به گزارش چاپ و نشر آنلاین؛ روزنامه اعتماد نوشت: برخی از مطبوعات و روزنامه های کشورهای توسعه یافته، سیاست جالبی برای بالا بردن درآمد خود به کار می برند و این سیاست به این شکل است که روزنامه های خود را رایگان در مترو و دیگر اماکن عمومی در اختیار مردم می گذارند و از این طریق هم مخاطب جذب میکنند و هم تیراژ را بالا می برند تا در نتیجه بتوانند جذب آگهی بیشتری داشته باشند و از طریق آگهی درآمدزایی کنند.
در کشور ما نیز برخی روزنامه ها تا حدودی پیرو همین سیاست هستند و قیمت روزنامه را کمتر از قیمت تمام شده، محاسبه می کنند. اینکه تا چه اندازه توانستهاند در این زمینه موفق باشند البته موضوع دیگری است.
در گفت و گوی پیش رو با «داریوش صارمی» کارشناس اقتصاد و رسانه این موضوع را در میان گذاشتیم همچنین پرسیدیم در حال حاضر نحوه قیمتگذاری و فروش روزنامه های کشور از چه آسیب هایی رنج میبرد.
او معتقد است، مطبوعات کشور در حال تحمل درد زایمان هستند و به زودی شرایط دیگری متولد خواهد شد. صارمی میگوید: که قیمتگذاری به تعداد صفحات و تیراژ بستگی دارد؛ به این دلیل که قیمت تمام شده را بالا میبرد. زمانی که تعداد صفحات یک روزنامه بیشتر از دیگر روزنامه ها باشد ۳ اتفاق میافتد؛ یکی اینکه خبرنگاران و هیئت تحریریهای که مطالب این روزنامه را تهیه می کنند طبیعتا زحمت بیشتری خواهند کشید چون ۱۲صفحه، ۱۶صفحه، ۲۴صفحه از هم متفاوت است بنابراین خبرنگاران طلب حقوق بیشتری میکنند و قیمت تمام شده بیشتر میشود.
چرا قیمت روزنامههای کشور با هم متفاوت است؟
اگر روزنامه را به عنوان یک کالای اقتصادی در نظر بگیریم، قیمتگذاری باید بر اساس مکانیسم بازار یعنی عرضه و تقاضا انجام بگیرد. اما در ایران از این مکانیسم برخوردار نیستیم که این به دلیل نوع درآمدهای روزنامههاست. این درآمد به دو شکل است؛ یکی درآمد آگهیها و دیگری درآمد فروش تکنسخه.
بنابراین این دو شیوه درآمدزایی روزنامه باید با هم جمع شده منهای قیمت تمام شده روزنامه شود تا ما به آن قیمت تمام شده بتوانیم درصدی اضافه کنیم و قیمت نهایی را در نظر بگیریم. روزنامههای ایران دو دستهاند؛ دسته اول روزنامههای پرتیراژ که به نحوی به حاکمیت یا دولت وابستهاند مانند: روزنامه ایران، همشهری و جام جم. دسته دوم روزنامههای مستقلی هستند که به لحاظ مالی استقلال دارند.
به نظر من هر دو دسته بالا، مکانیسم قیمتگذاریشان با هم متفاوت است؛ به دلیل اینکه دسته اول عمده درآمدش متکی به آگهی است و روی تک فروشی تکیه ندارند. اگر قیمت را بالا ببرند، تیراژشان پایین میآید؛ یعنی خواننده خود را از دست میدهند و به تبع آن، جذب آگهی هم کم میشود.
بنابراین همیشه قیمتی که به بازار عرضه میکنند زیر قیمت تمام شده است؛ به عنوان مثال اگر قیمت تمام روزنامه ایران ۷۰۰ تومان باشد، روزنامه را ۱۰۰ تومان میفروشد یعنی ۶۰۰ تومان یارانه میدهد به دلیل اینکه با جذب آگهی جبران میشود.
البته این یارانه بستگی به کشش مالی روزنامه و بازار هم دارد. حتی در خارج از کشور گاهی روزنامهها رایگان توزیع میشود به همان دلیل جذب آگهی بیشتر. سیاستی که در صورت داشتن امکانات لازم جواب خواهد داد و آگهی جایگزین درآمد فروش میشود. اما روزنامههای مستقل روی تکفروشی خود مانور میدهند؛ چون تیراژشان بالا نیست و در نهایت آگهی بالایی ندارند.
