وقتى مرکب، یا هر مادهی دیگر قابلچاپ از یک ورقهی استنسیل عبور داده شود، رنگى که از نقاط باز استنسیل عبور کرده است، بر روى سطح زیرین اثر خواهد گذاشت. اگر مرکب را از تورى بهوسیلهی کاردک عبور دهیم، عمل چاپ سیلک انجام خواهد پذیرفت. باید توجه داشت که منافذ تورى برچسب مورد، بسته یا باز گذاشتهشدهاند. نقاط باز همان سطوح تصویر است که باید مرکب از تورى عبور کند و بر روى جنس زیرین اثر بگذارد. نقاط بسته همان سطوح غیر تصویر است که مرکب نباید از آنها عبور کند. چاپ سیلک اسکرین در میان هنرمندان نقاش نیز جایگاه و ارزشى خاص دارد و از آن بهعنوان سری گرافی نام میبرند.
چاپ سیلک اسکرین
چاپ سیلک اسکرین، چاپ اسکرین یا سریگرافی، اسلوبی است که بر روش تکثیر با استِنسیل مبتنی است. در این روش از پارچه توری ظریف (اغلب ابریشم)، چون سطح تکیهگاهی برای ورقه استنسیل استفاده میشود. برای چاپ به این طریق، ورقه استنسیل را روی پارچه (که بر روی کلافی یا همان چهارچوبی محکم شده) میچسبانند و مرکب غلیظ را با ابزاری تیغه مانند (اسکوییجی) بر سطح استنسیل میگسترانند، که از بخشهای نفوذپذیر توری به سطح دیگری در زیر کلاف میرسد. بدین ترتیب، نقش موردنظر را میتوان بارنگهای مختلف بر روی سطوح مستوی یا غیر مستوی چاپ کرد.
تصویر چاپشده با این اسلوب اغلب دارای لبههای تیز است، گویی کاغذی رنگی را بریده و چسباندهایم. از این خاصیت توسط هنرمندان (نمونه معروف آن اندی وارهول) برای خلق آثار بدیع بهکاررفته است. سیلکاسکرین و سریگراف به اثری اطلاق میشود که با این اسلوب تکثیرشده است.
عنصر اصلی در این چاپ، یک سطح پارچه توری، نصبشده بر روی یک چهارچوب است. رنگ با عبور از بین الیاف پارچه توری تحتفشار و حرکت یک نورد لاستیکی، روی کاغذ چاپ میشود. راهاندازی این چاپ با حداقل امکانات و استفاده از آن بهطور گسترده در عرصه هنر، بهخصوص در محیطهای آموزشی جایگاه ارزشمند آن را بیشتر نشان میدهد.
تاریخچه
این چاپ از مدرنترین و پیشرفتهترین انواع چاپها به شمار میآید که با چاپهای دیگر ازنظر تکنیک چندان تفاوتی ندارد اما دارای امتیازهایی است که آن را از سایر چاپها متمایز میکند. چنانچه غیر از چاپ روی کاغذ و مقوا برای چاپ روی چوب، فلز، پارچه، چرم، پلاستیک و شیشه در ابعاد و ضخامتهای مختلف، میتوانیم از آن استفاده کنیم. از این تکنیک چاپ غیر از چاپ کردن به روی سطوح مسطح، برای چاپ روی اشیاء ناهموار و غیر مسطح یا بهطورکلی به روی اجسامی که شکل بیقاعده دارند، مانند بطری، لیوان، قوطی، ظروف تزئینی، سرویسهای غذاخوری، لوازمخانگی، لوازم صوتی و تصویری، مستقیماً یا بهصورت لیبل و عکسبرگردان بهطور چشمگیری استفاده میشود که این امکانات در چاپهای دیگر وجود ندارد یا بسیار محدود است.
بااینکه از بدو شناخت و استفاده از این نوع چاپ قرنها میگذرد ولی این شیوه نابود نشده و یا بهطورکلی دگرگون نگشته و امروزه در حال رشد و تکامل بیشتری است. بهطوریکه با پیشرفت چشمگیر این چاپ و مکانیزه و صنعتی شدن آن، نمیتوان حدی برای پیشرفت و توسعه آن در نظر گرفت.
مبدأ و منشأ چاپ سیلک در ابتدا بهصورت یک استنسیل ساده بوده که با استنسیلهای امروزی بسیار تفاوت داشته است. این شیوه یکی از قدیمیترین متدهای اولیه چاپ است که به کشورهای چین، ژاپن و کره برمیگردد. ژاپنیها را که از این استنسیل برای چاپ حروف جداشده استفاده میکردند میتوان بهعنوان اعتبار اولیه این چاپ شناخت.
