آقای علی امین اللهی از پیشکسوتان صنعت چاپ ایران، حدود سه ماه است که در بستر بیماری بهسر میبرد و با بیماری طاقتفرسای سرطان مبارزه میکند. از اینرو، گزارش چهرههای ماندگار این شماره را به این عزیز فرهیخته اختصاص دادیم.
کاروان مهربانی صنعت چاپ نیز بهمحض مطلعشدن از بیماری این پیشکسوت عزیز، برای عیادت از ایشان به دیدارشان رفتند که تصاویر این دیدار را نیز مشاهده میکنید.
متأسفانه آقای علی امین اللهی بهعلت بیماری، توانایی صحبت و حرکت کردن نداشتند. به همیندلیل شرح فعالیت ها و زندگی ایشان را از زبان همسر، تنها پسر و یکی از همکارانشان نقل میکنیم.
پری تجلی، همسر آقای علی امین اللهی
ایشان متولد ۱۴ خرداد ۱۳۲۲ در شهر بابل است. من و علی اواخر سال ۱۳۴۵ ازدواج کردیم. علی در آن زمان در مؤسسه انتشارات فرانکلین فعالیت میکرد. او در چاپخانه های زیادی کار کرده و تا آنجایی که بنده اطلاع دارم همواره چهرهای محبوب و دوستداشتنی در بین همکارانش داشته است. من در طول این مدتی که علی بیمار شده، متوجه شدم که واقعاً چه چهره محبوبی در بین دوستان و همکارانش داشته است. علی مدتی هم در مرکز نشر دانشگاهی مسئول چاپ کتاب های دانشگاهی بود.
بابک امین اللهی، پسر آقای علی امین اللهی
پدر مدتی در دانشگاه آزاد نیز فعالیت میکرد. سالیان درازی هم در چاپ افست مشغول بود و بعد از آن کمکم بهسمت مدیریت چاپخانه سوق پیدا کرد.
از بدو تأسیس چاپ ابیانه، با آقای متواضع همکاری داشت. از نصب دستگاهها گرفته تا موارد دیگر، همهوهمه زیر نظر پدر انجام میگرفت. پدر پس از آن به اصرار من وارد حرفه صحافی شد و همراه با آقای تخیلی که در لیتوگرافی نیکانپردازش هستند، یک واحد صحافی افتتاح کرد که خوشبختانه تا امروز هم فعالیتش پابرجاست. پدر حتی در سال گذشته جایزهای هم به پاس فعالیتهایشان در زمینه صحافی دریافت کردند.
ایشان پس از مدتی بهعلت بعد مسافت و مشکلات دیگر صحافی را ترک کرد و به چاپ نفیس رفت و به سمت مدیریت عامل این مجموعه منصوب شد. پدر تا اسفند سال ۱۳۹۱ در این مجموعه فعالیت میکرد. در تاریخ ۳۰ اسفند ۹۱ حال پدر کمی بد شده بود ولی ما تصور کردیم که از بیماریهای ویروسی فصلی است و بهزودی بهبود پیدا میکند، اما صبح روز اول فروردینماه امسال مادر با من تماس گرفتند و از حال بد پدر خبر دادند. آغاز پروسههای پزشکی پدر از این تاریخ بود.
با مراجعه به پزشک متوجه شدیم که پدر سرطان روده دارد که متأسفانه از نوع بسیار پیشرفته این بیماری نیز هست و به مغز، ریه، تهال، معده، ستون فقرات و تمام استخوانهایش سرایت کرده است. نکته عجیب اینجاست که این بیماری هیچگونه علائمی از خود نشان نداده بود و تا قبل از ۲۹ اسفند ۱۳۹۱ هیچ نوع درد و مشکلی ایجاد نکرده بود.
ایشان در ابتدا در بیمارستان میلاد بستری شدند، اما بهدلیل اینکه این بیمارستان بخش شیمیدرمانی و رادیوتراپی نداشت و هیچگونه سرویسی در این زمینهها ارائه نمیداد، پدر را به بیمارستان سجاد منتقل کردیم. در اصل تشخیص بیماری در بیمارستان میلاد و پروسههای درمانی در بیمارستان سجاد انجام شد.
بیشتر بخوانید: نورالله غلامحسینی؛ یک عمر سرب و ورساد
آقای نوری، از همکاران قدیمی آقای علی امین اللهی
در سال ۱۳۴۰ در کلاس حروفچینی آقای هرمز رهیب، با علی امین اللهی آشنا شدم. ایشان پس از انقلاب به چاپ افست رفت و مسئول سفارشات این مجموعه شد و بعد از آن نیز در چاپ ابیانه مشغولبهکار شد. من به آشنایی با این عزیز فرهیخته افتخار میکنم و در طول این سالها، ایشان را انسانی پاک و سلیمالنفس یافتهام.
گفتنی است در این دیدار، آقای احمد علمشاهی، مدیرکل دفتر امور چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز حضور داشتند و لوح یادبود کاروان مهربانی صنعت چاپ را به آقای امیناللهی تقدیم کردند. در پایان نیز تمامی حاضرین با آرزوی بهبودی کامل آقای علی امین اللهی، از زحمات چندینساله این پیشکسوت صنعت چاپ قدردانی کردند.
ما هم در پایان همراه با شما مخاطبان عزیز، برای شفای عاجل این پیشکسوت گرامی دست به دعا برمیداریم و از خداوند متعال، بهبودی و بهروزی برایشان طلب میکنیم.
منتشر شده در شماره ۱۰۲ نشریه چاپ و نشر- تیرماه ۱۳۹۲