هنر چاپ گرچه از قدیم وجود داشته است، اما در قرن پانزدهم با ابداعات و تفکراتی نو در اروپا وارد مرحله جدیدی شد. رشته چاپ نیز با کاملترشدن، تدریجاً بهصورت چاپ برجسته و گراورهای دستی بر روی چوب و گراورهای گود برای تصویرها ادامه پیدا کرد. البته باید دانست که از دوران باستان آثاری از چاپ های هنری بهجا مانده است.
آثاری همچون تمدن هخامنشیان، قدیمیترین آثار بهجامانده مثل لوحهای گِلی، مدارک مالیاتی و حک مهرهای شخصی و تصاویر و نمادهای از اجتماع ایران باستان یا اسامی شاهان، از ایندستاند. در این مقاله، به انواع چاپ های هنری پرداخته شده است که «قسمت دومِ» آنرا هماکنون در پیشرو دارید.
لیتوگرافی
لیتوگرافی بهمعنی نقاشی روی سنگ است که تکنیک های گوناگون دارد. مبتکر این صنعت، شخصی بهنام «آلیوس زنهفِلدر» است. در این روش ابتدا تصاویر را روی سنگ به وسیله اسیدکاری برجسته می کردند و بهتدریج به این نتیجه رسیدند که مناسبترین سنگ، سنگی بهنام «سول هوفتن کالک شیفر» است. روش کار بدینصورت بود که با تضاد چربی و آب با مرکبی که با دوده و مواد قلیایی درست می شد، کار انجام میگرفت و چون تصاویر و نوشتهها با قسمت های دیگر سطح سنگ در یک ردیف بودند، آن را «چاپ صاف» می نامیدند.
در شهر مونیخ، زنهفِلدر چاپ روی سنگ را که چاپ جدیدی بود کشف کرد. روشهای مختلف نقاشی روی سنگ را با زحمات فراوان بهدست آورد. زنهفِلدر بهطور اتفاقی به این روش دست نیافت؛ او روزها و سال ها زحمت کشید تا روش جدید این چاپ را بهدست آورد و حتی برای چاپ سنگی خود مرکب لیتوگرافی ساخت. روش های او برای انتقال نقاشی یا تصاویر بر روی سنگ لیتوگرافی و پلیت لیتوگرافی هنوز قابل استفاده است.
فرم مورد استفاده سنگ معروف لیتوگرافی از نوعهای مختلف به رنگهای زرد، زرد خاکستری و خاکستری مایل به آبی است که رنگ زرد «سنگ نرم» است و رنگ زرد خاکستری «سنگ متوسط» و رنگ خاکستری مایل به آبی «سنگ سخت» است.
امروزه بهجای سنگ لیتوگرافی از پلیت که از جنس روی و یا آلومینیوم است استفاده می کنند. البته در این صنعت سطح پلیت با دستگاه هایی که برای اینکار منظور شده است زبر می شود، اما در روش قدیم با ساییدن اینکار صورت می گرفته است. بههرصورت این نوع چاپ جنبه هنری دارد و جزو چاپ های هنری محسوب می شود، بهدلیل اینکه نوع سنگ که بیشتر اکسید آهن در داخل آن موجود است و خالص کردن آن غیرممکن است، بهصورت صنعتی بهدست نیامده و بهصورت هنری مانده است.
روش های انتقال تصویر
سه روش برای انتقال تصاویر در این صنعت وجود دارد که به ترتیب توضیح داده می شود. قبل از توضیح سه روش در چاپ مستقیم یا سنگی، اول شخص مزبور خطوط و تصاویر را روی کاغذ میکشد و بعد خطوط کشیدهشده را به سنگ انتقال میدهد. البته برای انتقال روی سنگ یا فرم مزبور، سیستم چاپ دیگر مستقیم نخواهد بود؛ یعنی اصل کار با تصویر موجود برعکس میباشد.
کپی با پودر قرمز:
این روش بهنام «روته» نیز معروف میباشد و برای کارهای سیاه و سفید مناسب میباشد. ابتدا از یک کاغذ زرورق استفاده میکنیم و با مداد روی کاغذ زرورق طرح مورد نظر را میکشیم و بعد آنرا برعکس کرده، روی سنگ قرار میدهیم و سپس کاغذ زرورق را روی آن کاغذ نازک بهطور معکوس میگذاریم. آنگاه با مداد یا سوزن روی طرح یا تصویر مورد نظر میکشیم و بدینصورت طرح روی سنگ انتقال داده میشود و برای چاپ آماده میگردد.
