مجتمع چاپ و صحافی طلایی؛ چاپ رستهای حساس و صنعتی بزرگ است که برای موفقیت در آن باید مقتضیات چندی را رعایت کرد که از میان آنها نیز باید سهم ویژهای را برای علوم مدیریتی قائل شد. در بازار رقابتی امروز آنچه تفوق را تضمین میکند تصمیمگیری درست است، ناوبری ناوگان ماشینآلات گرانقیمت، راهبری صحیح نیروها در کنار آموزش و تطمیع آنان و رصد دائمی بازار کاری شاق است که نیاز به خلاقیت و تدبیر توأمان دارد؛ برای رسیدن به این درجه باید به کار عرق و عشق داشت تا خروجی چاپ طلا شود، کمیاب و باارزش و خواستنی.
رشد
بنده از حدود دو دهه پیش یعنی از سال ۱۳۸۱ وارد حوزه چاپ و نشر شدم. من کار خود را از انتشارات گاج آغاز کردم و میتوان گفت که از سال ۱۳۸۲ بخش تولید کتابهای این مجموعه را عهدهدار بودم و بهعنوان مدیر چاپ در آنجا ایفای نقش میکردم. طی آن سالها نیز دورههای تئوریک و عملی چندی را در حوزه چاپ گذراندم و با این رشته مأنوس شدم.
سال ۱۳۹۰ بود که با فکر یک کار مستقل در حوزه چاپ دست به راهاندازی یک واحد صحافی با نام رشد زدم که در دل انتشارات گاج بنا نهاده شد و به خدماترسانی و پوشش تولیدات این مجموعه پرداخت. صحافی رشد با برنامهای مدون رفتهرفته ارتقا یافت و تبدیل به یک واحد تمامعیار صحافی با ماشینآلات مدرن و مجهز شد. سال ۱۳۹۶ بود که دیگر این کار هم به اوج خود رسید و روحیه سازنده مرا سیراب نمیکرد و بر این مبنا بود که صحافی رشد را به انتشارات گاج واگذار کردم و تصمیم گرفتم کاری مستقل و این بار در حوزه اصلی چاپ راهاندازی کنم که به تأسیس چاپ طلایی ختم شد.
چاپ طلایی
مجتمع چاپ و صحافی طلایی به سال ۱۳۹۷ و در پی تصمیم بنده برای انجام کاری مستقل تأسیس شد. من که از دیرباز نقشه راه را برای خود ترسیم کرده بودم در همان آغاز کارم را با راهاندازی دو دستگاه چاپ چهار و نیم ورقی آغاز کردم. درست یک سال بعد بود که دستگاه چهار و نیم ورقی هشترنگ ما به مجموعه طلایی وارد شد و ناوگان چاپیمان را بیشازپیش تقویت کرد.
سال ۱۳۹۹ نیز در پی بهروزرسانی دیگر، یک دستگاه دو ورقی ۱۰ رنگ و یک دستگاه چهار و نیم ورقی چهار رنگ نیز به مجموعه پیوستند. همچنین خط صحافیمان نیز به شکلی کلی تغییر یافت و تجهیز شد؛ پنج ورق تا کنی، خط کامل چسب گرم، برش و بستهبندی و مفتول جزو ماشینآلاتی بودند که به مجموعه ما پیوستند و توان تولیدمان را به شکل چشمگیری ارتقا دادند.
دستگاه لیتوگرافی و ماشین سلفونکشی نیز در ادامه به چاپ طلایی پیوستند تا پیشوند مجتمع را به آن اهدا کنند و ما بتوانیم یک پکیج کامل را زیر یک سقف مشتریانمان در حوزه نشر ارائه دهیم.
مجتمع چاپ و صحافی طلایی امروز به نقطهای رسیده است که توان چاپ هزار بند کاغذ در روز را دارد و ما میتوانیم با تکیهبر مجموعه مجهز طلایی در هر شیفت تا ۷۰۰ بند را صحافی کنیم که در نوع خود یک رکورد محسوب میشود.
