کارشناسان در میزگرد «فرصتها و تهدیدهای ادغام اتحادیه های چاپ» عنوان کردند که ادغام به دلایل علمی اجتنابناپذیر است، در این میان تفویض اختیار به اتحادیهها و بهرهمندی از تجارب فعالان سه حوزه پیش از چاپ، چاپ و پس از چاپ میتواند مؤثر باشد.
به گزارش چاپ و نشر آنلاین به نقل از ایبنا؛ بحث ادغام اتحادیه های چاپ با هدف همافزایی و تمرکز قدرت در این صنعت، مدتی قبل در قالب مصاحبه با موافقان و مخالفان در ایبنا بررسی شد، موافقان، یکصدایی و ایجاد قدرت در رساندن صدای صنعت چاپ به گوش مسئولان همچنین بهبود روند فعالیت این دسته را دلیل خود میدانند و مخالفان نیز نبود زیرساختهای لازم را بهعنوان مانع اصلی طرح میکنند.
فرصت ها و تهدیدهایی که ادغام اتحادیه های چاپ به همراه دارد، محل چالش بسیاری از فعالان صنفی در صنعت چاپ شده است؛ این مسئله در اتحادیه لیتوگرافان، چاپخانهداران و صحافان به دغدغه تبدیل شده است و بهنظر میرسد باید راهکاری برای عبور از آن پیشبینی کرد. مسیری که بالاخره روشن کند تحقق یا عدم تحقق این ادغام به ضرر یا نفع صنعت چاپ و فعالان آن است.
در این زمینه ایبنا میزگرد «فرصتها و تهدیدهای ادغام اتحادیه های چاپ» را با حضور جلال ذکایی فعال حوزه چاپ و عضو هیئت مدیره اتحادیه لیتوگرافان، سعید باستانی نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و عضو هیئت علمی پژوهشگاه رنگ و امیرحسین قاسمی فعال حوزه چاپ دیجیتال برگزار کرد.
کارشناسان در این میزگرد با تأکید بر اینکه ادغام اتحادیه های چاپ اجتنابناپذیر است، عنوان کردند که یک اتحادیه سراسری و جامع میتواند در پیگیری مطالبات و خواستههای صنف نقش مؤثری داشته باشد و قدرت چانهزنی صنف را در تعامل با بخشهای مختلف افزایش دهد، در این میان اما ایجاد بستر برای تغییر در صنف و ایجاد همدلی و همراهی ازجمله نکاتی است که باید به آن پرداخته شود.
فکر میکنید ضرورت ادغام اتحادیه های چاپ چیست و آیا با توجه به شرایط موجود، عملی شدن آن چقدر نزدیک است؟
جلال ذکایی: نظراتی که من در این نشست بیان میکنم، موضع شخصی من است و ارتباطی به اتحادیه لیتوگرافان ندارد. ادغام یک امر محتوم و قطعی برای اتحادیهها است؛ نه صرفاً اتحادیههای صنعت چاپ. در تهران، حدود ۱۳۵ اتحادیه صنفی وجود دارد که بسیاری از آنها همگن به شمار میآیند.
بهعنوان مثال در اتحادیههای مربوط به پختوپز، اتحادیههای رستورانداران، تالار پذیرایی، چلوکباب و چلوخورشت، طباخان و حلیم و آشپز داریم که ماهیت آنها یکی است؛ همچنین در حوزه مواد پروتئینی، اتحادیههای گوشت گوسفندی، گوشت گاوی و گوشت طیور و پرندگان را داریم، کدام سوپرمارکت یا فروشگاه همه را از هم جدا میفروشد. بهنظر من همه این مصادیق، زاییده تفکری بوده که از گذشته وجود داشته و با همین فرمان جلو آمده است؛ درحالیکه این نوع تفکیک از اتحادیهها دیگر موضوعیت ندارد.
بهعنوان مثال در حوزه خودرو انواع و اقسام خودرو و کشنده نیز اتحادیههای مختلف با مسائل مشترک فعال هستند که باید با هم ادغام شوند، با نگاهی به این اتحادیهها باید بگویم در صنعت چاپ هم اساساً به سه دلیل معتقدم که ادغام اتحادیه های چاپ، اجتنابناپذیر است و باید اتفاق بیفتد.
