نمایشگاه در اصل حمایت از خدمت به صنعت نشر و ترویج کتابخوانی است و اگر همین نمایشگاه هم برگزار نشود مقوله کتابخوانی فراموش میشود و به حاشیه میرود.
به گزارش چاپ و نشر آنلاین به نقل از جام جم آنلاین، به زعم برخی صاحبنظران، جای کتابفروشان در نمایشگاهی که فقط ناشران از آن منتفع میشوند خالی است و باید برای حضور آنها هم تدبیری اندیشید. این در حالی است که انتقادات بسیاری به نحوه عملکرد ناشران و سیطره آنها بر سه حوزه مهم تولید، توزیع و فروش وجود دارد، اما نکته اینجاست که آیا صرف حضور کتابفروشیها در نمایشگاه را میتوان حمایت قابلقبول و معطوف به نتیجهای قلمداد کرد یا بهتر است سرشاخههایی که در حال آسیب به بدنه نشر و کتابفروشیها هستند را یافت و از بین برد، ضمن اینکه آیا نمایشگاه کتاب ظرفیت و امکان پذیرش کتابفروشان را دارد و اساسا مدیریت و ساماندهی تولید تا توزیع و فروش کتاب نیازمند چه سازوکاری است تا چرخه نشر معیوب نشده و توجه به کیفیت محتوا و تولید فدای فروش و سود بیشتر نشود. اینها سوالاتی است که کارشناسان در ادامه به آنها پاسخ خواهند داد.صنعت نشر
هومان حسنپور، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران میگوید: اکوسیستم نشر کشور توسط مثلثی شامل ناشر، توزیعکننده و کتابفروش اداره میشود و اگر به آن احترام گذاشته شود با کمترین هزینه میتوان بهترین راندمان را داشت، اما وقتی سیستمی را بدون استفاده از دستاندرکاران حرفهایاش دستکاری میکنیم در واقع این اکوسیستم را به هم میریزیم.صنعت نشر
من کاملا به تفکیک این حوزهها معتقدم که پس از تولید محتوا کار به ناشر برسد، سپس توزیعکننده شبکه توزیع را ایجاد میکند و در نهایت کتابفروش هم آن را میفروشد. حالا ممکن است این بحث مطرح شود که در بسیاری از شهرها کتابفروشی وجود ندارد و با کمبود ویترین مواجهیم؛ درواقع این نشان از همان عدم توازنی است که ما با حمایت از یک بخش و حمایتنکردن از بخشی دیگر ایجاد کردهایم.صنعت نشر
ضرورت تفکیک گردش مالی تولید، توزیع و فروش
وی تاکید میکند: در هیچ جای دنیا اینگونه نیست که سیستم توزیع کتاب را با فروش یکی کنند؛ هر سیاستگذار فرهنگی که توزیع انتشارات و کتابفروشی را با هم مخلوط کند محکوم به شکست است. اگر این سه قسمت (تولید، توزیع و فروش) را به رسمیت نشناسیم و با هم مخلوط کنیم چه در داخل ساختار یک سازمان و چه در سیاستگذاری کلان فرهنگی کشور، هردو شکست میخورند؛ چراکه مطالبات و گردش مالی اینها با یکدیگر متفاوت است.صنعت نشر
درحال حاضر تنها ناشران بزرگی موفق هستند که این سه بخش را مجزا مدیریت میکنند و معاملاتشان کاملا از هم جداست؛ اسما یکی هستند، اما رسما فرق دارند، اما کسانی که نشر، پخش و فروش را یکی کردهاند نهتنها به رشد و توسعه لازم نرسیدند که حتی مشمول ضرر و زیان هم شدهاند.
اشکال کار اینجاست که برخی دوستان پا را فراتر میگذارند و میگویند اینها تضاد منافع دارند درحالیکه این تیر خطا زدن است. سیستم نشر، توزیع و کتابفروشی یک چرخه ازهمناگسستنی است، اما باید در بخش مالی از هم تفکیک شوند و هرچیزی که این سیستم را بههمبزند یکی را ضعیف و دیگری را تقویت خواهد کرد. متاسفانه گاهی اوقات میبینیم عدهای نسبت به این مساله رویکرد دوگانهای دارند و آنجا که منفعت دارد کتابها را در نشر خودشان بفروشند دنبال برپایی نمایشگاه و استانیکردن آن هستند، اما وقتی چک و اسنادشان بهدلیل نبود نقدینگی در کتابفروشی برگشت میخورد در جلسات صنفی پیگیر حمایت از کتابفروشیها میشوند.
بیشتر بخوانید: وضعیت اتحادیه ناشران و کتابفروشان کرج در هاله ای از ابهام
چرا ناشران در صنعت نشر نیازمند حمایت بیشتری هستند؟
اما علیرضا اسدی، مدیر انتشارات نیماژ با بیان اینکه حمایت از حوزه نشر باید شامل همه بخشها باشد، تاکید میکند: نخست باید دید قشر آسیبپذیرتر این حوزه کدام قسمت است و اگر یک درجهبندی در نظر بگیریم در وهله اول نشر و سپس کتابفروشیها قرار میگیرند.
اسدی معتقد است حمایتی که از نشر صورت میگیرد باید نسبت به کتابفروشیها بیشتر و بهتر باشد. او در استدلال این نوع نگاه میگوید: ناشر کتاب را با سرمایه خودش چاپ میکند و برای طراحی جلد، زینک، کاغذ، صحافی، مجوز و … هزینه میدهد. زمانی که کتاب منتشر میشود مانند هندوانه دربسته معلوم نیست در بازار با چه اقبالی روبهرو میشود و این یک ریسک بهشدت خطرناک برای ناشر است. انبار ناشران مملو از کتاب است و بعد از چند سال مجبورند کتابها و سرمایهشان را بهدلیل ناتوانی در تامین هزینه انبارداری بهصورت کیلویی بفروشند که متاسفانه اتفاق رایجی هم هست؛ بنابراین طبیعی است ناشران حمایت قابلتوجهی نسبت به کتابفروشان دریافت کنند.
