در این مطلب گفت و گویی با جعفر مصطفوی از جمله ادامه دهندگان راه پدر موسس چاپخانه مصطفوی در شیراز رفتیم تا از دیگر فعالیت های خاندان مصطفوی در حوزه چاپ بدانیم و حال شرح زندگانی او از زبان خودش بشنویم که در ادامه می خوانید.
چندی پیش به مناسبت یکصدمین سال تاسیس چاپخانه مصطفوی شیراز کتاب کلیات سعدی با قلم شادروان میرزا محمود ادیب مصطفوی به چاپ رسید. از زمان به وجود آمدن صنعت چاپ در جهان تا یک قرن پیش آثار نویسندگان و شعرا و مورخین و پژوهشگران خطه فارس را برای چاپ به بمبئی می فرستاند و در آنجا معمولاً در نسخی محدود چاپ و تجلید و عودت داده می شد و از سوی دیگر نگارش اثر که خواه یا ناخواه باید خطاطی هنرمند آن را می نگاشت تا برای چاپ سنگی مورد بهره برداری قرار گیرد خطاطان با توجه به شیوه کارشان بی نهایت مورد توجه بودند زیرا از یک سو هم تعدادشان کم بود و از سوی دیگر باید به آن درجه از استادی رسیده باشند تا از عهده این مهم برآیند میرزا محمود ادیب مصطفوی یکی از آنان بود که نه تنها از خطی خوش بلکه در زمینه های مختلف ادب هم از آگاهی و کمالی در خور بهره مند بود.
به همین خاطر در طی ایام زندگی خویش علاوه نگارش مرقعات و دعاها آثار درخور توجهی دیگر نیز از خود به یادگار گذاشت که «کلیات سعدی» که متن چاپ نخست آن با مقدمه ای از شوریده شیرازی (فصیح الملک) که خود شاعری سرا پا شور و شوق بود است. «گلستان سعدی»، «دیوان حافظ»، «بحروالحان» فرصت الدوله شیرازی که در سر آغازش مولف از میرزا محمود ادیب مصطفوی تمجید فراوان کرده است و «دیوان معین الشریعه استهباناتی» که ازیاران او بوده است نیز درآن شمارند.
وی دو برادر داشته است یکی میرزا مصطفی مصطفوی که بازرگان بوده و بیشترین واردات او از هند به ایران انواع کاغذها و پاکت ها بوده است و به علاوه به کشت وزرع نیز اشتغال داشته و در سال ۱۳۴۵ هجری شمسی درگذشته است و دیگر هدایت الله نامیده می شده که عمری کوتاه تر از دو بردار دیگر داشته است و زنده یاد علی نقی مصطفوی موسس چاپخانه مصطفوی فرزند اوست.
وی در سال ۱۲۷۲ هجری شمسی به دنیا آمده و در دوازده سالگی پدر را از دست داده و سرپرستی او را عموهایش میرزا محمود ادیب مصطفوی و میرزا مصطفی برعهده گرفته اند. تحصیلات خود را از مدرسه شعاعیه که از مدارس معتبر آن روز شیراز بوده است آغاز کرده و چون از هوش و استعدادی درخشان برخوردار بوده است رتبه اول را درآن مدرسه حائز می شود و مورد تشویق و ترغیب فراوان قرار می گیرد از جمله از سوی مخبرالدوله هدایت که وزیرآموزش پرورش آن زمان بوده ضمن تشویق نقشه ی اطلسی به عنوان جایزه را دریافت می نماید.
سال ۱۳۱۴ هجری شمسی با بانو نصرت متقی ایروانی ازدواج می نماید و صاحب پنج فرزند می شود که بانوان فاطمه و سهیلا دبیر زبان می شوند و نسرین که پاتولوژیست می گردد و آزمایشگاهی را تاسیس می نماید و آقایان جعفر (فرهنگ) و محمود (مسعود) که این دو برادر پیوسته در کنار پدر بوده اند و هم اکنون هم چاپخانه را به بهترین شیوه و به نحو آبرومندانه ای اداره می کنند.
