دفترچه های راهنمای کنترل رنگ، که به علت معروفیت و رواج مرکب های پنتون به این نام رایج شده اند، تولیداتی کارآمد هستند که البته باید استاندارد و با دقت طراحی و تولید شده باشند. با خبر شدیم که یکی از چاپخانه های داخل کشور اقدام به تولید حرفه ای این دفترچه ها کرده و آن ها را در تیراژ بالایی انتشار داده است. تا به حال برخی نمونه های ایرانی این کار را دیده بودیم، اما نام مجتمع چاپ صنوبر را که شنیدیم همه چیز جدی تر شد؛ هماهنگی ها انجام شد و برای تهیه ی گزارش به این چاپخانه رفتیم.
نوشتن و گفتن از چنین چاپخانه ی حرفه ای برای خود ما جالب توجه بود، اما در نهایت ما برای تحقیق در مورد یک تولید خاص (نمارنگ) به آنجا رفته بودیم، پس حواسمان را روی نمارنگ متمرکز کردیم و البته برای اینکه خیالمان راحت شود، از مدیر عامل مجتمع چاپ صنوبر، حسین کیان احمدی قول گرفتیم در آتیه ی نزدیک مصاحبه ای اختصاصی در مورد مجتمع چاپ صنوبر داشته باشیم.
نمارنگ، دفترچه ی راهنمای کنترل رنگی است که در دو ست سه جلدی، رنگ ساختگی و چهاررنگ اصلی روی کاغذ تحریر، گلاسه ی مات و گلاسه ی براق، برای اولین بار به روش چاپ افست در یک چاپخانه ی ایرانی به تولید رسیده است. در ادامه، چند و چون انجام این پروژه را از زبان مدیر عامل مجتمع چاپ صنوبر نقل می کنیم.
فکری برای تولید
وقتی در بحث تولید به جایگاه قابل قبولی رسیدید، عشق و علاقه ای که مؤانست با چاپ مسبب آن شده است شما را به کارهای خاص و محک زدن توانایی هایتان وسوسه می کند و این یکی از علت های به انجام رسیدن چنین کاری بود. قدم گذاشتن در راه های نوین و ریسک پذیر بودن در مجتمع چاپ صنوبر نهادینه شده و از زمان پدر من تاکنون وجود داشته است. من فراموش نمی کنم آن زمانی را که بسیاری از دوستان همکار با ماشین چهاررنگ مخالف بودند و اعتقاد داشتند کار چاپ با آن کیفیت خوبی نخواهد داشت!
مجتمع چاپ صنوبر اولین مجموعه ی خصوصی در کشور بود که ریسک این نوآوری را پذیرفت و دستگاه چهاررنگ را در مجموعه اش به کار گرفت و توانست با تلاش و تحقیق از آن بهره برداری کند و راه را برای دیگر چاپخانه ها هموار کند.
ما همواره در کار اجرایی ادعا داشته ایم که می توانیم هر کار افستی را به انجام برسانیم و بارها این را به اثبات رسانده بودیم و حالا این یک چالش دیگر بود که باید از آن سربلند بیرون می آمدیم. از طرفی، چنین پروژه ای زمان و حوصله ی زیادی را می طلبید؛ اما این تصمیمی بود که گرفته بودیم و غیرت اجرایی مان نمی گذاشت کنار بکشیم؛ باید ثابت می کردیم که کار نشد ندارد.
یکی از مهم ترین نیازهای ضروری تولید کار چاپی کنترل یکنواختی رنگ در هنگام چاپ است. برای رفع این مشکل، همیشه از دفترچه های کنترل رنگ خارجی (پنتون) استفاده می کردیم تا به کمک آن ها به زبان مشترکی با مشتریان برسیم، اما تجربه نشان داده بود که حتی در صورت استفاده ی دقیق از مختصات ترکیب رنگی در این دفترچه ها، باز هم در مواردی تفاوت های فاحشی بین رنگ درخواستی و نمونه ی چاپی وجود دارد.
