در حوزۀ چاپ آثار به خط بریل، کمکاریهای زیادی در طول چهار دهۀ گذشته صورت گرفته و روند این بیمهری به نشر کتاب نابینایان طی سالهای اخیر شدت بیشتری نیز پیدا کرده است.
به گزارش چاپ و نشر آنلاین به نقل از منانشر؛ نیاز به دستگاه خاص و گرانبودن قیمت کاغذ مورد نیاز برای انتشار آثار به خط بریل، اصلیترین دلایلی است که برای رغبتنداشتن ناشران برای چاپ چنین آثاری مطرح میشود. این مسئله شاید درست به نظر آید؛ اما نمیتواند کمکاری ناشران طی چهار دهه را توجیه کند.
فقط کافی است بدانی چه کتابی و چه در حوزهای میخواهی بخوانی تا با حضور در یکی از فروشگاههای کتاب و مشورتگرفتن از کارشناسان، بهترین اثر چاپشده در حوزۀ مورد علاقهات را بخری و بعد از آن، چند ساعت و حتی چند روزی را با آن اثر سر کنی. یا حتی مسیر آسانتر را پی بگیری و با جستوجو در اینترنت و پیداکردن کتاب موردنظر، اثر را از طریق سایتهای خرید کتاب سفارش دهی تا چند روز بعد به دستت برسد.
این قطعاً برای کتابخوانها، چه آنهایی که جزو حرفهایها هستند و چه آنهایی که در دستۀ تازهواردها قرار میگیرند، موضوعی عادی است و اگر غیر از این باشد، تعجبآور خواهد بود.
اما وقتی از زمرۀ انسانهای عادی خارج میشوی و در جامعۀ نابینایان قرار میگیری، همین موضوع بهظاهر ساده به یکی از سختترین کارهای دنیا تبدیل میشود و دیگر به آسانی نمیتوانی کتاب مورد علاقهات را پیدا کنی؛ چرا که در راستۀ خیابان انقلاب که برای افراد عادی از شیر مرغ تا جان آدمیزاد پیدا میشود و هر کتابی را که بخواهی، چه با مجوز و چه بدون مجوز، میتوانی ظرف کمتر از چند ساعت پیدا کنی، جایی برای نابینایان نیست و آنها نمیتوانند حتی یک کتاب را که مختص آنها باشد، آنجا پیدا کنند.
البته این تمام ماجرا نیست و بدترین بخش داستان این است که این قشر از جامعه اصلاً خیابانی مانند انقلاب ندارند که مختص خودشان باشد و بهراحتی بتوانند در آن قدم بزنند و کتابهایشان را پیدا کنند و بخرند.
قطعاً یکی از دلایل اصلی نبود کتب ویژۀ نابینایان در راستۀ خیابان انقلاب، منتشرنشدن کتابهایی به خط بریل است که تا همین چند سال پیش تنها منبع مورد استفادۀ نابینایان به شمار میرفت.
این قشر از جامعه برای اینکه بتوانند کتابهای منتشرشده در حوزههای مختلف را بخوانند، حتماً باید از خط بریل کمک بگیرند؛ اما با وجود علاقۀ نابینایان کتابخوان، عموم آثاری هم که به این خط راهی بازار میشود، در زمرۀ کتابهای درسی و دانشگاهی قرار میگیرد. در حقیقت، تعداد آثار منتشرشده به این خط در حوزههای داستان، رمان، تاریخ، شعر و… به حدی کم است که شاید بشود اینطور ادعا کرد که اگر تعداد آنها را از کارنامۀ نشر کشور خط بزنیم، اتفاق خاصی رخ نمیدهد.
در اصل، اگر نبودند دانشجویان نابینا و کمبینا، شاید اصلاً میزان چاپ آثار به خط بریل به صفر میرسید و در حال حاضر معدود چاپخانههای فعال در این حوزه تنها به امید انتشار کتابهای دانشگاهی فعال هستند.
قطعاً وضعیت فعلی چاپ آثار بریل نیز خود قصۀ پرغصهای است که نمیتوان بهراحتی از کنار آن گذشت. این افراد نیز همانند دیگر اقشار جامعه حق دارند تا بتوانند به هر کتابی که میخواهند، دسترسی داشته باشند؛ اما نمیتوان این مسئله را کتمان کرد که انتشار چنین آثاری برای ناشران و حتی دستگاههای فرهنگی نیز عمومیتی ندارد.
شاید دلیل اصلی این مسئله را بتوان در تفاوت چاپ این کتابها با آثار عادی دانست. به عبارت دیگر، برای اینکه کتابی به خط بریل منتشر شود، به فن و تکنولوژی متفاوتی نسبت به آثار عادی و به تبع، حضور افراد متخصص در چاپخانهها نیاز دارد و همین مسئله فرایند چاپ یک اثر را طولانیتر و پرهزینهتر میکند.
این مؤلفهها تمایل ناشران را برای چاپ اینگونه آثار کاهش داده است و هرچه اوضاع اقتصادی بدتر میشود، این تمایل هم کمتر هم میشود. از سوی دیگر، با افزایش هزینههای چاپ این قبیل آثار، قیمت آنها هم افزایش مییابد و طبیعی است که نابینایان نیز دیگر رغبت چندانی برای خرید کتابهایی که در شرایط عادی نیز گاه قیمتش از کتابهای دیگر بیشتر است، نداشته باشند.