به همین دلیل اگر به بازار نگاهی بیندازید، میبینید در سالهای مختلف یعنی از لحظهای که این روزنامهها ظهور و بروز کردهاند مثل روزنامه اعتماد، شرق و… با قیمتی گرانتر فروختهاند. با این وضعیتی که برای مطبوعات پیش آمده، گروه اول به لحاظ درآمدزایی به گروه دوم پیوند میخورد.
بنابراین به نظر من در آینده نزدیک اگر مطبوعاتی به این شکل و شمایل وجود داشته باشد، سیاست قیمتگذاری آنها کاملا همگن یکدیگر خواهد شد یعنی روی فروش تک نسخه مانور خواهند داد. چراکه همین حالا هم موسسه همشهری این روش را شروع کرده و روزنامه خود را هم در تهران و هم در شهرستان گران کرده است. به همین دلیل روزنامه ایران نیز در آینده مجبور میشود از این سیاست تبعیت کند تا نرخها در بازار یکسانسازی شود.
بیشتر بخوانید: انتشار آخرین وضعیت کاغذ وارداتی حوزه نشر و مطبوعات
در کل تحلیل شما از وضعیت قیمتگذاری امروز مطبوعات چیست؟
اگر در این بازار و شرایط جدید که همه چیز به هم ریخته است، وضعیت مطبوعات را بررسی کنیم باید گفت که مطبوعات درحال زایش هستند، درست مثل یک بارداری که میخواهد یک نوزاد جدید به دنیا بیاورد. به نظر من الان زمان زایش مطبوعات است و به ناچار درد شدیدی را متحمل میشود. این درد یا موجب مرگ مطبوعات به شکلی که الان هست، میشود یا موجب تولد نوزادی جدید که این هم شکل و شمایل خاص و جدید خودش را نشان خواهد داد و مطبوعات را دگرگون خواهد کرد.
نگاهی به آنچه در دکههای مطبوعاتی عرضه میشود حاکی از تعدد و تنوع قیمت روزنامههاست. اما جالب است، روزنامهای با ۸ صفحه گرانتر از روزنامهای با ۱۶ یا ۱۲ صفحه است. آیا نرخ روزنامه و تعداد صفحات به سبب حجم مصرفی کاغذ هم بستگی دارند؟
البته که قیمتگذاری به تعداد صفحات و تیراژ بستگی دارد؛ به این دلیل که قیمت تمام شده را بالا میبرد. زمانی که تعداد صفحات یک روزنامه بیشتر از دیگر روزنامهها باشد ۳ اتفاق میافتد؛ یکی اینکه خبرنگاران و هیات تحریریهای که مطالب این روزنامه را تهیه میکنند طبیعتا زحمت بیشتری خواهند کشید چون ۱۲صفحه، ۱۶صفحه، ۲۴صفحه از هم متفاوت است بنابراین خبرنگاران طلب حقوق بیشتری میکنند و قیمت تمام شده بیشتر میشود. دو؛ مواد بیشتری در چاپخانه استفاده میشود. سه؛ روزنامه سنگینتر میشود و هزینه توزیع بالا میرود.
رقابت روزنامهها در نرخگذاری آنها تاثیرگذار است؟
اگر ما روزنامه را یک کالای اقتصادی در نظر بگیریم، وارد رقابت اقتصادی میشویم و اینکه مثلا یک روزنامه چقدر متقاضی دارد و… چون ما یکسری خوانندههای گذرا داریم که فقط به قیمت توجه میکنند و صرفا میخواهند یک روزنامهای داشته باشند تا گزارش، یادداشت و تحلیلی بخوانند و برایشان فرقی نمیکند، کدام روزنامه را میخوانند.
یکسری خوانندههای ثابت و وفادر هم داریم که روزنامه محبوبشان را با هر قیمتی تهیه میکنند و شما هر چقدر هم این روزنامه را گران کنید، مخاطب پر و پا قرص همین روزنامه هستند. زمانی را به یاد دارم که روزنامههای مستقل در بین نخبگان جامعه بسیار محبوب بودند و در آن دوره اگر کسی روزنامه اعتماد، شرق و روزنامههای این تیپی در دست داشت، میگفتند فلانی جزو نخبگان جامعه است. چون در بین آن قشر محبوب بودند و همین باعث میشد با وجود تیراژ محدود با قیمت بالایی به فروش بروند.