در پی یافتن علت این مشکلات، متوجه شدیم که در وهله ی اول، تنوع مواد مصرفی تمایز ایجاد می کند. کاغذ و مرکبی که ما در کشور مصرف می کنیم بیشتر از کشورهایی چون چین، کره و اندونزی به ایران وارد می شود و با متریال مصرفی نمونه های خارجی این دفترچه ها تفاوت های محسوسی دارند که در نهایت در هنگام چاپ
باعث تفاوت در رنگ و کیفیت می شود. در واقع، پایه ی مرکب و کاغذ و حتی سختی آب مصرفی ما باعث می شود هر قدر در ترکیب رنگی دقت کنیم باز هم نتیجه ی نمونه ی چاپی با دفترچه های کنترل رنگ خارجی متفاوت باشد. در وهله ی بعد، این تفاوت به شیوه ی چاپ مربوط می شود.
در دفترچه های کنترل رنگ خارجی، تکنیک چاپ مشابه افست است، ولی ما می خواستیم دقیقا با روش چاپ افست مرسوم نمونه را تولید کنیم. برای رسیدن به این مهم، شرکت ها و کارخانه های زیادی را طرف مشاوره قرار دادیم؛ از تولیدکنندگان مرکب گرفته تا واردکنندگان و تولیدکنندگان کاغذ و سازندگان دستگاه های چاپ همگی معتقد بودند که انجام چنین کاری برای ما نشدنی است. آن ها می گفتند که این کار با روش افست امکان پذیر نیست و هیچ یک از برند های خارجی هم تابه حال از این روش استفاده نکرده اند.
روند تولید نمارنگ در مجتمع چاپ صنوبر
حدود چهار سال پیش تصمیم به تولید نمارنگ گرفتیم. اسم آن را هم خودم انتخاب کردم. به دنبال نامی بودم که نمایش رنگ را القاء کند و بهتر دیدم که نام آن را نمارنگ بگذارم. در ابتدا، تحقیقات جامعی در خصوص استانداردهای به کار رفته در روش های کنترل رنگ انجام دادیم و نمونه های مرجع جهانی را تهیه و مورد ارزیابی قرار دادیم. به دنبال این تجربه، دریافتیم که بهترین مرجع قابل اتکا برای کنترل رنگ ها در کار چاپی همان دفترچه ی رنگ پنتون اصلی بود که باید به شیوه ای بومی سازی می شد.
پروژه ی نمارنگ با تولید دفترچه های رنگ های ساختگی شروع شد که کاری طاقت فرسا بود. تصور کنید فرآیند چاپ ۹۹ بار (به تعداد رنگها) روی کاغذ صورت بگیرد. این کار، به خصوص روی کاغذ تحریر نشدنی به نظر می رسید؛ مجبور شدیم از ترفندهای خاصی برای چاپ استفاده کنیم. در نمارنگ ساختگی در کل ۱۱۱۴ رنگ ساخته و چاپ شد.
ما با همکارانمان در مجتمع چاپ صنوبر زمان زیادی را برای تولید نمارنگ صرف کردیم تا با استفاده از مواد مصرفی رایج در کشور یک زبان مشترک بین سفارش دهنده و چاپخانه برقرار کنیم. پیشنهاد می کنم هر صفحه ای از آن را که خواستید با معروف ترین دفترچه های کنترل رنگ (که در بازار به پنتون معروف شده اند) مقایسه کنید،
در این صورت خواهید دید که با برخی از بهترین نمونه های جهانی برابری می کند و در مواردی از آنها بهتر، با کیفیت تر و دقیق تر است. مضاف بر این، باید توجه داشت که این محصول در کشور ما و با ماشین آلات و ملزومات رایج در ایران به چاپ رسیده است؛ به همین دلیل، می توان مدعی شد که رنگ های آن به واقعیت چاپی نزدیک تر است.
بیشتر بخوانید: محمد کیان احمدی؛ از چهر تا صنوبر
توصیه ای برای کار با نمارنگ
همانطور که اشاره شد، یکی از مشکلات همیشگی چاپخانه ها که خودمان هم بارها با آن روبرو بوده ایم تفاوت کارهای سفارشی با خروجی نهایی است. به طورمثال یک شرکت از شما می خواهد یک ست اداری با این مشخصات تولید کنید: سربرگ روی کاغذ تحریر، کارت ویزیت روی گلاسه ی براق و پاکت نامه روی گلاسه مات. طبعا لوگوی شرکت در همه موارد باید دقیقا همرنگ باشد. شما هم بهطور معمول برای چاپ همه ی فرم ها از یک مرکب استفاده می کنید.