دلیل نخست؛ توسعه فناوری است؛ بهعبارت دیگر از این لحاظ، اساساً موضوعیتی در این تفکیکها نیست؛ زیرا در مرحله اول یکسری دستگاههایی آمده که همه فرایندهای پیش از چاپ، چاپ و پس از چاپ در آن جمع شده است؛ علاوهبراین دستگاهی تولید شده که همه فرایندهای چاپ و نشر کتاب را یکجا انجام میدهد؛ همچنین دستگاههایی به بازار آمده که سه یا چهار رسته را توامان در خود دارد؛ چهار برج افست، دو برج یووی و برج چاپ سیلک و در انتها دایکات، بهعنوان فعال پس از چاپ را آنلاین دارا است.
علاوهبراین موضوع، بهدلایل کاملاً علمی و بهرهورانه، همه فرایند پیش از چاپ، چاپ و پس از چاپ در یکجا مجتمع شده؛ بهعبارت دیگر سخن این نیست که چنین کاری خوب یا بد است، بلکه از یک الزام صحبت میکنیم. مجتمعهای چاپی امروز همه این فرایندها را در دل خود جای دادهاند. به لحاظ عقلی هم منطقی نیست شما کار پیش از چاپ را در یک مکان انجام دهید، زینک را به چاپخانه ببرید و محصول چاپی را به صحافی ببرید تا فرایند، تکمیل شود. اساساً ادغام اجتنابناپذیر است و این اتفاق در کل دنیا هم انجام شده است.
نکته دوم بحث اتحادیهها است؛ به تجربه ثابت شده، اتحادیههایی که زیر یکهزار نفر عضو دارند با توجه به هزینههای سرباری که در مدیریت اتحادیهها وجود دارد، ناگزیر دچار نقصانهای مالی میشوند؛ زیرا درگیر اجاره محل، هزینههای نیروی انسانی و نگهداری سیستم را باید بپردازند، اتحادیههای زیر یکهزار نفر در تأمین هزینهها مشکل دارند؛ درحالی که اگر ادغام شوند از نظر مالی و مدیریتی ارتقا پیدا میکنند.
نکته سوم در این بحث اینکه اتحادیهها زمانی که متفرق هستند، صداهای متعددی از آنها شنید و نگاهها و نظرات متفاوت و متناقضی درباره یک موضوع از آنها دیده میشود. اگر اتحادیهها ادغام شوند و به یک اتحادیه واحد تبدیل شوند از قدرت چانهزنی بالاتری در گفتوگو با دولت به معنای عام برخوردار میشوند؛ علاوه بر این میتوانند به یک صدای واحد تبدیل شوند و درباره موضوعات و مسائلی که دارند در مجموعه خودشان تجزیه و تحلیل کرده، به یک جمعبندی برسند و نظر نهایی را بهعنوان نظر واحد به حاکمیت و دولت اعلام کنند، نه اینکه درباره یک مسئله، شاهد سه یا چهار نظر مختلف باشیم.
اگر ادغام اتفاق نیفتد، در آینده نزدیک رخ خواهد داد و چه موافق باشیم چه نباشیم رخ میدهد؛ وزارت صمت به این جمعبندی رسیده که تشکلها و اتحادیههای متعدد، آفت هستند و باید به حداقل برسند. طبق شنیدهها و نقل قولهای مختلف، اتحادیهها باید به ۳۵ تا ۵۰ واحد برسد.
سعید باستانی: قبل از هرچیز باید بگوییم وقتی واژهای را بیان میکنیم چه انتظاراتی از آن داریم؟ بهعنوان مثال صنوف که تاریخ تشکیل آنها، چند هزار ساله است و از زمان هخامنشیان اصناف وجود داشتند. یک صنف، مجموعهای از فرد فرد یک حرفه و پیشه مشخصی است که کار مشابهی را انجام میدهند، این اصناف به مرور دارای قانون نظام صنفی شدند و اکنون صنوف برای فعالیت باید پروانه دریافت کنند. در بحث ادغام تاکید براین نکته است که بدانیم انتظار از یک اتحادیه صنفی چیست و چه وظایفی دارد؟ اینکه مسئولیتها پراکنده باشد بهتر است یا اینکه متمرکز باشد؟
اینکه دولت تصمیم به یکپارچهسازی اتحادیهها گرفته است، باید دید آیا میتواند به اتحادیهها مسئولیت بدهد و وظایفی بدهد که از زیرمجموعههای خود دفاع کند؟ چند تشکل مختلف داریم؛ انجمن، تعاونی، سندیکا، اتحادیه و.. که هر یک، تعاریف و چارچوب مشخصی دارند اما در کل رابطه بین حاکمیت و اعضا را برقرار میکند؛ همچنین نکته مهم اینکه مسئولیتی که وزارت صمت به اتحادیهها میدهد چه میزان است، معتقدم تا جایی که میتوانند باید وظایف وزارتخانه را کاملاً تفویظ کنند، زیرا بر این باورم، دولتها نباید عاملیت به خرج بدهند بلکه باید ناظر، هادی و حامی باشد.
