حاج محسن سعیدی اسکویی؛ کاسب منصف روزگاران
حاج محسن سعیدی اسکویی کاسب باصفا، بامرام و منصف روزگار است. مرکب فروش روسفیدی که در طول عمرش کسی را سیاه نکرده است.
احمد سمیعی؛ قلم و آتش
چند صباحی است که بنا بر مقتضیات زمانه از کاروان دور افتادهام و گزارش دیدار این مجالس باصفا جزای نیک همکاران دیگر شده است اما این بار دل فرماندهی کرد. سخت بود که دفتر مجله میزبان باشد و احمد سمیعی طرف مصاحبه قرار بگیرد و بتوانی حک خاطرات آن روز را به دوربین و قلم دیگری واگذاری؛ خلاصه که جنگ بود بر سر این نگاشتن.
امیرهوشنگ نوروزلو؛ چشم در چشم ابرو به ابرو
کاروان مهربانی این بار مهمان صدای خسته اما عاشق امیرهوشنگ نوروزلو بود. مردی از اهالی زحمتکش چاپ و نشر که افتخار مهم دوره کاری اش، چاپ کتاب های فاخر و عالی است که در قفسه های کتاب، کنار هم ردیف و محترم نشسته اند.
علی اکبر ساعدی ؛ شیرین که تلخی میکند…
سهشنبه اولین روز مردادماه، کاروان مهربانی صنعت چاپ با کولهباری از محبت به دیدار پیشکسوت، دوست و همکاری قدیمی رفت، البته این دیدار اندکی...
نورالله غلامحسینی ؛ یک عمر سرب و ورساد
چاپ او را به نام نوری میشناسند، اما کسی بهدرستی نمیداند که اسمش نوری است یا فامیلش. کاروانمهربانی صنعت چاپ به دیدار دوستی قدیمی، نورالله غلامحسینی رفت.
محمدرضا جاوید؛ جاوید صنعت چاپ
محمدرضا جاوید سال ها برای اعتلای صنعت چاپ کشور تلاش کرده و در این راستا گام های مهمی برداشته است؛ از کمک به کارآموزی صنعتگران چاپ گرفته تا مشاوره و تهیه دستگاه هایی که از دیرباز تاکنون چرخش چرخ چاپ را تسهیل کرده اند.
سید حسن معافی ؛ سربهزیر دل فراز
در کوچه پسکوچههای خیابان فلسطین خانهای گرم و نقلی وجود دارد که مهمانش اینبار کاروان مهربانی بود. این خانه متعلق به مرد هنرمندی به نام سید حسن معافی است که سالها در صنعت چاپ کار کرده و به دقت و امانتداری در کارش شهره است. حاصل دسترنج این مرد نام نیک است و شش پسر رشید که همه در حوزه صنعت چاپ مشغول به کار هستند.
رضا نیکونام؛ باید کار تمیز به مشتری تحویل داد
با اینکه کهولت سن و کسالت به رضا نیکونام اجازه نمی دهد که زیاد از گذشته یاد کند، از آقا کریم مسئول چاپخانه مجلس که مدیر چاپ بود یادی می کند
محمدعلی بایه/ گوشه ای در بیات چاپ
این گزارش غایبانه ی حاضر از دیدار و جریان شور و عاطفه ای سپری شده نیست، بلکه گزارشی از گوشه های چشم نم آگین از سر غلیان عاطفه کاروان مهربانی در دیدار با محمدعلی بایه است که جاریست.
جلال دیهیم؛ راه را بر اشک بستن کار آسانی نبود
کاروان مهربانی این بار میهمان یکی دیگر از پیشکسوتان چاپ و صحافی بود. او کسی نیست جز مرد روزهای خستگی ناپذیر کار، جلال دیهیم.
احمد...
سید محمود ذوالفقاری؛ برنای پرتجربه
کاروان مهربانی صنعت چاپ این بار به دیدار محمود ذوالفقاری ، مدیر و چاپخانهداری باتجربه و موفق رفت تا رمز و راز توفیقاتش را از زبان خودش بشنود. در ادامه گزارشی مبسوط از این دیدار و گپ و گفتهای حواشی آن را میخوانید.
ضیافت افطاری کاروان مهربانی چاپ
یکشنبه مورخ 23 رمضان المبارک مطابق با 28 خردادماه، کاروان مهربانی چاپ در هتل مارلیک (واقع در خیابان شهید مفتح) میزبان قدوم صنعتگران رسته چاپ بود.
اسمعیل دمیرچی؛ مورخ راسخ صنعت چاپ
اسمعیل دمیرچی تاریخ متحرک و دایره المعارف زنده صنعت چاپ است. او همه چیز و همه کس صنعت را می شناسد! خطوطی که در ادامه می آیند شرح دیدار و بیان ذره ای کوچک از بزرگی های این مرد است.
مرحوم محمد کیان احمدی؛ کاروان مهربانی در سایهی صنوبر
قرار بود کاروان مهربانی صنعت چاپ در زمان حیات مرحوم محمد کیان احمدی با او ملاقات داشته باشد ولی متاسفانه به رحمت خدا رفتند و کاروانیان مهربان صنعت چاپ برای ادای احترام و عرض تسلیت به دیدار پسران بزرگوار آن مرحوم رفتند.
تقی تقی زادگان؛ روزگاری او یکی از چاپخانه های بنام ایران را داشت
صحبت های زهرا تقی زادگان، فرزند ارشد تقی تقی زادگان است که در دیدار اعضای کاروان مهربانی به علت اینکه پدر گرامیشان به خاطر کسالت قادر به گفت و گو نبودند در اختیار ما گذاشتند.
چاپ و نشر کتاب های درسی بوی مدرسه می داد
به همراه کاروان مهربانی صنعت چاپ مهمان شرکت چاپ و نشر کتاب های درسی ایران بودیم. دیدار مدیرعامل یکی از چاپخانه های بزرگ ایران، سید محمد موسوی کیانی همیشه دلچسب است.
غلامحسین حدیدی؛ آهنین مردی از چاپ
ظهر دوشنبه چهارم مرداد، زمانی است که قرار است همراه با اعضای کاروان مهربانی به دیدار غلامحسین حدیدی پیشکسوت صنعت چاپ ایران به رود بار قصران، میدان فشم سمت زایگان به منزل ایشان برویم.
کاروان مهربانی صنعت چاپ؛ فصلی نو
نشستی با شرکت اعضای کاروان مهربانی صنعت چاپ ایران به میزبانی سعید کلاری فرزند مرحوم محمد کلاری برای بزرگداشت آن مرحوم و یادی از درگذشتگان این محفل در تاریخ دوشنبه 9 آبان ماه در رستوران نایب برگزار شد.
محمود معیری زاده؛ سال های کار و ثواب
چند دقیقهای در کوچه انتظار کشیدیم ولی صبر صاحبخانه ( محمود معیری زاده ) طاق شده بود و هرازگاهی از افراد تقاضا میکرد تا به درون منزل بیایند و در حیاط منتظر دیگر اعضا باشند.
آگراندیسمان مهربانی، در کلام تقی کوچک زاده
برای عرض تسلیت به دیدار تقی کوچک زاده مدیر چاپ نامی نقش برود و بگوید همواره، همدرد و شریک غم اوست.