به گزارش چاپ و نشر آنلاین؛ کافی است در بازار نشر، بهخصوص بازار کتاب های عامهپسند، نام یک کتاب پرطرفدار را جستوجو کنید تا به چند عنوان ترجمه و ناشر برسید که یک اثر را باز نشر دادهاند، بهطوریکه مشخص نیست ناشر اصلی کدام است. ماجرا، اما به همینجا ختم نمیشود. مقایسه متن این کتاب ها نشان میدهد که بعضاً از روی یکدیگر کپی شده اند. به عبارت بهتر یک کتاب پس از رسیدن به شهرت از سوی دیگر ناشران با دست اندازی و کپی کاری روبرو می شود. مهناز براتی، سردبیر انتشارات کتاب مجازی در گفتگو با «جوان» به کتاب سازی ناشران متخلف پرداخته است.
ما در عرصه کتاب با چند پدیده شوم مواجه هستیم؛ کتاب دزدی، ترجمه غیرقانونی و کتاب سازی ناشران با استفاده از متن کتابی که از سوی یک ناشر دیگر منتشر شده، جامعه نشر چقدر با این پدیدهها دست به گریبان است؟
در واقع هر سه موردی که گفتید یک چیز هستند که تحت عنوان «کتابسازی» یا «پخته خواری» ناشران از آن ها یاد می شود. کتاب سازی برخی از ناشران، یکی از آفات حوزه نشر محسوب می شود که به کل بدنه این صنعت آسیب می رساند.
روال کار کتاب سازی ناشران چنین است که به کمین می نشینند و فضای حوزه نشر را خوب رصد می کنند، به محض پرفروش شدن یک کتاب از کمینگاه شان خارج می شوند، کتاب را تهیه می کنند، جمله بندی ها را تغییر می دهند و با توسل به شیوه هایی در صفحه بندی تعداد صفحات را کمتر می کنند، نام یک فرد نامعلوم بی سابقه را بهعنوان مترجم روی کتاب درج و کتاب را با پایین ترین کیفیت کاغذ و چاپ و با قیمتی پایینتر راهی بازار میکنند. بعضاً هم ویراستاران یا مترجمان آماتوری را استخدام می کنند و از آن ها می خواهند کتاب را بازنویسی کنند.
به نظر شما، آن ناشری که آگاهانه در حال انجام چنین کار غیراخلاقی است، چه هدف و انگیزهای دارد؟
هیچ انگیزه فرهنگی در پس فعالیت این کتاب سازی ناشران وجود ندارد و تنها انگیزه آن ها در یک کلام پول است. هدفی که برای این دست از ناشران، توجیهکننده هر وسیله ای است. اگر به لیست کتاب های منتشرشده توسط این ناشران دقت کنید متوجه می شوید که هیچ کتاب جدیدی وارد بازار نکرده اند و کپی کاری تمیز نهایت زحمت این بزرگواران است، چراکه اکثر کتابهای این ناشران پر از غلط های تایپی، املایی و ویرایشی است، طوری که مخاطب کتابخوان را از کتاب خواندن منصرف میکند.
تا به حال تخمین یا برآوردی از میزان خسارت وارد شده از سوی ناشران «پختهخوار» داشتهاید؟
میزان خسارت وارد شده قابل پیش بینی نیست. من سعی میکنم با ذکر مثال موضوع را روشنتر کنم. انتشارات کتاب مجازی در بهمن سال گذشته کتابی را با عنوان «مغازه جادویی» وارد بازار کرد و در عرض کمتر از یک ماه این کتاب به چاپ پانزدهم رسید.
از بهمن تا اواخر اسفند حدود چهار ناشر پختهخوار و کتابساز دیگر هم این کتاب را راهی بازار کردند و امروز اگر سرچ سادهای در دیجیکالا کنید، میبینید که حدود ۲۰ ناشر پختهخوار کتابی به نام «مغازه جادویی» منتشر کردهاند. برخی از آنها حتی از کپی طرح جلد و تایپوگرافی خاص ناشر اولیه هم ابایی نداشتهاند. به میزان فروشی که این ناشران داشتهاند، انتشارات کتاب مجازی ضرر کرده است.