اما پس از اتمام کار متوجه می شوید که رنگ ها با هم تفاوت دارند. شما به عنوان چاپچی مشکل را درک می کنید و می دانید ایراد کار از تفاوت کاغذها ناشی می شود. اما راضی کردن مشتری و استدلال آوردن برای او کار بسیار مشکلی است. او مقتضیات کار شما را درک نمی کند و تنها سفارشاتش را به صورت همگن از شما طلب می کند. حسن کار با نمارنگ این است که از همان ابتدا به طراح، کارفرما و چاپخانه دار می گوید که مرکب شما قبل از چاپ روی کاغذهای مختلف چه نتیجه ای به بار میآورد.
متاسفانه بازار امروز به رنگ سازمانی تعهد چندانی ندارد، درصورتی که این امر یکی از مباحث مهم در برندینگ به شمار می رود و در کشورهای پیشرفته ی جهان به یک اصل تبدیل شده است. یک محصول خارجی را در نظر بگیرید که از قطعات مختلف و تجهیزات متفاوتی ساخته شده است. برای مثال، یک دریل را با چند سر متفاوت در نظر بگیرید آگهی مقاله که باید آرم روی بدنه ی لاکی آن با قطعات فلزی، بسته بندی فومی آن و بسته ی بیرونی و ثانویه ی کالا یک رنگ باشد. رسیدن به چنین تولیدی نیاز به مهندسی رنگ پیشرفته ای دارد که اتفاقی صورت نمی پذیرد.
در عالم طراحی، به بسته بندی به چشم یک پوستر تکه تکه شده نگاه می شود. فرض کنید شما به یک سوپرمارکت بزرگ رفته اید و مقابل قفسه های فروش چای خشک آن ایستاده اید. تعداد زیادی از بسته های یک برند چای در مقابل دیدگان شما روی هم چیده شده اند که مانند یک پوستر واحد به نظر می آید. حالا شما حساب کنید رنگ های این بسته بندی هابا هم تفاوت داشته باشند، این وضعیت اولین چیزی را که به ذهن شما متبادر می کند احساس بی کیفیت بودن کلی محصول است. احساسی که شما را به گذشتن از قفسه ی آن محصول وا می دارد.
به گمان من، نمارنگ ابزاری مفیدی است که نه تنها برای هر چاپخانه، بلکه برای هر طراح و هر مشتری ای که سفارشات مداوم چاپی دارد الزامی است. این دفترچه ها باید مرجعی برای دانشجویانی باشند که قرار است در آینده ی نزدیک صنعت چاپ ایران را به دست بگیرند. اگر تمامی کارهایشان را با توسل به این زبان مشترک طرح و چاپ آماده سازی کنند، حاصل کار چاپی مطلوب خواهد بود.
خود ما، با این همه تجربه در کارهای اجرایی، در مواجهه با برخی رنگها گمان می کردیم که حتما این رنگ باید به صورت رنگ پنجم به کار برده شود، اما وقتی روی آن متمرکز شدیم و تِست هایی انجام دادیم توانستیم آن را چهاررنگ چاپ کنیم.
علاوه بر آنچه گفته شد، چاپچی می تواند برای مشتری نمونه ی رنگ ساختگی را با نزدی کترین نمونه ی چهاررنگ مقایسه کند و به او نشان دهد که در صورت چاپ چهاررنگ نهایتا رنگ درخواستی به چه صورت و با چه جلو های به چاپ خواهد رسید.
مزیت های نمارنگ
قیمت مناسب، در مقایسه با نمونه های قابل استناد موجود، یکی دیگر از مزیت های این دفترچه هاست است. اگر هزینه های تولید نمارنگ را برآورد کنید، خواهید دید که قیمت واقعی آن چیزی نزدیک به همین نمونه های اورجینال پنتون های موجود در بازار خواهد بود و قیمتی که نمارنگ با آن ارائه می شود به سختی هزینه هایش را پوشش می دهد.
باور کنید اگر چاپخانه ای به دنبال پول سازی باشد، هرگز تن به چنین کار پرمشقتی نمی دهد. ما برای رسیدن به این هدف، دست به مطالعات گسترده زدیم، بارها آزمون و خطا کردیم و جلسات متعددی با کارشناسان و دست اندرکاران صنعت چاپ برگزار کردیم تا تولیدمان دقیق و قابل دفاع باشد.