یکی از مسائل موردنظر بنده بهعنوان مدیرعامل چاپ طلایی بحث سرعت و زمان تحویل سفارشها بود و ما بر این اساس دست به تجهیز و بهروزرسانی زدیم تا بتوانیم در سریعترین زمان ممکن خواستههای مشتریان مجموعه را برآورده کنیم و همینطور با افزایش سرمایه در گردش مجموعه ازلحاظ زمان پرداخت مطالبات نیز با مشتریان کنار بیاییم که با برنامهریزیهای انجام شده این مهم امروز امکان ظهور و بروز یافته و چاپ طلایی را به انتخاب اول بسیاری از ناشران تبدیل کرده است.
کار در چاپخانه ما در رابطه با بسیاری از سفارشها بهصورت صفر تا صدی است و ما باید کاغذ و مرکب و زینک و سایر ملزومات چاپ را خود تهیه کنیم و آن را بهصورت مدتدار به مشتریانمان واگذار کنیم و این در حالی است که ما در برخی از فصول کار بهاجبار بازار و تأمینکننده، باید پول نقد خود را به خرید مایحتاج اولیه کارمان اختصاص بدهیم که مشکل را از آنچه هست بغرنجتر میکند
مجتمع چاپ و صحافی طلایی سعی موفقی در رعایت تعرفه و درعینحال کسب رضایت مشتریانش داشته است. ما با الحاق سرعت و کیفیت به کار و همینطور زماندهی به مشتریان برای پرداخت مطالباتمان توانستیم ضمن رعایت تعرفه چاپی به کسب رضایت مشتری برسیم.
در این میان مهمترین اصل برای من و مجموعه عمل به وعده و قول بوده است؛ مشتری چاپ طلایی میداند که در کار با ما میتواند در عین اطمینان به کیفیت، خیلی سریعتر از بسیاری چاپخانهها و در موعد مقرر سفارش خود را تحویل بگیرد که این مسئله در قرار گرفتن برند ما در سر لیست انتخاب مشتریان بازار چاپ بسیار مؤثر بوده است. ما هرگز به دنبال انباشت کار نبودهایم و بر اساس برنامهریزی دقیق دست به زماندهی زدهایم و ازاینرو به مجموعهای خوشقول شهرت یافتهایم و این خصیصهای است که برای حفظ و اشاعه آن تلاش مستمر داریم.
چاپ طلایی اکنون با ۶۰ پرسنل زبده در دو شیفت ۲۴ ساعته مشغول به فعالیت است و توانسته پوشش خوبی بر بازار نشر کشور داشته باشد.
آینده روشن
چاپ طلایی بهطور تخصصی در حوزه نشر فعال است و طبیعتاً هم با وجود سرانه پایین مطالعه و فروکش کردن تیراژهای کتب و جراید نمیتوان حال خوبی را برای آن انتظار داشت و آینده روشنی را برایش پیشبینی کرد. تا چند سال پیش تنها چاپ کتب کمکآموزشی از تیراژ قابلتوجهی برخوردار بود که آن هم طی سالهای اخیر به حداقل خود رسیده چرا که بسیاری از مصرفکنندگان آن به سمت استفاده از کتابهای دستدوم رفتهاند و یا خریدشان به برخی دروس تخصصی محدود شده است و از طرف دیگر استفاده از نسخههای pdf و دیجیتال رواج یافته و این مسائل دست به دست هم داده و تیراژهای این بخش را نزولی کردهاند.
یکی از مشکلات امروز ما در بخش کتاب نیز گرانی مواد اولیه و از طرفی ماشینآلات و نیروی کار است که به واقع نمیتوان انتظار ارزان شدن از آنها را داشت و این مسئله نیز تأثیر بسزایی در کاهش فروش و بالطبع فروکش کردن تیراژ در حوزه نشر دارد اما همانطور که در خلال بحث هم اشاره کردم ما در چاپ طلایی با تمهیداتی که اندیشیدهایم فردا را از امروز ترسیم کرده و آن را برای خودمان روشن و توأم با موفقیت پیشبینی میکنیم.
چاپ طلایی با تجهیز خود در حوزه نشر بنا دارد در این رسته به شکلی تخصصی به تولید ادامه دهد، ما امروز برای خیل عظیمی از ناشران عمومی، کمکدرسی، مجلات، نشر قرآن، چاپ دفاتر و سررسید، تولید داریم و همواره سرعت و کیفیت را به شکلی توأمان در اختیار مشتریانمان قرار دادهایم؛ هر کجا نارضایتی وجود داشته در پی حل آن برآمدهایم و همواره تجهیز و نوسازی را مدنظر قرار دادهایم تا به این شکل به شکوفایی مجموعه نائل شویم و بتوانیم پوشش خوب خود در حوزه نشر کشور را حفظ و آن را توسعه ببخشیم.
