواهد شد.
باور کنید یا نه، این روزها مشتریان ترجیح می دهند همه خدمات جانبی برندها به صورت کاملا آنلاین در دسترس شان باشد. یعنی به غیر از فروش، بقیه بخش ها مثل روابط عمومی یا خدمات پس از فروش هم چنین وضعیتی را دارد. پس منتظر چه هستید؟ حالا که سلیقه مشتریان را به خوبی می دانید، آستین ها را بالا زده و کارتان را شروع کنید.
شناخت مخاطب هدف
اگر شما لپ تاپ گیمینگ می فروشید، بی شک کسانی با کاربری اداری یا روزمره جزو مشتریان تان نخواهند بود. در چنین شرایطی سرمایه گذاری تان بر روی کارمندان یا تایپیست ها نتیجه ای به غیر از یک شکست شش بر صفر در برابر رقبا برای تان نخواهد داشت. این دقیقا همان نکته ای است که اغلب کارآفرینان و صدالبته بازاریاب ها اصلا مد نظر ندارند. نتیجه اش هم شکست های افتضاح در شبکه های اجتماعی است.
مشتریان در پلتفرم های اجتماعی آنقدر زرنگ هستند که راه شان را به سادگی پیدا کنند. بنابراین اگر شما روی مخاطب درست سرمایه گذاری نکنید، خیلی زود اوضاع تان به هم می ریزد. ما قبلا در روزنامه فرصت امروز درباره شناخت مخاطب هدف و راهکارهای آن حسابی با هم گپ زده ایم. اشتباه نکنید، اینجا قصد نداریم دوباره همان نکات را تکرار کنیم. در عوض یک فرمول کاملا کاربردی به شما می دهیم تا خیلی راحت کارتان راه بیفتد. کافی است قبل از اینکه شروع به تولید محتوا و عرضه محصولات تان در شبکه های اجتماعی کنید، کمی درباره این سوال فکر کنید: محصولات شما به درد چه کسانی می خورد؟
بی شک جواب سوال بالا به همین راحتی ها به دست نمی آید. با این حال کمی تأمل بیشتر شما را یک راست پیش مشتریان هدف تان خواهد برد. آن وقت استراتژی فروش شما بدون هیچ عیب و نقصی مشتریان را میخکوب خواهد کرد.
انتخاب پلتفرم مناسب
بعد از اینکه مخاطب هدف تان را شناختید، نوبت به انتخاب پلتفرم درست می رسد. حضور در تک تک شبکه های اجتماعی، مگر اینکه شما سوپرمن باشید، تقریبا امری غیرممکن است. درست به همین خاطر انتخاب هوشمندانه از بین شبکه های اجتماعی تبدیل به مسئله مرگ و زندگی شده است. سوال اصلی اینجا کاملا مشخص است: چطور باید یک پلتفرم خوب را انتخاب کرد؟ ما در ادامه سعی می کنیم تکنیک هایی کاربردی برای تان رو کنیم:
نظرخواهی از مشتریان: شما تا اینجای کار مشتریان هدف تان را خیلی خوب می شناسید. پس بد نیست سری به آنها زده و نظرشان را درباره بهترین پلتفرم های اجتماعی بپرسید. بی شک نظر آنها هرچه باشد، چراغ راه تان برای تولید محتوا و فروش محصولات خواهد بود. فکر نمی کنم نظرخواهی از مشتریان آنقدر سخت باشد که نتوانید از پس آن بربیایید، مگر نه؟
آمار و ارقام: گزارش های سالانه درباره پلتفرم های پرطرفدار و بهترین گزینه ها برای بازاریابی منبع مطمئن دیگری برای شما محسوب می شود. اینطوری بدون اینکه خیلی کارتان سخت شود، می توانید از پس انتخاب دشوار میان پلتفرم های گوناگون بربیایید. هرچه باشد آمار و ارقام که هیچ وقت دروع نمی گویند، به ویژه اگر از سوی سایت های معتبر باشند!
بیشتر بخوانید: نمایشگاه بسته بندی لوازم آرایشی بولونیا برگزار می شود
استفاده از عکس و ویدئوی باکیفیت
مشتریان در دنیای آنلاین به جز عکس و فیلم های مربوط به محصولات هیچ راهکار دیگری برای ارزیابی میان گزینه های مختلف ندارند. این انتخاب که گاهی اوقات حسابی چالش برانگیز است، بدون محتوای باکیفیت هرگز به سرانجام نخواهد رسید. یک مثال دم دستی در این رابطه وضعیت برندهای مختلف در آمازون است. بی شک کسب و کارهایی که تصاویر بی نهایت باکیفیتی از محصولات شان دارند، نه تنها فروش بالاتری را تجربه می کنند بلکه نظرات کاربران درباره آنها نیز بهتر خواهد بود.
اگر فکر کرده اید تصاویر و ویدئوهای باکیفیت فقط با چاشنی دوربین های چند هزار دلاری ثبت می شود، سخت دراشتباهید. این روزها کیفیت دوربین گوشی های هوشمند هم بی نهایت بالاست. پس الکی کار را برای خودتان سخت نکنید و با گوشی تان کار را شروع کنید. یادتان باشد همیشه برای خرید دوربین حرفه ای وقت هست. پس چه بهتر وقتی این کار را انجام دهید که کمی پول از فروش در شبکه های اجتماعی دست تان آمده باشد.
تولید محتوای مرتبط با حوزه کاری
کسب و کارها در شبکه های اجتماعی یک فرق مهم با سلبریتی یا اینفلوئنسرها دارند. شما اینجا هستید تا با فروش محصولات سود مناسبی به جیب بزنید. پس اگر فکر کرده اید تولید محتوای سرگرم کننده چاره کارتان است، باید کمی در استراتژی تان تجدیدنظر کنید؛ چراکه تکلیف مشتریان در بازار کاملا روشن است. آنها دنبال یک خرید خوب یا حداقل کسب اطلاعات مفید از برندها هستند. از آنجایی که مدیران همیشه با متر و مقیاس میزان فروش همه چیز را محک می زنند، اگر نتوانید به موقع فروش بالایی در پلتفرم های اجتماعی کسب کنید، آینده شغلی تان حسابی به خطر می افتد.
احتمالا بازاریاب هایی که تجربه زیادی در بازار دارند، از توصیه ما برای تولید محتوای مرتبط دلخور شوند؛ چراکه خیلی از برندها لا به لای محتوای کاربردی سراغ کمی شوخی و خنده هم می روند. خب در این صورت تا حدودی حق با بازاریاب های کارکشته است. با این حال شما نباید برندتان را تبدیل به یک اکانت تفریحی در شبکه های اجتماعی کنید؛ چراکه در این صورت هیچ کس شما را جدی نخواهد گرفت. خب اگر همه یک برند را به عنوان پیج تفریحی در نظر بگیرند، پس قضیه فوق العاده مهم فروش چه می شود؟
فرمول طلایی ما در روزنامه فرصت امروز برای تولید محتوای مرتبط با حوزه کاری برند استفاده از ترکیب ۸۰ به ۲۰ درصد است. بنابراین در ازای هر هشت پستی که مربوط به حوزه کاری یا فروش محصولات است، می توانید دو تا پست سرگرم کننده هم آپلود کنید. اینطوری هم محصولات تان را پیش چشم مشتریان قرار می دهید، هم خیلی فضا را سنگین و خشک نخواهید کرد.