یوهانس گوتنبرگ زرگر آلمانی و اولین مخترع ماشین چاپ و صنعت چاپ در اروپا بود؛ در این مطلب به گذشته چاپ پیش از این اختراع خواهیم پرداخت.
استنساخ اجباری توسط نوجوانان راهب و رهجویان جوان علم و سپس راههایی برای کپی کردن متون بدون زحمت فراوان نسخهبرداری. داستان تکثیر متن قبل از اختراع ماشین چاپ با حروف سربی به همینسادگی است. چاپ به معنای نسخهسازی و کلیشهپردازی را میتوان سرگذشت دوران پیشاچاپ به حساب آورد. داستانی که به ما نشان میدهد اختراع چاپ حادثهای به یکباره نیست و روندی از پیشرفتها و ابتکارات افراد مختلف در گوشههای مختلف جهان برای رسیدن به آرزوی تکثیر نسخههای بیشتری از کتاب است.
چاپ در اصل در شرق و غرب معانی متفاوتی داشته است. در غرب، پیدایش چاپ به معنی چاپ حروفی بود، یعنی چاپ به کمک حروف قابل انتقالی که از فلز ساخته میشد. اما در چین و کشورهای آسیایی دیگری که فرهنگشان از فرهنگ چینی متاثر بود اختراع مهم در این زمینه چاپ باسمهای و پیدایش چاپ به معنی چاپ چوبی، یعنی چاپ به کمک الواح چوبی بود. گوتنبرگ
بنابراین نباید مفهوم چاپ را در غرب به شرق تعمیم دهیم. انگیزه اصلی چاپ در چین انتشار علم نبود، بلکه میخواستند به این وسیله شمایل قدیسان یا متون مقدس را عینا تکثیر کنند و قصد از این کار استفادههای دینی یا جادویی بود. ساختن تصاویر مکرر برای نقش بر پارچه از روی تصویری که بر چوب حک میشد، یکی از هنرهای کهن مردمی بود و دستکم در قرن سوم میلادی چینیها مرکبی ساخته بودند که به کمک آن نقوش روشن و ثابتی از این باسمههای چوبی بهدست میآورد.
دودهای را که از سوختن روغن یا چوب حاصل میشد جمع میکردند و بهصورت قلمههایی در میآورد و آنگاه از حل کردن آن مایع سیاهرنگی بهدست میآمد که در زبان انگلیسی به مرکب هندی (Indian ink) معروف است اما فرانسویان و ایرانیان آن را به نام دقیقتر مرکب چین (I,encre de chine) میخوانند. توسعه چاپ باسمهای در دروان سلسله دانگ (Tang) آغاز شد. در این دوران خاندان حاکم با همه مذاهب دانشمندان دائویی و کنفوسیوسی مذهب، مبلغانمسیحی، موبدانزرتشتی و بهخصوص راهبان بودایی- مدارا میکرد، و هریک از این مذاهب متون و تصاویر مقدس خاص خود را داشت. گوتنبرگ
در آغاز قرن هفتم، کتابخانه امپراتور مشتمل بر حدود چهل هزار طومار دست نوشت بود. صومعه های بودایی در آزمون راههای مختلف تکثیر شمایلها از همه کوشاتر بودند، زیرا به گفته مورخی به نام تامس فرانسیسکارتر(Thomas Francis Carter) «میل به نسخهبرداری» جوهر مذهب بودایی است.
هر مومن بودایی باید نسخه بدلی از بودا باشد و بوداییان معتقد، سعی میکردند از راه تکثیر شمایل بودا و متون مقدس کسب «ثواب» کنند. راهبان بودایی شمایلهایی بر سنگ میکندند و آنگاه برگردانهایی از آن فراهم میآوردند؛ مهر میساختند؛ نقوشی را که بر چوب یا فلز یا موم کنده شده بود بر روی کاغذ یا ابریشم یا دیوارهای گچی منتقل میکردند، با مهرهای چوبی کوچک دستهداری که میساختند، نمونههایی ابتدایی از چاپ به کمک حکاکی روی چوب فراهم میآوردند.