بیشتر بخوانید: رقابت ناصحیح چاپخانه های دولتی و خصوصی
نقش طلایی
چاپ طلایی در پی گامهای توسعهای خود یک انتشارات به نام نقش طلایی را نیز به ثبت رسانده که در وهله اول به تولید دفتر پرداخته است و سعی کرده با بهترینهای موجود در بازار داخل رقابت کند که حالا باید منتظر ماند و استقبال مصرفکنندگان را گواه موفقیت قرار داد.
برنامهی بعدی ما در نقش طلایی نیز تولید سررسید و عمدتاً سررسید تبلیغاتی است که در همین سال جاری اتفاق خواهد افتاد و بیشک ازلحاظ کیفی و طراحی تبدیل به یک رقیب قدرتمند در بازار کشور شده و بسیاری را با کیفیت و شیوه کار این مجموعه آشنا خواهد کرد.
همچنین تولید در حوزه نشر برای کودکان پیشدبستانی و ساخت یک پکیج کامل آموزشی برای این قشر نیز جزو برنامههای آتی نقش طلایی است که بهزودی شروع شده و بهعنوان یک کار نوین و متفاوت بازار خود را پیدا خواهد کرد.
سرعت، کیفیت، قیمت
شعار ما در مجموعه چاپ طلایی همواره حول محور سه بخش کلی سرعت و کیفیت و قیمت بوده است، در مورد دو بخش پیشین در قسمتی که از تجهیزات و برنامههای توسعه محور صحبت به میان آمد، به تفصیل سخن گفتم اما در مورد قیمت، لازم میدانم که توضیحاتی چند را ارائه کنم. شاید برخی دوستان بگویند که چاپ طلایی با قیمت اندک کار میکند اما بنده از همین تریبون اعلام میکنم که چاپ طلایی با بالاترین قیمت در میان چاپخانههای مشغول در حوزه نشر، به فعالیت میپردازد و تعرفه معمول کار را زیر پا نگذاشته است.
فاکتورهای ما روشن هستند و گویای همهچیز، چاپ طلایی طبق خطمشی خود رفتار میکند و چون تخصصی به این حوزه میپردازد و خود را برای چاپ با سرعت و حفظ کیفیت مجهز کرده است شیوه کارش از سوی برخی غیرقابل درک مانده است.
چاپ چهار و نیم ورقی هشت رنگ پشتورو زن یعنی دو ماشین چهار و نیم ورقی چهار رنگ، دو ورقی هشت رنگ یعنی دو دستگاه دو ورقی چهار رنگ و به همین ترتیب اگر حساب کنید متوجه قدرت ناوگان قابلاتکا چاپ طلایی خواهید شد. مهمترین وجه ازلحاظ مشتریمداری علیالخصوص در حوزه نشر کمکآموزشی نیز و وفای به عهد و تحویل بهموقع سفارشها است و چون ما این مسئله را در اولویت خود قرار دادهایم، موردتوجه و وثوق این دوستان قرار گرفتهایم.
برج شش و هفت و در اصل هنگام شروع مدارس، برای این بخش از حوزه نشر حیاتی است و طبعاً آنان با مجموعهای کار میکنند که توان تولیدی بالایی داشته و بتواند سفارش آنها را سروقت به دستشان برساند. من علت گرمی بازار و موردتوجه بودن چاپ طلایی را کیفیت و سرعت و درنتیجه وفای به عهدش و همینطور ملاحظه حال مشتری ازلحاظ پرداخت مطالباتش میدانم اگرنه چاپخانه ما ازلحاظ قیمتی هیچ تخفیف خارج از عرفی را به مشتریان خود ارائه نمیدهد.
