محمد حقی ناشر معتقد است که فضای ترویج کتاب و کتابخوانی در ایران ضعیف است و یکی از مهم ترین چالش صنعت نشر برای سال آتی ضعیف بودن عرصه تبلیغات کتاب است.
به گزارش چاپ و نشر آنلاین به نقل از خبرگزاری تسنیم، سال ۱۴۰۱ سالی خوشآغاز برای صنعت نشر به شمار میرفت، سالی که نمایشگاه کتاب تهران پس از وقفه ۲ ساله در مصلای تهران برگزار شد و تا حدودی جبران ضرر و زیان اقتصادی کرونا بر جان صنعت نشر را کرد. در عین حال تاکید دولت بر کاغذ داخلی موجب شد که از ابتدای نیمه دوم سال ماهانه هزار تن کاغذ در اختیار ناشران قرار گیرد و محمولههایی از کاغذ وارداتی نیز که در انبارها دپو شده و توسط نهادهای قضایی کشف شده بود، در اختیار نشر قرار گرفت، با این همه نمیتوان گفت که ناشران و نشر سال خوشی را سپری کردند.
افزایش قیمت کاغذ، افزایش قیمت مواد اولیه و تعرفههای چاپ موجب شد که اقتصاد ترکخورده نشر سستتر به حیات خود ادامه دهد. کلاف سردرگم کتابسازیها و بساطگستران کتاب نیز به قوت خود باقی و مزید بر علت شده بود که اوضاع نشر بغرنج باقی بماند. مهم ترین چالش صنعت نشر
با این حال وضعیت انتشار کتاب در ماههای پایانی سال که قیمت کاغذ تحریر (۶۰ در ۹۰) مورد استفاده ناشران به ۲ برابر قیمت خود رسیده بود، نگرانیهایی را برای سال آینده و چالشهایی که نشر با آن روبروست ایجاد کرد، برخی از ناشران بر این باور بودند که افزایش قیمت کاغذ ناگزیر منجر به افزایش قابل توجه قیمت کتاب خواهد شد و این هم دست ناشران را برای انتشار آثار تازه خواهد بست وهم انتشار کتابهای تازه را با چالش مواجه خواهد کرد.
موضوعی که محمد حقی مدیر انتشارات کتابستان معرفت نیز بر آن صحه میگذارد. حقی بر این نکته تأکید میکند که مهم ترین چالش صنعت نشر کوچکتر شدن سهم کتاب در سبد خانوار برای سال آینده است. متن این گفتوگو به شرح ذیل است:
سال ۱۴۰۱ صنعت نشر با چالشهای بیشماری مواجه بود، اما یک فرصت نیز پیش روی نشر گشوده شد، اولاً بعداز دو دوره تعطیلی، نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد و ثانیاً بحث تولید داخلی کاغذ پیش آمد و از نیمه دوم سال نیز کاغذ داخلی اگرچه اندک اما به دست ناشران رسید. با این حال در روزهای پایانی سال گرانی کاغذ ورق را برگرداند و ناشران دستشان از تولید آثار تازه کوتاه شد. به نظر شما مهم ترین چالش صنعت نشر در سال ۱۴۰۲ چیست؟
با توجه به تورم عجیب و غریبی که در نیمه دوم سال ۱۴۰۱ ایجاد شد و خود را بر بازار تحمیل کرد، افزایش قیمتهای بالا که نسبتی با افزایش حقوقها ندارد میتوان گفت که سهم کتاب در سبد خانوار در سال پیشِ رو بسیار بسیار اندکتر از قبل خواهد شد. هماکنون کتابی که نیمه نخست سال منتشر شده است در قیاس با کتابی که در پایان سال چاپ شده است، نصف قیمت است، به عبارت بهتر قیمت کتاب در طول یک سال ۲ برابر شده است.