مؤلفۀ دیگری که باعث شده تا عموم ناشران نتوانند دست به چاپ آثار به خط بریل بزنند، دستگاه متفاوت چاپ این قبیل آثار است؛ دستگاهی که به گفتۀ برخی فعالان این حوزه، تعدادشان در کشور به انگشتان یک دست هم نمیرسد و در دسترس عموم ناشران نیست و همین معدودبودنشان باعث شده است تا آنها در اختیار برخی از مؤسسات و دستگاههای خاص قرار بگیرد.
از طرف دیگر، همین تعداد محدود نیز مستهلک شده و دیگر برای همین مؤسسات نیز استفادۀ مداوم از این دستگاهها توجیه اقتصادی ندارد. آثار این معضل را در حوزۀ کتابهای بریل بهوضوح میبینیم.
قطعاً دستگاههای متفاوت نیازمند کاغذی متفاوت هم هستند؛ کاغذی که حدود سه سالی میشود قیمت معمولیهایش سر به فلک زده؛ چه برسد به نوع خاصش. گرانی کاغذ مخصوص چاپ بریل هم دلیل دیگری است تا این روزها چراغ چاپ آثار این حوزه را کمفروغتر کند.
منصور شادکام، قائممقام انجمن نابینایان کشور و دبیر انجمن ملی کاما، دربارۀ این مسئله اینطور گفته بود: «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز توزیع کاغذ مخصوص انتشار کتابهای بریل را میدهد. متأسفانه گرانی باعث شده که در حوزۀ نشر مشکلاتی ایجاد شود و در این میان به نیاز افراد نابینا کمتوجهی شود.»
در کنار این اظهارنظر، یکی از اعضای اتحادیۀ ناشران و کتابفروشان تهران دربارۀ تمایلنداشتن ناشران برای چاپ چنین کتابهایی گفته بود: «قطعاً نمیتوان این مسئله را که ناشران نیز جزو جامعۀ کسبوکاری به شمار میروند نادیده بگیریم. از طرفی هم جامعۀ نابینایان آنطور که باید، مطالبهگری برای چاپ چنین آثاری نداشته و طبیعی است که ناشران با توجه به موضوعی که گفتم، چندان رغبتی به این حوزه نشان نمیدهند. البته این از ضرورت چاپ چنین آثاری کم نمیکند.»
به گفتۀ این مقام مسئول، مطالبهگری جامعۀ نابینایان برای انتشار آثار بریل باعث میشود ناشران و کتابفروشان نیز در این زمینه حضور جدیتری داشته باشند. البته اتحادیۀ ناشران و کتابفروشان نمیتواند کار اجرایی در این حوزه انجام دهد؛ اما طبیعتاً طرح این مسئله باید از طریق اتحادیه در میان ناشران مطرح شود.
در حوزۀ چاپ آثار به خط بریل، کمکاریهای زیادی در طول چهار دهۀ گذشته صورت گرفته و روند این بیمهری طی سالهای اخیر شدت بیشتری نیز پیدا کرده است و طبیعتاً امروزه و در اوضاع فعلی اقتصادی نمیتوان انتظار داشت که به یکباره همتی در بین ناشران برای جبران این کمکاری صورت بگیرد؛ اما نکتۀ مهمتر این است که همین تعداد آثار منتشرشده نیز بهصورت متوازن در کل کشور توزیع نشده است.
کافی است فقط چرخی در کتابخانههای عمومی کشور بزنید که اصلیترین محل دسترسی عامۀ جامعه به منابع مختلف کتاب محسوب میشود و ببینید که در انبوه کتابهایی که در قفسههای این کتابخانهها در کنار یکدیگر آرام گرفتهاند، هیچ اثری به خط بریل پیدا نمیشود و کتابخانهها با زبان بیزبانی به نابینایان میگویند که جایی برای آنها در صندلیهایشان ندارند و بهتر است هرگز پایشان را آنجا نگذارند.
البته درست است که برخی کتابخانههای تخصصی در این حوزه شکل گرفته است؛ اما نباید فراموش کرد که آنها نیز عموماً در پایتخت ایران مستقر هستند و در شهرها و استانهای کمبرخوردار خبری از این کتابخانهها نیست که نیست!
قطعاً هیچگاه خط بریل از زندگی بشری کنار گذاشته نمیشود و دلیل این مسئله نیز آن است که همیشه نیاز به آموزش، بهویژه آموزش املای کلمات به نابینایان وجود خواهد داشت و این مهم نیز جز از طریق خط بریل امکانپذیر نخواهد بود.
با این حال، در کنار همۀ مشکلات برای کتابخوانی جامعۀ نابینایان، خوشبختانه تکنولوژی کمک زیادی به این مهم کرده و امروزه دیگر کتابهای صوتی جای خالی کتابهای بریل را پر کرده است. این کتابها با وجود عمر کمشان بهخوبی توانستهاند جای خود را در میان مردم باز کنند و حالا دیگر به یکی از جایگزینهای اصلی کتابهای بریل تبدیل شدهاند. در حقیقت، کتابهای گویا با توجه به هزینۀ پایین و دسترسی آسان به آنها به یکی از جایگزینهای اصلی کتاب تبدیل شدهاند.