بیشتر بخوانید: مدیرعامل مجتمع چاپ و صحافی طلایی: مدیر هنری انتشارات نمیتواند ناظر چاپ باشد
گفتن از دغدغهها
شاید عجیب به نظر برسد اما امروز برای بنده بهعنوان مدیر یک چاپخانه اساسیترین مشکل و دغدغه کمبود پرسنل کارآزموده و آموزشدیده در صنعت چاپ است که از نبود مراکز تخصصی آموزشهای کاربردی و عملی در این صنعت نشئت میگیرد. اکنون عمده اپراتورهای ما بهصورت استاد و شاگردی آموزش دیدهاند و تحصیلات مرتبط و اصولی را در حوزه چاپ ندارند و این مشکل هنگامی که چاپخانهای درحالتوسعه است و یا قصد دارد دستگاه جدیدی را به خط تولید خود بیفزاید، رخنمون میشود.
از طرفی متأسفانه وضعیت هم بهگونهای است که همان اپراتوری که در مجموعه شما مورد آموزش قرار گرفته در صورت پیشنهاد مالی کمی مناسبتر بهراحتی جابهجا شده و کارتان را لنگ میگذارد؛ ما در چاپ طلایی برای آنکه از ابتدا توجه به کارکنان و تطمیع آنان را مدنظر داشتهایم و اکنون یکی از مجموعههایی هستیم که بالاترین حقوق را به اپراتورهای خود پرداخت میکند، با چنین مشکلی بهندرت روبرو میشویم اما خبر دارم که چنین وضعیتی چه آسیبهایی مخربی را به مجموعههای همکار وارد کرده است.
ما بارها از نیاز صنعت چاپ کشور به نوسازی و تجهیز با دستگاههای مدرن و مدلبالا شنیدهایم اما توجه نکردهایم که چه کسی قرار است با این تکنولوژی کار کرده و از آن چاپ با کیفیت بگیرد به نظر من اتحادیه، وزارت ارشاد و یا هر نهاد مرتبطی که دلسوز این صنف است باید برای ارتقای این صنعت به آموزش نگاه ویژهای داشته باشد و حتماً برای پوشش به نیازها در این بخش فکری کند و آموزشگاههایی را برای پوشش بر این نیاز مهم تعبیه ببیند.
به نظر من زبدگی در هنرصنعت چاپ و شناخت ماشینآلات و استادی در کار با آنها چیزی سوای مدیریت کردن این کسبوکار محسوب میشود و این وجهی است که بیش از سایر وجوه نیاز به توجه، آموزش دادن و یادگیری دارد
مشکل دیگری که آسیب جدی به کار ما بهعنوان چاپخانهدار وارد میکند، نبود قطعات اورجینال است. اکنون بسیاری از دوستان در حوزه واردات قطعات فعالیت دارند اما عمده آنچه ارائه میدهند قطعات مصرفی و روتین دستگاه است و اگر روزی ماشین چاپ ما نیاز به قطعهای خاص داشته باشد که به شکل معمول چند سال یکبار امکان خراب شدن دارد، با مشکل تأمین مواجه شده و عملاً با خواب دستگاه و چهبسا خط تولید چاپخانه خود روبرو خواهد شد.
ما بسیاری اوقات با نبود و کمبود یک قطعه روبرو میشویم که حتی نسخه غیراصل آن را نیز در بازار نمییابیم و ازاینرو باید برای سرپا نگهداشتن ناوگان صنعتی که در حالت عادی با دستگاههای چند سال پیش کشورهای پیشرفته صنعتی و رقیب به فعالیت مشغول است، راهحلی بیندیشیم و در پی رفع نیازهای اینچنینی آن برآییم.
معضل آزاردهنده دیگر چاپخانهها نیز کمبود و عدم ثبات قیمتی مواد اولیه است؛ به نظر من متولی صنعت چاپ چه ارشاد و چه صمت باید به چاپخانهدار مجوز واردات مستقیم و مواد اولیه خود را داده و اجازه تشکیل یک بازار دلالمنشانه را در کنار این صنعت ندهد. من بهعنوان چاپخانهدار باید در ابتدای هرسال به فکر ارتقای کیفیت کار خود، توسعه چاپخانهام و ارتقای برندم باشم نه اینکه تمام هموغمم را برای خرید و دپو کردن مواد اولیه بگذارم.