اگر بگوییم میخواهیم کار را کامل به اتحادیهها بسپاریم، یعنی باید نظارت، صدور مجوز، نقش در اقتصاد، نقش در تولید و… را هم به آنها بسپاریم و رئیس اتحادیه کارت سفیدی برای حضور در وزارتخانه و دیدار با وزیر داشته باشد. اگر دولت بخواهد وظایف عاملیت خود را به اتحادیهها بسپارد باید تجمیع کند، در غیر این صورت نیازی به تجمیع نیست. این موضوع برای من مبهم است و تبیین نشده که در قالب اتحادیههای جدید و تجمیع شده چه موضوعی پیشِ روی صنف است.
ذکایی: با توجه به صحبتهای آقای باستانی باید بگویم که من نسبت به اختیارات اتحادیهها دو نگاه دارم؛ یکسری اختیارات شکلی و قانونی در قانون نظام صنفی وجود دارد که کف اختیارات است، عمده مسئولیتها در حوزه صدور پروانه و نظارت بر فعالیت صنفی و آموزش است. در کنار این موضوع، یکسری قدرت عرفی در اتحادیهها باید وجود داشته باشد و الزامی نیست که جزو وظایف اتحادیهها باشد و باید اخذ شود؛ البته این مسئله زمانی محقق میشود که تجمیع انجام شده باشد.
ادغام اتحادیه های چاپ میتواند کمک کند که مطالبهگریها در صنف جدی شود و در کمیسیون فرهنگی یا کمیسیون صنایع، چالشهای صنعت چاپ مطرح شود، اکنون در صحن مجلس موضوعات مختلفی مطرح میشود و باید یک مطالبه از سوی یک تشکل قوی صنعت چاپ در پیگیری مطالبات انجام شود.
امیرسین قاسمی: من از پیشینیان موافق طرح ادغام اتحادیه های چاپ هستم، معتقدم که میتوان در یک قالب همگن و نقطه مشترک، هرسه اتحادیه ادغام شوند؛ نه اینکه اتحادیهای در اتحادیه دیگر ادغام شود. در بحث ادغام اتحادیهها جدا از بحث حاکمیتی، بحث ارتباط بین صنف و دولت یا حاکمیت، نگرش دیگری در بحث فناوری دارم. زمانی که همه صنایع به سمت دیجیتالی شدن پیش رفت و فرایند دیجیتال به همه صنایع اضافه شد مرزهای تفکیک صنفی یا سندیکاها کمرنگ شد. در بعضی کشورها مثل آلمان و انگلیس که صاحب فناوریهای صنعت چاپ بودند، صنعت چاپ به مرور رشد کرده در نتیجه یک تشکل صنفی جامع دارند.
در تهران دارای سه اتحادیه پیش از چاپ شامل لیتوگرافان، چاپ و پس از چاپ شامل صحافان هستیم که هریک، تفکیکشده فعالیت میکنند. این درحالی است که اکنون فناوری به سمتی رفته که ماشینآلاتی تولید شدهاند که هر سه مرحله را یکجا انجام میدهند و دیگر تفکیکی وجود ندارد. اکنون این صنعت به سمت چاپ براساس تقاضا و سیستم اداری بدون کاغذ، نشر الکترونیک و فناوریهایی از این دست، حرکت داشته و تغییرات زیادی کرده است. چه بخواهیم چه نخواهیم تفکیک این سه اتحادیه به چالش کشیده میشود، زیرا طی سالهای اخیر، ورود فناوری به ایران به دلیل تفاوت نرخ ارز و تحریمها با چالش روبهرو بوده است.
چاپ دیجیتال این سالها رشد زیادی داشته و از سمت صحافی به سمت ایده، نزدیک شده است. یک مرکز کانون تبلیغاتی و آتلیه گرافیک مانند یک مرکز چاپ دیجیتال، میتواند دستگاه چاپ دیجیتال داشته باشد. طی سالهای اخیر، چاپ دیجیتال در کشور، نهتنها قوی نشده است، بلکه ضعیفتر شده، بخش عمده چاپ دیجیتال در کارخانههای نساجی نصب شده که طبیعتاً مجوزهای خود را از اتحادیههای چاپخانهداران و لیتوگرافان نمیگیرد. چالش دیگری هم با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داریم که برخی مواقع صنف مجبور است هم از اتحادیه و هم از این وزارتخانه مجوز دریافت کند.