در اوایل قرن بیستم (بین سالهای ۱۹۰۱ تا ۱۹۰۶) اولین اثر و کوششی که در این زمینه صورت گرفت توسط شخصی به نام فرانسیس ویلت از ایالت میشیگان آمریکا بود که از ریسمانهای کوتاه حلقهای استفاده میکرد. بعدها ابریشم جایگزین این ریسمانها شد و در کشورهایی چون فرانسه رواج یافت. بههرحال این شیوه توسط آمریکاییها بهصورت امروزی معرفی شد. آنها در زمان جنگ جهانی دوم از این چاپ روی لوازم و جنگافزارهای خود استفاده کردند. بهطورکلی منشأ چاپ اسکرین مدرن از آمریکا سرچشمه گرفته است که با سعی و کوشش پیشقدمانی چون هاری لوری هیت و ادوارد اونس میتوان آمریکاییها را خالق چاپ سیلک اسکرین دانست.
در اصل هنر چاپ سیلک اسکرین یک تکنیک ساده ولی بسیار گسترده و پیچیده است که باید طی مراحل با تمرینات مختلف به جزئیات و ریزهکاریهای آن آشنایی پیدا کرد. عنصر اصلی چاپ سیلک، یک سطح پارچه توری ابریشمی نصبشده بر روی یک چارچوب یا کادر است که مجموعه این پارچه توری و کادر درمجموع شابلون نامیده میشود. ازاینجهت پارچه توری ابریشمی عنصر اصلی و اولیه چاپ سیلک شمار میآید چراکه با عبور دادن رنگ از لابهلای شبکههای زنجیرهای شکل این پارچه، تحتفشار و حرکت یک نورد لاستیکی به نام راکلت یا رنگ کش (یا اسکوییجی) توسط دست یا عامل مکانیکی عمل چاپ انجام داده میشود.
بااینکه ماشینها و دستگاهها برای انجام این نوع چاپ، بسیار پیشرفته و مکانیزه شدهاند اما باید در نظر داشته باشیم هم چنان این پارچه توری ابریشمی است که عامل خلاقه در این چاپ محسوب میشود. ماهیت فیزیکی این پارچه توری در مراحل چاپ از بین رفتنی نیست مگر اینکه بهوسیله ای در آن بریدگی یا سوختگی ایجاد شود. درواقع میتوان گفت که حتی با استفاده بیشتر مرغوبتر نیز میشود.
انعطافپذیری چاپ سیلک اسکرین
سیستم چاپ سیلک اسکرین چنان انعطافپذیر است که از یک روش بسیار سادهی دستى تا یک ماشین چندین رنگ چاپ رول با کلیهی سیستمهای خشککن را در خدمت گرفته و در طول این راه نیز صلابت خود را حفظ کرده است.
در مواردى که محدودیتهایی مثل تنوع و زیبایى رنگ، اندازه کار، ضخامت جنس چاپ شونده، شکلهای گوناگون، مقاومت محصول نهایى در مقابل عوامل طبیعى، سرمایهگذاری و هزینهی بالاى اقدامات اولیه در مورد دیگر روشهای چاپ وجود داشته و مانع از فعالیت گستردهی آنها میشده است چاپ اسکرین این نقاط ضعف را بهراحتی پوشانده و در عرصهی کار خود کاملاً موفق بوده است؛ ضمن اینکه هنوز امکان پیشرفت آن وجود دارد.
در سال ۱۹۵۰ میلادى چاپ اسکرین براى چاپ بر روى بطریهای پلاستیکى و تولید مدارهاى الکترونیکى به کار گرفته شد. گسترش موارد استفاده از مواد پلاستیکى و نیاز روزافزون تولید مدارهاى الکترونیک در پیشرفت مواد و تکنیک چاپ سیلک اسکرین بیتأثیر نبوده است. در سالهای اخیر، این روش چاپ به دلیل انعطافپذیری آن و همجهت بودن با تغییرات تکنولوژیکى، از رشد و اعتبار قابلملاحظهای بهویژه در حیطهی صنعت برخوردار شده است. حتى به عقیده بعضى از متخصصان امر، باید درباره این روش چاپ، جدا از دیگر روشهای متداول چاپ بررسى و تحقیق کرد.
پارچه توری ابریشمی
در ابتدای شناخت هنر چاپ سیلک، برای تهیه شابلون از پارچههای پنبهای استفاده میشد. سپس استفاده از پارچههای غربالی شکل آغاز شد ولی خیلی زود متوجه شدند که پارچههای توری غربالی شکل بهطور طولانی و دائمی قابلاستفاده در چاپ نیستند چراکه به علت بینظمی در بافت نمیتوانند همواره مورداستفاده قرار بگیرند. به این صورت بود که کارخانههای ابریشم سازی انحصاراً درصدد تهیه انواع پارچههای ابریشم طبیعی برآمدند که دارای استحکام و دوام بیشتر و همچنین دارای الیاف منظمی بودهاند تا قابلاستفاده برای انجام دادن کلیشه در چاپ سیلک باشند.