اکنون من و بسیاری از همکاران با شروع هرسال در کسوت یک دلال بهعنوان جور کردن نیازهای اولیه خود هستیم و چنین برخوردهایی است که بازار را دچار تلاطم کرده و چاپ را از وجه فرهنگی خود دور میکند. ما باید از ترس بالا رفتن قیمت و یا کمیاب شدن مواد اولیه موردنیازمان سرمایه هنگفتی را به خرید و انبار کردن اختصاص بدهیم که مجموعه را از بسیاری مواهب توسعهای دیگر دور میکند و این در حالی است که اگر مجوزی برای واردات داشته باشیم میتوانیم بدون دلهره و ترس به برنامهریزی اصولی بپردازیم و در ضمن کارمان را با جنس اورجینال و با کیفیت و قیمتی مناسبتر در اختیار مشتریانمان قرار دهیم.
کار در چاپخانه ما در رابطه با بسیاری از سفارشها بهصورت صفر تا صدی است و ما باید کاغذ و مرکب و زینک و سایر ملزومات چاپ را خود تهیه کنیم و آن را بهصورت مدتدار به مشتریانمان واگذار کنیم و این در حالی است که ما در برخی از فصول کار بهاجبار بازار و تأمینکننده، باید پول نقد خود را به خرید مایحتاج اولیه کارمان اختصاص بدهیم که مشکل را از آنچه هست بغرنجتر میکند. اکنون این وضعیت بیثباتی قیمتها در مواد اولیه پرمصرفی چون کاغذ به شکل یک چالش جدی مطرح شده که ما را از رقابت و پیشبینیهای حتی کوتاهمدت هم عاجز کرده است و گاهی یک محاسبه قیمتی ساده را نیز برایمان به مشکل تبدیل میکند.
ناتوانی در بحث نوسازی را نیز میتوان یکی از دغدغههای کهن صنعت چاپ ایران دانست؛ اکنون دستگاههای چاپ ما از چاپخانهای به چاپخانهی دیگر منتقل شده، باز میشوند و با اورهال به کار بسته میشوند و این پروسهای است که تکرار آن به اوراق شدن ماشین چاپ میانجامد.
در حال حاضر واردات یک دستگاه مطابق آنچه من میتوانم از چاپخانهی داخلی تهیه کنم چیزی قریب به دو برابر هزینه در پی دارد و این پول گزافی است که تأمین و هزینهکرد آن برای هیچ چاپخانهای آسان نیست و از سوی دیگر با توجه به وضعیت بازار و تعرفههای معمول اصلاً صرفه اقتصادی ندارد و بازگشت سرمایهای در پی نخواهد داشت. باید واقعبین بود و اعتراف کرد که عمده ماشینآلات مصرفی امروز ما در چاپ ایران فرسوده هستند و باید برای رفع آن اقدامی عاجل صورت داد.
صحبت از چاپ که میشود بسیاری از دوستان داد سخن میدهند که دولتمردان چاپ را محدود به نشر میدانند و تنها به آن توجه دارند اما واقعیت این است که شخصی یا سازمانی نیست که توجه کارکردی به نشر داشته باشد و سنگی از جلوی پای چاپخانههای فعال در این حوزه بردارد. از طرفی انجمنهای صنفی ما و در صدر آن اتحادیه چاپ نیز توجه خود را بیش از هر چیز بر حوزه بستهبندی معطوف کرده که این نگرش نیز آسیب خود را به این رسته از خانواده چاپ وارد آورده، چندصدایی را در آن رواج داده و همدلی و اتحاد را از آن دور ساخته است.
چاپ طی سالیان اخیر هر بار به سمتی متمایل بوده است و با حس باد موافق بهسرعت آن رسته مورد هجوم قرار گرفته و به اشباع رسیده است. در این زمینه کنترل اعطای مجوزها میتواند یک عامل مؤثر و کارساز باشد. به نظر من با تمام تفاسیر و با توجه به کوچ بسیاری از چاپخانهها به سمت مجتمعهای چاپ و بستهبندی باز هم حوزه نشر در حالتی از اشباع به سر میبرد و دارد تاوان سوء مدیریتهای پیشین را پس میدهد و این بلایی است که در صورت عدم کنترل بر سر رستههای دیگر چاپ نیز که امروز موردتوجه قرار گرفتند، خواهد آمد.