بهدنبال تغییرات تکنولوژیک در صنعت چاپ، ادغام یک ضرورت است، ناگزیر به این کار هستیم؛ زیرا قدرت بیشتری برای صنف ایجاد میشود. سرعت نصب ماشینهای دیجیتال در کشور تند شده، زیرا فناوری در این حوزه رشد زیادی داشته است. راهی غیر از این نیست، به جای اینکه سه رئیس در صنعت چاپ داشته باشیم با ادغام میتوانیم یک رئیس داشته باشیم، بهنظر من بیشتر مسئله این است که چه کسی رئیس شود و قدرت دست چه کسی باشد؟
مهم نیست که صحافی در چاپ ادغام میشود یا دیجیتال در میان لیتوگرافان است یا چاپخانهداران، مهم سازمانی است که در سایه این تشکل ایجاد میشود. نقش اتحادیه یک نقش بینابینی بین دولت و تولید است؛ همانطور که شورای حل اختلاف داریم اتحادیه میتواند دغدغهها و مشکلات صنف را به گوش مسئولان برساند. در این میان با توجه به تقسیمبندیها و رفتاری که فناوری در دنیا دارد، با چالشهای جدی روبهرو هستیم و اتحادیهها از ماموریت اصلیشان خارج میشوند و به دعوای رقابتی میان همدیگر میپردازند.
شما به رفع اختلافنظرها و تفاوت دیدگاهها اشاره کردید، اگر همه این تفاوتها زیر یک سقف بروند، مشکلی ایجاد نمیشود؟
ذکایی: الان هم در اتحادیهها درباره یک موضوع مشترک اختلاف نظر و اختلاف سلیقه وجود دارد. اصل دموکراسی در همین است در هیئتمدیره، نظرات موافق و مخالف طرح و بررسی میشود و در نهایت نظر جمعی اخذ و به حاکمیت اعلام میشود.
در برخی استانها مثل خراسان رضوی، تجربه ادغام اتحادیه های چاپ را داشتیم، در بسیاری از کشورها هم بحث تفکیک اتحادیهها مطرح نیست. آیا با تکیه بر این تجارب میشود کاری را دنبال کرد؟
ذکایی: غیر از تهران که اتحادیهها از هم جدا هستند؛ تبریز، اصفهان، مشهد و قم همه تشکلها زیر چتر یک اتحادیه، یکپارچه فعالیت میکنند، یکسری اتحادیهها هم هستند که به حد نصاب نرسیدند و زیرنظر یک اتحادیه همگن مثل نوشتافزار، عکاسان و فیلمبرداران رفتهاند. یکی از مزیتهای ادغام این است که با تجمیع، ظرفیتی برای تشکیل اتحادیه استان تهران ایجاد میشود مثل اتحادیه خراسان رضوی. اتحادیههای چاپ دماوند، فیروزکوه، شمیرانات و ری به صورت جداگانه با اتحادیههای دیگر هستند؛ بنابراین بهنظر میرسد که یک اتحادیه کلان برای این صنعت ضروری است.
نگاهی به تجربه جهانی نیز نشان میدهد که تفکیک به شکل کنونی در هیچ کشوری وجود ندارد که رستههای مختلف اتحادیههای مستقل داشته باشند. همه اتحادیهها، واحد هستند؛ اگرچه کارکردشان متفاوت و نوع مواجهه دولتهایشان با اتحادیهها متفاوت است اما دو اتفاق جالب افتاده، نخست اینکه اتحادیهها در خیلی از کشورها مستقل هستند اما انجمنهای تخصصی دارند، مثل انجمن فینات در حوزه لیبل، تشکل فسپا در حوزه چاپ دیجیتال و پارچه و انجمن ایفرا در چاپ روزنامه.
علاوه بر این یکسری انجمنهای منطقهای نیز داریم مثل انجمن چاپ منطقه اوراسیا، انجمن چاپ آسیای شرق. هیچیک از این تشکلها مزاحم همدیگر نیستند؛ میتوانیم یک اتحادیه چاپ استان تهران داشته باشیم و در کنار آن انجمن چاپ دیجیتال هم فعالیت کند زیرا هریک کارکرد خاص خود را دارند.
