برچسب: کاروان مهربانی صنعت چاپ
جلال دیهیم؛ راه را بر اشک بستن کار آسانی نبود
کاروان مهربانی این بار میهمان یکی دیگر از پیشکسوتان چاپ و صحافی بود. او کسی نیست جز مرد روزهای خستگی ناپذیر کار، جلال دیهیم.
احمد...
دیدار کاروان مهربانی صنعت چاپ با پیشکسوتان صنعت چاپ مازندران
کاروان مهربانی صنعت چاپ قصد سرزمین گل و عطر و زیباترین و تماشایی ترین رنگ های جهان را کرد چرا که همنشین گل، رنگ و عطر آن را می گیرد و گل می شود. شوق دیدار مازندرانیان در ساعت پنج صبح کاروانیان را به ترمینال بیهقی کشاند.
غلامحسین میدانچی کهن حروفچین صنعت چاپ
دوم بهمن ماه ۱۳۹۶ ما اعضای کاروان مهربانی صنعت چاپ به دیدار غلامحسین میدانچی یکی از پیشکسوتان این صنعت که در رشته ی حروفچینی ید طولایی داشته است و هم اکنون صاحب امتیاز چاپ پیچک واقع در خیابان سعدی است، آمده ایم.
آگراندیسمان مهربانی، در کلام تقی کوچک زاده
برای عرض تسلیت به دیدار تقی کوچک زاده مدیر چاپ نامی نقش برود و بگوید همواره، همدرد و شریک غم اوست.
حجت الله علی محمدی؛ چاپچی که می خواست طبیب باشد
کاروان مهربانی صنعت چاپ در این شماره به مهمانی حجت الله علی محمدی یکی دیگر از پیشکسوتان این صنعت میرود.
سید نصراله اسدی/ چاپ اکسیر؛ ۴ بعد ظهر
سيد نصراله اسدی بزرگمردی بود که در لباس روحانیت برای فرهنگ این مرزوبوم عمری تلاش بی وقفه کرده و خالصانه به تربیت فرزندان این ملت پرداخته است.
احمد عزیزی/ لباس های اتو کشیده، دست های مرکبی
احمد عزیزی خواست تا خود را معرفی کرده و بگوید که چگونه به صنف چاپ واردشده است. در ادامه می خوانید
محمدعلی بایه/ گوشه ای در بیات چاپ
این گزارش غایبانه ی حاضر از دیدار و جریان شور و عاطفه ای سپری شده نیست، بلکه گزارشی از گوشه های چشم نم آگین از سر غلیان عاطفه کاروان مهربانی در دیدار با محمدعلی بایه است که جاریست.
محمود پیشعلی؛ مشعلی برافروخته از عشق
اتوبوس کاروان مهربانی صنعت چاپ و نشر در خیابان ایرانشهر منتظر بود تا تمام همراهان گرد هم جمع شوند و به دیدار محمود پیشعلی، یکی دیگر از استادان چاپ برویم.
احمد سمیعی؛ قلم و آتش
چند صباحی است که بنا بر مقتضیات زمانه از کاروان دور افتادهام و گزارش دیدار این مجالس باصفا جزای نیک همکاران دیگر شده است اما این بار دل فرماندهی کرد. سخت بود که دفتر مجله میزبان باشد و احمد سمیعی طرف مصاحبه قرار بگیرد و بتوانی حک خاطرات آن روز را به دوربین و قلم دیگری واگذاری؛ خلاصه که جنگ بود بر سر این نگاشتن.
سید حسن معافی ؛ سربهزیر دل فراز
در کوچه پسکوچههای خیابان فلسطین خانهای گرم و نقلی وجود دارد که مهمانش اینبار کاروان مهربانی بود. این خانه متعلق به مرد هنرمندی به نام سید حسن معافی است که سالها در صنعت چاپ کار کرده و به دقت و امانتداری در کارش شهره است. حاصل دسترنج این مرد نام نیک است و شش پسر رشید که همه در حوزه صنعت چاپ مشغول به کار هستند.
سید محمود ذوالفقاری؛ برنای پرتجربه
کاروان مهربانی صنعت چاپ این بار به دیدار محمود ذوالفقاری ، مدیر و چاپخانهداری باتجربه و موفق رفت تا رمز و راز توفیقاتش را از زبان خودش بشنود. در ادامه گزارشی مبسوط از این دیدار و گپ و گفتهای حواشی آن را میخوانید.
محمود معیری زاده؛ سال های کار و ثواب
چند دقیقهای در کوچه انتظار کشیدیم ولی صبر صاحبخانه ( محمود معیری زاده ) طاق شده بود و هرازگاهی از افراد تقاضا میکرد تا به درون منزل بیایند و در حیاط منتظر دیگر اعضا باشند.
نورالله غلامحسینی ؛ یک عمر سرب و ورساد
چاپ او را به نام نوری میشناسند، اما کسی بهدرستی نمیداند که اسمش نوری است یا فامیلش. کاروانمهربانی صنعت چاپ به دیدار دوستی قدیمی، نورالله غلامحسینی رفت.