نویسنده در این مقاله می کوشد زوایای جنبش تازه ضد بسته بندی را که در اروپا اوج گرفته است با تمرکز بر انگلیس معرفی کند. او در عین حال جنبش تازه ضد بسته بندی را تا حد سه جریان خلاصه می کند و ضمن پرهیز از بزرگنمایی این رخداد تلاش می کند بیشتر راه های مقابله با آن را نشان دهد.
نویسنده در عین حال راهحل هایی را هم ارائه می کند. مطالعه تجارب دستاندرکاران تولید بسته بندی می تواند حاوی درس هایی برای دستاندرکاران این عرصه در ایران باشد.
هر چند، هنوز در سرزمین ما مقابله با بسته ها و کیسه های مضر به حال محیط زیست چندان طرف توجه قرار نگرفته است.
اگر پیام سال ۲۰۰۶ در زمینه بستهبندی «کاهش، استفاده مجدد و بازیافت» بود، پیام سال ۲۰۰۷ این است: «کاهش، عدم استفاده و بازیافت»
طی ۱۲ ماه گذشته یک جنبش سه پایه علیه بسته بندی در انگلیس شکل گرفته است که پایه های آن را این سه جریان شکل می دهند: انستیتو زنان، روزنامه ایندیپندنت و بنبرادشاو وزیر محیط زیست. بن براد شاو وزیر محیط زیست انگلیس فردی بود که از خریداران خواست جعبههای غیرضروری را در همان سوپرمارکتهایی که از آنها خرید میکنند، تلنبار کنند.
به هر حال بسته های نابجا و غیرضروری در حال حاضر به نوعی جرائم محیط زیستی به حساب آورده می شوند و به همین علت جمع زیادی از خرده فروشان هم که در برابر تبلیغات منفی در این زمینه قرار گرفتهاند، خود به خود برای رهایی از این وضعیت دست به اقداماتی زدهاند تا بتوانند از بروز ضایعات و موارد باطله در محیط کارشان بکاهند. این اقدامات مواردی چون تبادل مواد مصرفی، نوع استفاده از مواد و همچنین توجه به وجود مواد بازیافتی در بسته ها را در برمیگیرد. جالب اینجاست که اخیرا یک سوپرمارکت بزرگ یک کارشناس ضد بسته بندی را به خدمت گرفته تا عدم استفاده از بسته های غیر ضروری را ترغیب کند.
این نوع گرایش ها باعث شده تا چاپکاران دستاندرکار چاپ بسته ها که خود از مواردی چون نوسان سود هم در رنج هستند، در رویارویی با این روندهای محیط زیستی دست به چارهجویی بزنند. اما آنها از چه اقداماتی برای مواجهه با این فشارها بهره میگیرند؟
پس زدن افسانه ها
وقتی بحث ضایعات در میان می آید، بهتر است چند موضوع را به طور صریح مطرح کرد. در انگلیس اکثر بسته های موجود در قفسه های سوپرمارکت های محلی که بیشترین مصرفکنندگان بسته ها هستند، یا مربوط به درخواست های مشتریان است و یا ناشی از ضرورت محتوایی است که در این بسته ها است. به عنوان مثال، بسیاری از میوهها را درون فیلمهای پلاستیکی می پیچند تا هم در حمل و نقل آسیب نبینند و هم مشتریان نتوانند آن ها را برای اینکه ببینند رسیده هستند یا کال، فشار دهند.
این آخری به خصوص در مورد آواکادو بیشتر صدق میکند که در اثر فشردن به سرعت لکههای سیاه رنگ بر روی آنها ظاهر میشود.عامل دیگری که در این زمینه وجود دارد موضوع سهولت و راحتی است. بسیاری از مردم دوست ندارند هویج را برش نخورده بخرند، بلکه ترجیح میدهند هویج های قطعه قطعه شده، پوست شده و شسته شده را خریداری کنند.آمارها حاکی از آن است کهحدود ۶۰ درصد مردم ترجیح میدهند محصولات تازه را به صورت بسته بندی شده خریداری کنند.
