برچسب: میلاد حاتمی لندی

در مصاحبه آقای ابراهیمی مدیر مجموعه سحر گرافیک، آقای دبیری مدیر توسعه بازار شرکت نویسا (نماینده رسمی و تنها وارد کننده دستگاه اِکس استامپر مهر کوییکس Xstamper Quix) و خانم جهانگرد از دست اندرکاران مجموعه سحر گرافیک حضور داشتند. میزگرد کوچکی تشکیل شد.

برای آشنایی بیشتر با مرکب‌های UV و فهم بازار این بخش، به سراغ محسن شاهواری از متخصصان و فعالان با سابقه و خوشنام صنعت چاپ که این روزها در گروه بازرگانی سپکا فعالیت می‌کند، رفتیم.

محمد کربلایی هستم مالک شرکت بازرگانی هوورز در ایران. حدود 25 سال سابقه کار در زمینه چاپ و کارتن و جعبه‌سازی داریم و 13 سال است که در امر واردات ماشین‌های مختلف چاپ و بسته‌بندی فعالیت می‌کنیم.

چاپ و نشر با محمود پیشعلی، مدیر مجموعه چاپ و بسته‌ بندی فرارنگ آریا که دستگاهشان توسط شرکت صفر تا صد، گارانتی تعویض شده، مصاحبه‌ای کرد تا از چند و چون این اتفاق آگاه شود.

یکی از موارد جامانده در بحث تبلیغات (در مقایسه با هدایایی مثل سررسید، تقویم، خودکار و...)، پرچم تبلیغاتی است. پرچم‌ها چند نوع هستند؟ ویژگی‌های یک پرچم خوب در چیست؟ بازار کار این حرفه چگونه است؟ این سؤالات را مدیر شرکت نماپرچم به ما پاسخ داد.

شرکت TMC از شناخته‌شده‌ترین و با سابقه‎ترین شرکت‌های واردکننده دستگاه‌های پس از چاپ و لیبل به شمار می‌رود که در نمایشگاه بیست‌‍‌و‌سوم حضوری پر‌رنگ داشت و بر‌خلاف سنت موجود دستگاه‌های زیادی را نصب و راه‌اندازی کرده و با توجه به وارداتی بودن آن‌ها هزینه‌های ارزی زیادی را متحمل شده بود.

RMGT مخفف اسم شرکتی است که از ترکیب دو کمپانی رایوبی و میتسوبیشی به وجود آمده است. باخبر شدیم نماینده این شرکت به ایران آمده تا با گروه بین المللی همتا نماینده رسمی‌اش در ایران دیداری داشته باشد. فرصت را غنیمت شمرده و خود را مهمان این شرکت کردیم تا با نماینده چشم‌بادامی RMGT گفت‌وگویی داشته باشیم.

Hi-Pack؛ در نشست خبری دوره بیست‌وسوم نمایشگاه چاپ، بسته‌بندی و ماشین‌های وابسته به آن، سؤال بی‌جوابی مطرح کردم مبنی بر اینکه لفظ نمایشگاه بر چه چیزی اطلاق می‌شود؟ آیا اینکه یک شرکت خارجی غرفه‌ای 12 متری بگیرد و کاتالوگ پخش کند نمایشگاه می‌شود؟

چند صباحی است که بنا بر مقتضیات زمانه از کاروان دور افتاده‌ام و گزارش دیدار این مجالس باصفا جزای نیک همکاران دیگر شده است اما این بار دل فرماندهی کرد. سخت بود که دفتر مجله میزبان باشد و احمد سمیعی طرف مصاحبه قرار بگیرد و بتوانی حک خاطرات آن روز را به دوربین و قلم دیگری واگذاری؛ خلاصه که جنگ بود بر سر این نگاشتن.