وی یادآور میشود: از سوی دیگر کتابفروش وقتی کتابی را میخرد هزینه آن را هشت تا ۱۰ ماه بعد پرداخت میکند و این سرمایه ناشر است که دائم دست کتابفروش به امانت است، درصورتیکه ناشر نمیتواند هزینههای تولید را به تعویق بیندازد و باید همه را نقدی پرداخت کند. در کنار اینها دلایل متعدد دیگری هم هست که ضرورت این حمایت را توجیه میکند و صنعت نشر باید زنده باشد که به تبع آن کتابفروش هم فعالیت کند. حمایتهایی هم که تابهحال از ناشر شده در حوزه کاغذ بوده که دیگر وجود ندارد. خرید کتاب هم در سالهای گذشته چشمگیرتر بود.
علیرضا اسدی در ادامه میگوید: هرچه که میگذرد عناوین و تعداد کمتر میشود و درحالحاضر حمایت جدی از ناشر صورت نمیگیرد و فقط برپایی نمایشگاه باقی مانده است.
اسدی با بیان اینکه ناشر و کتابفروش هردو از برپایی سالانه نمایشگاه منتفع میشوند و این نمایشگاه درواقع تلنگری به مخاطب است، تصریح میکند: نمایشگاه در اصل حمایت از خدمت به صنعت نشر و ترویج کتابخوانی است و اگر همین نمایشگاه هم برگزار نشود مقوله کتابخوانی فراموش میشود و به حاشیه میرود.
کتابفروشان را دریابیم
مدیر انتشارات نیماژ با بیان اینکه درحالحاضر بخش عمده فروش به فضای مجازی انتقال پیدا کرده، نسبت به تعطیلی کتابفروشیها هشدار میدهد و میگوید: در منطقه یک تهران طی یک ماه گذشته چهار کتابفروشی تعطیل شده و توجه مخاطب معطوف به خرید آنلاین شده است. درحالحاضر مهمترین آسیبی که هم به کتابفروش و هم به صنعت نشر وارد میشود تخفیفات سایتهای مختلف روی کتابهای غیراصلی و فیک است و این مساله دیگر انگیزهای برای مراجعه مخاطب به کتابفروشیها باقی نمیگذارد، زیرا او میتواند با تخفیف ۸۰درصدی کتابش را بخرد و کتابفروشی برایش توجیهی ندارد.
به نظرم حمایت اصلی این است که جلوی این فعالیتها گرفته شود. باید این آسیبها را رفع کرد تا شاهد شکوفایی کتابفروشیها باشیم و اینقدر تعطیل نشوند. بسیاری از آنهایی هم که فعالیت میکنند در اصل کالاهای دیگری میفروشند و این یک آسیب جدی است. اسدی در حمایت از کتابفروشها بهترین طرحی که میتواند جذاب باشد و گردش مالی ایجاد کند را تخفیفهای فصلی میداند و تصریح میکند: در دورههایی که تخفیفات اجرا میشود شاهد چرخش مالی خوبی در کتابفروشیها هستیم.
دو توصیه مهم به دولت
اسدی با بیان این که اگر دولت بخواهد از حوزه نشر حمایت کند، توجه به دو نکته را ضروری میداند و متذکر میشود: نخست این که توزیع یارانه را از صنعت نشر حذف کند و اجازه دهد این صنعت روی پای خودش بایستد، زیرا این حمایت در درازمدت آسیبزا است، رانت و فساد ایجاد میکند و حیفومیل کردن بیتالمال است. درحالیکه میتوان یارانهای را که به حوزه نشر تزریق میشود، بهصورت نمایشگاه کتاب و تخفیفات فصلی برای کتابفروشیها عملیاتی کرد.صنعت نشر
صنعت نشر
برپایی نمایشگاه کتاب، مُسکن موقت بود
«ویترین کتاب، کتابفروشی است نه نمایشگاه کتاب!». این را رئیس اتحادیه ناشران میگوید و تاکید میکند: این نمایشگاه باید سالی یکبار برگزار شود، آنهم به این دلیل که جامعه نشر به آن اعتیاد دارد و بخشی از نقدینگی سالانهاش را تامین میکند. اگر قرار باشد نمایشگاه به شکل حرفهای برگزار شود باید نمایشی باشد نه برای فروش.
یک زمانی تولید را تقویت کردیم، انبارها پر شد و دیگر برایش ویترین نداشتیم، لذا باید چارهای میاندیشیدیم و نمایشگاه راهاندازی شد. آن زمان قرار بود از نمایشگاه بهعنوان یک مُسکن استفاده شود نه بهعنوان یک استراتژی کلان و درازمدت در حوزه فرهنگی کشور، اما اینقدر ادامه پیدا کرد که به یک رویداد فرهنگی تبدیل شد.صنعت نشر
حالا بدنه نشر از این ۱۰روز استقبال میکند، اما شاهد این هستیم که نمایشگاه استانی هم برپا میشود درحالیکه اگر برآورد هزینهای بابت حمایتهای دولتی از نمایشگاههای استانی صورت بگیرد متوجه میزان هزینهکردش خواهیم شد درحالیکه بهتر بود بهجای این کار در شهرستانها کتابفروشی تاسیس کنیم. بااینحال بازهم میتوان این ۱۰روز را حفظ کرد، اما در طول سال دیگر به سیستم مالی چرخشی ورود نکرد و اگر قرار بر تقویت است سراغ کتابفروشان برویم.صنعت نشر