در این میان یکنفر به فکرش رسید که دسته مهر را بردارد و باسمه چوبی را روی میز صافی قرار دهد به طوری که روی حکاکی شده اش به طرف بالا باشد. آنگاه، احتمالا در قرن هفتم یا اوایل قرن هشتم میلادی، اوراق کاغذ را روی باسمه چوبی آغشته به مرکب پهن کردند و فرچه ای روی آن کشیدند، و بدینطریق نمونههای بزرگتری از چاپ به کمک حکاکی روی چوب بهدست آمد. اما در سال ۸۴۵ که مذاهب بیگانه، و از جمله مذهب بودایی، در چین ممنوع اعلام شد، چهارهزاروششصد معبد بودایی را ویران کردند و دویستوپنجاه هزار راهب و راهبه بودایی را از صومعهها بیرون راندند، و این نخستین نمونههای چاپ چینی از میان رفت.
در همان زمان که شیوههای چاپ باسمهای در چین پیشرفت میکرد، در آنسوی دریاهای مجاور، فرهنگ ژاپنی تحتتاثیر فرهنگ چینی متحول میشد. در قرن هفتم، سران قدرتمندی چون امیر شوتوکو (shotoku) طوایفی را که در راس هر یک رئیسی دینیار بود با هم متحد کردند و یک حکومت متمرکز به سبک چینی بهوجود آوردند. دین اصلی این طوایف شینتو(Shinto) بود که دیانتی بود قدیمی و صورتهای گوناگون داشت و بر پرسش طبیعت استوار بود، اما هیئتهایی که فرمانروایان ژاپنی به چین فرستادند، از مذهب بودایی که اصل هندی داشت، بهصورت وسیلهای برای انتقال راهورسم چینی به ژاپن استفاده کردند.
دانشجویانی که از چین باز میگشتند زبان و ادب و هنر چینی را با خود به ارمغان میآوردند. امیر شوتوکو، به تقلید از امپراتور چین، در نامهای خطاب به او نوشت: «از امپراتور آفتاب طالع به امپراتور آفتاب غارب». هنگامی که امپراتوران ژاپن (در۷۰۱-۷۸۴) پایتخت باشکوهی در نارا (Nara)، به تقلید از پایتخت چین در چانگآن (Changan)، سیان (Sian) امروزی، بنا نهادند و آنرا با یک مجسمه مفرغی ۵۵۰تنی از بودا آراستند)(۷۴۹-۷۳۵) که روکشی از طلا به وزن تقریبا ۲۴ کیلوگرم داشت و هنوز بزرگترین مجسمه مفرغی جهان است، مذهب بودایی در اوج قدرت خود بود. هنگامی که امپراتور ژاپن شومو (Shomo) در ۷۴۹ از سلطنت کنارهگیری کرد، تاجوتخت به دخترش ملکه راهبه کوکن(Koken) رسید.
رییس ترزبان راهبان بودایی با سخنان خود دل ملکه را بهدست آورد و پزشک مخصوص و مشاور ویژه او شد. ملکه حکومت و احیانا تن خود را به او سپرد، و اورا به القاب و عناوینی که زمانی خاص امپراتور بود آراست، در قصر خانهاش داد، و خود بودایی متعصبی شد. ملکه کوکن، برای جلوگیری از بازگشت آبله همهگیری که در ۷۳۴-۷۳۵ بسیاری از درباریان را کشته بود، هیاتی ویژه متشکل از صدوشانزده راهب بودایی را مامور راندن شیاطین بیماریزا کرد. او داستانی را از یکی از متون بودایی بهخاطر آورد: زمانی پیشگویی به برهمنی گفته بود ظرف هفت روز آینده میمیرد. برهمن پیش بودا رفت و گفت که اگر چارهای برای کارش بیندیشد مرید او خواهد شد. گوتنبرگ
بودا به او گفت:«در فلان شهر پاگودایی ویران شده است. باید به آنجا بروی و آن را مرمت کنی، سپس یک تعویذ درنی(dharani) بنویس و در آنجا بگذار، اگر این تعویذ را بخوانی عمرت دراز خواهد شد و به بهشت خواهی رفت» آنگاه مریدان بودا از او پرسیدند که تاثیر تعویذ درنی از کجاست؟ بودا گفت:«هر کس بخواهد از این تعویذ کسب تاثیر کند باید هفتادوهفت نسخه از آن بنویسد و در پاگودایی بگذارد.