بخشی از مقاومتی که برای ادغام اتحادیه های چاپ وجود دارد در این است که رئیس اتحادیه میگویند من چه جایگاهی در تشکل بعدی دارم؟ اگر کرسی ریاست ندارم حداقل نایبرئیس باشم. این نیز بخشی از ماجرا است که هیچ جا گفته نمیشود اما پسِ ذهن برخی افراد وجود دارد که آیا جایگاه من محفوظ میماند یا خیر؟ چنین موضوعی به نظر من توهین به شعور اعضا است. بالاخره اعضا عملکردها، فرایند و افت و خیزها را شاهد هستند. باید به شعور اعضا احترام گذاشت و باور کرد که آنها هم بالاخره انتخاب احسن را انجام میدهند.
بیشتر بخوانید: ادغام اتحادیه های چاپ؛ قانون مجلس است
شما به وظایف وزارت صمت و دستوری که از این وزارتخانه مبنی بر ادغام صادر شده، اشاره کردید. بهنظر شما صِرف دستور دادن این کار عملیاتی میشود؟
باستانی: تفاوت اتحادیه با بقیه در این است که اتحادیهها باید حمایت از صنف را طبق وظایف قانونی انجام بدهند، زمانی که حاکمیت به تجمیع این اتحادیهها دستور میدهد باید دستورالعملی را نیز برای آن در نظر بگیرد. سه اتحادیه لیتوگرافان، چاپخانهداران و صحافان هستند که باید با همدیگر ادغام شوند.
در یک نگاه کلی همه اعضای این تشکلها بیش از یکهزار نفر میشوند؛ آیا دستورالعملی برای ترکیب هیئتمدیره پیشبینی شده و ساختاری وجود دارد؟ معتقدم که برای کرسی هیئتمدیره باید زیرسازی لازم از سوی دولت انجام شود. دولت باید دغدغه همه اعضای اتحادیهها را در نظر داشته باشد که نمایندهای داشته باشند، این دغدغهها همه درست و ضروری است که باید به آن توجه شود؛ علاوهبراین معتقدم که باید سیاستهای تشویقی هم برای تشکلهایی که برای ادغام پیشقدم میشوند در نظر گرفته شود.
بهنظر شما در سایه بحث ادغام صنعت چاپ آیا گشایشی هم در فعالیتهای چاپی در داخل یا خارج از مرزهای ایران ایجاد میشود؟
قاسمی: هرچقدر فونداسیون این اتحادیه ظرفیت داشته باشد، طبقات را میتوان بالاتر برد. در سطح منطقه، شهر، استان و کشور هرچه بیشتر با همدلی و همکاری روبهرو باشیم، میتوانیم روابط و فعالیتهای کاری خود ر در ایران و دنیا ارتقا دهیم. بخشهایی از تجربه زیستهای که دنیا دارد برای ما قابل استفاده است اما بخشهایی از آن قابل استفاده نیست زیرا مسائل فراصنفی و فراتولیدی خودمان را داریم.
من سالها تجربه کار صنفی و عملیاتی کار چاپ دارم و فکر میکنم باید از منظر دیگری به این موضوع نگاه کنیم؛ اگر بخواهیم همه مسائل مرتفع شود و بعد ادغام را انجام دهیم، ممکن است فرصتهای زیادی را در این میان از دست بدهیم. باید منافع گروهی را به منافع شخصی ترجیح بدهیم، همدلی و دغدغه صنفی میتواند خروجی خوبی داشته باشیم. معتقدم مهم است که باید یک نماینده قوی از سوی صنف با مراجع تصمیمگیری و کلان از دولت تا مجلس شورای اسلامی در ارتباط باشد و خواستههای صنف را دنبال کند همچنین تسهیلات و بودجه دریافت کرد تا از رکود موجود، به مرور خارج شد.