نکته دیگر این است که بر روی محصولات بسته بندی شده از قبل قیمت خورده است و بنابراین نیازی نیست مشتریان منتظر وزن کردن آنها بشوند. پس علیرغم این مزایای بسته بندی چرا این امر با چنین تبلیغات منفی مواجه شده است.
پاول باتلر نویسنده کتاب بسته های هوشمند که در عین حال مشاور بسته بندی هم هست، علت جنجال در این باره را اطلاعرسانی غلط و جهل میداند. بستهبندی یک هدف نرم است، چرا که هر کسی میتواند آن را لمس و تجربه کند و بعد هم در سطل زباله بیندازد. با این همه، موارد مورد بحث تنها ۴% زبالههای دفن شدنی انگلیس را تشکیل میدهد که میزان زیادی هم نیست.
باتلر بر این باور است که خردهفروشان صرفا اسیر روح زمانه شدهاند. او میگوید: «به نظر میآید ما اسیر یک چرخه مد میشویم که حاصل آن نارضایتی مشتریان به خاطر خرید محصولات خراب شده و غذاهای فاسد شده خواهد بود.»
باتلر معتقد است این صنعت باید خانهاش را پس بگیرد و ببیند کجا انباشته از بسته است، اما بار اصلی مسوولیت بر دوش خردهفروشان است که مسایل را به سازندگان و چاپکاران بستهها دیکته میکنند و از آنها میخواهند به خواستههایشان درباره نحوه بستهبندی کالاها تن دهند.
تقریبا اکثر سوپرمارکتهای بزرگ برای انطباق با «تعهد کورتالد» (Courtauld Commitment) که دولت برای فروشگاههای بزرگ خردهفروشی وضع کرده است، دست به ابتکاراتی زدهاند تا از میزان باطلههای خود بکاهند، آنها باید تا سال ۲۰۱۰ به این تعهدات جامه عمل بپوشانند وگرنه با قانون طرف خواهند بود.
با این که برخی از افراد در صنعت بستهبندی نگران این هستند که چنین جنبشهایی در نهایت به کم شدن سفارشات برای آنها میانجامد، اما عدهای دیگر بر این باورند که باید از چنین رخدادهایی استقبال کرد. پتراتریج از شرکت امکور فلکسیبل که مسوول توسعه در این شرکت است، میگوید: «خردهفروشان فضایی را به وجود آوردهاند که در اثر آن به بستههای بهتری نیاز است و این چیز بدی نیست. این فشار خردهفروشان بیشتر از فشارهای دولت به تسریع تغییرات کمک خواهدکرد.»
اتریج که کارش به نوآوری در بستهبندیها مربوط است، میگوید همه وقتش را پروژههایی پرکرده که به نحوی از انحا به محیط زیست مربوط است و همین امر به چالشهایی دامن میزند که حاصل آن محصولات بهتر خواهد بود. به عنوان مثال شرکت در حال حاضر سینیهای کمپوت تولید کرده که برای سیب و هلو از آنها استفاده میشود و در تولید آنها از فیلمهای پلاستیکی قابل بازیافت استفاده شده است.
این شرکت همچنین از بستههایی استفاده میکند که لایف اسپن(Life Span) نامیده میشوند. این بستهها به دوام میوه و سبزیجات کمک میکنند.
این بستهها باعث شدهاند تا میزان کربن پایین بیاید.از دیدگاه اتریج، مردم اصل موضوع را گم کردهاند و در واقع به مزایای بستهبندی توجه نمیکنند: «میزان زیادی بار بر زمین مانده که باید حمل شود و این کار با بستهبندی صورت میگیرد. مثلا شستوشو و قطعه قطعه کردن در انگلیس ۸ روز طول میکشد، اما همین کار در سوئد دو روز زمان میخواهد.»
باب هاتون از شرکت گروه فیلد که در آن مدیر گروه ارتباطات و بازاریابی است، با اتریج همعقیده است. او میگوید: «مشکل اینجاست که مردم بدیهیترین بخش بستهبندی یعنی تلنبار شدن را میبینند و با این نوع تلقی ارزش اصلی بستهها را انکار میکنند.»
