وقتی از محصول چاپی سخن میگوییم همیشه اولین چیزی که به ذهن سفارشدهنده و طراح خطور میکند کیفیت محصول چاپی است و از همه مهمتر پایین آوردن هزینه های آن.
در این پژوهش سعی شده است اطلاعاتی در اختیار مخاطبان قرار داده شود که بهکارگیری آنها میتواند در نتیجه نهایی هر محصول چاپی مؤثر باشد. در اینراستا اطلاعاتی درباره نوع فایلها که رستر و یا وکتور هستند و تفاوت اینها با همدیگر و نیز تأثیر Dpi و Lpi در فایل طراحیشده که چهقدر میتواند بر کیفیت کار بیافزاید و یا تأثیر منفی بگذارد، مورد بررسی قرار خواهند گرفت. در اینبین شناخت انواع ترامها بهعنوان کوچکترین واحد چاپی و بهکارگیری هرکدام از شکلهای ترام در جای مناسب خودش، شرح داده خواهد شد. اکنون «قسمت نخست» این پژوهش را در پیشرو دارید.
در ابتدا باید مشخص کنیم که چهچیزی میخواهیم چاپ کنیم. آیا یک روزنامه است یا یک لیبل محصول و یا یک کاتالوگ. در کل، هر طرح، طراحی خواص خود را میطلبد. معمولاً هنگام طراحی جنس چاپشونده را در ابتدای امر مشخص میکنیم؛ به این جهت که هر جنس چاپشونده خصوصیات فیزیکی خود را دارا میباشد، مثل تفاوت چاپ روی کاغذ تحریر با کاغذ گلاسه و یا تفاوت ایندو با متالایز؛ و بعد از آن مسائل مربوط به طراحی را در نظر میگیریم که با چه Ppi کار کنیم و با چه Lpi خروجی بگیریم.
صورت های فایل طراحی یا گرافیکی
۱- رستری (Raster)
۲- وکتوری (Vector)
تصاویر رستر (Resolution – Dependent) از کنار هم قرارگرفتن تعدادی پیکسل تشکیل میشود که در خصوصیاتی مانند اندازه و عمق رنگ (Bitdeth) مشترک و در خصوصیاتی نظیر رنگ متفاوت هستند. ولی فایلهای وکتور شامل اطلاعات پیکسلی نیستند (Resolution – Independent) و فقط بهصورت فرمولهای ریاضی عمل میکنند و فایل را بهصورت فرمول ریاضی ذخیره و رسم میکنند.
محیط نرمافزارهایی همچون Photoshop، Photopaintو مانند آنها محیط رستری دارند و محیطهایی همچون Indesign، Illustrator، Flash، Corel Drawn و… محیط وکتوری دارند.
برای طراحی به دو نرمافزار نیاز داریم؛ یکی نرمافزارBitmap برایEdit و دیگری نرمافزار Vector برای سایر عملیات (نوشتهها، لوگو، صفحهآرایی و…).
هنگام بازکردن سند در محیطهای Vector فقط اندازه سند را تعیین میکنیم ولی در محیطهای Bitmap مثل فتوشاپ بهغیر از سند باید مقدار Ppi (رزولشن) آن سند را هم تعیین میکنیم. اندازه Ppi معمولاً با ضریب یکونیم و یا دو Lpi مشخص میشود. درواقع اگر Lpi ما برای چاپ ۱۵۰ باشد Ppi را ۳۰۰ در نظر میگیریم.
Ppi را معمولاً از ۲۴۰ تا ۳۶۰ در نظر میگیریم که بهترین حالت است ولی Ppi 300 شناختهشدهترین حالت و یک استاندارد محسوب شده است. تعداد پیکسلهای موجود در هر واحد اینچ را Ppi میگویند (Pixel Per Inch= Ppi).
معمولاً در محیطهای وکتور در تغییر اندازه شکل رسمشده به مشکلی برنخواهیم خورد (کیفیت همان است) ولی در محیطهای بیتمپ باید تصاویر تهیهشده چه بهصورت عکاسی دیجیتال و چه بهصورت یک اسلاید مقدار کیفیت لازم را باید داشته باشد (مقدار پیکسل مورد نیاز). درواقع بههیچعنوان عکس Import شده را بزرگتر از اندازه واقعی خود نمیکنیم.
مثال: اگر یک سند ۱۱×۸ اینچ با Ppi 300 داشته باشیم یک فایل ۳۳۰۰×۲۴۰۰ پیکسل است.
اگر بخواهیم عکسی را به اندازه کل این سند قرار دهیم، باید حدوداً ۸ مگاپیکسل حجم داشته باشد و اگر اسلایدی به اندازه ۳×۲ اینچ داشته باشیم و بخواهیم بعد از اسکن در این سند استفاده کنیم باید حداقل با Dpi 1200 اسکن شده باشد.
Dpi مورد نیاز = اندازه مورد نظر / پیکسل مورد نیاز
۲۴۰۰ / ۲= 1200 Dpi
Ppiهای مورد نیاز برای انواع چاپ به قرار زیر است:
چاپ سیلک= 50
چاپ لترپرس= 80 تا ۱۲۰
چاپ فلکسو= 300
چاپ افست= 300
چاپ روتوگراور= 400
مدهای رنگی
معمولاً از دو کانال رنگی RGB و CMYK بیشتر استفاده می شود. مد RGB برای دیدن است و درواقع رنگهای نوری هستند (نور قرمز، نور آبی و نور سبز) که بیشتر برای صفحات نمایش کاربرد دارند (مثل طراحی صفحات Web) ولی مد CMYK برای چاپ است (رنگ زرد، رنگ سایان، رنگ مشکی، رنگ مژنتا) که از ترکیب اینها رنگهای دیگر بهوجود میآید.