اهتمام برای ایجاد مراکز آموزشی چاپ، شهرک چاپ و یکسری اقدامات دیگر در صنعت چاپ میتواند در سایه تشکیل اتحادیه جامع چاپ محقق شود؟
ذکایی: از نخستین شهرهایی که برای شهرک چاپ پیشقدم شد، تهران بود که کلنگ افتتاح آن زده شد اما به نتیجه نرسید، بعد از آن قم و مشهد اقدام کردند که سالها است افتتاح شدهاند و فعالند و به یکی از منابع و قطبهای کسب درآمد صادراتی برای چاپخانهداران تبدیل شدهاند. در این میان آیا یک اتحادیه یکپارچه دلیل به نتیجه رسیدن شهرک چاپ نمیتواند باشد؟
درحالیکه الان اتحادیههای کشوری زیادی فعالند اما در حوزه چاپ اتحادیه کشوری نداریم و تا زمانی که اتحادیههای مستقل مشترک قوی نداشته باشید، نمیتوانید ادعای داشتن اتحادیه کشوری را هم داشته باشید. در یک دورهای به سرپرست اتاق اصناف پیشنهاد تشکیل کارگروه کشوری چاپ را دادم مثل کارگروه کشوری طلا و جواهر و کارگروه کشوری خودرو، اما انجام نشد. اگر یک اتحادیه قوی و منسجم داشته باشیم تشکیل کارگروه را بهعنوان یک مطالبه جدی میتوانیم پیگیری کنیم.
بهطور طبیعی رئیس یک اتحادیه کشوری حتی میتواند برای پیگیری مطالبات صنف از رئیسجمهور و معاون اول وی، وقت دیدار بگیرد. معتقدم بخش عمده این مسائل و عدم نتیجهگیریها بهدلیل تفکیکها، اختلافنظرها و کج سلیقگیهایی است که در این زمینه وجود دارد.
باستانی: در این زمینه باید نکتهای را بگویم؛ این کشوری وسیع و پهناور است و مزیتهای نسبی منطقهای زیادی دارد؛ بهعنوان مثال موضوعی که در خراسان رضوی رخ داده، ممکن است در سیستان و بلوچستان امکان تحقق نداشته باشد. نمیتوان مدل یکسانی را به همهجا تعمیم داد اما تشکلهای ۳۱ استان باید به پیکره واحد کشوری تبدیل شود و رسیدن به جایگاه کشوری صنعت چاپ را نجات میدهد.
حدود ۱۰ سال زمانی که سند توسعه ۲۰۳۰ هند را نگاه میکردم حدود ۴ صفحه درباره توسعه صنعت چاپ در این کشور مطلب داشت که به نقش این صنعت در تولید سرانه ملی، کارآفرینی، اشتغالزایی، صادرات پرداخته بود. این موضوع نشان میدهد که یکجایی یک نهاد فکری پشت این قضیه بوده تا در این مسیر قدم بردارد و دورنمایی را نیز برای آن مشخص کرده است اما در ایران این نگاه کلان نیست و باید حتماً فکری به حال آن کرد و مزیت اتحادیه کشوری شاید در همین باشد.
ظهور فناوریهای نوین، موجب تغییرات زیادی در صنف صنعت چاپ شده است، بسیاری از صنوف مرتبط به این حوزه اکنون تجمیع شدهاند، اما احساس میشود در بدنه صنف، مقاومت وجود دارد. علت آن را چه میدانید؟
قاسمی: یادمان نرود که تغییر درد دارد؛ علاوهبراین نیاز به فرهنگسازی و مرجع طرفینی دارد که افراد مورد وثوق اکثریت باشد؛ همچنین باید یک رهبری در این میان باشد که کار را به دست بگیرد و اختلاف و ابهامات را از بین ببرد. بخشی از صنف لیتوگرافان از آنجایی که نخستین نطقه تغییر در صنعت چاپ بهدنبال فناوریهای نوین بوده است، درباره بحث ادغام انعطاف دارد؛ اینکه نظر نفر یا نفراتی درباره ادغام چه چیزی است را خیلی نمیتوان به همه تعمیم داد. در این حوزه معتقدم در بحث ادغام این موضوع باید در قالب چند همایش و نشست با اعضای اتحادیههای مرتبط برگزار شود، پیشکسوتان و جوانان حضور داشته باشند و درباره آن صحبت شود.
بیشتر بخوانید: ادغام اتحادیه چاپخانه داران، لیتوگرافان و صحافان تهران و معرفی منافع اقتصادی
به هرحال برای یک تغییر بزرگ، نیازمند عزم بزرگ هم هستیم و صنعت چاپ لایق این تغییر بزرگ است؛ زیرا تفاوت آن با سایر صنایع در این است که در همه صنایع نقش مهم و پررنگی دارد. معتقدم صنعت چاپ به تغییر نیاز دارد و حتی امروز هم دیر است؛ نباید همیشه منتظر روزهای بعد باشیم بلکه باید جلوتر از زمان حرکت کنیم تا بتوانیم این صنعت را توسعه دهیم و آن را بهروز، پویا و فعال نگه داریم.