آنگاه باید برای این پاگودا قربانی کند، اما میتوان به جای این کار هفتادوهفت پاگودای گلی برای درنیها ساخت و در هر کدام یکی از آنها قرار داد. با این کار عمر کسی که این پاگوداها را میسازد و تقدیس میکند دراز و گناهانش بخشوده خواهد شد. چنین است شیوه استفاده از درنی…».
ملکه کوکن که دیگ تقدسش به جوش آمده بود، کار بیسابقهای کرد. دستور داد یک میلیون تعویذ بسازند، که هر کدام یک ورق کاغذ بود و حدود بیستوپنج سطر نوشته رویش چاپ شده بود و در یک پاگودای کوچک چوبی قرار داشت. اینکار در سال ۷۷۰ پایان یافت و یک میلیون پاگودا را میان معابد مختلف توزیع کردند. بیشتر این پاگوداهای کوچولو سه طبقه بودند و در حدود یازده سانتیمتر ارتفاع داشتند و قطر قاعدهشان در حدود هشتونیم سانتیمتر بود. اما از هر دههزار پاگودا یکی هفت طبقه و از هر صدهزار یکی سیزده طبقه بود.
تعویذهای درون این پاگوداها نخستین نمونه چاپ باسمهای از روی مس به روی کاغذ است. اما ظاهرا این تعویذها داروی موثری نبود، زیرا ملکه در همان سالی که کار پایان یافت در سن پنجاهودو سالگی گویا به مرض آبله درگذشت.
تهیه سوتره الماس، که در ۷۶۸ چاپ شده و دومین بازمانده چاپ چینی است و قدیمیترین«کتاب» موجود محسوب میشود، کار پیچیدهتری بود. منتخباتی از متون مقدس بودایی را بر اوراقی که هریک هفتادوپنج سانتیمتر طول و سیسانتی متر عرض داشت چاپ کردند و بههم چسباندند و طوماری تقریبا به طول پنجمتر پدید آمد. در کنار این موعظههایی که بودا درباره ناچیزی همه چیز ایراد کرده است، توضیح داده شده بود که فراهم آورندگان این کتاب چه ثوابهایی بهدست آوردهاند، و گفته شده بود که هرجا نسخهای از این متن مقدس باشد حضرت بودا شخصا درآنجا حاضر خواهد بود.
بدین طریق چاپ لوحی بهصورت شیوه جدید و مطلوبی برای تولید«ثواب» در مقیاس وسیع درآمد. سایر آثار چاپی اولیه، گذشته از متون مقدس بودایی، احیانا شامل نوشتههایی در جادوی دائویی، رسالههایی در تعبیر خواب، و کتابهای لغت بود. اما در زمینه متون مذهبی، هنوز عموما دستنوشتههایی را که به هنرهای خطاطی آراسته بود ترجیح میدادند، و آثار چاپی برای مردم کمبضاعت بود. تاچند قرن، چاپ اسناد دولتی در مقیاس وسیع، صورت غالب و دستوپاگیر چاپ در چین بود.
فنگ دائو(Feng tao) صدراعظم سلسله چین مرکزی که شو(Shu) واقع در چین غربی را به تصرف درآورد، در وقایعنامه رسمی سال ۹۳۲ مینویسد: در دوران سلسله هانگ(Hang)، علمای مذهب کنفوسیوس را محترم میشمردند و آثار کلاسیک را بر سنگ میکندند… در دوران دانگ(Tang) نیز سنگنوشتههایی حاوی متون کلاسیک در مدرسه شاهی فراهم میآمد.
سلسله ما به بسیاری کارهای دیگر مشغول است و نمیتواند به کارهایی چون کندن کتیبه بر سنگ و برپا کردن آن بپردازد. اما دیدهایم که برخی از اهالی وو(wu) وشو کتابهایی را که از روی باسمههای چوبی چاپ شده است فروختهاند. این کتابها گوناگوناند، در میان آنها آثار کلاسیک (مذهب کنفوسیوس) دیده نمیشود. اگر آثار کلاسیک تصحیح شوند و بدینطریق بر چوب حک و منتشر گردند، مطالعه ادبیات رونق فراوان خواهد یافت.
