یک برند چطور خودش را از رقبا متمایز می کند، سوالی است که خیلی از کارآفرینان دنبال جوابی قانع کننده برای آن هستند. البته در این مسیر خیلی ها شکست خورده اند. به طوری که این روزها کمتر کسی تلاش اساسی برای یافتن جوابی درست برای این سوال می کند. اگر شما هم مدتی است از یافتن جواب درست برای این سوال ناامید شده اید، ما در این مقاله قصد داریم نظرتان را عوض کنیم. پس با ما همراه باشید تا راز تمایز میان برندهای موفق با سایر رقبا را کشف کنید.
خرید به تنهایی یکی از راهکارهای جذاب برای فراموشی مشکلات یا حتی بهبود روحیه آدم محسوب می شود. فرقی هم ندارد پای خریدهای بزرگ وسط باشد یا تهیه مواد خوراکی ساده برای آشپزخانه منزل؛ در هر صورت خرید حال آدم را جا می آورد. معمولا وقتی پای خرید وسط می آید، مشتریان علاقه خاصی برای خرید از برخی برندها دارند.
مثلا خرید گوشی موبایل را در نظر بگیرید؛ بی شک انتخاب از بین محصولات اپل یا سامسونگ جذابیت بیشتری در مقایسه با سایر برندها دارد. چنین بحثی درباره کنسول های بازی نیز بین پلی استیشن و ایکس باکس جریان دارد. انگار که علی رغم حضور میلیون ها برند در سراسر دنیا، همیشه تعداد انگشت شماری حساب شان را از بقیه سوا می کنند.
اینکه یک برند چطور خودش را از رقبا متمایز می کند، سوالی است که خیلی از کارآفرینان دنبال جوابی قانع کننده برای آن هستند. البته در این مسیر خیلی ها شکست خورده اند. به طوری که این روزها کمتر کسی تلاش اساسی برای یافتن جوابی درست برای این سوال می کند. اگر شما هم مدتی است از یافتن جواب درست برای این سوال ناامید شده اید، ما در این مقاله قصد داریم نظرتان را عوض کنیم. پس با ما همراه باشید تا راز تمایز میان برندهای موفق با سایر رقبا را کشف کنید.
ترجیحات برند: امضای منحصر به فرد هر کسب و کار
این روزها کلی برند شبیه به هم در بازار حضور دارند. به طوری که کمتر کارآفرینی به خودش زحمت انتخاب اولویت ها یا اهدافی متفاوت از دیگران را می دهد. این ایده شاید در نگاه نخست خیلی عادی به نظر برسد اما در بلندمدت شما را از رقابت با برندهای موفق و بزرگ ناتوان خواهد کرد. به طوری که دیگر توانی برای تعامل با برندهای بزرگ برای تان باقی نمانده و اوضاع تان حسابی به هم می ریزد.
اگر دقت کرده باشید، برندهای موفق همیشه ترجیحات متمایزی دارند. مثلا آنها همیشه سراغ شعارهای متفاوت از رقبا می روند. برند نایک را در نظر بگیرید، این برند با شعار «فقط انجامش بده» تحولی اساسی در صنعت ورزش ایجاد کرد. به طوری که روحیه خیلی از ورزشکاران آماتور یا حتی حرفه ای تحت تاثیر این شعار قرار گرفت.
شاید فکر کنید شعارها مهمترین بخش کار یک برند برای موفقیت است، در این صورت باید با بخش دیگری از ماجرا آشنای تان کنیم. تعهداتی که یک برند در برابر مشتریان دارد، همیشه نقش مهمی در آینده کاری اش خواهد داشت. این امر تا آنجا اهمیت دارد که گاهی اوقات برخی از برندها برای اثرگذاری بر روی مشتریان دنبال تعهدات عجیب و غریب می روند.
نکته کلیدی در این میان انتخاب تعهداتی هماهنگ با ارزش های برند است. مثلا اگر شما کسب و کارتان را دوستدار طبیعت معرفی می کنید، دیگر نباید دنبال استفاده از مواد اولیه بی نهایت مضر در بسته بندی محصولات تان باشید. این امر اصالت برندتان را خدشه دار کرده و اوضاع را حسابی پیچیده می سازد.
ایده های متفاوت و خلاقانه: شروعی برای تمایز
برندهای موفق و بزرگ همیشه با ایده های متمایز وارد بازار می شوند. از استیو جابز و ایده گوشی های اپل گرفته تا خودروهای هوشمند تسلا، همه و همه نوآوری های مهمی در بازار محسوب می شوند. به طوری که آنها برای اثرگذاری بر روی مشتریان نیازی به تبلیغات گسترده نخواهند داشت. در عوض همه کاری که باید انجام دهند، مانور بر روی محصول شان است؛ چراکه محصول موردنظر آنقدر خاص هست که نظر هر کسی را جلب کند.