بنابراین یکی از چالشهای جدی ما در نمایشگاه کتاب تهران و مهم ترین چالش صنعت نشر این است که با توجه به افزایش قیمت قابل توجه کتاب نسبت به نمایشگاه سال گذشته ما شاهد فروش ویژهای نخواهیم بود. اگر کتابی سال قبل ۲۰۰ هزار تومان قیمت خورده است، امسال باید ۴۰۰ هزار تومان قیمت زده شود. در مقابل حقوق و مزایای کارمندان کمتر از ۳۰ درصد و کارگران حدود ۵۰ درصد بیشتر شده است.
در سال جاری نیز وضعیت به گونهای بود که ناشران تلاش داشتند تا با تحمل شرایط بتوانند به حیات خود ادامه دهند، برای نمونه ناشری که ظرفیت تولید ۲۰۰ هزار جلد کتاب را در سال داشته است، توانسته ۱۵۰ هزار جلد تولید کند. به موازات شمارگان را نیز کاهش داده است.
این مسئله در نمایشگاه سال گذشته نیز خود را نشان داد، هم ناشران مدعی بودند که فروش عنوانی آنها کاهش یافته است و هم ترجیح دادند که تجدید چاپها را جایگزین عناوین تازه کنند تا از بازگشت سرمایه خود مطمئن باشند.
بله، ما اکنون با یک مسئله جدی دیگر نیز مواجه هستیم، تولید کاملا مبتنی بر بازار است، بازار هم بر اساس نقدینگی ناشر رقم میخورد، نقدینگی ناشر که طبیعتا محدودتر شده است و چون محدودتر شده اولویت خود را بر چاپ کتابی که ریسک کمتری دارند، میگذارد. آمارها نشان میدهد، که در سال ۹۷، کتابفروشان نزدیک به ۴۰ درصد شاید هم بیشتر بر اساس تجدید چاپها سفارش دادهاند، چرا که اولویت بر این است اثری که امتحان خود را در بازار پس داده و میفروشند، سفارش دهند.
در یک دورهای کتابفروشان از ناشران سرشناس ۵ تا ۱۰ نسخه از تازههای چاپ را خریداری میکردند، اما اکنون این ۵ تا ۱۰ نسخه در هر ویزیت به نهایت دو نسخه رسیده است، این یعنی گردش کتاب کاهش یافته است، پس وقتی ناشر در چاپ دوم سود کتاب را میبرد و رسیدن به چاپ دوم زمانبر میشود، سرمایه در گردش ناشر کاهش پیدا میکند و انگیزه برای چاپ کتابهای تازه نیز کاهش پیدا میکند.
راهکار شما در این زمینه چیست؟
لزوما این راهکارها در حوزه نشر شکل نمیگیرد، یکسری راهکارها به جامعه مرتبط است، وقتی در فضای اقتصادی جامعه با چنین مشکلاتی مواجه هستیم و فضای فرهنگی دعوتکننده به کتاب و کتابخوانی ضعیف است، حل کردن مشکل از سرشاخه اشتباه است، مشکل را باید در ریشه حل کرد. یکی از راهکارها این است که تسهیلاتی برای ناشران در نظر گرفت تا قیمت کتاب را متعادل نگه دارند که در وضعیت فعلی نیز چنین امکانی موجود نیست.
