با ضعف عملکرد دولت در بخش بهینهسازی مصرف سوخت، هرروز با افزایش افسارگسیخته میزان مصرف انرژی اولیه در بخش غیرمولد کشور، به روز بحرانی عدم پاسخگویی ظرفیت تولید به حجم مصرف داخلی و تبدیل ایران به واردکننده انرژی اولیه نزدیک و نزدیکتر میشویم.
به گزارش چاپ و نشر آنلاین به نقل از خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، همه چیز از یک اتفاق ساده شروع میشود؛ برای نخستین بار است که در زمستان، وزارت نیرو به هر دری میزند تا از مصرف برق کشور بکاهد، از طرح برق امید گرفته تا تعدیل روشنایی بزرگراهها. ظاهر قضیه، یک موضوع درخور تقدیر و ساده است که دولت حتی در زمستان بهدنبال مصرف بهینه برق است اما وقتی ریزبینانهتر و با دقت بیشتری به موضوع بنگریم میبینیم که این اتفاق بهظاهر ساده و خوشایند، از رخداد پیچیده و وحشتناک حکایت دارد.
همواره در زمستانها برق مازاد داشتیم و علاوه بر برقراری کامل تعهدات صادرات برق، به مصارف برق نیز تعرفههای ارزان تعلق میگرفت و واحدهای حرارتی نیز که عمده سهم تولید برق کشور را دارند، در ایام سرد زمستان به تعمیرات اساسی و دورهای میرفتند اما امسال شرایط فرق میکند؛ از این حیث که همان مصرف برق پایین زمستانی در حالی که واحدهای حرارتی به تعمیرات نوبتی خود میرسند نیز قرار است با الگوهای مدیریت مصرف، کمتر و کمتر شود.
دلیل این را که چرا دولت برای نخستین بار در زمستان بهفکر کاهش مصرف برق افتاده است در مشکلات ایجادشده در تأمین سوخت نیروگاهی باید جستوجو کرد.
* مصرف بالای گاز، پاشنه آشیل هشداردهنده برای کشور
نیروگاههای حرارتی کشور که سهمی بیش از ۸۰ درصد در تأمین برق کشور دارند و این سهم در برخی سالها حتی به بیش از ۹۰ درصد نیز میرسد، با سوخت گاز طبیعی بهعنوان سوخت اصلی فعالیت میکنند. وقتی گاز طبیعی برای تخصیص به بخش نیروگاهی بهاندازه کافی وجود نداشته باشد، نیروگاهها بهسراغ سوخت مایع (گازوئیل و مازوت) میروند، کاری که علاوه بر افزایش هزینههای نگهداری نیروگاه، هزینههای پرتبعات زیستمحیطی را برای مردم بههمراه دارد.
در سالهای گذشته، با تکمیل فازهای مختلف پارس جنوبی شاهد افزایش تولید گاز کشور تا ۹۰۰ میلیون مترمکعب در روز بودیم که برای رسیدن به این رقم قابل توجه تولید گاز، سالها تلاش در عرصه کارگری، مهندسی، پیمانکاری و مدیریتی بخش خصوصی و دولتی صورت گرفته است اما دولت کنار برنامهریزی برای افزایش ظرفیت تولید گاز، بخش مصرف و بهینهسازی آن را فراموش کرد و امروز شدت بالای مصرف گاز در کشور به پاشنه آشیلی برای تأمین انرژی و حتی اقتصاد کشور تبدیل شده است.
مصرف بیش از ۶۰۰ میلیون مترمکعب گاز در بخش خانگی که همراه با میزان مصرف گاز در بخش نیروگاهی و صنایع عمده بهانضمام تعهدات صادراتی ایران به مرز ۹۰۰ میلیون مترمکعب (سربهسر با تولید) نزدیک میشود، وزارت نفت را بر آن داشت تا با اولویت به تأمین گاز بخش خانگی، از سبد سوخت نیروگاهی و صنایع عمده کشور کسر کند و از نیروگاهها و صنایع بخواهد تا بخشی از ظرفیت خود را با سوخت مایع در زمستان فعال نگهدارند.
آثار مصرف گازوئیل و مازوت در نیروگاهها و صنایع را در آلودگی بیش از پیش هوای کلانشهرها در این روزها مشاهده میکنیم و بهوضوح سوزش ریههای هموطنان را از سالها اهمالکاری در بخش بهینهسازی مصرف گاز بخش خانگی شاهد هستیم.
در واقع مصرف روزانه گاز در ایران بهاندازه مصرف روزانه گاز در کل اتحادیه اروپا است و این روند که اصلاح آن مورد غفلت دولتمردان قرار گرفته، موجب شده است که انرژی اولیه در ایران بهجای تولید، در بخشهای غیرمولد و بهصورت اسرافگونه صرف شود.
همانطور که در نمودار بالا مشخص است، شدت انرژی ایران ۶برابر آلمان و بیشتر از کشورهای بزرگ و پیشرفتهای چون روسیه، چین و آمریکا است.
علی مبینی دهکردی، مدیرعامل شرکت بهینهسازی مصرف سوخت در این خصوص گفت: توجه به روند مصرف انرژی در کشور در مقایسه با دیگر کشورها و میزان شدت انرژی ایران بهشرح دادههای مختلف، نشاندهنده ظرفیت صرفهجویی انرژی است.
بیشتر بخوانید:
تغییر قوانین واردات کالا توسط بانک مرکزی
مدیرعامل شرکت بهینهسازی مصرف سوخت ضمن اشاره به شاخص شدت مصرف انرژی در کشور از آن بهعنوان یک مؤلفه تأثیرگذار در روند بهینهسازی مصرف انرژی یاد کرد و گفت: واقعیت این است که شاخص شدت مصرف انرژی در ایران بالاترین شاخص در سطح معیارهای جهانی است که ضرورت دارد نسبت به روند کاهشی آن تدابیر ویژهای اتخاذ شود.
مقایسه ۱۰ساله شاخص در شرح رشد اقتصادی عرضه و شدت انرژی ایران با کشورهای پیشرفته جهان در نمودار زیر ارائه شده است؛
همانطور که در نمودار بالا مشخص است، در فواصل سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۸ شدت شاخص مصرف انرژی در جهان و اکثر این کشورها روند کاهشی داشته، در حالی که این شاخص در کشور ما با رشد همراه بوده است.
شدت بالای مصرف انرژی در ایران فقط محدود به گاز نیست، بلکه علاوه بر گاز، در آب، برق، بنزین و دیگر حاملهای انرژی نیز پرمصرف هستیم و دولتها نیز اغلب بهجای اصلاح روند اقتصاد کشور و حل ریشهای موضوع تورم، با نوعی باجدادن به مردم از جیب خود مردم، انرژی ارزان را در بخش خانگی و تولیدی عرضه کرده است و چرخ معیوب اقتصاد جاری کشور با انرژی یارانهای و ارزان در شرایطی که هیچ عزمی برای اصلاح ساختارها نیست، همچنان لنگان لنگان میچرخد و هر روز با افزایش افسارگسیخته میزان مصرف انرژی اولیه در بخش غیرمولد کشور، به روز بحرانی عدم پاسخگویی تولید به مصرف داخلی و تبدیل ایران به واردکننده انرژی اولیه نزدیک و نزدیکتر میشویم.