این روزها مشتریان بیشتر از اینکه دنبال خرید یک محصول به طور مجزا باشند، درگیر ایده ها هستند. این یعنی شما با یک ایده عالی فرصت رقابت عالی در بازار را خواهید داشت. نکته جالب اینکه اغلب استارت آپ ها هنگام معرفی ایده شان به مشتریان حسابی به جاده خاکی می زنند. به طوری که بعد از سال ها فعالیت در بازار هنوز مشتریان اطلاع دقیقی از محصول اصلی آنها ندارند.
ایده شما هرچه باشد، باید از یک آزمون مهم سربلند بیرون آید. این آزمون در ارتباط با نوآوری ایده تان است. خب اگر یک ایده قبلا در بازار معرفی شده باشد، دیگر جذابیتی برای مشتریان نخواهد داشت. آن وقت شما می مانید و کلی انتظارات مختلف درباره محصولات مشتریان که اوضاع تان را حسابی به هم خواهد ریخت. راستش را بخواهید، خیلی از مشتریان حتی حوصله تعامل با برندهای کلیشه ای را ندارد.
اگر فکر می کنید برندهای کلیشه ای فقط متعلق به دیگران است، تا همینجا نیمی از مسیر تبدیل کسب و کارتان به یک برند کلیشه ای را طی کرده اید. از اینجا به بعد کافی است سراغ ایده های تکراری بروید تا کاملا از کورس رقابت در بازار حذف شوید.
باور کنید یا نه، تبدیل شدن به یک برند کلیشه ای اصلا اتفاق عجیبی نیست. به طوری که در یک چشم به هم زدن ذهنیت مشتریان درباره کسب و کارتان حسابی به هم خواهد ریخت. پس بهتر است از همان قدم اول کارتان را محکم جلو ببرید. وگرنه حسابی با مشکل رو به رو خواهید شد.
آزمون و خطای فراوان: کلید موفقیت در بازار
میانه تان با آزمون و خطا چطور است؟ برخی از کارآفرینان از ترس اینکه اعتبار برندشان پیش بقیه از بین نرود، هیچ وقت سراغ آزمون و خطا نمی روند. انگار که این کار جرمی بزرگ محسوب می شود. اگر شما هم اینطور فکر می کنید، بد نیست اوضاع تان در بازار را کمی هم که شده تغییر دهید؛ چراکه بدون آزمون و خطا شما هیچ فرقی با برندهای دیگر نخواهید داشت.
بی شک روش های بی نهایت متنوعی برای موفقیت در بازار وجود دارد. با این حال تا زمانی که شما خودتان را از نظر مدیریت کسب و کار در آستانه امتحان قرار ندهید، روش منحصر به فرد خود را پیدا نخواهید کرد. این همان نکته ای است که کسب و کارهای بزرگ را از رقبای شان متمایز می کند. ماجرا اصلا آنطور که انتظار داشتید جلو نرفت، نه؟
گاهی اوقات کارآفرینان فکر می کنند نیازها یا خواسته های مشتریان را به خوبی درک کرده اند. این در حالی است که واقعیت خلاف این جریان را نشان می دهد. به طوری که شما پس از مدتی دیگر توانایی لازم برای اثرگذاری بر روی هیچ مشتری را نخواهید داشت. با این حساب بهترین روش برای اطمینان از توانایی تان در زمینه اثرگذاری بر روی دیگران استفاده از آزمون و خطا خواهد بود. اینطوری دست کم همیشه از روشی کاملا اثرگذار استفاده خواهید کرد که هیچ وقت قدیمی نمی شود.
استفاده از بازخوردها: داشتن گوش شنوا
برخی از کارآفرینان هیچ وقت خودشان را درگیر گوش دادن به حرف دیگران نمی کنند. انگار که با گوش دادن به دیگران امتیازی مهم در بازار را از دست خواهند داد. اگر شما هم جزو این دسته از کارآفرینان هستید، دیگر وقت کنار گذاشتن عذر و بهانه های مختلف سر رسیده است. این کار برای شما مزایای زیادی در بازار خواهد داشت. به طوری که قبل از بروز بحران های مهم در کارتان نسبت به ایده و نظرات مشتریان اطلاع پیدا خواهید کرد.
خیلی وقت ها برندها فکر همه جا را می کنند، اما وقتی نوبت به توجه به بازخورد دیگران می شود، کلا همه چیز یادشان می رود. انگار که نظرات دیگران هیچ فایده ای ندارد. ما در روزنامه فرصت امروز اصلا میانه خوبی با چنین باوری نداریم؛ چراکه در بازارهای امروزی شما بدون گوش دادن به حرف مشتریان هیچ شانسی برای اثرگذاری بر روی مخاطب هدف نخواهید داشت.