اعطای مجوزی جدید در حالت فعلی چیزی جز خروج و کاهش چاپخانهها در پی نخواهد داشت چراکه بازار کار ما محدود است و رقابت در آن نتیجهای جز ضرر دوسویه در پی ندارد؛ چاپخانههای جدید برای پوشش هزینههای گزاف خود که عمده آن مربوط به جدیدالتأسیس بودنشان است مجبور میشوند با قیمتی کمتر به جذب مشتری بپردازند که این مسئله هم به خودشان و هم به همکارانشان و کل بازار بالادستی و پاییندستی چاپ، ضرر میرساند. درواقع شما هرچقدر هم در کار خود خبره باشید از جایی به بعد فقط میتوانید با کاهش کیفیت به کنترل قیمت و رقابت بپردازید که این مسئله چیزی جز آسیب برای همگان از تولیدکننده تا مصرفکننده و برند چاپ ایران در پی ندارد.
اکنون بسیاری از چاپخانههای ما بدون آنکه بدانند ورشکسته هستند! آنها در رقابتی نادرست گیر افتادهاند و فقط به فکر قاپیدن سفرش کار با هر قیمتی هستند و این در حالی است که سر سال جدید با انبوهی از هزینهها اعم از بیمه، مالیات، افزایش حقوق کارکنان، نرخ افزایشی مواد اولیه، نیاز به بالا بردن سرمایه در گردش و مواردی ازایندست روبرو میشوند و اینها مسائلی هستند که در طی سال و هنگام اخذ سفارش با هر قیمتی به آن فکر نکردهاند؛ ازاینرو است که باز هم مسئله آموزش در حوزه چاپ و مدیریت چاپ مطرح شده و اهمیت توجه به آن تأکید میشود.
اتحادیه چاپخانهداران میتواند با اختصاص دادن جلساتی تخصصی برای هر رسته از چاپ بهصورت کارشناسی به این مباحث دامن بزند و در پی رفع آن برآید. اتحادیه باید در چنین اوضاعی نقش راهنماییکننده خود را به شکل جدیتری دنبال کند؛ به نظر من زبدگی در هنرصنعت چاپ و شناخت ماشینآلات و استادی در کار با آنها چیزی سوای مدیریت کردن این کسبوکار محسوب میشود و این وجهی است که بیش از سایر وجوه نیاز به توجه، آموزش دادن و یادگیری دارد.
معضل همیشگی کاغذ
همانطور که در خلال گفتوگو هم اشاره کردم یکی از مشکلات امروز ما نوسانات قیمتی در حوزه مواد اولیه و بالأخص کاغذ است و این مشکل نیاز به دخالت دولت را طلب میکند و غیرازآن کار چندانی از دست کسی ساخته نیست. امروز بسیاری روی تولید کاغذ ایرانی اصرار میورزند که به عقیده من نمیتوان چشم امیدی برای حل معضل به آن داشت؛ باید واقعبین بود و کیفیت کاغذ داخلی را در همین حد پذیرفت. از سویی اگر کاغذ داخلی تولید میشود باید قیمتش از کاغذ وارداتی کمتر و چیزی غریب به نصف آن باشد چراکه کیفیتش پایین و پرتی آن بالا است.
وزارت ارشاد ما امروز مأموریتهای حساستری به عهده دارد و بهواقع نمیتواند تسهیلات صنعتی موردنیاز را در اختیار ما قرار دهد و صنعت چاپ ایران اکنون نیاز به پشتیبان قوی دارد تا بتواند در بازار رقابتی دوام بیاورد و به نوسازی و برندسازی بپردازد
اکنون کارخانه چوب و کاغذ مازندران نیاز مبرمی به نوسازی ناوگان تولید خود دارد و به نظرم اگر دولت بهجای این همه تخصیص ارز به واردات کاغذ و قرار دادن یارانه برای مصرفکننده، نیروی خود را معطوف به نوسازی ناوگان این کارخانه و دیگر تولیدکنندگان کاغذ داخلی کند و یارانه را مستقیم به آنان برای وارد کردن مواد اولیه موردنیازشان بدهد، میتوان تا حد زیادی به بهبود کیفیت و افزایش نرخ تولید آنان امید بست.