مرحوم علی نقی مصطفوی در سال ۱۳۵۷ بدرود حیات گفتند ایشان در سال ۱۲۸۷ هجری شمسی چاپخانه ای را به نام مصطفوی تاسیس می کنند و در حقیقت به یکی از معضلات دانشوران این خطه خاتمه می دهند و دستگاه ها و ابزار چاپ که شامل تعدادی ماشین لایبزیک آلمان بوده است وارد می نماید و چون نصب آن ها مشکلاتی در برداشته است از وجود مهندسین آلمانی که در ایران مشغول نصب دستگاه های کارخانه قند مرودشت بودند استفاده می نمایند و با عنایت به اینکه استفاده از آن ها نیاز به برق نداشته و برای کار با آن ها از دست و پا استفاده می شده آن را در بخشی از خانه ی چند طرفه ی خود در محله ی سرباغ از بافت های زیبا و قدیم شیراز مستقر می نمایند و بدین صورت نخستین دستگاه چاپ در شیراز به راه افتاد.
در سال ۱۳۲۰ این چاپخانه به محل جدیدی در خیابان داریوش (توحید) انتقال داده می شود. محلی که هم اکنون نیز چاپخانه است به علاوه تجهیزات و وسایل جدیدتر در آن نصب می شود و در واقع تغییر محل الزاماً سبب تغییر در وسایل و امکانات نیز می شود در دهه ۲۰ چاپخانه توانایی آن را می یابد که علاوه بر چاپ کتب گوناگون و رسانه های مختلف و اعلانات رسمی دولتی به طور روزانه اولین روزنامه ی یومیه شیراز با نام (اراده فارس) و با مدیریت اسدالله خاوری چاپ کند.
در سال ۱۳۲۷ اولین ماشین چاپ هایدلبرگ به وسیله این چاپخانه خریداری و نصب می شود و به علاوه برای اولین بار در شیراز گراورسازی مسعود با کمک یکی از کارشناسان برجسته این رشته در ایران موسوم به ابراهیم هاشمی شروع به کار می کند و در نتیجه اکثر قریب به اتفاق روزنامه های شیراز در این چاپخانه چاپ و عرضه می شود.
دیری نگذشته که ماشین چاپ سه ورقی و یک و نیم ورقی هایدلبرگ و برش پلار نیز به کار گرفته می شود و چون آقای جعفر مصطفوی فارغ التحصیل رشته زبان بوده اند با مسافرت های متعدد به خارج از کشور و بازدید از کارخانه های گوناگون و نمایشگاه های مختلف با مدرن ترین پدیده های صنعت چاپ آشنا می گردند و با کوشش ایشان اولین دستگاه چاپ افست شیراز نیز در این چاپخانه مورد بهره برداری قرار می گیرد.
بالاخره لیتوگرافی دیجیتال که موجب تحولی جدید در چاپ این منطقه بوده است و نیز تاسیس لیتوگرافی شیراز اسکنر با مدیریت خانم لاله مصطفوی فرزند جعفر (فرهنگ) که فارغ التحصیل رشته چاپ انگلستان هستند انجام می پذیرد و هم اکنون چاپ رنگی برای پوستر، کتاب و بروشور با استفاده از ماشین های جدید با کمک نسل سوم این خانواده مورد بهره برداریست و بخش عظیمی از نیازهای مطبوعاتی، فرهنگی، اداری، دینی، اجتماعی و شخصی فارس را تامین می کند.
گویی این خانواده تعهد و تکلیفی را برای خود در زمینه های فرهنگی بر دوش گرفته و صادقانه و صمیمانه با نهایت دقت و امانت در پی انجام آن تکلیف و وظیفه اند هر چند از ارزش های خدمات این چاپخانه بزرگ درطی یک قرن آن هم قرنی که ایران با فراز و نشیب های فراوان به همراه بوده و تحولات فراوان را تجربه کرده است نمی توان به آسانی گذشت.
ولی چاپ نزدیک به دو هزار جلد کتاب و رساله، در زمینه های گوناگون اجتماعی، دینی، ادبی، آموزشی، اقتصادی، پژوهشی و تاریخی میلیون ها برگ روزنامه و آگهی و اوراق مورد نیاز اداری، و مجله و ادعیه و کارت می تواند گوشه ای از خدمات این چاپخانه خدوم و پیش رو را نشان دهد.
فراموش نکینم که کمتر شاعر، پژوهشگر، نویسنده و بالاخص روزنامه نگاریست که به گونه ای از خدمات این چاپخانه بهره نبرده باشد که منکر نمی توان شد تنها مرهون هوشیاری، دقت، عشق، زحمات بی ریا و فروتنانه ایست که از سوی جعفر (فرهنگ) و محمود (مسعود) فرزندان برومند و لایق زنده یاد علی نقی مصطفوی ابراز شده و می شود.
