رضا حسینی، تحلیلگر ارشد بازارهای تجاری لیبل و بستهبندی
فعالان اقتصادی، شرایط سخت و پیچیدهای را از سر میگذرانند. تابستانی که گذشت، سختترین روزهای بخش تولید رقم خورد و کمبود برق و قطع شدنهای گاه و بیگاه آن، تولیدکنندگان را با مشکلات پیچیدهای روبرو کرد. چشمانداز آینده نیز آنچنان روشن نیست اما میتوان با پیشگیری، بخشی از ناترازیهای صنعت برق را جبران کرد تا فعالان اقتصادی، دغدغه کمتری در حوزه تولید داشته باشند.
در تابستانی که میزان تقاضای مصرف برق کشور به ۸۰ هزار مگاوات رسید و افزایش ۱۰ درصدی نسبت به سال گذشته را نشان داد، سناریوهای وزارت نیرو کارآمدی خود را از دست داد. پیش از آغاز تابستان، این وزارتخانه پیشبینی کرده بود که میزان افزایش تقاضای صنعت برق در خوشبینانهترین حالت به سه درصد و در بدبینانهترین شرایط به شش درصد برسد.
فعالان اقتصادی نیز بر اساس این پیشبینی، تلاش کردند برنامههای اجرایی خود را منطبق سازند و شرایطی فراهم آورند تا با کمترین بحران از تابستان ۱۴۰۳ عبور کنند. با این وجود، افزایش ۱۰ درصدی تقاضا و متعاقب آن مصرف برق، خاموشیهای دو تا سه روز در هفته را رقم زد و سبب شد فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان نتوانند به تعهدات خود در قبال قراردادها عمل کنند.
ناتوانی در اجرای تعهدات تولیدکنندگان، در نهایت موجب عدمالنفع ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی فعالان اقتصادی فقط در سه ماه تابستان شد که فاجعهای تمامعیار محسوب میشود. البته رقمی که در راستای عدمالنفع بخشهای تولیدی کشور اعلام شد، زمانی اهمیت پیدا میکند که مشخص شود بر اساس قانون برنامه هفتم توسعه، ظرفیت تولید برق نیروگاههای کشور باید از ۹۳ هزار مگاوات به ۱۲۴ هزار مگاوات برسد. این افزایش ظرفیت نیاز به سرمایهگذاری سالانه ۳۵۰ هزار میلیارد تومانی دارد. طبیعی است که دولت با منابع فعلی و بودجه و سیاستهای انقباضی که تحت تأثیر شرایط کلی کشور پیشبینی کرده، نمیتواند همه این هزینهها را پرداخت کند.
در چنین شرایطی، دو سناریو و راهبرد ایجاد میشود که میتواند ظرفیت تولید برق کشور را افزایش دهد. نخست اینکه مشارکت فعالان اقتصادی شرایطی را فراهم آورد که بخشی از هزینههای مورد نیاز برای افزایش ظرفیت تولید، با عدمالنفع اقتصادی تولیدکنندگان پوشش داده شود و دوم اینکه تولیدکنندگان، بدون توجه به وظایف دولت در تأمین انرژی و زیرساختهای مورد نیاز فعالان اقتصادی، خود به دنبال رفع چالشها و مشکلات ناترازی برق و تأمین برق واحدهای صنعتی باشند.
اما یکی از اصلیترین راهبردهایی که میتواند مشکلات ناترازی برق تولیدکنندگان در سالهای آینده را کاهش دهد، سرمایهگذاری در منابع انرژی تجدیدپذیر است. انرژی خورشیدی ازجمله قابل دسترسترین انواع انرژیهای تجدیدپذیر است. فعالان اقتصادی میتوانند از پنلهای خورشیدی برای تأمین برق مورد نیاز واحدهای خود استفاده کنند و سرمایهگذاری ویژهای روی آن انجام دهند؛ البته کمترین کاری که دولت در این بخش میتواند انجام دهد، این است که سرمایهگذاریها را از طریق اعتبارات مالیاتی یا یارانه تشویق کند و استفاده از فناوری خورشیدی را برای تولیدکنندگان امکانپذیرتر سازد و حامی مالی آنها باشد.