زمانی که من در انتشارات گاج فعالیت میکردم جلسات متواتری را با مدیران شرکت چوب و کاغذ مازندران داشتم و مشکلات تولیداتشان را گوشزد کرده و تلاششان برای رفع برخی از مهمترین آنها را ملاحظه کردند؛ اما در نهایت این معضل فرسودگی و قدمت ماشینآلات بود که سد راه قرار میگرفت. به عقیده بنده این گرهای است که باز کردنش تنها به دست دولت امکانپذیر است و در صورت توجه به آن و رعایت سایر مقتضیات میتوان تا حدود زیادی مشکل کمبود، گرانی و کمیابی این کالای استراتژیک را حل کرد.
فردای چاپ ایران
میتوان پیشبینی کرد که با توجه به بحث بستهبندی و درک اهمیت آن در کیفیت نهایی کالا و مباحث صادراتی و باز با عنایت به سرمایهگذاریهای کلانی که در این حوزه صورت گرفته، ایران در رستهی چاپ برای بستهبندی گامهای بلندی بردارد و بیشازپیش ارتقا پیدا کند، مگر اینکه سوء مدیریتها در حوزه نشر در این بخش هم ظهور یافته و با ایجاد رقابتی ناسالم بازار آن را تخریب کند.
نشر هم میتواند با یافتن جایگاه خود درعینحال پیشرفت محسوسی را تجربه کند؛ ما در چاپ طلایی قصد داریم که در سال آتی به نوسازی ناوگان چاپمان بپردازیم تا باز هم به کیفیت و سرعتمان بیفزاییم. ما علاوه بر این بهروزرسانی در نظر داریم که یک دستگاه چهار و نیم ورقی چهار رنگ و یک دو ورقی چهار رنگ مدلبالای دیگر را نیز به مجموعه اضافه کنیم. ما در چاپ طلایی اهداف بلندمدتی را برای خود تعریف کردهایم که ورود به بازار بستهبندی نیز بهصورت مجزا و با حفظ و ارتقای توان در حوزه نشر، در آن دیده شده است.
چاپ طلایی مجموعه جوان اما کارآزموده و باتجربه است که سدی را برای توسعه و ارتقای خود متصور نیست و بنا دارد که در سالهای آتی در هر دو حوزه نشر و بستهبندی به شکلی اصولی به فعالیت بپردازد چراکه علم مدیریت همگام شدن با تغییرات را ملزم میداند و بنده نیز بهعنوان مدیر چاپ طلایی معتقدم که این دو حوزه در کنار هم میتوانند بهعنوان مکمل هزینهای و مالی عمل کرده و سود یک مجموعه را تضمین کنند.
ایران ما امروز بخش اعظمی از سفارشهای چاپی کشورهایی چون عراق و افغانستان را در دست دارد اما این معادلهای است که با توجه به اقتصاد آزاد آنان و تحریمهای ما، در آینده نزدیک امکان تغییر دارد. ما در بازار منطقه رقیب قدرتمندی چون ترکیه داریم که از تسهیلات دولتی مناسب برخوردار است و به بازار آزاد گسترده و ماشینآلات و مواد اولیه دسترسی دارد و تمام این موارد هشداری تهدیدآمیز برای ما است که اگر به دنبال رقابت و پوشش پر بازار منطقه هستیم باید به مقتضیات آن دستیافته و بر مشکلات پیش رو فائق آییم.
امروز دوباره بحث تولیت چاپ داغ است و نظرات زیادی را از دوستان دراینباره میخوانیم و میشنویم اما باید اذعان داشت که بهجز بحث کنترل و نظارت باید سایر مسائل به وزارتی واگذار شود که از پس پشتیبانی صنعت بزرگ چاپ برآید. وزارت ارشاد ما امروز مأموریتهای حساستری به عهده دارد و بهواقع نمیتواند تسهیلات صنعتی موردنیاز را در اختیار ما قرار دهد و صنعت چاپ ایران اکنون نیاز به پشتیبان قوی دارد تا بتواند در بازار رقابتی دوام بیاورد و به نوسازی و برندسازی بپردازد.
امیدوارم صنعت چاپ ایران به آن جایگاهی که شایستهاش است دست پیدا کند و با توجه بیشتر بتواند هنر و فن خود را به بازار منطقه و حتی جهان نشان دهد.
نویسنده: میلاد حاتمی لندی
منتشر شده در شماره ۲۱۸ نشریه چاپ و نشر / مهرماه ۱۴۰۱