یادداشت عیدانه غلامرضا شجاع؛ مدیرعامل شرکت تعاونی سازندگان کلیشه و لیتوگراف، مهر، پلاک و چاپ اسکرین: سال ۱۴۰۲ سال خیلی سختی هم برای اهالی صنعت چاپ و نشر و هم برای اهالی حوزه فرهنگ بود. یکی از مشکلاتی که ما در این سال داشتیم مربوط به افزایش قیمت مواد اولیه بود که با تصمیم دولت در ارتباط با کاهش سقف واردات، محدودیتهای ارزی و قوانینی که در این راستا مصوب شد، شکل گرفت.
بهموجب این قوانین تاجر و واردکنندگان مواد اولیه، کالاهای اساسی و استراتژیک که در کشور تولید نمیشوند، میتوانستند بهاندازه ۵۰ درصد از مبلغ کالای سال قبل خود جنس وارد کنند که این رقم برای تولیدکنندهها یک مقدار بیشتر بود درصورتیکه تولیدکنندگان ما (چاپخانههای چاپ و بستهبندی و تولیدکنندگان کاغذ و محصولات وابسته به صنعت چاپ) معمولاً واردکننده مواد اولیه از خارج نیستند و بیش از ۹۰ درصدشان مواد اولیه را از دیگر واردکنندهها میخرند. متأسفانه این تصمیم یک خودتحریمی بود که شاید دولت به خاطر منابع محدود ارزی خود مجبور به اخذ آن شد.
نکته و مشکل بعدی هم قانون واردات بدون انتقال ارز بود که متأسفانه طبق سنوات قبل این چهارمین سالی است که انجام میشود. طبق این قانون واردات بدون انتقال ارز ممنوع است. این مزید بر علت شد که ایکاش وقتی این محدودیت را گذاشتند اینیکی را برمیداشتند تا ایرانیهایی که دارای منابع مالی در خارج از کشور هستند، بتوانند مواد اولیه یا حتی ماشینآلات را بدون انتقال ارز به کشور بیاورند. این دو مورد، عمده مشکلات این صنعت ازلحاظ اقتصادی بود.
البته وزارت ارشاد در حد توان سعی در رفع این مشکلات داشت که بنده به دلیل آنکه امسال چندین جلسه و دیدار با جناب اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی داشتم در جریان آن بودم و البته برخی از مسائل و مشکلات را نیز به ایشان منتقل کردم. جناب وزیر هم در جلسه با حضور تعدادی از اهالی چاپ، نشر و مطبوعات فرمودند که خواستههایتان را بهصورت مکتوب از طریق شجاع برای پیگیری انتقال دهید؛ اما متأسفانه تشکلها بهصورت خیلی محدود خواستهای داشتند که یا در چهارچوب قانونی نبود یا خواسته شخصی بود که بنده آنها را پیگیری نمیکنم.
همچنین جلساتی هم با معاونت فرهنگی و مدیرکل وزارت فرهنگ و ارشاد داشتم که مطالبات مطرح شده در آنها، در حال پیگیری است. عمده خواستههای ما در چارچوب قانون بوده و بیشتر به درخواست اختصاص یک بسته حمایتی ارز نیمایی برای تهیه کاغذ و مواد اولیه صنعت چاپ مانند مرکب، زینک و… مربوط بوده است.
یک اتفاق تلخ در این صنعت که بهنوعی یک عقبگرد به دهه هشتاد بود، اختلافات اتحادیه چاپخانهداران تهران با دفتر امور چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. متأسفانه دوستان بهجای اینکه در کنار هم باشند و برای اهالی صنعت چاپ کاری انجام دهند با مسائل و حرفهایی که در شأن این صنعت نبود موجب تضعیف صنعت چاپ شدند. من بهشدت طرفدار تقویت بخش خصوصی صنعت چاپ هستم که شامل اتحادیهها، تعاونیها و دیگر تشکلها میشود که این جایگاه قوی شدن به خودشان هم بستگی دارد؛ به این معنا که اگر دوستان خواستههایشان را با آرامش و از طریق قانون بخواهند حتماً به آن دست پیدا میکنند؛ دعوا و جدل هیچگاه چاره کار نبوده و نیست.
ضعفی که در تشکلهای کل کشور خصوصاً در اصناف داریم این است که اتحادیهها عمدتاً توسط یک نفر اداره میشوند و با وجود حضور هیئتمدیرهها، تصمیمها تنها توسط یک شخص گرفته میشود. به عقیده من هیئتمدیرههای این تشکلها و اتحادیهها باید با برنامهریزی در هر فصل گرد هم آمده و رؤسا در کنار هیئتمدیره قرار گرفته و به آنها اجازه اظهارنظر بدهند؛ این میتواند به رشد اصناف و هر صنعتی ازجمله صنعت چاپ کمک کند.
در صنعت چاپ هزینههای زیاد نالازمی میشود که من از آنها نام نمیبرم و لازم نیست اما میتواند بهصورت حسابشدهتری انجام شود تا فایدهای برای واحدهای چاپی داشته باشد. میتوان گفت که در کشور از جهت تعداد ۹۵ درصد واحدهای چاپی کوچک و متوسط هستند، تصمیمات و اقدامات باید در جهت کمک به این واحدها باشد نه اینکه فقط واحدهای بزرگ را شامل شود. واحدهای بزرگ بیشتر خواستهشان این است که دولت و تشکلها کاری به آنها نداشته باشند.
بیشتر بخوانید: پیگیری دغدغه تامین مواد اولیه صنعت چاپ در مجلس دوازدهم
توصیه من هم به تشکلها این است که این مبالغ را صرف امور مهمتری همچون آموزش نیروهای خبره برای رشد صنعت کنند و با دعوت از اساتید جهانی بهویژه اروپایی، برای حضور در ایران بهمنظور تشکیل کلاسهای آموزشی اقدام کنند چراکه در این زمینه مهاجرت اپراتورهای فنی به دلیل شرایط نامناسب کار در حال افزایش است. اکنون عدم وجود تخصص لازم در میان درصدی از کارگران چاپ، تبدیل به یک معضل فراگیر در این صنعت شده است. همایشها و بزرگداشتها خوب است اما مشکلی از صنعت چاپ حل نمیکند؛ با این کار (توجه به آموزش) میشود یکگوشه از گرفتاریهای صنعت چاپ در همان واحدهای کوچک و متوسط که عرض کردم، رفع شود.