خود ما در صنوبر برای هر دستگاه و هر کاربر از نمارنگی مجزا استفاده می کنیم که این نکته برای مشتریانمان جالب توجه است. آن ها اذعان دارند که این امر باعث سهولت در کنترل دقیق کار می شود و امیدوارند این روش کار به زودی در چاپخانه ها همه گیر شود.
پیش از این، مشتری ما از طریق تلگرام یا ایمیل عکسی از رنگ دلخواه خود می گرفت و برای ما می فرستاد، عکسی که روی مانیتور کامپیوترهای متفاوت و در صفحه ی موبایل های مختلف متمایز بود و ما را به اشتباه می انداخت. واقعا نمی شود روی احساس اطمینان و تسهیل کردن کارها توسط این دفترچه های به ظاهر ساده اما کارآمد قیمت گذاشت.
برنامه های آتی نمارنگ
اکنون که این دفترچه ها به تولید انبوه رسیده است، این امکان وجود دارد که نمارنگ را با مرکب های متفاوت و حتی روی کاغذهای مختلف به تولید برسانیم، به شرط آن که برند پیشنهادی از کیفیت مطلوبی برخوردار باشد. نکته ی دیگر اینکه: برخی از همکارانمان هدایای تبلیغاتی گران قیمتی برای مشتریان خاص خود تهیه می کنند که نمارنگ می تواند جایگزین خوبی برای آن ها باشد تا علاوه بر مرتفع کردن نیاز آن ها در مباحث بازاریابی و برندینگ،
هدیه ای باشد که مورد استفاده ی مشتری قرار گرفته و مهم تر از همه باعث حل اختاف و تفاوت های سفارشات با کارهای خروجی چاپخانه ها شود. در واقع، ما این امکان را داریم که نمارنگ را برای مشتریان، به صورت سفارشی، با برند و لوگوی خودشان شخصی سازی کنیم تا هدیه ی آن ها به صورت دلخواهشان در اختیار مشتریان و سفارش دهندگان قرار بگیرد و آن برند را در اذهان حک کند.
یکی از تولیداتی که در حال انجام مقدمات آن هستیم، دفترچه ای مشترک برای رنگ های ساختگی و چهاررنگ است. به این صورت که در یک دفترچه، رنگ های ساختگی را در یک طرف و نزدیک ترین مختصات رنگی در چهاررنگ ها را در طرف مقابل آن به چاپ برسانیم تا به این وسیله به مشتری در تصمیم گیری و انتخاب رنگ کمک شایانی شود.
دیگر برنامه ی ما در تولید نمارنگ این است که آن را با ملزومات خاص دیگر هم به تولید برسانیم تا صنعتگر داخلی ما بتواند آزادانه متریال مصرفی خود را با نمارنگ خاص خود کنترل کند. در صورت حمایت از این محصول و استقبال بازار، در گام بعدی قصد داریم به تولید نمارنگ های دیگر برای مرکب هایی چون UV و متالایز بپردازیم.
کلام آخر
باور کنید تولید دفترچه های کنترل رنگ خودش یک کار مجزا است و شما در برخی کشورها، ساختمان های رفیع و چندین طبقه ای می بینید که تنها کارشان تحقیق و تولید این دفترچه ها است، کاری حرفه ای و علمی که ما توانستیم با همت و تلاش در مجموعه ای ایرانی به آن دست یابیم.
ما نمارنگ را برای تعدادی از همکارانمان فرستادیم و بازخورد خوبی از آن ها دریافت کردیم که تأییدی بود بر درستی راهی که در پیش گرفته بودیم. این آغاز راه تولید یک الفبای رنگی و ساخت یک دستور زبان مشترک بومی است. دیدمان به این کار مادی نبود؛ بیشتر به دنبال یک اثر ماندگار و ملی بودیم تا به وسیله ی آن مشکلات خود و همکارانمان در این زمینه ها کاهش پیدا کند.
در این راه، از نظرات و پیشنهادات کارشناسان و دوستان همکارمان بسیار بهره گرفتیم. اطمینان داریم که به این تلاش ها با دید غرض ورزی نگاه نمی شود. امیدواریم راهنمایی های این عزیزان همچنان ادامه یابد و نوبرانه ی صنوبر مقبول همکارانمان در صنف چاپ واقع شود.
نویسنده: میلاد حاتمی لندی
منتشر شده در شماره ۱۶۰ نشریه چاپ و نشر – خرداد ۱۳۹۷