قلم فِـدِر:
این روش برای کارهای ساده رنگی مناسب میباشد. بدینصورت که کاغذ ترانسپارنت را که کاغذی شفاف است با مرکب لیتوگرافی آغشته میکنند و چون کاغذ ترانسپارنت یکطرف آن قشر مخصوص دارد، حساس و براقتر خطوط نمایان میشود و کاغذ آن دارای این خاصیت است که بهمحض خیسشدن، طرف حساس به سنگ میچسبد؛ یعنی در تمامی مراحل از ابتدا تا انتها قسمت براق روی سنگ قرار دارد.
برداشتن ژلاتین:
برای کارهای چهاررنگ و کوچک بسیار خوب است، اما دقت زیادی برای طراحی روی کاغذ ژلاتین باید بشود و با قلم و سوزنی که سهلبه دارد، طرحهای روی کاغذ از طرف ژلاتین برش خورده و برداشته شود. در این حالت تصویر گود میشود. حال مرکب از چرب لیتوگرافی به نام «توشه» را روی مناطق گودشده میزنیم (البته با مداد شمعی هم امکانپذیر میباشد).
بعد از این عمل، مرکب در مناطقی که گود شده، جذب میشود. حال برای انتقال طرح مورد نظر، شخص چاپکار آنرا به سنگ برمیگرداند و با پرس چاپ دستی عمل چاپ انجام میگردد. پس از این عمل، سنگ آماده برای چاپ است.
روش های ترسیم لیتوگرافی
هفت روش برای ترسیم وجود دارد که عبارتاند از روش فِدِر، روش مداد شمعی، روش شاب، روش رنگپرانی، روش تانگیر، روش حکاکی روی سنگ و روش کرومولیتوگرافی که هرکدام را در ادامه توضیح میدهیم.
سبک فِـدِر:
در این روش ابتدا سنگ زرد لیتوگرافی را چون نرم میباشد، انتخاب میکنیم. سنگ زیر با پلیتهای زبر برای اینکار مناسب نیستند. در ضمن سنگ نرم باید خوب ساییده شود و بعد از آن مرکب چرب لیتوگرافی را روی سطح سنگ میزنند و برای بهتر جذبشدن مرکب «ترپنتین» و یا یکدرصد جوهر سرکه را با آن مخلوط میکنند و بعد طرح را انتقال میدهند.
حال روی سنگ را با قلمموی پهن تمیز میکنند. باید دقت نمود در موقع کارکردن شخص مزبور اثر انگشت در روی کاغذ نماند یا نفس کسی که با این سنگ کار میکند نباید به سنگ بخورد، چون رطوبت جذب سنگ میشود و کار را خراب خواهد کرد. پس از طی این مراحل، سنگ برای تکثیر و نمونه آماده است.
سبک نقاشی با مداد شمعی:
در این روش ترسیم نقاشی با مداد شمعی بر روی سنگ زبر یا پلیت آلومینیوم زبر انجام میشود. برای زبرکردن سنگ لیتوگرافی از سنگریزه یا ماسه ظریف استفاده میکنیم، آنهم بدینصورت که سنگی دیگر را روی آن قرار میدهیم و با دورانی کوتاه به چرخش درمیآوریم تا سنگ لیتوگرافی زبر گردد.
هرچه زبری در سطح سنگ ظریفتر باشد، خطوط روی سنگ خودشان را بهتر نشان میدهند. سپس سطح سنگ را خوب میشویند و بعد خشک میکنند و برای انتقال تصاویر به روش روته (پودر قرمز) عمل انتقال میدهند. حال از گچ لیتوگرافی برای سایهروشنزدن استفاده میکنند.
در این روش ظرافت کار به هنر شخص لیتوگراف بستگی دارد و برای اجرای تنهای مختلف از نوک گچ لیتوگرافی استفاده میگردد و برای تن پلاتهای تصویر از مرکب لیتوگرافی استفاده میکنند و بعد کل سطح را خشک میکنند و با پودر تالک میپوشانند. حال سنگ آماده چاپ است.
سبک شاب:
این سبک بهنام «هاشورزنی» یا «نقطهزنی» هم معروف است. در این روش از سنگ زبر یا کاغذ زبر مخصوص استفاده میگردد. روی سنگ را با لاک آسفالت و با قشر نازکی میپوشانند. در مکانهایی که تن سیاه است تصاویر را با نقطه یا هاشور در روی سنگ خراش میدهند تا خطوط در متن به رنگ سفید درآید که این روش را «تکنیک نگاتیو» میگویند. این روش برای تصاویر سیاه مناسب است. بعد از این مراحل، پودر سنگ را روی کار میزنند و سنگ را بهدست شخص چاپکار میدهند تا تکثیر کند.
سبک رنگپرانی:
این روش به دو صورت «مسواک با توری» و «پیستولهکاری» میباشد. تکنیک رنگپرانی برای پوسترسازی که تنهای تفکیکی را مجزا میسازد کاربرد دارد.