از طرف دیگر تا فضای جامعه به صورت عام میل به کتابخوانی پیدا نکند، نمیتوان امیدی به تغییر و تحول داشت، مخاطب کتابخوان ما در هر شرایطی کتاب را میخواند، در فضای عمومی جامعه باید این اتفاق رقم بخورد. در کدام بخش از جامعه ما به صورت جدی مردم به خواندن دعوت میشوند؟ یک زمان فضای تب و تاب، اندیشه، مطالعه و اتمسفر کتاب در جامعه زیاد بود، اما در سالهای اخیر اتمسفر کتاب و کتابخوانی در جامعه کاهش یافته است. مهم ترین چالش صنعت نشر
طبیعتا صنعت نشر هم مثل همه فعالیتهای فرهنگی هم با چالش مواجه است و هم با فرصت، یکی از فرصتهای نشر در سال جاری کاغذ دولتی بود، برای سال آینده شما چه فرصتی را پیش روی نشر میبینید؟
یکی از فرصتهای پیش روی نشر فعالیت خوب ناشران جبهه فرهنگی انقلاب است. فضای تولید محتوا در میان ناشران جبهه فرهنگی انقلاب در سالهای اخیر خوب بوده است، هم نویسندههای این حوزه به عدد قابل توجهی رسیدهاند و هم کیفیت کتابها افزایش یافته و به عنوان برگزیدههای جایزههای معتبر ادبی شناخته شدهاند.
من در یک بررسی متوجه شدم که ۵۰ درصد کتابهای پرفروش از سال ۹۵ تا ۱۴۰۰ را کتابهای انقلابی تشکیل دادهاند و ۵۰ درصد دیگر در فضای روشنفکری سیر میکردند. از کتابهای فاضل نظری گرفته تا «رویای نیمه شب» و «یادت باشد»، «تنها گریه کن» و «آن مرد با باران میآید».
برخی از این کتابها در پویشهای کتابخوانی حضور داشتند، طبیعتا فروش بالای برخی از آنها به این علت است.
بله، پویش هم بوده است، اما اینگونه نیست که تنها برای پویشها این اتفاق افتاده باشد. بنابراین این فرصت پیش روی ما است که اگر با همین روال ادامه دهیم، در سال آینده استعدادهای تازه و عناوین تازه وارد بازار نشر شوند.
چالش دیگر پیش روی ما فضای ترویج و تبلیغ کتاب است، با توجه به فروشگاههای آنلاین کتاب و با توجه به گستردگی کتابفروشیها در اقصی نقاط کشور ما مشکل توزیع به این معنا که یک نفر مخاطب کتابی را بخواهد و نتواند آن را خریداری کند، نداریم، امروز در دورترین نقاط روستایی نیز میتوانند با پست کتاب را تهیه کنند، البته این ظرفیت با توجه به سرانه جمعیتی استاندارد متعادل نیست، اما بد هم نیست.
از آن طرف در حوزه تولید هم ما مشکل چندانی نداریم، هم نویسندگان خوب و هم ناشران خوب به عرصه آمدهاند، البته باز هم نباید کتمان کرد که در برخی موضوعات ما هنوز کتاب مناسب نداریم. اما تولید محتوا با چالش جدی مواجه نیست.
مشکل جدی ما و مهم ترین چالش صنعت نشر، مشکل ترویج کتاب است که بخشی از آن را پویشها جبران میکنند، ولی پویشها هم ظرفیتی در طول سال دارند، باید بنگاههای تبلیغاتی و اطلاعرسانی را در این بخش فعال کنیم، برای نمونه معرفی کتاب در خبرگزاریها و رسانههای ما به گونهای نیست که تأثیر جدی در بازار داشته باشد.
بیشتر بخوانید: مشاوره با تشکل های حوزه نشر و رفع چالش ها
آیا در انتخاب کتابها دچار مشکل هستیم، آیا در شیوه معرفی دچار مشکل هستیم؟ چرا تبلیغات کتاب عرصه ضعیفی است و بازیگر بزرگ ندارد؟ در این زمینه تنها مرکز رسانهای شیرازه فعال است که آن هم به دلیل امکاناتی است که در صدا و سیما در اختیار دارد.
این یک چالش جدی است که ما نتوانستهایم در عرصه معرفی کتاب به یک فعالیت رسانهای معقول دسترسی پیدا کنیم. این مدل باید توسعه پیدا کند. ما در تولید و توزیع به حدی که حاجتروا بشویم رسیدهایم، اما در حوزه تبلیغ و معرفی کتاب با مشکل مواجه هستیم.