کسب و کارهای بزرگ و موفق همیشه راهکارهای خاص خودشان برای اثرگذاری بر روی مشتریان را دارند. به طوری که همیشه قبل از انتخاب یک استراتژی سراغ بازخوردهای دریافتی می روند. درست به همین خاطر اغلب اوقات انتخاب های چنین کسب و کارهایی ردخور ندارد.
بی شک شما برای شروع کارتان به عنوان یک برند حرف گوش کن نباید خیلی خودتان را به آب و آتش بزنید. اغلب اوقات مشتریان خودشان بازخوردهای خوبی به طور داوطلبانه با شما در میان خواهند گذاشت. با این حساب سختگیری اضافی اصلا لازم نیست. در این میان تنها کاری که باید انجام دهید، توجه به نظرات این افراد برای ادامه کارتان است. یادتان نرود، مشتریان دشمن شما نیستند. پس لازم نیست همیشه با گارد خاصی رو به روی آنها حاضر شوید.
تداوم در بازار: حضوری برای همیشه
تداوم یکی از عناصر کلیدی برای اثرگذاری بر روی مشتریان محسوب می شود. شما را نمی دانم، ولی من که ترجیح می دهم از برندی با سابقه طولانی در بازار خرید کنم. اینطوری نه تنها آدم احساس بهتری خواهد داشت، بلکه خیالش از بابت یک خرید درست و حسابی نیز راحت می شود.
حضور دائمی در بازار برای هیچ برندی تضمین شده نیست. حتی کسب و کارهایی که سالانه میلیاردها دلار سوددهی دارند نیز از خطر ورشکستگی کاملا مصون نیستند. درست به همین خاطر برندهایی که دهه های متمادی در بازار حضور دارند، خود به خود از دیگران متمایز خواهند شد. خب حتما پای یک فرمول کلیدی برای تداوم اینچنینی برندها در میان است، مگر نه؟
راستش را بخواهید، معمولا هیچ کسب و کاری راز حضور مداوم در بازار را لو نمی دهد. به همین خاطر شما باید دنبال کشف فرمول مخصوص خودتان باشید. نکته کلیدی در این میان تفکر بلندمدت است. شما اصلا نباید کسب و کارتان را در بازه های زمانی کوتاه مورد ارزیابی قرار دهید. این امر ذهنیت تان برای حضور بلندمدت در بازار را حسابی به هم خواهد ریخت. به طوری که پس از مدت زمانی کوتاه دیگر انگیزه کافی برای تداوم حضور در بازار نخواهید داشت.
صمیمیت با مشتریان: به وقت تبدیل شدن به قهرمان
رابطه شما با مشتریان چطور است؟ شاید این سوال در رابطه با برندی که قصد ایجاد تمایز در بازار را دارد، کمی عجیب به نظر برسد. راستش را بخواهید، رابطه خوب با مشتریان حتی از سودهای کلان هم مهمتر است؛ چراکه بدون یک ارتباط صمیمانه با مشتریان کار شما همیشه لنگ خواهد بود. اصلا مگر مشتریان حوصله تعامل با یک برند خشک و بی روح را دارند؟
رابطه صمیمانه با مشتریان یکی از اصول کلیدی در دنیای کسب و کار محسوب می شود. اینطوری شما تبدیل به همان قهرمانی می شوید که مشتریان سال های سال در بازار منتظرش بوده اند. خب تا وقتی به راحتی امکان اثرگذاری بر روی مشتریان برای تان فراهم است، چرا باید الکی ادای برندهای خشک و بی روح را دربیاورید؟
معمولا مشتریان علاقه خاصی به خرید از برندهایی که رفتار دوستانه ای دارند، نشان می دهند. ماجرا تا جایی ادامه پیدا می کند که گاهی اوقات این صمیمیت بیش از اندازه خریداران عادی را تبدیل به مشتریان وفادار می کند. آن وقت شما می توانید بدون هیچ دردسری کارتان در بازار را ادامه داده و مطمئن باشید همیشه مشتریان وفاداری خواهید داشت که پشت تان به آنها گرم باشد.
یادتان باشد، زیاده روی در هر کاری عاقبت خوبی به همراه ندارد. پس به جای اینکه خودتان را درگیر صمیمیت بیش از اندازه با مشتریان کنید، این روند را به طور منطقی جلو ببرید. اینطوری نتایج بسیار بهتری در انتظارتان خواهد بود. شما را نمی دانم، ولی من که همیشه به کار برندی که بیش از اندازه با مشتریان صمیمی است، شک می کنم. پس الکی خودتان را در جایگاه متهم قرار ندهید.