اما به جز آموزش مردم در زمینه مزایای بستهبندی و داشتن نگاه خلاقانهتر به محصولات، دیگر چه کارهایی میتوان انجام داد؟
اقتصاد محیط زیست و جنبش ضد بسته بندی
گرفتن اعتبارات محیط زیستی نظیر ایزو ۱۴۰۰۱ یا استفاده از مواد مورد تایید شورای نمایندگی جنگل(FSC) قطعا به چاپکاران در ارتقای کارشان در ارتباط با درخواستهای خردهفروشان که خواستار یک چرخه سبز در زنجیره عرضه محصولات هستند، کمک شایان توجهی خواهد کرد.
هاتون میگوید: «برخی از فروشندگان بزرگ نظیر مارک اند اسپنسر در بستههای مورد استفاده خود شدیدا ملاحظاتFSC را در نظر میگیرند و تلاش دارند تا چنین مواردی را در کل نمایندگیهایی که دارند، اعمال کنند.»
هاتون همچنین میافزاید: «گروه فیلد قبلا به کسب اعتبار ایزو ۱۴۰۰۱ نایل آمده و آن را نقطه آغازین مناسبی برای شرکتهایی میداند که میخواهند راه مبتنی بر حفظ محیط زیست را بپیمایند.»
شرکت کوالویس که در لستر مستقر است، همانند گروه فیلد به مزایای چاپ سبز باور دارد. جیسون شورت مدیر فروش شرکت کوالویس میگوید: «بسیاری از شرکتها نظیر شرکت خود ما موضوع بازیافت و ضرورت حفظ محیط زیست را در دستور کار خود قرار دادهاند، چرا که خردهفروشان هم به مساله بستهبندی پایدار روی خوش نشان دادهاند.»
او میافزاید: «ما مدارک زندهای در دست داریم که در نظر گرفتن محیط زیست الزاما به معنی از دست دادن رقابتها نیست. به عنوان مثال جعبههای تاشونده تولیدی شرکت اخیرا از برنامه (ساعت نهار بیبیسی) به عنوان یک نمونه درخشان دوستدار محیط زیست پخش شد.»
به هر حال، نظر شما هر چه که باشد، بالاخره موضوع بحثانگیز بستهبندی به عقل سلیم گره میخورد. نارگیل، خیار و شلغم به بستهبندی نیاز ندارند، چون خودشان حفاظ دارند، اما میوههای ظریفی چون توت و توت فرنگی به بسته نیاز دارند.
کمتر، بیشتر است
اما درباره محصولاتی که به قول معروف در منطقه خاکستری قرار میگیرند، چه باید کرد؟ مثلا پیتزا.اگر آنها در پلاستیک پیچیده شوند، باز هم به جعبه بیرونی نیاز دارند؟
درباره گوشتهایی که با مایکروویو پخته میشوند، چطور؟ آیا آنها به غلافهای مقوایی نیاز دارند؟ آیا به جعبههای کامل نیاز دارند یا نصف بودن جعبه جوابگوست؟
عقل سلیم باید در همه این موارد حاکم باشد. اما واقعیت این است که خردهفروشان طرفدار بستهها هستند. چون به آنها اجازه میدهد شعارهای بازاریابی داشته باشند و مشتریان هم بستهها را میخواهند چون حمل محصولات را آسان میکند.
جنیفر بوهائنکو سخنگوی شرکت انگلیسی پروکارتن که شرکتی دستاندرکار تولید جعبه است، میگوید: «ما صنعت خدمات هستیم. این خردهفروشان و پراکنندگان بستهها هستند که میگویند چه میخواهند و این صنعت بستهبندی است که باید خواستههایشان را تامین کند. صنعت بستهبندی تلاش میکند تا این درخواستها را با توجه به حفظ محیط زیست، ارزان بودن و پاسخگو بودن به نیازها، عملی سازد. چاپکاران دستاندرکار بستهها نیز باید بکوشند با نوآوری به نیازهای آینده در این زمینه جواب دهند.»
منبع : مجله صنعت چاپ