ایجاد ریزشبکهها نیز راهکار دیگری است که میتواند مشکلات مرتبط با برق فعالان اقتصادی را در سریعترین زمان ممکن برطرف کند. ریزشبکهها سیستمهای انرژی محلی هستند که میتوانند به طور مستقل از شبکه اصلی کار کنند. فعالان اقتصادی میتوانند توسعه ریزشبکهها را در مناطق اقتصادی ترویج کنند و تولید و مدیریت برق را خود به دست گیرند. این رویکرد، امنیت انرژی را افزایش میدهد و اتکا به سیستمهای قدرت متمرکز را نیز کاهش میدهد.
بیشتر بخوانید:آینده صنعت بسته بندی و هوش مصنوعی
در راهکاری دیگر، تشکیل تعاونیهای انرژی به افراد و شرکتهای مختلف اجازه میدهد منابع را برای سرمایهگذاری در پروژههای انرژی تجدیدپذیر جمعآوری کنند. این تعاونیها میتوانند به شکل جمعی فناوریهای انرژیهای تجدیدپذیر را خریداری یا اجاره کنند، هزینههای فردی را کاهش دهند و در نهایت، مزایای تولید برق را در میان فعالان اقتصادی، به اشتراک بگذارند. در این زمینه، اجرای مدلهای مالکیت مشترک میتواند تولید انرژی را فراگیرتر سازد و تضمین کند تا سود این اقدام، به شرکتهای تولیدکننده بازگردد. هرچند چالشهای مدیران صنایع، فقط در ناترازی صنعت برق خلاصه نمیشود.
کمبود گاز نیز امسال شرایط سختی را برای تولیدکنندگان رقم خواهد زد. در تابستان امسال، زمانی که مصرف برق نسبت به آنچه انتظار میرفت افزایش یافت، نیروگاهها مجبور شدند گاز بیشتری مصرفکنند تا تولید برق افزایش یابد. اکنون، فصل سرما نزدیک است و مصرف گاز افزایش مییابد. این موضوع هم میتواند به یک بحران جبرانناشدنی برای صنایع تبدیل شود.
در حال حاضر، بخش بزرگی از انرژی برق کشور با استفاده از گاز تولید میشود و افزایش مصرف گاز در فصل سرما توسط بخش خانگی و دیگر بخشهای جامعه، سبب کاهش دسترسی نیروگاهها به گاز میشود و طبیعی است که تولید برق دوباره با مشکل روبرو شود. این در شرایطی است که همانند بخش برق، در سالهای گذشته سرمایهگذاری مطلوبی در حوزه گاز صورت نگرفته و کشور از واردات تکنولوژی مورد نیاز تولید گاز نیز عقب مانده است. در این بین، نخستین راهکاری که برای رفع مشکل تأمین گاز به فکر دولتمردان خواهد رسید، تعطیلی صنایع و نیروگاهها خواهد بود.
بر همین اساس است که نمیتوانیم انتظار داشته باشیم مشکلات تولیدکنندگان در تأمین انرژی مورد نیاز، با تغییر فصل، مرتفع شود. در صورتی که مشکل کمبود گاز صنایع مرتفع نشود، نزدیک به شش میلیارد دلار زیان به صنایع بزرگ وارد خواهد شد و این زیان در صنایع کوچک و متوسط به پنج میلیارد دلار خواهد رسید. این شرایط، اجازه نمیدهد تولید واقعی در کشور شکل بگیرد و فعالان اقتصادی را مجبور میکند به سمت و سوی دیگری از بازار مهاجرت کنند. از اینرو، به نظر میرسد برای باقیمانده سال کاری از دست دولت هم برنمیآید؛ اما لازم است از هماکنون برای رفع مشکلات و چالشهای فعالان اقتصادی در تابستان و زمستان سال آینده برنامهریزی و سرمایهگذاری کند.