در روش مسواک با توری، باید سنگ عاری از هرگونه چربی باشد. بعد تصاویر را روی سنگ انتقال میدهیم و برای اینکار از مرکب لیتوگرافی استفاده میکنیم و وقتی خطوط و تصاویر انتقال پیدا کرد، قسمتهایی از تصاویر را که بایستی رنگپرانی شود باز میگذاریم و قسمتهایی را که نیاز نداریم، میپوشانیم تمامی قسمتهایی را باز میباشد، باید به مقدار نیازی که زمینه دارد رنگ پرانده شود.
این روش به تمرین زیاد احتیاج دارد، بهدلیل اینکه دانههای رنگ بهطور یکنواخت باید روی سطح کار پرت شود و برای تنهای مختلف در رنگپرانی از مقدار رنگ کم یا زیاد برای پراندن استفاده میکنیم. این روش را در هنر معماری بر روی کاغذ هم استفاده میکنند و برای بهتربودن قسمتهای رسم از سیستم رنگپرانی استفاده میشود.
روش پیستولهکاری، ظریف است و احتیاج به دقت فراوان دارد. بعد از انجامشدن کار، سنگ را به شخص چاپکار میدهند تا برای چاپ آنرا آماده کند. در هنر مسواک با توری احتیاج به شابلونسازی نیست و هر قسمت را که تن آن کافی باشد با صمغ عربی میپوشانند و خشک میکنند و به همینترتیب کار را ادامه میدهند.
اما وقتی با پیستوله کار میشود باید بعد از انجام کار، سوزن را شست تا قابل استفاده باشد، چون اگر اینکار انجام نشود، دیگر پستوله برای کار مناسب نخواهد بود. در ضمن نوک سوزن نباید کج شود، چون شُره میکند و پرش نخواهد داشت.
سبک تانگیر:
در روش تانگیر یعنی «زیباتون» یا «ترام دستی دادن» برای انتقال تصاویر روی پلیت یا سنگ از تورهای مشبک که بهصورت ورق ژلاتین برجسته بود، استفاده میکردند. بعد آنرا به چهارچوب کشیده و با رنگ روی نقش مشبکشده که چهارخانهای یا گود یا نقطهای بود، مخلوط میکردند و سپس روی سنگ میانداختند.
این روش قبلاً اهمیت بالایی داشت، اما با ورود سیستم فتولیتوگرافی از اهمیتش کاسته شد. البته امروزه از این روش استفاده میشود و نقاشی یا طرح روی سنگ یا ترام قابل انتقال میباشد.
سبک حکاکی روی سنگ:
این روش چاپ های هنری بسیار اصیل، دقیق، مشکل و زیباست که فقط عدهای معدود توانایی انجام آنرا دارند. برای شروع کار از سنگ آبی مایل به خاکستری استفاده میکنند. روی سطح سنگ هیچگونه ترک یا خراشی نباید باشد و باید خوب صیقلی و صاف و ساییده شده باشد. برای ساییدن از صمغ عربی و مادهای چرب نمک قلیاب استفاده میکنند.
بهوسیله نمد سطح سنگ را پولیش میزنند و بعد آنرا می شویند و خشک می کنند و با دودهای مخصوص بههمراه مواد صمغی روی سطح سنگ را سیاه میکنند. حال شخص هنرمند تصویر مورد نظر را به روش روته به روی سنگ انتقال میدهد و شروع به قلمزدن یا حکاکی با سوزن مخصوص با قلمتراش و یا الماس روس سنگ را گود میکند.
کسیکه میخواهد با این روش کار کند، حتماً باید شخص ماهری باشد، چون هر عملی که کار را خراب یا خراش بدهد باید از سنگی دیگر استفاده گردد. همیشه نوک ابزار باید تیز باشد و این عمل بهوسیله سنگتیزکن و مقداری روغن انجام میگیرد. بعد از انجامشدن عمل حکاکی، سطح سنگ را روغن زده و بهدست شخص چاپکار میدهند. در این سبک نباید برای آمادهکردن سنگ چاپ از نورد زدن استفاده کنیم بلکه باید از مشته چرمی یا پارچه استفاده کرد. این سبک برای کارهای پرارزش و اوراق بهادار مورد استفاده قرار میگیرد.
سبک کرومولیتوگرافی:
سبک کرومولیتوگرافی در مجموع یعنی «تفکیک رنگ با فرمهای مختلف». تا سال ۱۸۳۴ میلادی آلیوس زنهفِلدر با پشتکار صنعت سیاه و سفید را به اوج رسانید. «کود فرید آنگلمان» در سال ۱۸۳۷ میلادی برای کارهای رنگی تکنیک جدیدی خلق کرد که در آن با مداد شمعی، گچ و مداد گچی تفکیک رنگ انجام میگرفت و از یک سنگ مادر سیاه و سفید و برای هر رنگ یک سنگ جدید تهیه میشد. این عمل روی پلیت لیتوگرافی انجام میگرفت و امروزه روش کرومولیتوگرافی از آن نشأت گرفته است. البته این روش هم گران تمام میشود و هزینهای زیاد در بر دارد.