میدانید چه میزان کتاب تا به امروز قربانی این «پختهخوار»ها شده است؟
اکثر کتاب های پرفروش بازار نشر به چنین سرنوشتی دچار می شوند. یکسری ناشر کتابساز دستشان را در جیب ناشران اصلی میکنند و تحت لوای قانون در سود آنها شریک میشوند. شما عنوان «ملت عشق» را در سایت سازمان اسناد و کتابخانه ملی سرچ کنید، بالای ۳۰ ناشر این کتاب را ترجمه کردهاند. قبلاً از اقدامات این دوستان تحت عنوان «قاچاق کتاب» یاد میشد، اما امروز از خلأهای قانونی و نظارتی بهخوبی استفاده میکنند و با مجوز و برگ سبز ارشاد دست به کار خلاف میزنند و به ظاهر کارشان قانونی، اما در باطن غیرقانونی و غیراخلاقی است.
عدم نظارت بر کتاب سازی ناشران متخلف
وزارت ارشاد چه برخودی با ناشران متخلف در زمینه کتاب دزدی یا کتاب سازی ناشران داشته است؟
متأسفانه نهادهای نظارتی وابسته به وزارت ارشاد هیچ اقدام قانونی برای مقابله با این سودجویان انجام ندادهاند، اما با موج رسانهای که ایجاد شده، شنیدهام که اتحادیه ناشران درصدد برآمده با تهیه یک بیانیه از دولت بخواهد که به این مسئله ورود کند و با قانونگذاری صحیح، مانع فعالیت مخرب این ناشران شود. همچنین نمایندگان مجلس در کمیسیون فرهنگی بهعنوان نمایندگان مردم میتوانند طرح اصلاحات قانونی در این حوزه را به صحن مجلس ببرند.
شما برای احقاق حقوق تضییع شده از ناشران متخلف شکایت کردهاید؟ آیا این شکایتها به نتیجه هم رسیده است؟
روال کاری این دست از ناشران کپیکار، ظاهری کاملاً قانونی دارد و طوری نیست که خود ناشران متضرر توانایی، وقت و انرژی مقابله با آنها را داشته باشند. ناشران کپیکار با استناد به مجوزی که ارشاد به آنها داده است، میتوانند هر نوع ادعای قانونی مبنی بر کپیکاری را رد کنند. در واقع این موضوع در حدی جدی است که ورود مدعیالعموم را میطلبد. اخیراً با موجی که علیه این ناشران شارلاتان به راه افتاد، به تکاپو افتادند و با حربههایی، چون تهدید به شکایت و اهانت درصدد بودند که صدای مخالفانشان را خاموش کنند، اما موفق نشدند.
چه میزان از ناشران به اصطلاح «پختهخوار» دارای مجوز فعالیت از ارشاد هستند؟ سهم چاپ افست در فروش غیرمجاز و کپی شده کتاب چقدر است؟
این ناشران پختهخوار همگی از وزارت ارشاد مجوز دارند. پیشتر کتابهای پرفروش را به اصطلاح افست میکردند و فلهای در بازار میفروختند که فعالیت آنها تحت عنوان «قاچاق کتاب» شناخته میشد. آن زمان با اعتراض ناشران مغبون، واحدهای نظارتی وزارت ارشاد انبارهای این قاچاقچیان را کشف و ضبط میکردند، حتی آن موقع این جریان به ضرب و شتم یک ناشر محترم توسط قاچاقچیان کتاب نیز ختم شد.
امروز، اما با توسل به راهکارهای قانونی قاچاق کتاب می کنند و وضعیت پرتناقض «سوءاستفاده قانونی» را ایجاد کردهاند. اینجاست که موکداً میگویم ورود مدعیالعموم ضروری است.
بیشتر بخوانید:استفاده از هوش مصنوعی برای جلوگیری از قاچاق کتاب
«پختهخوارها» معمولاً سراغ چه کتابهایی میروند؟ به بیان دیگر بازار کپی کردن و کتاب سازی ناشران در کدام دسته از کتاب ها داغتر است؟
فروش هر کتابی که در بازار با موفقیت همراه است مشمول پختهخواری دوستان می شود. از آنجایی که هدف این ناشران صرفاً منفعت اقتصادی است، کتاب هایی که منتشر میکنند پرفروشهای همه حوزههاست، از رمان گرفته تا روانشناسی و آموزش زبان، ادعیه و آثار کلاسیک ادبیات فارسی.
کافی است که اتیکت پرفروش به یک کتاب تعلق بگیرد خیلی زود این ناشران وارد عرصه می شوند و دهها کپی از آن کتاب را وارد بازار میکنند. عمده فروش آنها هم توسط دستفروش ها، کتابفروشی های متروها و سایت دیجیکالا صورت میگیرد. با اینکه مدیران دیجیکالا پیشتر در مصاحبههایشان تأکید کردهاند که مانع حضور کتابسازان در این سایت خواهند شد، اما امروز عملاً بزرگترین حامی آنها هستند که امیدواریم این روند اصلاح شود.