نگاهی به صلاحیت های یک کوچ
نویسنده: شیرین داراپور
در مقالات گذشته در بخش قبل به صلاحیت گوش دادن فعال، از زیرمجموعه صلاحیت سوم یعنی «برقراری ارتباط مؤثر» پرداختیم و دیدیم که شنیدن (hearing) با گوش دادن (listening) کاملاً از هم متفاوت هستند و برای گفتوگوی هدفمندی که بر پایه حل مشکلات سازمانی یا فردی بنا شده، مهارت و صلاحیت گوش دادن فعال نقش حیاتی در به نتیجه رسیدن درست، بدون خطا و در کمترین زمان ممکن را دارد. در ادامه، در نگاهی به صلاحیت های یک کوچ در بخش دوم این صلاحیت «ایجاد یا برانگیختن آگاهی» را با هم بررسی میکنیم.
داشتن صلاحیت ایجاد یا برانگیختن آگاهی، کوچ را قادر به ایجاد یا برانگیختن آگاهی در مراجع میکند. به این معنی که بینش و یادگیری مراجع را با استفاده از ابزارها و تکنیکهایی مانند پرسیدن سؤالات قدرتمند، سکوت، بازخورد، استعاره یا قیاس تسهیل میکند و در زمان و شرایط مناسب مراجع را به چالش میکشد تا آگاهی و بینشی را در او ایجاد یا برانگیزاند. آگاهی اصیل در مراجع با پرسشهایی درباره نگرش و جهانبینی، ارزشها، نیازها، خواستهها و باورهای مراجع امکان ظهور مییابد.
در مسیر زیبای کوچینگ، کوچ حرفهای کمک میکند تا مراجع فراتر از تفکر فعلی خود بیندیشد و عوامل مؤثر بر الگوهای فعلی و آتی رفتار، تفکر و احساسات خود را در جهت حل مسئله خود شناسایی کنند همچنین از مراجع دعوت میکند تا ایدههایی در مورد چگونگی پیشرفت یا کارهایی که مایل یا قادر به انجام آن است را خلق کند.
در کل فرآیند کوچینگ، کوچ حرفهای مراجع را در بازسازی دیدگاههایش حمایت میکند و مشاهدات، بینشها و احساساتی که پتانسیل ایجاد یادگیری یا آگاهی جدید برای مراجع دارند را رصد کرده و با وی به اشتراک میگذارد.
این بخش از صلاحیتهای یک کوچ نهتنها در همان جلسه بلکه در کل زندگی مراجع تأثیرگذار است. در صورتی که یک کوچ با مهارتهای خود بتواند آگاهی جدیدی را برای مراجع ایجاد کند آنگاه وی میتواند از زاویه جدیدی مسائل خود را بررسی کرده و به شیوه متفاوت و مؤثرتری آنها را حل کند.
آگاهی که از آن صحبت شد، میتواند در طول فرایند کوچینگ به صورت تدریجی یا در لحظه و در یک آن اتفاق بیفتد و مراجع را سراسر از شگفتی نماید. تجربهای شیرین که اغلب در جلسات کوچینک برای یک مراجع رخ میدهد.
و اینک به چهارمین و آخرین صلاحیت از صلاحیتهای یک کوچ در فدراسیون بینالمللی کوچینگ ICF میرسیم.
نگاهی به صلاحیت های یک کوچ
د. صلاحیت ایجاد و توسعه آموزش و رشد
دیدگاهی وجود دارد که میگوید در پس هر رنجی گنجی نهفته است. با این دیدگاه میتوانیم همزمان با حل کردن مسائلمان رشد را هم تجربه کنیم و اینجاست که کمک حرفهای یک کوچ راه را برای ما هموار میکند. کوچ حرفهای مهارت این را دارد که رشد مراجع را تسهیل کند و به مراجع کمک کند تا یادگیری و بینش را به اقدام تبدیل کند و همواره در این مسیر مراجع را تشویق میکند تا در فرایند کوچینگ به صورت مستقل تصمیمگیرنده باشد.
پس از هر تصمیم از وی حمایت میکند تا بتواند اهداف، اقدامات و روشهای مسئولیتپذیری خود را طراحی کند به طوری که یادگیریهای جدید را ادغام کند و ارتقاء دهد و برای خلاصه کردن این یادگیریها و بینشها در درون یا بین جلسات با مراجع مشارکت میکند. کوچ پیشرفتها و موفقیتهای مراجع را هرچند هم کوچک، میبیند، تحسین میکند و جشن میگیرد.
یک کوچ حرفهای میتواند یک سیستم پشتیبانی قدرتمند برای شما باشد تا خود را منصفانهتر ببینید و در مورد نقاط قوت و قابلبهبودتان کنجکاو بوده و کمک کند تا در اهداف و رؤیاهایتان و آنچه توانایی به دست آوردنش را دارید شفافتر عمل کنید. کوچ بهترین خودتان را برای شما میخواهد و درحالیکه اطلاعات را از زاویهای بیرون از شما در اختیار شما میگذارد میتواند در مورد آنچه انجام میدهید با شما صادق باشد و به شما یادآوری کند در مورد آنچه میخواستید انجام بدهید چه گفتهاید و به شما نشان دهد که در حال حاضر چه کاری انجام میدهید و آیا این کار از اهداف شما پشتیبانی میکند و در مسیر نگهتان میدارد یا خیر.
در نهایت یک کوچ حرفهای این مهارت و صلاحیت را دارد که مراجع را همراهی کند تا آگاهی و مسئولیتپذیری که در این موضوع به دست آورده را در موارد مشابه دیگر نیز به درستی به کار گیرد و خزانه مهارتی و رفتاری خود را غنی نماید؛ و اینچنین جلسه کوچینگ با دستاوردی منحصربهفرد و اصیل برای مراجع و با مشارکت کوچ به پایان میرسد.
Shdarapour@
نگاهی به صلاحیت های یک کوچ