در حالی بحث دیجیتالی برگزار شدن نمایشگاه کتاب تهران مطرح میشود که ماراتنِ فروش در نمایشگاه کتاب تهران و تعویق احتمالی آن دغدغۀ بسیاری از اهالی نشر شده است. آیا واقعاً میتوان نمایشگاه کتاب تهران را به صورت مجازی برگزار کرد.
در حالی که خبرها نشان میدهد لااقل در کوتاه مدت و میانمدت، امکان برگزاری رویدادها به صورت فیزیکی وجود ندارد، برگزارکنندگان رویدادهای مختلف در حال تلاش برای دیجیتالی کردن آنها هستند.
برنامههای آموزشی، رویدادهای معرفی محصولات، جلسات داخلی شرکتها و موسسات، همه و همه در کمتر از یک ماه تا حد قابل قبولی خود را با شرایط جدید وفق دادند و هم اکنون با استفاده از بسترهای موجود دیجیتال، در حال برگزاری هستند.
در این میان، تعداد زیادی از نشستها، گپ و گفتها و جلسات نقد و بررسی هم با سادهترین و در دسترسترین ابزارهایی که تا کنون کمتر به آنها توجه میشد، در حال برگزاری است. لایوهای اینستاگرامی، بدون نیاز به هیچ نرمافزار یا سختافزار خاصی اجازه داده رویدادهایی که قبلاً به صورت حضوری و با هزینههایی برگزار میشد، از منزل و با هزینه نزدیک به هیچ، برگزار شود و متخصصین و افرادی که دارای مخاطبین خاص و عام هستند بر این بستر، در حال تعامل و ادامه ارتباط با مخاطبین خود هستند.
تعدادی از این رویدادها مانند مسابقات فوتبال، مسابقات المپیک و مانند آن، با توجه به اینکه اصولاً فلسفۀ وجودی آنها بر مبنای حضور پرشور چه در سمت شرکتکنندگان و چه در سمت بازدیدکنندگان است، عملاً به تعویق افتادند. از آنجا که نمیتوان مسابقات فوتبال یا شمشیربازی را به صورت دیجیتالی برگزار کرد، طبیعی است که این رویدادها، چه در مقیاس کوچک و چه در مقیاس بزرگ، به تعویق میافتند.
اما، درباره رویدادهای بزرگ فرهنگی و هنری چطور؟ مثلاً برای برگزاری کنسرتها، گالریهای هنری یا نمایش فیلمها میتوان از ظرفیتهای دیجیتال استفاده کرد؟
در چنین رویدادهایی به نظر میرسد ممکن است، تعدادی از آنها را برای خالی نبودن عریضه و گذراندن زمان، در مقطع حساس کنونی، برای کوتاه مدت، با برگزاری آنها در فضای دیجیتال وقت گذراند، مثلاً یک کنسرت را به شکل دیجیتال و مجازی برگزار کرد، اما ذات برگزاری کنسرتها، حضور در نمایشگاههای آثار هنری و گالریها و دیدن فیلمها در سالن تاریک سینما چیزی نیست که بتوان به صورت عمومی انتظار تغییر رفتار مصرف کننده را داشت. لذت حضور در کنسرت، نمایشگاه یا گالری هنری، دیدن فیلم، حضور در آن است. اصولاً بخش مهمی از «اقتصاد هنر» از «حضور فیزیکی» در این مکانها شکل میگیرد و تصور تغییر در آن اندکی دور از ذهن است.
تعدادی از رویدادها هم با توجه به فلسفه وجودی و شکل برگزاری قبلی امکان دیجیتالی شدن را، لااقل به نظر من، ندارد. نمایشگاه کتاب تهران، بر خلاف نمایشگاههایی مانند نمایشگاه بلونیا و نمایشگاههای دیگر، ذاتاً یک فروشگاه است. یک «فستیوال» است. یک جریان مالی قابل استفادههای خاص مانند «بن» دارد که بازیگران، در محیط شفافی مثل اینترنت و فضای دیجیتال نمیتوانند در آن بازیِ دلچسب خود را داشته باشند. بعید است چنین نمایشگاهی (شما بخوانید فروشگاهی) امکان برگزاری دیجیتالی را داشته باشد.
به هر حال، یک بودجه از محل منابع تامین میشود، بازیگرانی در این عرصه نقش ایفا میکنند، تعاملاتی که در این صحنه وجود دارد، از جنسی نیست که بتوان آنها را در فضای مجازی که رد پاها واضحتر هستند انجام داد. یک رویداد بزرگ، با کلی عدد و رقم، عکسهای باشکوه، غرفههای بعضا مجلل نهادها و سازمانها که در آن پشت صندلیها و میزها لم داده شده… چه چیزی در دنیای دیجیتال وجود دارد که با لذت لم دادن روی این صندلیها را بتوان با آن فراموش کرد؟
فروش، نبض زندگی نشر، برای ناشران خوشکار و توانمند است. بخش قابل توجهی از ناشران منابع درآمدی این نمایشگاه، بخشی از هزینههای سالیانه و مهم خود را پوشش میدهند. بخش قابل توجهی از مشتریان هم به امید «یکجا دیدن همه محصولات» در این فروشگاه بزرگ حاضر میشوند. چه بستر دیجیتالی توان گردآوری همه طرفین را دارد؟
ارتباط مستقیم با مخاطب، ارتباط رو در رو با آنها، بخشی از اهمیت نمایشگاه کتاب برای بسیاری از ناشران حرفهای است. آیا فضای دیجیتال، توان ایجاد این ارتباط با این کیفیت که در «حضور» وجود دارد را دارد؟
دیجیتالی نمایشگاه کتاب تهران مانند نمایشگاه های خارجی
اگر بتوان نمایشگاهی مانند فرانکفورت یا بلونیا را دیجیتالی کرد (یا لااقل درباره احتمال دیجیتالی شدن آن صحبت کرد) به دلیل ذاتِ Promotional یا ترویجی آنها است. آنجا، بازیگرانِ عرصه نشر، ناشران، متخصصانِ حوزه و مخاطبان خاصِ نشر میروند که با تازهها آشنا شوند، ارتباط بگیرند، جلسه بگذارند، کارگاههای آموزشی و نشستهای هماندیشی برگزار کنند، قراردادهای کپیرایت ببندند و الی آخر.
بیشتر بخوانید: وضعیت نشر جهان در زمان شیوع کرونا
اغلب یا بخش قابل توجهی از این فعالیتها که بنمایۀ اصلی این نمایشگاهها است را میتوان به صورت دیجیتالی هم برگزار کرد. اما، در نمایشگاه کتاب، بجز مجموعه فعالیتهای ترویجی که در سرای اهل قلم و خانه کتاب برگزار میشود، که آن هم معمولاً مورد کم توجهی و کم مهری اهالی نشر واقع میشود، چه جریاناتی از این دست را شاهد هستیم؟
بنا به مجموع این دلایل، بعید است نمایشگاه کتاب تهران را بتوان یا به صلاح یا لااقل میسر باشد که دیجیتالی برگزار کرد. شاید این ماراتنِ فروش را باید همچون المپیک، به تعویق انداخت.