جامعه ی فرهنگی و مطبوعاتی و اهل قلم این دیار باید خدمات بزرگ و ارزنده این چاپخانه و خانواده فرهنگ و کوشای مصطفوی را در طی این یک قرن صمیمانه بستانید و ارج نهند و یاد مرحوم علی نقی مصطفوی را گرامی دارند و نیز آگهی یابند که نسل سوم این خانواده خدوم و صدیق آقایان علیرضا، امیرعلی و مصطفی مصطفوی با تحصیلات عالی در این رشته با عشق و علاقه ای و صف ناپذیر در کنار پدران خود برای استمرار خدمات بهتر این چاپخانه نیز دست به کار شده اند که خود نوید آینده ای بهتر و درخشانتر را به همراه دارد.
مقدمه ای را که خواندید گوشه ای از سابقه درخشان چاپخانه مصطفوی در شیراز بود. اما مطمئناً افتخارات این چاپخانه در همین جا به پایان نرسیده است به همین علت به سراغ جعفر مصطفوی از جمله ادامه دهندگان راه پدر رفتیم تا از دیگر فعالیت های این خاندان در حوزه چاپ بدانیم و حال شرح زندگانی او از زبان خودش…
در سال ۱۳۱۷ در شهر شیراز به دنیا آمدم. از همان ابتدا با توجه به موروثی بودن این رشته در خانواده ام عشق و علاقه خاصی نسبت به این رشته داشتم. دوران ابتدایی و متوسطه خود را در در دبیرستان نمازی به پایان رساندم. در تمام دوران تحصیل در فکر ادامه تحصیل در رشته چاپ در خارج از کشور بودم. در زمان کنکور با پذیرفته شدن در رشته زبان انگلیسی در دانشکده ادبیات در این رشته ادامه تحصیل دادم و در ادامه موفق به اخذ مدرک لیسانس در این رشته شدم.
حال دوباره هوای رفتن از ایران و ادامه تحصیل در رشته چاپ به سرم زد به همین خاطر با تشویق مرحوم پدرم به آمریکا عزیمت کردم و در رشته مدیریت صنعتی ادامه تحصیل دادم. همراه با تحصیلاتم واحدهای مربوط به چاپ را انتخاب و هم از نظر تئوری و هم تجربی و عملی در ایالات کالیفرنیا در شهر برکلی به تحصیلات خود ادامه دادم.
همچنین یک واحد روزنامه نگاری در یک ترم را گذراندم و در نهایت بعد از دو سال و نیم تحصیل در آمریکا به علت کسالت پدرم به ایران بازگشتم. در همین راستا در سال ۱۳۴۷ مسئولیت اداره چاپخانه را به عهده گرفتم. ناگفته نماند که در زمان تحصیلم در ایران در ایام تعطیلات به خاطر علاقه ای که به چاپ داشتم در چاپخانه پدرم مشغول به کار می شدم به همین علت با بسیاری از مسائل چاپی نزد پدرم آشنا شده بودم.
جعفر مصطفوی؛ خاطرات چاپ
خوب به یاد دارم در زمان تحصیلاتم در دوران ابتدایی در سفری که برای خرید ماشین آلات به تهران رفته بودیم با مرحوم نوریانی برای اولین بار آشنا شدم. ایشان به خاطر دوستی و علاقه ای که به پدرم داشتند همیشه مرا مورد لطف و محبت خود قرار می دادند. ایشان بنیان گذار صنعت چاپ در ایران بودند و در همین راستا خدمات بسیاری را به اهالی این صنعت ارائه کردند.
در آن زمان دفتر ایشان در اول خیابان ناصرخسرو قرار داشت. در همان خیابان چاپخانه تابان به مدیریت آقای احمد صمیمی قرار داشت. ایشان صبح ها مسئولیت مدیریت چاپخانه مجلس و عصرها نیز مدیریت چاپخانه تابان را بر عهده داشتند. فرزند آقای جعفر صمیمی یکی از متخصصین بزرگ چاپ و مدیریت چاپخانه بزرگ افست را به عهده داشتند.
در آن زمان پدرم دوستان زیادی را در تهران داشتند از جمله این افراد می توان به مرحوم نوریانی و گلستانه و صمیمی و تحریریان و مهدی کتابچی و بیشتر مدیران چاپخانه ها اشاره کرد. دوستی این افراد و تشویق های آنان سبب شد تا پدرم چاپخانه ای را با نام چاپخانه مصطفوی تهران در باغ سپهسالار تاسیس نمودند.
در آن زمان خواهرزاده ایشان مدیریت چاپخانه را به عهده گرفتند متاسفانه مدتی نگذشته بود که مجبور به تعطیلی آن شدیم. در تمام دورانی که با پدرم به شهرهای مختلف سفر می کردیم هر روز بیشتر با مدیران بزرگ و چاپخانه های موفق آشنا می شدم.
