13.9 C
Tehran
پنجشنبه، ۱ آذر ۱۴۰۳
مجتمع چاپ نقش الماس
چاپ فاکتور مهیار
مجتمع چاپ نقش الماس
چاپ فاکتور مهیار
previous arrow
next arrow
ناصر عبدالرزاق

ناصر عبدالرزاق زندگی سراسر چاپ، عشق، رنج

دیدار با ناصر عبدالرزاق ما را خیابان بهارستان کشاند. شاید در ابتدا که وارد این خیابان می‌شوید بیشتر، نگاهتان به کارت‌های عروسی و زوج‌هایی که در این خیابان به دنبال کارت‌های عروسی خود هستند بیفتد؛ اما کمی جلوتر وارد خیابان ظهیرالاسلام که می‌شوید فضا به‌گونه‌ای دیگر است و همه به دنبال چاپ و کاغذ و جوهر و... هستند.
اکبر محمودی

اکبر محمودی/ حرفه؛ چاپچی

سه‌شنبه 24 شهریورماه سال 1388، خیابان لاله‌زار نو، کوچه فاخته، پلاک 2، چاپ محمودی، ساعت 15 قرار ما با اکبر محمودی بود. نمی‌دانم امروز شخصی که به‌عنوان پیشکسوت این شماره نشریه قرار است معرفی شود چگونه است؟
سید ابراهیم هاشمی

سید ابراهیم هاشمی/ بازساز بایسنقر

قرار ما با سید ابراهیم هاشمی ساعت 4 بعدازظهر بود. هنگامی که صدایش را از پشت گوشی تلفن شنیدم، مطمئن شدم که پیشکسوت این شماره ما باید از افراد دیگری که با آنها مصاحبه کرده ام مسن تر باشد و زمانی که از سابقه ی کاری وی مطلع شدم برای فرا رسیدن زمان ملاقات لحظه شماری می کردم.
عباسعلی عظیم عراقی

عباسعلی عظیم عراقی؛ صحاف مهر آیین

تاکنون هنگامی که نزد چهره های ماندگار این صنعت می رفتیم دیگر همه دست از کار کشیده و کار را به جوان ترها سپرده بودند اما او اینگونه نبود. با عباسعلی عظیم عراقی به گفت و گو نشستم.
خسرو تقی ‌پور

خسرو تقی پور نقشی؛ تغذیه از سرچشمه

خسرو تقی پور گفت: متولد سال 1322، تبريزی‌ام، از بچگي به طراحي و نقاشي علاقه خاصي داشتم، نقاشي را نزد استاد علي‌اكبر ياسمي از اساتيد بزرگ در اين رشته آموختم. ازآنجا كه پسوند فاميلي بنده نقشي است، می‌توان فهميد كه هنر نقاشي در خاندان ما موروثي است.
احمد عزیزی

احمد عزیزی؛ چاپ با تبصره نظم

خيابان منوچهری، روبروی مسجد امام رضا؛ اين آدرسی بود كه تلفنی از احمد عزیزی گرفتم. اين برای دومين بار بود كه براي تهيه مصاحبه از افراد پيشكسوت به اين خيابان می رفتم. ساعت نه صبح روز يكشنبه وارد دفتر کارش شديم و او ما را با استقبال گرم پذيرفت. با او به صحبت نشستيم.
محمود پیشعلی

محمود پیشعلی؛ کارشناس چاپ

محمود پیشعلی اینگونه شروع کرد که به سال 1333 در مشهد به دنیا آمدم اما از همان ابتدای کودکی به تهران عزیمت کردیم و برای همیشه در این شهر ماندگار شدیم.
محمد کیان ‌احمدی

محمد کیان ‌احمدی؛ از چهر تا صنوبر

ظاهري آراسته اما جثه ای ضعيف، موهای سفيدش حكايت از گذر عمری پر تلاش داشت. با چهره مهربان به استقبال مان آمد. با او به گفت و گو نشستيم. برايمان از چهر تا صنوبر گفت، از زيرزمين های تاريك و گرمای وحشتناك و پر سر و صدا. از صحافی ديروز تا امروز، از دوران سربازی اش و خدمت در چاپخانه ارتش. لرزش دستانش حكايت از كارهای شبانه روزی و زحمت فراوان در زندگی كاريش می كرد. محمد کیان ‌احمدی متولد سال 1307 در تهران، مردی كه كمتر كسی پيدا می شود كه در صنعت چاپ او را نشناسد و حال پس از گذشت عمر پر تلاش خود ادامه را به پسران خود سپرده است.
قاسم شفیعی

حاج قاسم شفیعی؛ گذری در کوچه ‌پس‌کوچه‌های پر از تجربه و خاطره

کوچه‌های تنگ و پیچ‌درپیچ اما پر از خاطرات و تجربه. هر كوچه‌اي را كه عبور می‌کنیم سر از کوچه‌ای تنگ‌تر و باریک‌تری در می‌آوریم. این بار نيز به سراغ پيشكسوتی ديگر می‌رویم. از پله‌های ساختمان قديمی بالا رفتيم، اتاقی با ظاهری قديمی و سرد. سفيدی موهايش حكايت از سال‌ها تجربه می‌کرد. با جثه‌ای ضعيف و صورتی مهربان. با او شروع به صحبت كرديم؛ حاج قاسم شفیعی پسر مرحوم میرزا عبدالکریم نراقی و نوه ملااحمد نراقی نويسنده كتاب معراج السعاده، پیشکسوت این جلسه است.
علی گلستانیان

علی گلستانیان؛ گذر عمر را نظاره‌گر باشیم

گفت و گو با علی گلستانیان، او از حبل‌المتین برایمان گفت، از چهار نسل تجربه در یک قرن. از اصفهان و «چاپخانه طلوع» تا «چاپ مهدیه» تهران.
عباس صاحبی

عباس صاحبی؛ چهره‌ ماندگار تاریخ چاپ کشور

دیدار با عباس صاحبی، مرد کهن چاپ که از کارآموزی در چاپخانه تا خبرنگاری و مدیریت چندین پروژه، از تهران تا شمیران، حروف‌چینی تا مدیریت چاپخانه را تجربه کرده...