تصحیح و چاپ آثار کنفوسیوس مذهب کنففوسیوس بیستویک سال تمام وقت برد. در سال ۹۵۳ ، مدیر فرهنگستان ملی، موقعی که مجموعه صدوسی جلدی آثار کلاسیک کنفوسیوسی را سرانجام به امپراتور تقدیم کرد، برخود میبالید که اکنون«آن تعالیم جهانی جاویدان شده است».
منظوری که همواره مدنظر بود حفظ اصالت متون بود نه بخش کردن آنها، واژه چینی یین (yin) به معنی چاپ، در اصل به معنی «مهر» بود، و بدینطریق مفهوم تایید رسمی را همراه داشت. تا سال ۱۰۶۴ هرگونه چاپ خصوصی آثار کلاسیک مذهب کنفوسیوس یا هر چیز دیگر ممنوع شده بود، و فقط متونی که رسما تایید شده بود میتوانست منتشر شود.
چاپ باسمهای شکوفایی فرهنگ چینی را در دوران رنسانس سونگ۰(Sung) سبب شد و مجموعه چاپی آثار کلاسیک مذهب کنفوسیوس ادبیات این مذهب را زنده کرد. پیش از پایان قرن دهم، اولین دوره از تواریخ سلسلههای چین از چاپ درآمد، در همان زمان، در سال ۹۸۳، بوداییها اثری عظیمتر از آن تولید کردند، و آن سه زنبیل(Tripitaka) یا مجموعه متون موثق بودایی در ۵۰۴۸ مجلد و بالغ بر۱۳۰۰۰۰ صفحه بود، که هر صفحهاش را با یک باسمه جداگانه چاپ کرده بودند. پادشاه کره یکدوره از این کتاب از امپراتور چین هدیه گرفت، و وقتی راهبی بودایی یکدوره از آن با خود به ژاپن برد واژه سوری- هون (Suri-hon) به معنی کتاب چاپی به زبان ژاپنی وارد شد.
بیشتر بخوانید: گذری بر ۸۰ سال حروف سربی تا عصر دیجیتال در ایران
مذاهب دیگر نیز متون مقدس خود را به چاپ رساندند. مجموعه متون موثق دائویی در ۴۰۰۰ جلد در ۱۰۱۹ منتشر شد. مذهب مانوی، که از غرب به چین رفته بود، با چاپ باسمهای کتب مقدس خود، ضبطوربطی به کار خود داد. ظاهرا مسلمانان بسیاری که در دوران سلسله سونگ در چین میزیستند قرآن را به چاپ نرساندند، اما تقویمهایی چاپ باسمهای میشد که خاص مسلمانان بود. گوتنبرگ
در چین نیز مانند غرب، ظهور فنون چاپ با افول فنون پرورش حافظه همراه بود. یک دانشمند چینی به نام یهمنگده(yeh meng-te) در حدود ۱۱۳۰ مینویسد: «پیش از سلسله دانگ، چون فن چاپ وجود نداشت، همه کتابها دستنوشت بود. مردم گردآوری کتاب را افتخاری محسوب میکردند و هیچکس کتاب زیاد نداشت… و دانشجویان، به سبب تلاش عظیمی که در کار استنساخ میکردند، در از بر خواندن کتب بسیار توانا و دقیق بودند».گوتنبرگ
در زمان پنج سلسله، نخست فنگدائو از سرور خود درخواست کرد که یک موسسه رسمی چاپ دایر شود و بار دیگر در دورانی از سلطنت سلسله ما که به شونهوا (shun hua) معروف است کارگزارانی ماموریت یافتند که اسناد تاریخی و وقایعنامههای سلسلههای اول و دوم هان (Han) را به چاپ برسانند، از آن زمان، شمار کتابهای چاپی روزبهروز بیشتر… و تحصیل کتاب برای دانشجویان آسانتر شد و درنتیجه سنت از برخواندن متون ازمیان رفت.
گوتنبرگ
دانیل جی.پورستین
منبع: مجله صنعت چاپ