خاطرات من با پدرم بسیار است. خوب به یاد دارم که ایشان همیشه مایل بودند که گراورسازی مجهزی را در شهر شیراز دایر کنند به همین علت به سفارش دوستان از جناب آقای هاشمی یکی از گراورسازان برجسته کشور دعوت به عمل آوردند تا ایشان به شیراز بیایند در همین راستا با آمدن ایشان گراورسازی مسعود را نیز برپا کردند. در همین زمان بود که توسط موسسه نوریانی ماشین آلات دو ورقی کمپانی سلکتار از آلمان را خریداری کردند. همچنین از آقای احمد ساعتچی متخصص چاپ روزنامه اطلاعات خواستند که برای نصب و پذیرفتن مسئولیت فنی چاپخانه به شیراز بیایند و ایشان نیز پذیرفتند.
مرحوم پدرم همیشه با ایجاد رابطه و دوستی به فکر توسعه کار خود بودند. در همین راستا ایشان دوستی ۵۰ سال های را با آقای علی اسفرجانی داشتند و آن دوستی نیز با به عهده گرفتن مسئولیت ایران روتاتیو توسط آقای شاپوراسفرجانی ادامه داشت. زمان گذشت و در سال ۱۳۵۷ پدرم فوت کردند.
عهده دار مسئولیت چاپ مصطفوی
بعد از فوت ایشان مسئولیت چاپخانه به عهده من و برادرم گذاشته شد. بعد از شروع کار در چاپخانه چون در آن زمان بیشتر ماشین آلات به صورت مسطح و حروف چینی بود با کوشش خود و برادرم آقای محمود مصطفوی تصمیم گرفتیم با نصب ماشین آلات جدید چاپ افست و تاسیس لیتوگرافی چاپخانه را مجهز و به روز کنیم. همان طور در همین راستا ماشین آلات جدیدی خریداری و دوره افست چاپخانه را آغاز نمودیم.
من و برادرم علاقمند بودیم که فرزاندان خود را برای تحصیل دررشته چاپ به خارج بفرستیم. دختر اولم رشته چاپ را دوست نداشت به همین علت وارد رشته پزشکی شد. دختر دیگرم خانم لاله مصطفوی از کودکی به رشته چاپ علاقمند بود به همین علت تحصیلات خود را در رشته مهندسی چاپ در دانشگاه لندن ادامه داد و پس از تحصیلات در شیراز قسمت پیش از چاپ شیراز اسکنر را تاسیس نمود.
دختر دیگرم رشته حقوق را انتخاب کرد و پسرم امیرعلی مهندس صنایع گردید و پایان نامه خود را در رشته چاپ به پایان رسانید. پسر برادرم آقای علیرضا نیز تحصیلات خود را در رشته مهندسی چاپ در انگلستان به پایان رسانید و اکنون هر دو نفر مدیریت چاپخانه را به عهده دارند.
انتشارات ادیب مصطفوی شیراز
در راستا فعالیتمان موفق به تاسیس بخش انتشارات چاپخانه درسال ۱۳۷۹ به نام انتشارات ادیب مصطفوی شیراز شدیم. در این مدت کتاب های زیادی در زمینه های ادبی، علمی، مذهبی، تاریخی، اجتماعی همچنین کتاب ها و مجلات مربوط به دانشگاههایی مختلف در همین مرکز چاپ ونشر گردیده است.
البته قبل از تاسیس انتشارات شیراز از بدو تاسیس چاپخانه، کتابها و مجلات و روزنامه های مختلفی در چاپخانه به چاپ رسیده است که می توان در کتابخانه های ایران از آن ها اطلاع حاصل نمود.
مشکلات صنعت چاپ
تا اینجای کار با روند فعالیت بزرگ خاندان مصطفوی آشنا شدیم. در ادامه صحبت هایم با توجه به سابقه و تجربه جعفر مصطفوی در خصوص مشکلات صنعت چاپ در ایران پرسیدم. در پاسخ به این سوال باید بگویم امروزه صنعت چاپ با دوران قدیم تفاوت های زیادی نموده به طوری که صنعت چاپ سومین یا چهارمین صنعت بزرگ دنیا است. به اعتقاد بنده اصولاً صنعت چاپ بایستی به دو بخش تقسیم شود.