برای چاپ مد (Mode)، رنگ را CMYK انتخاب میکنیم (رنگهای CMYK مخصوص چاپ هستند). همچنین کالیبرهبودن مانیتور برای دیدن بهتر رنگها لازم و ضروری است.
کالیبرهبودن
کالیبرهکردن (Calibrate یا Calibration)، یعنی تنظیم یک دستگاه به یکسری شرایط شناختهشده با تنظیم گاما و نقطه سفید مانیتور. نقطه سفید درواقع بالانسی بین رنگهای Red، Green، Blue است. در سیستم RGB اگر همه رنگها در آخرین شدت خودشان باشند به رنگ سفید خواهیم رسید.
قبل از چاپ یک فایل طراحیشده، حتماً نیاز به آمادهسازی داریم. مثل چاپ افست که به فیلم و زینک یا فقط زینک، چاپ فلکسو که به کلیشه پلیمری و چاپ روتوگراور که به سیلندر حکاکیشده نیاز خواهیم داشت.
هرکدام از اینها روشهای خاص خود را میطلبد. بعد از چیدن فایلها در یک سند که به اندازه زینک یا کلیشه و یا سیلندر ما خواهد بود با فرمتهای مختلف به لیتوگرافی یا سیلندرسازی ارسال میشود.
مثال: اگر یک لیبلی به اندازه ۸×۱۷ سانتیمتر داشته باشیم و بخواهیم با زینک ۷۰×۵۰ سانتیمتر چاپ کنیم، لیبلها را در یک سند ۷۰×۵۰ میچینیم؛ زیرا اندازه دستگاههای چاپ از یک استاندار خاص تبعیت میکنند و از همه مهمتر برای جلوگیری از باطلهشدن کاغذ مصرفی و همچنین پرتیشدن کاغذ، لازم به توضیح است که قسمت Colorbar و لب پنجه و نشان ریجسترها هم باید در نظر گرفته شود.
لیبل چیدهشده
برای تبدیل فایلهای کامپیوتری به اثر بیتمپ (منظور Binary)، از نرمافزاری به نام RIP (Image Procesor Raster) استفاده میشود که RIP تفکیک رنگها را به تعداد کانالهای مختلف رنگی (که معمولاً چهار کانال رنگی است) انجام میدهد؛ یعنی از هر کانال رنگی یک فیلم و یک زینگ خواهیم داشت.
پستاسکریپت (Post Script)
فایل پستاسکریپت برای رسترشدن، احتیاج به مترجمی دارد که اطلاعات محتوای آنرا از زبان پستاسکریپت به مختصات ترامهای فایل رستر تبدیل کند که به این نرمافزار RIP میگویند. درواقع Post Script زبان برنامهنویسی است که توسط شرکت ادوبی برای توصیف عناصر متنی و گرافیکی موجود در یک صفحه از یک فایل گرافیکی اختراع شد.
تـرام
کوچکترین واحد چاپی را ترام مینامند و ترام را RIP بهوجود میآورد. با تقسیمکردن یک نقطه از تصویر به نقاط بسیار کوچکتر، میتوان درصدهای مختلف خاکستری از صفر درصد (سفیدی کاغذ) تا صد درصد (رنگ کامل مرکب) را بهوجود آورد. یک ترام حدود ۲۱ میکرون است.
درصد ترام (Dot Percentage)
درصد روشنی است برای توصیف میزان تراکم ترام ها بر روی سطحی نظیر فیلم، پلیت یا کاغذ.
انواع ترام و اندازه آنها
انواع ترام عبارتاند از:
۱- ترام AM) Amplitiude Modilated)
۲- ترام FM یا ترام سوزنی (Frequency Modulated)
کوچکترین لکه رنگی در ترام نوع قدیمی یا AM (هافتون)، ۳۵ میکرون است. همچنین اندازه در این نوع ترام متفاوت است ولی فاصلهها یکی است. اما در ترام FM (کانتون) که کوچکترین لکه رنگی آن حدود ۱۰ میکرون است، اندازه یکی است ولی فاصله ترامها از یکدیگر متفاوت است.
البته ترام جدید با نسل جدید دستگاههای تولید زینک به بازار آمده (Plate Seter) و فقط تراکم ترام فرق میکند که از لحاظ کیفیت نسبت به ترام AM بهتر است و بهخاطر ریزی ترام، میزان مصرف مرکب نیز کمتر خواهد بود و زودتر خشک میشود و در نتیجه در خروجیگرفتن، توانایی بازسازی جزئیات بیشتری از تصویر اورژینال وجود دارد. از آنجایی که در این روش از شبکههای منظم شطرنجی خبری نیست، لذا با مشکل پیچازی نیز روبهرو نیستیم و باید خود RIP هم قابلیت تولید FM را داشته باشد. معمولاً اندازه ترام را با Lpi یا Lpc مشخص میکنند
برای کاغذهای تحریر که جذب مرکب در آنها بیشتر است از Lpi پایین و در کاغذهایی مثل گلاسه از Lpi بالا استفاده میکنیم. معمولاً عواملی مثل ماشین چاپ، کاغذ و مرکب نقش تعیینکنندهای در انتخاب ترام را دارند. هرچه Lpi بالاتر باشد میزان چاقی ترام (Dot Gain) بیشتر خواهد شد.
عوامل همچون حجم رنگ، فراوانی ترام (Lpi بالا)، کاغذ یا سطح چاپشونده، نرمالنبودن شرایط چاپ، شکل ترام و تکنیک چاپ در میزان چاقی ترام نقش دارند و حتی امکان دارد دچار لاغری ترام هم شویم.
محمد علیپور
کارشناس طراحی و چاپ