پس از مدتی تفکیک نقطهکاری بهصورت ترام درآمد که روی سنگ کار میشد و زمینهها با قلم و مرکب در سطح صاف ایجاد میشد که بعدها بهنام کرومولیتوگرافی معروف شد. در این روش احتیاج به رنگهای مختلف کمتر است. تنها نیز به دو شکل زیر تقسمبندی میشوند:
– تنهای قسمت روشن: زرد + دو نوع آبی + دو نوع قرمز؛
– تنهای قسمت تیره: قهوهای + دو نوع خاکستری.
در بعضیاوقات برای بهتر جلوهدادن و نزدیککردن به اصل کار، تنهای دیگری نیز اضافه میشود که این روش برای کارتپستال و جعبههای شکلات استفاده میشود. برای تهیه فرم اصلی، اول اصول کار با زیربنای تصویر به دو شکل مورد نظر کشیده میشود و برای طریقه رسم با اصل، از قلم و مرکب به روش فِدِر (قلمزدن) استفاده میشود. وقتی شروع به فرم رنگی برای تن مورد نظر میکنیم، باید شخص لیتوگراف نقاشی را خوب مسلط باشد، چون از سنگ مناسب برای این اینکار استفاه گردد.
چگونگی تهیه فرم رنگی
برای تهیه فرم رنگی آبی از تکنیک نقطهزنی با مرکب و قلم فِدِر و دو سیستم نقطهزنی و رنگپرانی استفاده میگردد. برای تهیه فرم قرمز یا صورتی از روش تانگیر استفاده میکنند. برای فرم خاکستری نیز از روش خالص نقطهزنی با قلم و مرکب استفاده میشود.
انتقال طرح از سنگ
اگر سنگ در حین کار صدمهای ببیند، دیگر قابل جبران نیست. یا باید آنرا عوض کرد یا شخص لیتوگراف زحمات بیشتری برای بازسازی دوباره آن بکشد. سعی بر آن است که از آن نمونه گرفته و از نمونه گرفتهشده بر روی سنگ دیگری کپی کرده و برای چاپ آماده کرد. با این عمل سنگ مادر حفظ میگردد.
تکثیرسازی کارهای کوچک:
برای تکثیرکردن در مورد کارهای کوچک در سیستم لیتوگرافی دستی چون امکان فیلم نیست، از چند سنگ دیگر که از نمونههای بهدستآمده سنگ مکارد بهره میتوان جست استفاده کرد. با این علم اگر دویست عدد کار کوچک میخواستیم بیست عدد نمونهکار با ده عدد سنگ کافی خواهد بود. طریقه کپیکردن هم با پرسهای دستی انجام میگیرد و بعد اصل طرح در پرس چاپی قرار داده میشود و مرکب اولیه را پاک میکنند و با مادهای حلال از روی سنگ آنرا برداشته و سنگ را نورد مرکب تازه میزنند.
در حین مرکبزدن، سطح سنگ مرطوب خواهد بود. و بعد سطح سنگ را خشک میکنند. آنگاه کاغذ را روی سنگ قرار میدهند و برای بهترشدن چاپ، یکنواختکردن و جلوگیری از زخمیشدن از کاغذ نمد استفاده میکنند. در حین چاپ باید به راه کاغذ توجه کرد، چون باعث چروکی کاغذ میگردد.
آمادهسازی سنگ:
ابتدا پودر زده و بعد اسید ضعیف بهمدت چند لحظه روی سنگ خواهد ماند. سپس نقاشی میکنند و بلافاصله صمغ میزنند تا خشک گردد. بر سنگ صمغزده مرکب با ترپنتین میزنند و بعد نورد مرکب را روی سطح که روی سنگ انتقال پیدا کرده میزنند تا مرکب روی طرح خودش را بگیرد.
بعد پودر تالک و پودر آسفالت را روی سطح سنگ میپوشانند. حال سنگ را میشویند و خشک میکنند و سپس با چراغ گازی روی آنرا میسوزانند. اگر در آخر کار نیاز به غلطگیری داشت با گچ رتوش و قلمتراش آنرا پاک میکنند، بعد مجدداً سنگ را خشک میکنند. حال اسید را با ۵۰ درصد آب و صمغ و ۲ درصد اسیدنیتریک زده و صمغ میزنیم تا خشک گردد. حال سنگ آماده چاپ است.
آرش آذریسیسی