بعد از جنگ جهانی دوم، رواج پارچههای توری ابریشم مصنوعی و نایلونی شروع شد. همزمان با استفاده از پارچههای توری نایلون، پیدایش پارچههای توری فلزی نیز آغاز شد و سپس نوبت به ظهور پارچههای توری ترگال (پلیاستر) فرارسید. بالاخره هم پارچههای توری ناخالص که مخلوطی از نایلون و فلز هستند توسعه سریع یافتند و به حداکثر تکامل خود رسیدند و در این راه مورداستفاده قرار گرفتند.
پرورش پروانه درخت توت یا کرم ابریشم، بیش از چهار هزار سال پیش در چین و در ۵۰۰ سال بعد از ظهور حضرت مسیح در اروپا متداول شد و بهمرور انتشار یافت. طول تقریبی هر کرم ابریشم که تازه از تخم بیرون آمده باشد سه میلیمتر است که در عرض یک ماه با استفاده و تغذیه برگ درخت توت، بزرگ میشود و بهاندازه طبیعی و حداکثر رشد خود میرسد. در این سن با ترشحات بزاق خود شروع به ساختن پیله یا بادامه میکند. اولین تغییر شکلی که در این مرحله دیده میشود فرم بادامیشکل پیله کرم ابریشم است. حاصل هر پیله کرم ابریشم، ۱۵۰۰ متر نخ ابریشم خواهد بود.
دومین تغییر شکلی که در این تکامل دیده میشود تبدیل کرم ابریشم به پروانه یا شاپرک در داخل پیله است که پس از رشد و تکامل کامل با ایجاد سوراخ در بادامه از آن خارج میشود. هر پروانه ابریشم قادر به گذاردن ۸۰۰ عدد تخم است که در این موقع باید از تخمها در یخچال مراقبت و نگهداری شود تا فصل برگ درختان توت فرابرسد. برای به دست آوردن نخهای ابریشم سالم از پیله قبل از آنکه پروانه ابریشم بتواند آن را سوراخ کند، باید بادامه در آب گرم قرار داده شود تا پروانه در داخل آن از بین برود و تارهای ابریشم سالم بمانند. هوای گرم باعث مرگ بادامه میشود و پروانهای از پیله خارج نمیشود اما این لازمهی تولید ابریشم است، چیزی ارزشمند که بسیار بیشتر از عمر پروانه ماندگاری دارد.
یک تار نخ ابریشمی به ضخامت یک میلیمتر برابر است با ۵۰ عدد نخ از یک پیله کرم ابریشم به ضخامت ۲۰ میکرون (یک میکرون برابر است با ۰۱/۰ میلیمتر). یک کیلوگرم نخ ابریشم خالص برابر است با وزن چهار هزار و ۵۰۰ عدد پیله کرم ابریشم و فضای داخل پیله چهار و نیم برابر حجم یک کرم ابریشم است. بالاخره یک گرم تخم کرم ابریشم برابر است با هزار الی هزار و ۲۰۰ عدد تخم کرم ابریشم.
مشخصات بافت ابریشم
در بافت ابریشم عنصر بسیار مهمی به نام «سری سین» وجود دارد، که ۲۲ درصد آن را تشکیل داده و استحکام نخ را بالا میبرد؛ همچنین از چسبندگی و ایجاد تورم در نخها جلوگیری میکند.
ابریشم خالص شامل ۷۲ درصد آب است که اگر آن را در زیر میکروسکوپ نگاه کنیم، خواهیم دید که پارچههای توری ابریشمی متشکل از مجموعه الیاف حلقهای و الیاف زنجیری شکل هستند که الیاف زنجیری شکل الیاف حلقهای را در تمام طول پارچه قطع میکنند.
هر رشته از نخهای آن تشکیلشده است از تعداد زیادی نوار معلق گوشهدار که با داشتن این خصوصیات هنگام انجام دادن کلیشه به چسبندگی فیلم، روی این دسته از پارچهها کمک میکنند.
پارچههای توری ابریشمی ازنظر بافت به سه دسته تقسیم میشوند که عبارتاند از:
– بافت توری
– بافت نیمه توری
– بافت پارچهای
بافت توری: در این نوع بافتها، هر رشته از الیاف حلقهای توسط الیاف زنجیری شکل احاطهشدهاند، این تغییر سطح، فضای توری نامیده میشود.
بافت نیمه توری: در این نوع بافتها، در تمام طول بافت بهجای یک سطح الیاف زنجیری شکل، فقط دو الی سه و حداکثر چهار الیاف زنجیری شکل دیده میشود.
بافت پارچهای: در این نوع بافت، در سطح توری، شبکههای زنجیرهای شکل دیده نمیشود، بلکه الیاف بهسادگی یکدیگر را در طول و عرض قطع میکنند و تارهای فشرده پارچه نگهدارنده الیاف در جای خود هستند.
شماره بندی در انواع پارچههای توری ابریشمی، برابری قطر شبکههای زنجیری الیاف بهاضافه فواصل بین بافتها و استحکام آن است. در بخشهای بعدی به انواع پارچههای توری ابریشمی طبیعی، نایلونی، پلیاستر، فلزی و همچنین رابطه بین پارچههای توری و غلظت رنگ خواهیم پرداخت.