به طوری که بخش فرهنگی و اجتماعی آن زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گیرد و بخش صنفی آن زیر نظر وزارت صنایع باشد. چون با پیشرفت ها و تحولات زیادی که در این رشته به وجود آمده بخش صنعتی آن احتیاج به متولیان کارآزموده و دنیا دیده و دارای تخصص و اشراف کامل در این صنعت دارد. از طرفی ۹۰ درصد احتیاجات این صنعت وارداتی است لازم است که سرمایه گذاری های زیادی دراین صنعت انجام گرفته چه از نظر مواد اولیه و چه از نظر سخت افزاری.
البته تمام مسائل ذکر شده یک طرف قضیه است از طرف دیگر امروزه در تهران و سایر استان ها بیشتر از احتیاجات صنعت چاپ مجوز چاپ صادر شده به طوری که چاپخانه هایی موجود با مشکلات زیادی روبرو هستند اولاً بایستی چاپخانه های موجود را حمایت نمود تا بتوانند خود را به تکنولوژی های روز مجهز کنند و بتوانند به فعالیت خود ادامه داده و زمینه اشتغال زیادی را به وجود آورند. زیرا این افراد دارای تجربه بوده و کاملاً به اوضاع و احوال صنعت آشنایی دارند. اما اعطای مجوزی جدید به افراد، به علت اینکه این اشخاص کاملاً به اوضاع و احوال این صنعت آشنایی ندارند نه تنها سبب کاهش کیفیت کارهای چاپی می شود بلکه در نهایت موجب آشفتگی این بازار خواهد شد.
به اعتقاد بنده برای دادن مجوزهای جدید بایستی شرایطی ازجمله: تحصیلات، تجربه، تخصص، توان مالی پشتوانه فرهنگی درنظر گرفته شود تا افراد بتوانند چاپخانه ای با شرایط روز تاسیس نمایند. در این راستا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بایستی از نظر حمایت مالی و اعتبارات چاپخانه ای موجود و در دست تاسیس را با مذاکره به بانک های مورد قرار داد و با وام های کم بهره مورد حمایت همه جانبه قرار دهند.
آموزش در چاپ
از آنجا که نسل جدید این خانواده در کنار کار تجربی به تحصیلات در این زمینه روی آورده اند از جعفر مصطفوی در خصوص همیت مسئله آموزش پرسیدم.
جعفر مصطفوی در جواب گفتند: آموزش یکی از مهمترین مسائل چاپخانه های کشور می باشد در این میان وجود مراکز آموزشی و دانشکده های مربوط به رشته چاپ می توانند سهم مهمی در پیشرفت این رشته ایفا کنند. امروزه مدیریت علمی چاپخانه بایستی جدا از مالکیت چاپخانه باشد. چرا که مدیریت علمی وکار آزموده می تواند بخش مختلف از جمله بخش سفارشات، فنی بخش، خرید، بخش پرسنلی وسایربخشهای دیگر را مدیریت نماید.
متاسفانه امروزه آن چنان که باید به این حوزه بها لازم داده نمی شود. این در حالیست که یک چاپخانه می تواند ارزش افزوده محصولات کشاورزی و باغی وتولیدات صنعتی و فرهنگی را چند برابر افزایش داده و به صادرات این محصولات کمک شایان توجهی نمایند. از طرفی چاپخانه ها با مذاکره به موسسات دولتی و خصوصی می توانند از نظر گردشگری و توریستی و زیارتی نقاط مهم استان های مختلف را به جهانیان معرفی نموده به عنوان مثال با چاپ بروشور متعدد و کتاب های نفیس به زبانهای مختلف جهانگردان زیادی را جذب نمایند.
سخن آخر
با تجربیات چندین ساله از کارگران عزیز و زحمتکش این صنعت خواهشمند است تا می توانند با مطالعه و کسب تحصیلات آکادمیک در کنار کارایی عملی در چاپخانه توان علمی و کاری خود را افزایش دهند.
ضمنا از کلیه دست اندرکاران نشریه چاپ و نشر که توانسته اند در زمان مدت کوتاهی رضایت دست اندرکاران چاپ و نشر را فراهم آورند و همواره در امر اطلاع رسانی و معرفی خدمات و توانمندی های صنعت چاپ ایران فعالیت نمایند کمال تشکر و قدردانی را داشته امید است روز به روز بر کیفیت مجله افزوده شود در خاتمه از تهیه گزارشات متنوع از پیشکسوتان این صنعت در نشریه چاپ و نشر قدردانی می نمایم.
منتشر شده در شماره ۸۱ نشریه چاپ و نشر- مردادماه ۱۳۹۰