ما معتقدیم رابطه میان برندها با مشتریان باید مثل دوستان صمیمی باشد. اینطوری همیشه نسبت به بازگشت مشتریان به برند و خرید چندباره شان مطمئن خواهید بود. یادتان نرود، مشتریان مهمترین سرمایه شما در بازار هستند و تمایزات را آنها رقم خواهند زد. پس حواس تان را حسابی جمع کنید تا رفتار خوبی با آنها داشته باشید. وگرنه کلاهتان پس معرکه خواهد بود.
اعتماد به مشتریان: مسیری دوطرفه
اغلب کارآفرینان دوست دارند مشتریانی وفادار داشته باشند که تحت هر شرایطی به آنها اعتماد کنند. از آن طرف مشتریان هم دنبال برندهایی هستند که نشانه هایی از اعتماد در کارشان به چشم بخورد. مشکلی که این وسط وجود دارد، بی توجهی کارآفرینان به دو طرفه بودن این مسیر است. به زبان خودمانی، شما تا خودتان دست به کار نشده و نشانه هایی از اعتماد به دیگران نشان ندهید، هیچ شانسی برای جلب اعتماد آنها نخواهید داشت. اصلا هم فرقی ندارد چقدر در بازار برای جلب نظر دیگران تلاش کنید، در نهایت چیزی غیر از شکست عایدتان نخواهد شد.
توصیه ما تلاش برای ایجاد مسیری دو طرفه از اعتماد است. بی شک هر کارآفرینی ذهنیتی هرچند محدود درباره نکاتی که مشتریان از آن فراری هستند، دارد. بنابراین شما نباید بی دلیل موجب بی اعتمادی مشتریان به کسب و کارتان شوید. وگرنه خیلی زود اوضاع تان در بازار به هم خواهد ریخت.
یادتان باشد، برندهای بزرگ همیشه به مشتریان شان اعتماد بالایی دارند. درست به همین خاطر هم محبوبیت شان روز به روز بیشتر می شود. پس به جای اینکه خودتان را درگیر استراتژی های عجیب یا ناآشنا کنید، بد نیست کمی هم که شده درباره اعتماد به مشتریان فکر کنید. اینطوری سرنوشت بهتری در انتظار کسب و کارتان خواهد بود.
در دسترس بودن: فضایی برای گفت وگو
چند بار تا حالا برای تان پیش آمده نیاز به راهنمایی از طرف یک برند داشته باشید و سر بزنگاه هیچ اثری از آن در بازار نباشد؟ اینطور وقت ها آدم حس می کند با خرید از برند مورد نظر بزرگ ترین اشتباه زندگی اش را انجام داده است. شما را نمی دانم، ولی من که هیچ وقت خرید از چنین برندی را به دوستانم پیشنهاد نخواهم کرد. با این حساب مشاهده حفظ برندهایی که هیچ وقت در دسترس نیستند از بازار چندان عجیب نخواهد بود.
دسترسی مشتریان به یک برند باید همیشه ساده باشد. وگرنه انگیزه ای برای تعامل باقی نمی ماند. همانطور که بازاریاب ها انتظار دارند مشتریان شان همیشه در دسترس باشند، کارآفرینان هم باید خودشان را ۲۴ ساعته در دسترس مشتریان قرار دهند. وگرنه کمتر کسی حتی به کسب و کارشان نگاه خواهد کرد؛ چه برسد به اینکه پای خرید هم وسط بیاید!
خوشبختانه این روزها انواع ابزارهای دیجیتال برای ارتباط آنلاین میان افراد دم دست قرار دارد. به طوری که بُعد مسافت دیگر بی معنا شده است. این روزها شما می توانید در خانه تان روی صندلی راحتی مشغول استراحت باشید و با دوستان تان در آن سر دنیا گپ بزنید. همه اینها به خاطر توسعه شبکه های اجتماعی و ابزارهای ارتباطی روی داده است. البته شما باید از این فناوری ها برای توسعه کسب و کارتان هم استفاده کنید. پس بد نیست کمی هم که شده به فکر دسترسی راحت مشتریان به برندتان باشید. اینطوری دیگر مشکلی از نظر تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف پیش روی تان نخواهد بود.
جمع بندی نهایی
نقطه تمایز برندهای موفق با سایر رقبا دیگر برای شما رازی سر به مهر نیست. حالا شما هم می توانید با استفاده از نکات مورد بحث در این مقاله مسیرتان برای موفقیت در زمینه اثرگذاری بر روی مشتریان را شروع کنید. یادتان باشد، شما تا زمانی برندی متفاوت برای مشتریان خواهید بود که واقعا در این مسیر گام بردارید؛ در غیر این صورت تفاوتی با برندهای کلیشه ای نخواهید داشت. پس منتظر چه هستید؟ همین امروز کارتان را شروع کرده و تخته گاز به سوی موفقیت بروید. هرجا هم به مشکلی برخوردید، همکاران ما در روزنامه فرصت امروز آماده کمک به شما هستند. پس تعارف را کنار گذاشته و با ما در ارتباط باشید.